َ
کارد به استخوان مردم غزه رسیده
خدا کمکشون کنه
ما کاری جز دعا ازمون برنمیاد
ختمهای قرآن امروز برای شهدای خدمت رو به نیت مردم رفح و رهایی از دست صهیونیستها بخونید. کلیک کنید و هرچندآیهای که میتونید بخونید👇
https://leageketab.ir/khatme-quran
✍️ بسم الله الرحمن الرحیم
🌼🍃 با سلام و دعای خیر.
🌸 مرحوم معزّی گفت: در صحن امام رضا علیهالسلام بودم ولی خجالت میکشیدم داخل حرم بروم. گوشهای ایستاده بودم، به گنبد و بارگاه آقا نگاه میکردم.
🌺 ناگاه دیدم دستی به پشتم خورد، برگشتم، دیدم علامه طباطبایی هستند، فرمودند: آفای معزّی، چرا داخل حرم نمیروی؟ عرض کردم: خجالت میکشم به خاطر بدیهایی که دارم.
🌷 فرمودند: دکتر، مطلب را چرا باز میکند، نه اینکه مریض بیاید و او درمانش کند! اینجا هم دارالشفای آل محمد(ص) است.
🌹 امام رضا علیهالسلام، فتحالفتوح دارند. ایشان فتحالمبین هستند.
🌺 استاد بزرگوارم که روحش شاد باد میگفت: امام رضا(ع) تجلی سورهی فتح هستند؛ و نیست درب بستهای که به دست مبارک حضرت، مفتوح نگردد.
🌻 همیشه وقتی میخواستند وارد صحن مطهر شوند، میایستادند و با حالتی خاص، اینگونه سلام میدادند:
🥀 «السلام علی بضعة المصطفی، علی ابن موسی الرضا المرتضی، امام رئوف، کریم، عطوف، عفّو، ودود.
🥀 به جان جوادت پناهم بده
🍃 مریضم علیلم شفایم بده
🥀 علی ابن موسی جوابم بده
🍃 به بزمی که هستی تو راهم بده»
🌴🌻🌴🌻🌴🌻🌴🌻🌴🌻
🌹 «الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج»
۹۹/۰۴/۰۷
💫 شادی روح مطهر استادحاجیه خانماکبری(ره) صلوات
ادامه شرایط بدن ولباس نماز گزار.mp3
13.21M
🌹☀️🍃 ﷽ 🍃☀️🌹
💠 توصیه هایی برای #زندگی
🚩 امام رضا علیه السلام:
🟡 با خویشاوندانت رفتوآمد داشته باش؛ هرچند به اندازهی نوشیدن آب باشد.
🟢 و بهترین #صله_رحم آن است که از آزار آنان خودداری کنی و در قرآن میفرماید: لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذی.
📚 تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص ۳۵۲
࿐჻ᭂ⸙🍃🌹🍃⸙჻ᭂ࿐
محبان مهدی
#از_کرونا_تا_بهشت #قسمت۵۴ 🎬 طارق برای اینکه ذهن من را منحرف کند گفت:سلما ,خواهرم,نگران چی هستی؟مگه
#از_کرونا_تا_بهشت
#قسمت۵۵🎬:
سفیانی پارا از این هم فراتر گذاشت وبعدازخون ریزیهای زیاد در سرزمین مصر, با لشکرش راهی عراق شده بود,فکراینکه وطنم دوباره دست خونخوارانی مانند داعش بیافتد ومردم هموطنم را دوباره سرببرند وبکشند وبه کنیزی ببرند ,از زندگی سیرم میکرد اما بوی مهدی زهراس به کالبد خسته ی جانم نوید زندگی نویی را میداد.
,من دوران نقاهتم را میگذراندم ,طارق وفاطمه همچنان ایران بودند,از غم وغصه ی عباس وزینب,روزم مثل شب تاربود,باید کاری میکردم.
پلیس ایران میگفت احتمالا بچه ها را از کشور خارج کرده اند وادعا داشت که از طریق پلیس اینترپل پیگیر ماجرا است ,اما از نظر من پلیس بین الملل ,جیره خوار همان یهودیهای کثیف هستند وکاری به نفع من ,نخواهند کرد.
خودم باید دست به کار میشدم,من اسراییل را مثل کف دستم میشناختم,زبانشان رامیدانستم وچندسال از زندگیم را درعمق لانه ی عنکبوتشان گذارنده بودم ,با چند نفراز,همکاران علی که همان سربازان گمنام بودند درتماس بودم واز انها خواستم تا شرایط را برایم مهیا کنند تا بتوانم به دنبال جگر گوشه هایم بروم...امیدم به خدا بود ومدام از امام زمانم استغاثه میکردم...
در دل به بخت بد خودم گریه میکردم ,چرا که الان نسیم کرامت وزیدن گرفته وباران رحمت الهی با بوی ظهور مولا برمردم باریدن گرفته ,من میبایست به همراه فرزندانم مشق سربازی کنیم برای خدمت درلشکر مهدی زهرا س,اما انچنان غم دوری فرزندانم برمن وما چیره شده که نمیدانم روزم از کجا میاید وبه کجا میرود....اما درناامیدی بسی امید است اگر پناه گاه امنت,نگاه مهربان خدا باشد...
#ادامه دارد...
🖊به قلم………ط_حسینی
#داستان
🌹🌹🌹🌹🌹🌹