برای تهیه مهمات عملیات باید حاج احمد متوسلیان رو می دیدیم. رفتیم اتاق فرماندهی، اما نبود.
یکی از بچه ها گفت:
فکر کنم بدونم کجاست.
ما رو برد سمت دستشویی ها و دیدم حاج احمد اونجاست. داشت در نهایت تواضع دستشویی ها رو تمیز می کرد. رفتم سطل آب رو ازش بگیرم اما نداد.
گفتم:
شما چرا حاجی؟!
همین طور که کار می کرد، گفت:
یادت باشه فرمانده موقع جنگ، برادر بزرگتر همه حساب میشه و در بقیه مواقع، کوچک ترین و حقیرترین برادر اونها.
#شهید_حاج_احمد_متوسلیان🌹
#خاطرات_شهدا🕊
💠سلاح ما ایمانمان است
✅روزى را نزديك خواهيم نمود كه اسراييل چنان بترسد و در فكر اين باشد كه مبادا از لوله سلاحمان، به جاى گلوله، پاسدار بيرون بيايد.
🇵🇸باشد كه ما شبانگاهان بر سرشان بريزيم؛ همچون عقابان تيزپروازى كه شب و روز برايشان معنا ندارد و باشد آنجايى به هم برسيم كه با گرفتن هزاران اسير از صهيونيستها به جهانيان ثابت كنيم ما به اتكا به سلاح ايمانمان میجنگيم.
🌷#شهید_حاج_احمد_متوسلیان
شادی روحش صلوات🌹
🌴اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ