#خاطرات_شهدا
بعد از شهادت آقا محسن ؛
دیدم علی ( فرزند شهید) همش میوفته !
می خواستم ببرمش دکتر...
شب آقا محسن اومد تو خوابم بهم گفت :
خانم! علی چیزیش نیست ، منو می بینه میخواد بغلم کنه اما نمیتونه...!💔
+به نقل از همسر شهید
شهید محسن حججی
#شهیدانه
#شهیدمحمدهادیامینی
@Mohammadhadi_Aminiii78
#خاطرات_شهدا
سال دوم یک استاد داشتیم
ڪہ گیر داده بود همہ باید ڪراوات بزنند
سر امتحان چمران ڪراوات نزد
استاد دو نمره ازش ڪم کرد
شد هجده،بالاترین نمره...
#شهیدمصطفیچمران
#شهیدمحمدهادیامینی
@Mohammadhadi_Aminiii78
شهید محمدهادی امینی♡
🌼 #خاطرات_شهدا 🌼
یڪے از همڪارانم براے مدرسہ غیردولتے اش چند نیرو مے خواست.تعدادے را معرفے ڪردم، ڪہ محمدرضا هم در فهرست بود. از قبل بہ او گفتہ بودم اسم مرا نیاورد. قول داد. وقتے ڪہ رفت و نوبت مصاحبہ اش شد؛ از او پرسیدند ڪہ اگر دانش آموز چهارم ابتدایے شیطنت ڪند، او بہ عنوان مربے تربیتے چہ مے ڪند؟! او هم بدون هیچ ملاحظہ اے برگشت و گفت: آن قدر آن بچہ را ڪتڪ میزنم تا جانش درآید. بہ خاطر همین جملہ اش رد شد. چند وقت بعد ڪہ از طریق همڪارانم جریان را شنیدم بہ او گفتم مے خواستے چطور مربے بشوے ڪہ بچہ مردم راڪتڪ بزنے ؟!! برگشت و گفت: من ڪہ نمیتوانم دروغ بگویم و ڪلے خندید. در حین جدیت ڪار، شوخے مے ڪرد وسخت نمے گرفت. ڪارے را ڪہ دوست داشت،انجام مے داد.
نقل از مادر بزرگوار شهید
#شهیدمحمدهادیامینی
@Mohammadhadi_Aminiii78
#خاطرات_شهدا
رفیقش مۍگفت''
درخوابمحسنرادیدمکهمۍگفت:
هرآیهقرآنۍکهشمابراۍشهدامۍخوانید
دراینجاثوابیكختمقرآنرابهاومۍدهند''
ونورۍهمبرایخوانندهآیاتقرآن
فرستادهمۍشود..
_شهیدمحسنحججی
#شهیدمحمدهادیامینی
@Mohammadhadi_Aminiii78
#خاطرات_شهدا
برشی از کتاب زیبای شهیدنوید
«حد دوست داشتن ومحبت کردن چیه؟» جواب رو از زبان شهیدنوید صفری بشنوید که به همسرشون گفتند:
«تا وقتی به طرف مقابلت محبت کن که این کارت بخاطر خـدا باشه. اگه احساس کردی داری محبت می کنی که بازخورد ببینی و برات جبران کنن، این کارو اصلا نکن؛
چون اگه جبران نکنن، اونوقت کار خراب میشه.»
#شهیدنویدصفری
#شهیدمحمدهادیامینی
@Mohammadhadi_Aminiii78
#خاطرات_شهدا
نماز اول وقت
سفارش شهدا 🌹
💠هیچگاه ندیدم که نماز اول وقتش ترک شود. همیشه به این موضوع اهمیت میداد و خانواده را برای خواندن نماز اول وقت تشویق و ترغیب میکرد. صدای اذان همیشه در تلفن همراهش پخش میشد. یادم است پس از شهادتش، نیمههای شب که همه خواب بودند با صدای اذان بیموقع از خواب بیدار شدم و به حیاط خانه رفتم تا ببینم اذان مسجد است یا نه! الظاهر صدا از جای دیگر بود که پس از جستجو تلفن همراه عباس را که در چمدانش بود یافتم و آن صدای اذان از این تلفن بلند میشد. ساعت اذان مطابق برساعت شرعی منطقه حلب سوریه بود. خدا را بخاطر این قربانی پاک شکر کردم و با خودم گفتم «یا قابل القربان...»
🌷🌷🌷🌷
شهيد دانشگر كمي قبل از شهادت نماز ظهر را در تيررس دشمن اقامه ميكند؛ مثل ياران حسين(ع) اما باز هم آرام است و اين موقعيت خطرناك از كيفيت نمازش كم نميكند. كسي نميداند در اين نماز ميان عباس و خدا چه ميگذرد. او چند ساعت بعد به شهادت ميرسد:
#شهیدمدافعحرمعباسدانشگر
#شهیدمحمدهادیامینی
@Mohammadhadi_Aminiii78
°•°•°♡°•°•°
#خاطرات_شهدا♥️
غروب ماه رمضان بود.🌆 ابراهیم اومد
در خونه ما و بعد از سلام و احوالپرسی
یهقابلمهازم گرفت!بعد رفت تو کلهپزی.
به دنبالش اومدم و گفتم: ابرام جون
کلهپاچهبراافطاری! عجبحالی میده؟!😋
گفت: راس میگی، ولی برا من نیس.
یه دست کامل کلهپاچه و چند تا نون
سنگک گرفت.🤤
وقتی بیرون اومد ایرج با موتور رسید.🛵
ابراهیمم سوار شد و خداحافظی کرد.👋
با خودم گفتم: لابد چند تا رفیق جمع
شدن وباهم افطاری میخورن.ازاینکه
به من تعارف نکرد ناراحت شدم.😞
فردای اون روز ایرج اومده بود دنبال
ابراهیم ازش پرسیدم : دیروز کجا
رفتین !؟ که ابراهیم برگشت هنوز
افطار نکرده بود.😶
گفت: پشت پارک چهل تن، انتهای
کوچه،خونهای کوچولویی بود که در
زدیم و کلهپاچه را به اونا دادیم.👌
چند تا بچه و پیرمردی که دم در
اومدن خیلی تشکر کردن.😌
ابراهیم و کامل میشناختن. اونا
خانوادهای بسیار مستحق بودن.
بعد هم ابراهیم و به خونه رسوندم.»🙂
#شهید_ابراهیم_هادی🌸
#شهیدمحمدهادیامینی
@Mohammadhadi_Aminiii78
#خاطرات_شهدا
🥀 #شهید_انقلاب
🔺حجتالاسلام سیدعلی اندرزگو، شهید انقلاب اسلامی، در روز ولادت امام علی (ع) متولد شد و در روز ضربت خوردن ایشان به شهادت رسید. او به عنوان همنام امیرالمؤمنین، نمادی از ایثار و مقاومت در برابر ظلم بود.
🔺این چریک انقلابی که به دلیل مبارزه علیه رژیم منحوس پهلوی همواره تحت تعقیب ساواک بود برای پیشبرد اهداف انقلابی خود مجبور به تغییر هویت و تغییر به چهرههای مختلف بود.
🔺حضرت امام خمینی (ره) درباره این شهید والامقام فرمودند: همان شبی که این روحانی مبارز به شهادت رسید، خبر شهادتش را برای من تلگراف کردند و من به شدت از این موضوع ناراحت شدم و غصه خوردم که ما محروم ماندیم از نعمت بزرگی مانند شهید اندرزگو که تجربه
های گرانبهایی در مبارزات داشت
#شهیدمحمدهادیامینی
@Mohammadhadi_Aminiii78
#خاطرات_شهدا
●هميشه يك دلواپسي داشتند كه از دوستان شهيدشان جاماندهاند. در مدت حضور ايشان در جنگ من و مادر شهيد در ستاد پشتيباني جنگ فعاليت داشتيم. مادر ايشان خيلي فعال بودند، از پختن نان بگيريد تا بافتن پليور براي رزمندگان اسلام هر آنچه در توان داشتيم انجام ميداديم. سردار مدت 84 ماه در جنگ و جبهه حضور داشتند. در اين مدت 9 بار مجروح شدند و 25 درصد جانبازي داشتند.
●همسرم همرزم سردار جاويدالاثر حاج احمد متوسليان بودند.
همسر سردار اسکندری در یکی از گفتوگوهای خود با رسانهها درباره نخستین مواجهه خود با چگونگی شهادت ایشان اشاره کرد: «به هر ترتیبی که بود برای اولین بار عکسهای پیکر و سربریده شده همسرم شهید اسکندری را دیدم. در این لحظه بود که صحنه کربلا پیش رویم زنده شد، فرمایش حضرت زینب (س) را به یاد آوردم که فرمودند؛ در صحنه کربلا چیزی جز زیبایی ندیدم؛ لذا با تأسی به حضرت زینب (س) میگویم زمانی که سربریده همسرم را دیدم تمام آرزوی همسرم را دیدم که به اجابت رسیده است.»
راوی: همسرشهید
#سردار_بی_سر
#شهید_حاج_عبدالله_اسکندری
#سالروز_ولادت
● شهادت: ۹۳/۳/۳ حلب،سوریه
●ولادت : ۱۳۳۷/۱/۱۵ شیراز
#شهیدمحمدهادیامینی
@Mohammadhadi_Aminiii78
شهید محمدهادی امینی♡
#خاطرات_شهدا
خون زیادی ازش رفته بود.
وقتی رسیدن بالاسرش،
نفسای آخرش بود...
بهش گفتن : آقا مرتضی زنده ای؟
گفت : نه هنوز !
#سالگردشهادتشهیدآوینی 💔
#شهیدمحمدهادیامینی
@Mohammadhadi_Aminiii78
#خاطرات_شهدا
#از_کامران_تا_سید_مرتضی🕊
خود را «کامران آوینی» معرفی می کرد. کراوات می زد و به فلسفه غرب علاقمند بود.
ریش پرفسوری و سیبیل نیچه ای می گذاشت و کتاب «انسان موجود تک ساحتی» هربوت مارکوزه را [بی آنکه خوانده باشد] طوری دست می گرفت که دیگران جلد آن را ببینند ...
اما وقتی کامران با #امام_خمینی (رحمه الله علیه) و اندیشه های امام آشنا شد ، از این رو به آن رو شد .
روزها را روزه می گرفت و بدون وضو بر سر کارهایش حضور پیدا نمی کرد .
نامش را گذاشت "سید مرتضے آوینی". او را در حقیقت خیلی ها بعد از شهادتش شناختند
وقتی که رهبر انقلاب به او عنوان #سید_شهدای_اهل_قلم دادند .
نظر #رهبر_انقلاب درباره ی شهید آوینی:
«یکی از مدیران دستگاههای فرهنگی درباره ی یک نفر از همین چهره های معروف فرهنگی خوب که امروز جزو شهدای عالی مقام ماست و من خیلی به او علاقه داشتم و همیشه به دستگاههای مختلف فرهنگی توصیه می کردم که از وجودش استفاده کنید چند عکس به من نشان داد که مربوط به قبل از انقلاب او بود و او را در مناظری که آن زمان برای جوانان خیلی پیش می آمد نشان می داد .
آن آقا به من گفت : بفرما ! این همان کسی است که شما این طور از او تعریف می کنید ! من عکسها را که نگاه کردم گفتم ارادتم به این شخص بیشتر شد ، چون او در این محیط بوده و حالا این گونه شده است ؛ حتماً باید از ایشان استفاده کنید !»
( بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما- ۸۱/۱۱/۱۵)
#سالگردشهادت
#شهیدمحمدهادیامینی
@Mohammadhadi_Aminiii78
#خاطرات_شهدا
👈علت بوی عطر قبر سید احمد پلارک چیست؟
خیلی ها سید احمد پلارک را با بوی شمیم گل یاس و عطر مزارش می شناسند. کسانی که زیاد بهشت زهرا می روند، به او میگویند شهید عطری. سنگ مزارش همیشه نمناک است و بوی عطر ترشح می کند. درباره ی علّت این موضوع تا به حال صحبت ها و نقل قول های فراوانی شده است، امّا مادر شهید این گونه می گوید: بوی مزار سید احمد هیچ علّتی جز لطف و فضل الهی و رابطه ی ماورایی او با خدا و اولیاء اللّه ندارد و هیچ کس هم چیزی از این رابطه نمی داند ، علّتش را خدا می داند و بس.
#سالروزشهادت🕊🕊
#شهیدمحمدهادیامینی
@Mohammadhadi_Aminiii78