eitaa logo
محبان مهدی
1.3هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
129 فایل
یا بن الحسن دستانمان به سوی تو دراز شده با لطفت دستگیرمان باش✨ ما منتظران حضرت یار هستیم 🪷 اللهم بارک لمولانا یا صاحب الزمان 💚 «کپی مطالب با ذکر صلوات برای فرج بلامانع هستش » نظرات و سوالهای خود رو به آیدی زیر بفرست https://eitaa.com/zlotfi80
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹☀️🍃 ﷽ 🍃☀️🌹 🍉 آی قصه قصه 🌾 وقتی خبر شهادت فرزند دلبندش آمد، گفته بود من را بخاطر آینده اسلام بسیار دوست داشتم گریه نمی‌کرد گفتند قلب در فشار است باید کاری کرد آخر به این نتیجه رسیدند که روضه خوان بیاید و علی اکبر بخواند امام ساکت بود تا روضه به مقتل و مصیبت حضرت علی اکبر رسید شانه های امام تکان خورد دستمال پارچه ای را مقابل صورت گرفت اشک ریخت ࿐჻ᭂ⸙🍃🌹🍃⸙჻ᭂ࿐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹☀️🍃 ﷽ 🍃☀️🌹 🍉 آی قصه قصه 🔻 روزی رزمنده ها خدمت رفته بودند و نیز حضور داشت. حسینیه مملو از جمعیت بود، امام وارد حسینیه شد و همه ایستاده شعار می‌دادند و امام هم دستش را برای رزمنده ها تکان می‌داد. ایشان روی صندلی نشست و قبل از اینکه صحبت هایشان را شروع کنن، حاجی بخشی از جا بلند شد و شروع کرد شعار دادن: 📍ماشاءالله ... حزب الله 📍بسیجیها ... حزب الله 📍سپاهیا ... حزب الله 📍ارتشی ها ... حزب الله 🔺 .... و همه حسینیه‌ی به وجد آمده و امام عزیز هم از آن بالا به جمعیت نگاه می‌کرد. 📍حاجی گفت: کجا میرید ...همه گفتند: 📍حاجی گفت: باکی میرید ...همه گفتند: 📍حاجی گفت: ما را هم ببریدهمه یکصدا گفتند ... جا نداریم..😂 😅 اینجا بود که امام بزرگوار شروع کردند خندیدن و حاجی بخشی هم رو به امام در حالیکه دست به محاسن سفیدش می کشید گفت: آقاجان: ببینید، این جوونها من پیرمرد رو اذیت می‌کنند 🏮 زائران در راه کربلا به یاد شهدا هم قدم بردارید
🌹☀️🍃 ﷽ 🍃☀️🌹 🚩 صلی الله علیک یا 🥀 جا مانده‌ایم 🍂 حوصله ی شرح نیست 🪴 بیاورید 🌾 که خاکی به سر کنیم ࿐჻ᭂ⸙🍃🌹🍃⸙჻ᭂ࿐