همه رفتند زیارت وَ فقط ما ماندیم
از صفای حرم و صحن و سرا جا ماندیم
زائران کوله به دست از پی هم میرفتند...
به خدا مسئله از ماست؛ اگر ما ماندیم
کربلا ساحل دریای حسین است ولی
حیف شد! ما همه در حسرت دریا ماندیم!
پسری مثل من و هر که در اینجا مانده
با خودش گفت چرا این همه ماها ماندیم؟!
یک نگاهی به کف کوله خالی انداخت...
زود فهمید چرا یکه و تنها ماندیم
حسرتی هست اگر بر دل ما باور کن
همگی پشت در خانهی زهرا ماندیم
همهی آنچه که گفتیم، درست است ولی
همه رفتند زیارت وَ فقط ما ماندیم...
#محسن_علیخانی
#آیینی
#اربعین
http://eitaa.com/msalikhany
جاماندهایم... در پس غمهای بیشمار
دلتنگِ راه و جاده؛ قدمهای بیشمار
امسال باز قسمت من آه و حسرت است
من ماندهام میان عدمهای بیشمار
شاعر کمی درون خیالش که غرق شد؛
مشغول شد به درد و المهای بیشمار؛
ناگاه در میانهی شعرش گریز زد!
از داغها نوشت و ستمهای بیشمار
زینب چگونه این همه منزل پیاده بود؟!
جانها فدای زخم و ورمهای بیشمار
این راه بی نهایتِ بانوی ما چقدر
سخت است و پر ز پیچش و خمهای بیشمار؟!
حقا که هر مصیبت او نانوشتنی است
با صد هزار سطر و قلمهای بیشمار
رفتند زائران به زیارت ولی ببین
جاماندهایم در پس غمهای بیشمار
#محسن_علیخانی
#شعر_آیینی
#اربعین
http://eitaa.com/msalikhany
25.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ «جاماندهایم»
با صدای گرم آقای سید اصغر حسینی اردلی و شعر بنده کمترین🌹
#محسن_علیخانی
#سید_اصغر_حسینی_اردلی
#اربعین
#جاماندهایم
https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
جاماندهایم... در پس غمهای بیشمار
دلتنگِ راه و جاده؛ قدمهای بیشمار
امسال باز قسمت من آه و حسرت است
من ماندهام میان عدمهای بیشمار
شاعر کمی درون خیالش که غرق شد؛
مشغول شد به درد و المهای بیشمار؛
ناگاه در میانهی شعرش گریز زد!
از داغها نوشت و ستمهای بیشمار
زینب چگونه این همه منزل پیاده بود؟!
جانها فدای زخم و ورمهای بیشمار
این راه بی نهایتِ بانوی ما چقدر
سخت است و پر ز پیچش و خمهای بیشمار؟!
حقا که هر مصیبت او نانوشتنی است
با صد هزار سطر و قلمهای بیشمار
رفتند زائران به زیارت ولی ببین
جاماندهایم در پس غمهای بیشمار
#محسن_علیخانی
#شعر_آیینی
#اربعین
https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
در مذهب ما باده حرام است و لیکن
یک باده حلال است که آن #شاي_عراقي است
#محسن_علیخانی
#اربعین
https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
همه رفتند زیارت وَ فقط ما ماندیم
از صفای حرم و صحن و سرا جا ماندیم
زائران کوله به دست از پی هم میرفتند...
به خدا مسئله از ماست؛ اگر ما ماندیم
کربلا ساحل دریای حسین است ولی
حیف شد! ما همه در حسرت دریا ماندیم!
پسری مثل من و هر که در اینجا مانده
با خودش گفت چرا این همه ماها ماندیم؟!
یک نگاهی به کف کوله خالی انداخت...
زود فهمید چرا یکه و تنها ماندیم
حسرتی هست اگر بر دل ما باور کن
همگی پشت در خانهی زهرا ماندیم
همهی آنچه که گفتیم، درست است ولی
همه رفتند زیارت وَ فقط ما ماندیم...
#محسن_علیخانی
#آیینی
#اربعین
https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
جاماندهایم... در پس غمهای بیشمار
دلتنگِ راه و جاده؛ قدمهای بیشمار
امسال باز قسمت من آه و حسرت است
من ماندهام میان عدمهای بیشمار
شاعر کمی درون خیالش که غرق شد؛
مشغول شد به درد و المهای بیشمار؛
ناگاه در میانهی شعرش گریز زد!
از داغها نوشت و ستمهای بیشمار
زینب چگونه این همه منزل پیاده بود؟!
جانها فدای زخم و ورمهای بیشمار
این راه بی نهایتِ بانوی ما چقدر
سخت است و پر ز پیچش و خمهای بیشمار؟!
حقا که هر مصیبت او نانوشتنی است
با صد هزار سطر و قلمهای بیشمار
رفتند زائران به زیارت ولی ببین
جاماندهایم در پس غمهای بیشمار
#محسن_علیخانی
#شعر_آیینی
#اربعین
در مذهب ما باده حرام است و لیکن
یک باده حلال است که آن #شاي_عراقي است
#محسن_علیخانی
#اربعین
https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
در مذهب ما باده حرام است و لیکن
یک باده حلال است که آن #شاي_عراقي است
#محسن_علیخانی
#اربعین
@MohsenAlikhanySher
جاماندهایم... در پس غمهای بیشمار
دلتنگِ راه و جاده؛ قدمهای بیشمار
امسال باز قسمت من آه و حسرت است
من ماندهام میان عدمهای بیشمار
شاعر کمی درون خیالش که غرق شد؛
مشغول شد به درد و المهای بیشمار؛
ناگاه در میانهی شعرش گریز زد!
از داغها نوشت و ستمهای بیشمار
زینب چگونه این همه منزل پیاده بود؟!
جانها فدای زخم و ورمهای بیشمار
این راه بی نهایتِ بانوی ما چقدر
سخت است و پر ز پیچش و خمهای بیشمار؟!
حقا که هر مصیبت او نانوشتنی است
با صد هزار سطر و قلمهای بیشمار
رفتند زائران به زیارت ولی ببین
جاماندهایم در پس غمهای بیشمار
#محسن_علیخانی
#شعر_آیینی
#اربعین
@MohsenAlikhanySher
جاماندهایم... در پس غمهای بیشمار
دلتنگِ راه و جاده؛ قدمهای بیشمار
امسال باز قسمت من آه و حسرت است
جاماندهام میان عدمهای بیشمار
شاعر کمی درون خیالش که غرق شد؛
مشغول شد به درد و المهای بیشمار؛
ناگاه در میانهی شعرش گریز زد!
از داغها نوشت و ستمهای بیشمار
زینب چگونه این همه منزل پیاده بود؟!
جانها فدای زخم و ورمهای بیشمار
این راه بی نهایتِ بانوی ما چقدر
سخت است و پر ز پیچش و خمهای بیشمار؟!
حقا که هر مصیبت او نانوشتنی است
با صد هزار سطر و قلمهای بیشمار
رفتند زائران به زیارت ولی ببین
جاماندهایم در پس غمهای بیشمار
#محسن_علیخانی
#شعر_آیینی
#اربعین
@MohsenAlikhanySher
همه رفتند ولی باز چرا ما ماندیم؟!
از صفای حرم و صحن و سرا جا ماندیم
زائران کوله به دست از پی هم میرفتند...
به خدا مسئله از ماست؛ اگر ما ماندیم
کربلا ساحل دریای حسین است ولی
حیف شد! ما همه در حسرت دریا ماندیم!
پسری مثل من و هر که در اینجا مانده
با خودش گفت چرا این همه ماها ماندیم؟!
یک نگاهی به کف کوله خالی انداخت...
زود فهمید چرا یکه و تنها ماندیم
حسرتی هست اگر بر دل ما باور کن
همه از کاهلی ماست که اینجا ماندیم
همهی آنچه که گفتم شده بُغضی که خدا
همه رفتند ولی باز چرا ما ماندیم؟!
#محسن_علیخانی
#آیینی
#اربعین
@MohsenAlikhanySher