eitaa logo
محبان مهدی
1.5هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2هزار ویدیو
184 فایل
یا بن الحسن دستانمان به سوی تو دراز شده با لطفت دستگیرمان باش✨ ما منتظران حضرت یار هستیم 🪷 اللهم بارک لمولانا یا صاحب الزمان 💚 «کپی مطالب با ذکر صلوات برای فرج بلامانع هستش » نظرات و سوالهای خود رو به آیدی زیر بفرست https://eitaa.com/zlotfi80
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام علیکم این هشتک ها رو سرچ کنید 👇 کامل همه ی قسمتهای صوتها و متنها براتون میاد عج الله فقط کافیه روی هشتک مورد نظر👆👆 ضربه بزنید و در گوشه سمت راست فلش های کوچیکی که میاد رو بزنید تا به فایل مورد نظر برسید 🙏🌸 ╔═════════🌸🕊══╗ •●❥ ‌‎‎@Mohebannemahdi ╚══🌸🕊═════════╝
🌹 وقتی حتی عمقی‌ترین قسمت بدنم آسیب می‌بینه؛ - تو بلافاصله با صدها رشتۀ عصبی که در سرتاسر بدنم قرار دادی، پیامی به سمت نخاع می‌فرستی، - این‌بار از نخاع یه پیام درد، به مغز ارسال می‌کنی، - این انتقال پیام‌ها رو در صدم ثانیه رقم می‌زنی تا خیلی زود درد رو احساس کنم، - این‌جوری به من می‌فهمونی که صدمه‌ای به بدنم وارد شده، و باید سراغ درمانش برم. ☜ من از این‌که جاییم درد بگیره ناراحت می‌شم و نق می‌زنم؛ √ درحالی‌که اگه احساس درد نبود، من خیلی زود و بدون اینکه بفهمم، دونه‌دونه اعضای بدنمو از دست می‌دادم! ✘ 💞 از اینکه این زنگ هشدار رو توی بدنم کار گذاشتی، ممنونم ازت خدایِ مهربونم🤲🏻😊
🙏 ★بعد از اینکه به یه شیء ریز خیره میشم؛ چشمام تار میشن و ...من پلک میزنم تا چشمام به دید معمولی برگردند! - بعد از باز کردن پلک‌ها، این اتفاق نمیفته مگر بواسطه‌ی قدرت تنظیم نور و فاصله، که به عنبیه و مردمک چشمان من بخشیدی، ساختاری شبیه یک دوربین عکاسی! - تو به مغزم سپردی تا بر اساس تفاوت چیزی که قبل و بعد پلک زدن میبینم، میزان گشاد شدن و تنگ شدن مردمک چشمم رو تنظیم کنه، تا با تنظیم نور و فاصله، هم اجسام رو در فواصل گوناگون، به وضوح ببینم، هم فاصله ام رو با اونها تنظیم کنم. اگه این مکانیزم قدرتمند رو نداشتم؛ بعد هر پلک زدن، دنیای اطرافم رو سایه دار و متلاطم می‌دیدم و با اجسام مکرارا برخورد می‌کردم. ممنونم ازت خدا... 🙏
  🙏 وقتی غذامو قورت میدم، نگهبانانی در مسیر دستگاه گوارش من، قرار دارند که هدایت غذا در مسیر درستش بعهده اوناست! ※ غذای جویده شده از حلق وارد لوله مری میشه، و بعد نگهبانانی که عضلات حلقوی شکلی هستند، دروازه بین مری و معده رو باز میکنند و اجازه میدن غذا به معده‌ام وارد بشه. ※ بعد از اون بلافاصله بسته میشن تا محتویات معده‌ام وارد مری نشه و به اون آسیب نزنه. ※ وقتی معده در حال هضم غذاست، برای اینکه دل درد نگیرم، دوباره اون عضلات باز می‌شن تا گازهای اضافی از راه مری تخلیه بشه. ※ تو، این باز و بسته کردن به موقع نگهبانان غذا (عضله‌ها) رو بدون اینکه متوجه بشم، برام انجام میدی تا من به دردسر نیفتم. ممنونم ازت خدا... 🙏
🌹 👁 هربار که پلک می‌زنم؛ - تو از غده‌هایی که پشت پلکم قرار دادی، مقداری اشک آزاد می‌کنی تا سطح چشمم همیشه تمیز و مرطوب و روان باشه... - این‌جوری، خیلی راحت و بدون سوزش چشم، می‌تونم هم پلک بزنم و هم کرهٔ چشمم رو بچرخونم تا اطرافم رو ببینم. - تو با موادی که توی اشک قرار دادی، پیوسته چشمم رو ضدعفونی می‌کنی و با از بین بردن باکتری‌هایی که به چشمم وارد می‌شن، از این عضو عزیز و حساسِ من مراقبت می‌کنی. - راستی! اینو هم فهمیدم که تو، توی اشک چشم من مواد مغذی گذاشتی، تا قرنیهٔ چشمم رو هم تغذیه کنی... - تو، روزانه هزاران بار برام پلک میزنی، و همهٔ این کارها رو روزانه هزاران بار، در یک چشم به هم زدن، برام انجام می‌دی تا مواظبم باشی...💞 ممنونم ازت خدای مهربانم😍🌹
  🙏 وقت هضم غذا؛ - تو برای اینکه انرژی لازم برای فعالیت سلول‌هامو فراهم کنی، مواد قندی غذا رو از روده به رگ‌هام می‌فرستی، - بعد برای تجزیه مواد قندی، انسولین لازم رو از پانکراس می‌گیری، - تو با انسولین، قند موجود توی خونم رو تجزیه می‌کنی و برای سوخت و ساز، به سلول‌های بدنم می رسونی، - و اگه مواد قندی بیشتر از نیاز سلول‌هام باشن، اونا رو توی کبدم برای روز مبادا ذخیره می‌کنی، - اینجوری لحظه به لحظه حواست بهم هست، تا قند خونم بالا نره و دچار بیماری دیابت نشم . ممنونم ازت خدا... 🙏
  🙏 • وقتی چشمم به رگ‌های بزرگ روی پاهام میوفته؛ - به این فکر می‌کنم که تو با همین رگ‌ها، خون اضافی رو از پاهام به قلبم می‌رسونی تا بتونم حرکتشون بدم و از همه مهمتر، راه برم. - اما فاصله کف پای من تا قلبم خیلی زیاده و گرانش زمین نمی‌ذاره اینهمه خون برگرده به قلب - بخاطر همین تو درست پشت ساق پای من، عضلات کمکی قوی برای قلبم قرار دادی که با انقباض و انبساط این عضلات، خونم رو به سمت بالاتنه‌ام پمپاژ می‌کنی. - در واقع قلب دوم من همین عضلات قوی هستن. - تازه فقط این نیست؛ سیاهرگ‌های پاهای من با همۀ سیاهرگهای دیگه فرق داره توی اونها دریچه‌هایی هست که نمیذاره خون دوباره به سمت پایین برگرده، - اگه این کارها رو برام نکرده بودی ، شاید برای اینکه خون به قلبم برگرده، مجبور بودم همیشه پاهام رو بالا نگه دارم. ممنونم ازت خدا... 🙏
  🙏 🌞وقتی زیر نور شدید آفتاب راه میرم؛ - تو با پوست نازکم جلوی تبخیر شدن آب تو رگهام رو میگیری. - برای اینکه شدت نور آفتاب به همین پوستم هم آسیبی نزنه، بیرونی ترین لایه‌های اونو از ۲٠ تا ۳٠ سری میلیونی سلول‌هایی که قبلا مردن ساختی. -اینجوری اونا رو بعد از اینکه ازم محافظت کردن، به راحتی جداشون میکنی و به جای اون لایه‌ها، سری بعدی سلول‌های مرده پوستمو جایگزین میکنی.. - در واقع تو با این لطفت، نمیذاری پوستم خیلی زود بشکنه و از بین بره. ممنونم ازت خدا... 🙏
▫️وقتی غذایی رو به سمت دهانم می‌برم؛ - اولین چیزی که به استقبالش میره زبونمه که باهاش مزۀ اون غذا رو به من می‌فهمونی. - تو با هزاران سلول چشایی که روی سطح زبونم پخش کردی، طعم‌های مختلف رو برام قابل تشخیص می‌کنی، - سلول‌هایی که هر چند روز یکبار، اون‌ها رو با سلول‌های جدید و تازه‌نفس جایگزین می‌کنی. - اما فقط این نیست؛ تو برای اینکه برام سنگ تموم بذاری، گیرنده‌های بویایی رو نوک بینی‌م کار گذاشتی تا حس چشایی‌م رو کامل کنن. - تو روی زبون و ورودی بینی‌م رو با این گیرنده‌ها پر کردی تا بتونن طعم هر غذایی رو در لحظه به من اطلاع بدن؛ - اینجوری هم ازم در برابر غذاهای فاسد مراقبت می‌کنی - و هم لذتِ خوردن غذاهای مختلف رو به من می‌چشونی... ممنونم ازت خدای مهربونم... ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─ 🆔@Mohebannemahdi
سلام علیکم این هشتک ها رو سرچ کنید 👇 کامل همه ی قسمتهای صوتها و متنها براتون میاد عج الله سلسله جلسات سخنرانی اساتید در رابطه با آقا امیر المومنین امام علی علیه السلام و فقط کافیه روی هشتک مورد نظر👆👆 ضربه بزنید و در گوشه سمت راست فلش های کوچیکی که میاد رو بزنید تا به فایل مورد نظر برسید 🙏🌸 ╔═════════🌸🕊══╗ •●❥ ‌‎‎@Mohebannemahdi ╚══🌸🕊═════════╝
  🙏 🤚وقتی به سر انگشت‌های دستام نگاه میکنم؛ - متوجه میشم که خطوط روی هر کدوم رو مخصوص به خودش آفریدی. و همه این خطوط رو هم منحصر به من! - تو این خطوط ظریف و پیچیده رو قبل از اینکه من از شکم مادرم متولد بشم؛ طراحی کردی - شرایط روحی و روانی مادرم در زمان بارداری رو، تو طراحی این خطوط دخیل کردی. - عجیب اینجاست که اگه به‌ هردلیلی از سطح پوستم پاک بشن؛ بعد از مدتی تو دوباره اونا‌ رو برمیگردونی. - بدون شک، این خطوط تمام هویت من هستن. بخاطر همینم حتی برای دوقولوهای همسانم اینا رو یه‌جور تعریف نکردی. - دارم فکر میکنم ... خودت گفتی که تو قیامت، حتی میتونی خطوط سرانگشتامون رو هم دوباره مرتب کنی. اینجوری دیگه حجت رو به من تموم کردی تا مفهموم خاص بودن آفرینشم به دست تورو کاملا درک کنم. ممنونم ازت خدا ... 🙏🌹
 😍🙏 ❄️ وقتی هوا سرد میشه؛ - عضلاتم رو منقبض می‌کنی که رگ‌ها تنگ بشن و حرارت کمتری به سطح بدنم بیاد تا دمای مرکزیِ بدنم حفظ بشه... - فعالیت غده‌های تولیدکنندهٔ عرق رو متوقف می‌کنی تا پوستم یخ نکنه.. - عضله‌هایی که به موهای ریز پوستم چسبیدن رو منقبض می‌کنی تا موهام راست بشن و دور بدنم یه لایه هوای ساکن و گرم رو به دام بندازن.. - بیشتر که سردم بشه، بدنم رو می‌لرزونی تا با اصطکاک و سوخت و ساز گرما تولید کنن.. ✦ همهٔ این کارها رو، بدون اینکه من حواسم باشه، انجام میدی تا کمتر احساس سرما کنم، تا گرم بمونم.. ممنونم ازت خدا... 😎