eitaa logo
پنجره🇮🇷
113 دنبال‌کننده
667 عکس
316 ویدیو
24 فایل
موضوعات متنوع دینی محمد گلایری مدرس حوزه علمیه @MohammadGelayeri46 ۰۹۱۱۳۱۲۵۵۴۲ 📢نقل مطالب کانال بدون ذکر منبع مجاز است
مشاهده در ایتا
دانلود
عدم انشعاب در شيعه بعد از علیه السلام ۱انشعاب در همه مذاهب و خاصه در چهار دين آسمانىِ‌ كليمى، مسيحى، مجوسى و اسلام و حتى در شعب آنها نيز وجود دارد. مذهب شيعه در زمان سه پيشواى اول از پيشوايان اهل‌بيت (حضرت اميرالمؤمنين على، حسن بن على و حسين بن على عليهم السلام) هيچ‌گونه انشعابى نپذيرفت ..... ۲پس از تا امام دوازدهم كه پيش اكثريت شيعه موعود است انشعاب قابل توجهى به‌وجود نيامد و اگر وقايعى نيز در شكل انشعاب پيش آمده چند روز بيش نپاييده و خودبه‌خود منحل شده است، مانند اينكه جعفر، فرزند امام دهم پس از رحلت برادر خود (امام يازدهم) دعوى امامت كرد و گروهى به وى گرويدند، ولى پس از روزى چند متفرق شدند و جعفر نيز دعوى خود را تعقيب نكرد. همچنين اختلافات ديگرى در ميان رجال شيعه در مسائل علمى كلامى و فقهى وجود دارد كه آنها را انشعاب مذهبى نبايد شمرد. علامة طباطبائی ، شيعه در اسلام صص۶۰و ۶۱
رثای علیه السلام برای خود شيخ صدوق به سند معتبر روايت كرده كه: وارد شد دعبل بر حضرت عليه السّلام به مرو و عرض كرد: يا بن ! من قصيده‏اى براى شما گفته‏ام و قسم خورده‏ام كه قبل از شما براى كسى نخوانم آن را، فرمود: بيار آن را. پس خواند قصيده مدارس آيات را تا رسيده به اين شعر: أرى فيئهم فى غير هم متقسّما و ايديهم من فيئهم صفرات‏ (اموالشان در دست دیگران به عنوان غنیمت تقسیم می شود در حالی که دستشان از آن اموال خالی است ) حضرت گريست و فرمود: راست گفتى اى خزاعى، ... ، چون رسيد به اين شعر: و قبر ببغداد لنفس زكيّة تضمّنها الرّحمن فى الغرفات‏ ( و قبری در بغداد برای جان پاکی است که خداوندش در بهشت جای داده است ) فرمود: آيا ملحق نكنم به اين موضع از قصيده تو دو بيتى كه تمام قصيده تو به آن خواهد بود؟ عرض كرد: ملحق فرما يا بن رسول اللّه. فرمود: و قبر بطوس يا لها من مصيبة ألحّت على الأحشاء بالزّفرات الى الحشر حتّى يبعث اللّه قائما يفرّج عنّا الهمّ و الكربات‏ (قبری در طوس است وای از این مصیبت که آتش حسرت و ناله های جانسوز در وجود من می افزاید تا امام زمان ظهور کند و اندوه و غم را ببرد ) دعبل گفت: يا بن رسول اللّه! اين قبرى كه فرموديد به طوس است قبر كيست؟ فرمود: قبر من است، و ايّام و ليالى منقضى نمى‏شود تا آن كه مى‏گردد طوس محل آمد و رفت شيعه و زوّار من، آگاه باش هر كه زيارت كند مرا در غربت من به طوس، خواهد بود با من در درجه من روز قيامت آمرزيده باشد.... ( قمی منتهی الآمال فارسی ج3صص 1732 و 1733) https://eitaa.com/MohammadGelayeri
بسم الله الرحمن الرحیم منشأ لقب « رضا» برای علیه السلام شیخ صدوق از جماعتی از جمله پدرش از علی بن ابراهیم قمی از پدرش از بزنطی نقل کرد که که از امام جواد علیه السلام پرسید : 1گروهی از مخالفین شما گمان می کنند که لقب را مأمون به پدر شما داد چون به ولی عهدی او راضی شد . امام جواد علیه السلام فرمود : به خدا دروغ گفتند و گناه مرتکب شدند ، 2 بلکه خدا تعالی او را نامید ، چون مرضی خدا عز وجل در آسمان و مرضی رسول او و ائمه بعد از او صلوات الله علیهم در زمینش بود . بزنطی پرسید : آیا هر یک از پدران گذشته تو علیهم السلام مرضی خدا و رسولش و ائمه نبودند؟ امام جواد علیه السلام فرمود : چرا. بزنطی پرسید پس چرا فقط پدر تو از بینشان رضا نامیده شد. 3امام فرمود : ( پدرم یک ویژگی داشت و آن این بود که ) مخالفین او از بین دشمنان او از او راضی بودند همانطور که موافقین از دوستان او از او راضی بودند ، این ویژگی برای هیچیک از پدران او علیهم السلام نبود ، برای همین از بینشان رضا نامیده شد. 4شیخ صدوق از محمد بن ابی عبد الله کوفی از سهل بن زیاد آدمی از عبدالعظیم بن عبد الله حسنی از سلیمان بن حفص مروزی روایت کرد که امام کاظم علیه السلام فرزندش علی را رضا نامید و می فرمود : فرزندم رضا را صدا بزنید ، من به پسرم رضا گفتم ، پسرم رضا به من گفت ، و وقتی او را صدا می زد می فرمود : ای ابا الحسن. صدوق ، عیون اخبار الرضا ج1 ص 13 و 14 در صحیحه بزنطی دو مناسبت را امام جواد علیه السلام مطرح کرد که با هم منافات ندارند ، مناسبت " مرضی خدا و رسول و انبیاء " بودن مقتضی برای نامیدن به رضا است ، ولی این مقتضی در همه ائمه بود در امام ویژگی خاصی لازم بود که در توجیه دوم بیان شد یعنی مرضی موافق و مخالف بودند. https://eitaa.com/MohammadGelayeri
جایزه ی عليه السلام به دعبل شاعر از جمله شاعرانى كه بر آن حضرت وارد شدند،دعبل بن على خزاعى بود،او وقتى بر حضرت وارد شد عرض كرد:من قصيده‌اى سرودم و بر خود عهد كردم كه آن را پيش از هركس براى شما بخوانم. حضرت رضا عليه السّلام به او فرمان داد كه بنشيند،تا اينكه چون مجلس خالى شد به وى فرمود:قصيده‌ات را بخوان. دعبل قصيده‌اش را-كه با اين بيت شروع مى‌شود-خواند: مدارس آيات خلت من تلاوة* و منزل وحي مقفر العرصات چون آن قصيده را تا آخر خواند،امام رضا عليه السّلام از جا برخاست و وارد اتاقش شد و خدمتكار خود را به همراه پارچۀ حرير كه در آن ششصد دينار بود،نزد دعبل فرستاد و به خدمتكار خود فرمود:به او بگو:اين پول در سفرى كه دارى به كار تو خواهد آمد، و عذر ما را بپذير. دعبل به خدمتكار گفت:به خدا سوگند كه من براى اين نيامدم،بلكه به امام بگو:يكى از جامه‌هاى خود را به من بده،و اين پول را هم به حضرت بازگردان. حضرت پول را برگرداند و فرمود:اين پول را بگير؛و يكى از جامه‌هاى خود را براى وى فرستاد. دعبل حركت كرد تا اينكه وارد«قم»شد،وقتى جامه را همراه او ديدند هزار دينار در ازاى آن به او پيشنهاد كردند امّا او امتناع كرد و گفت:به خدا سوگند حتى يك قطعه از آن را به هزار دينار نمى‌دهم. سپس از قم خارج شد،مردم دنبالش كردند و راه بر او گرفتند و جامه را از او گرفتند. او به قم برگشت و با آنها صحبت كرد،گفتند:هيچ راهى ندارد ولى مى‌توانى هزار دينار را بگيرى.دعبل گفت:به اضافۀ يك قطعه از آن جامه.پس هزار دينار و قطعه‌اى از آن جامه به او دادند مفید ، ترجمه ارشاد شیخ مفید، سیره ائمه اطهار علیهم السلام، صفحه 538 https://eitaa.com/MohammadGelayeri
شهادت عليه السلام ۱۷ صفر شهادت عليه السلام است به قول کفعمی ، ۲۳ ذیقعده و آخر صفر نیز گفته اند قمی ، فیض العلام ص۱۵۹ ، ۲۹۰ و ۲۹۸ https://eitaa.com/MohammadGelayeri
انگیزه مأمون از ولیعهدی عليه السلام تا آن روز (زمان مامون) سياست خلافت بنى عباس نسبت به سادات علوى، سياست خشونت‌آميز و خونينى بوده پيوسته رو به سختى مى‌رفت و هر چند گاهى يكى از علويين قيام كرده جنگ خونين و آشوبى بر پا مى‌شد و اين خود براى دستگاه خلافت گرفتارى سختى بود. و ائمه و پيشوايان شيعه از اهل‌بيت اگرچه با نهضت و قيام‌كنندگان همكارى نمى‌كردند و مداخله‌اى نداشتند ولى شيعه كه آن روز جمعيت قابل توجهى بودند پيوسته ائمه اهل‌بيت را پيشوايان دينى مفترض الطاعه و خلفاى واقعى پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله مى‌دانستند و دستگاه خلافت را كه قيافه دربار كسرى و قيصر داشت، و به دست يك مشت مردم بى‌بندوبار اداره مى‌شد، دستگاهى ناپاك و دور از ساحت قدس پيشوايان خود مى‌ديدند و دوام و پيشرفت اين وضع براى دستگاه خلافت خطرناك بود و آن را به شدت تهديد مى‌كرد. مأمون به فكر افتاد كه به اين گرفتارى‌ها كه سياست كهنه و هفتاد ساله پيشينيان وى نتوانست چاره كند، با سياست تازه ديگرى خاتمه بخشد و آن اين بود كه امام هشتم را ولايت عهد بدهد و از اين راه هر گرفتارى را رفع كند، زيرا سادات علوى پس ازآنكه دست خودشان به خلافت بند شد ديگر به ضرر دستگاه قيام نمى‌كردند و شيعه نيز پس ازآنكه آلودگى امام خود را به خلافتى كه پيوسته آن را و كارگردانان آن را پليد و ناپاك مى‌شمردند، مشاهده كردند، ديگر آن اعتقاد معنوى و ارادت باطنى را كه درحق امامان اهل‌بيت داشتند، از دست مى‌دهند و تشكل مذهبيشان سقوط‍‌ كرده ديگر خطرى از اين راه متوجه دستگاه خلافت نخواهد گرديد. بديهى است كه پس از حصول مقصود، از بين بردن امام براى مأمون اشكالى نداشت. مأمون براى تحقق دادن به اين تصميم، امام را از مدينه به مرو احضار كرد و پس از حضور، اول خلافت و پس از آن ولايت عهد خود را به امام پيشنهاد نمود و آن حضرت اعتذار جسته نپذيرفت ولى بالاخره به هر ترتيب بود قبولانيد و امام نيز به اين شرط‍‌ كه در كارهاى حكومتى و عزل و نصب عمال دولت مداخله نكند ولايت عهد را پذيرفت. اين واقعه در سال دويست هجرى اتفاق افتاد ولى چيزى نگذشت كه مأمون از پيشرفت سريع شيعه و بيشتر شدن ارادت ايشان نسبت به ساحت امام و اقبال عجيب عامه مردم و حتى سپاهيان و اولياى امور دولتى، به اشتباه خود پى‌برد و به صدد چاره‌جويى آمده آن حضرت را مسموم و شهيد ساخت. علامه طباطبائی ، شیعه در اسلام صص۱۸۷ و ۱۸۷ https://eitaa.com/MohammadGelayeri
شهادت عليه السلام به روايت شيخ مفيد، حضرت بعد از خوردن زهر، دو روز زنده بود و وفات كرد. پس مأمون يك روز و يك شب، وفات آن جناب را پنهان داشت. پس محمد بن جعفرِ صادق را با جماعت آل ابوطالب كه حاضر بودند، طلبيد و خبر وفات آن جناب را به ايشان اظهار كرد و گريست و حزنِ‌ شديد اظهار كرد. پس ايشان را به نزد آن جناب آورد و بدن آن حضرت را به ايشان نمود و گفت: گواه باشيد كه آسيبى از ما به او نرسيده است. پس با جنازۀ آن جناب خطاب كرد كه اى برادر! بر من گران است كه تو را بدين حالت ببينم و مى‌خواستم كه پيش از تو بميرم و تو خليفه و جانشين من باشى و ليكن با تقدير خدا چه مى‌توان كرد. پس جنازۀ آن جناب را بعد از غسل و تكفين حركت دادند و در همين موضعى كه فعلاً مدفون است، دفن نمودند. قبر شريفش در خانۀ حميد بن قحطبه در قبله قبر رشيد است و در وقت غسل و تكفين و نماز و دفن، پسرش حضرت جواد عليه السلام حاضر بود و اين امورات بر دست آن جناب واقع مى‌شد و مردم نمى‌دانستند. در بعضى روايات است كه مأمون از ترس آنكه مبادا مردم فتنه كنند، جنازۀ حضرت را در شب حركت داد و دفن نمود - صلوات الله عليه قمی. فیض العلام فی عمل الشهور و وقایع الایام، صفحه 161 https://eitaa.com/MohammadGelayeri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ادامه مجلس عليه السّلام با ادیان قرنها پس از شهادتش⏫⏫ منبع :تسنیم https://eitaa.com/MohammadGelayeri
شناخت دوست و دشمن از علیه السلام: دوست هر کس عقل و خرد او است و دشمنش نابخردی او است عَنِ‌ اَلْحَسَنِ‌ بْنِ‌ الْجَهْمِ‌ قَالَ‌ سَمِعْتُ‌ اَلرِّضَا عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ يَقُولُ‌: صَدِيقُ‌ كُلِّ‌ امْرِئٍ‌ عَقْلُهُ‌ وَ عَدُوُّهُ‌ جَهْلُهُ‌ وسائل الشیعه ج ۱۵ ص ۲۰۵ علیه السلام https://eitaa.com/MohammadGelayeri
امام رضا علیه السلام وفات علیه السلام در آخر صفر واقع شد ، همانطور که ابن اثیر ، طبرسی ، سید شبلنجی و دیگران گفته اند ، در سال 203 در قریه سناباد از طوس نزدیک سناباد ، و در آنجا دفن شد قمی ، الانوار البهیه ، ص 201
عبادت برتر از علیه السلام: عبادت به کثرت روزه و نماز نیست ، عبادت همانا کثرت تفکر در امر خدا(و فعل او ) است. لیست العبادة کثرة الصیام و الصلاة ، و انما العبادة کثرة التفکر فی امر الله کلینی ، کافی ، دار الحدبث ، ج۳ ص۱۴۲ تفکر در امر خدا مثل تغییر فصلها که نشان میدهد این عالم جای تغییر و عدم ثبات است و نباید به بهار دل بست و از زمستان نا امید شد، قیامت و زنده شدن پس از مرگ را باور کن چون مثل بهار و زمستان است و ،،، @MohammadGelayeri