🚩 لزوم تغییر جریان غیر انقلابی درون نظام
🔹سرّ تردد پر ترافیک جاسوسان و #نفوذیها در برخی نهادهای دولتی و غیر دولتی، در گذشته و حال را عمدتا در خوشبینی بیش از حد برخی از مسوولین به دشمن و اعتماد به آن باید جستجو کرد که سبب وسوسه و اقدام دشمنان جهت نفوذ در نهادهای حاکمیتی برای جمعآوری اطلاعات، مشاوره غلط و تغییر در نظام محاسبات مسوولین میشود و به دنبال آن خسارتهای فراوان و ضربههای اطلاعاتی، اقتصادی، سیاسی، نظامی و فرهنگی به کشور وارد میشود.
🔹اگر از منظر فقه و حقوق و قانون، جاسوسی جرم بزرگی است و بالاترین مجازات را دارد، به نظر میرسد جرم مسوول دلبسته به دشمن و جادهصافکن نفوذیهای او، به مراتب بالاتر از جاسوسی است. جاسوس و نفوذی، مخفیانه میآید و نامحسوس برای جمعآوری اطلاعات و رسیدن به اهداف خود تلاش میکند و در صورت وجود موانع، تلاش خود را متوقف میسازد اما مسوول #غربزده که به دشمن خوشبین است و به جای توجه به ظرفیتهای داخل و فعّال کردن آنها، به دنبال ارائه تصویر مثبت از دشمن و ارتباط با اوست و آشکارا از سیاستهای #لیبرالی و توسعه طلبانه نظام سلطه حمایت میکند و هر گونه هشدار امام جامعه را نادیده میگیرد و اصرار بر ادامه مسیر اشتباه خود دارد، به مراتب خطرناکتر از جاسوس است و آثار منفی او برای کشور بسیار بیشتر خواهد بود.
🔹 مشکل زمانی دو چندان میشود که بدانیم از ابتدای انقلاب، افرادی در بین مسوولین در راس این نوع نگاه هستند که در کسوت روحانیت بودهاند و انتساب به #حوزه_علمیه داشتهاند. در واقع از ابتدای انقلاب دو خط فکری و یا به عبارت دیگر دو جریان فکری در بین شاگردان و یاران حضرت امام(ره) وجود داشت که در عرصه سیاسی و مدیریت کشور نیز خود را نشان داد؛ جریان اول قائل به اسلام حداکثری برای مدیریت کشور بود و نوع مواجهه با غرب را با همین نگاه دنبال میکرد، اما جریان دوم به دنبال اسلام حداقلی و کوتاه آمدن از مبانی اسلام و انقلاب و پذیرفتن برخی اصول حاکم بر نظام بینالملل جهت تعامل با غرب و پیشبرد امور کشور بود. جریان دوم به دلایل مختلف توانست بیشتر دورهها، دولتها را در اختیار بگیرد و سیاستهای خود را پیاده سازد و هم اکنون نیز جریان فکری غالب در مدیریت کشور است.
🔹عمده اشکالات روحانیون در راس این تفکر؛ ضعف مبنایی، عدم تسلط به اصول اسلام و انقلاب، تفسیر شخصی از آرمانهای انقلاب، ترویج اقتصاد لیبرالی و توسعه غربی، عدم #مقاومت در مقابل دشمن و کم توجهی به جهاد و مبارزه فراگیر بر علیه دشمن است و همین مسائل سبب کوتاه آمدن در مقابل دشمن و بسترسازی برای نفوذ در نهادهای حاکمیتی شده است. رهبر معظم انقلاب از این جریان به عنوان جریان غیر انقلابی درون نظام یاد میکنند و میفرمایند: «از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، برخی تفکر انقلابی را قبول نداشتند و برخی هم با اینکه در داخل نظام بودند اما اعتقادی به مبارزه با استکبار نداشتند که باید در مقابل این جریان ایستاد.»
🔹ایستادن در مقابل این جریان دو صورت دارد؛ صورت اول به شکل سلبی است که نهادهای مسوول مانند #شورای_نگهبان و نهادهای اطلاعاتی، امنیتی و قضایی از ورود این جریان به مسوولیتهای حساس در نظام اسلامی جلوگیری نمایند و صورت دوم به شکل ایجابی است که جبهه انقلابی برای روی کار آمدن مجلس و دولتی انقلابی تلاش کند.
🔹این موضوع بسیار مهم است به خصوص که انتخابات مجلس در پیش رو است. تلاش برای روی کار آمدن نیروهای انقلابی و باورمند به انقلاب، دست #ولی_فقیه را برای اصلاح بسیاری از امور باز میکند و حرکت انقلاب را برای رسیدن به آرمانهای خود تسریع خواهد داد. اکنون که شکستهای سنگین اطلاعاتی و نظامی بر دشمن وارد ساختهایم، نوبت به شکست سیاسی و به دنبال آن شکست اقتصادی آن است که این امور با روی کار آمدن مسوولین انقلابی محقق خواهد شد.
✍️ حجت الاسلام محسن رضایی
🆔 @asbaat_ir
۹۸/۵/۷
@MohsenRezaei
🔰توقف احکام در فرض تزاحم با اصل نظام، از شوون ولی فقیه است
1. توضیح رهبر معظم انقلاب دربارۀ معنای «حفظ نظام»:(نظام يعنى «ساختار سياسى با مجموعه اهداف و آرمانهايى كه در آن است»)
«اينكه امام فرمودند [حفظ نظام] از اوجب واجبات است يا اوجب واجبات است، بعضى تصوّر ميكنند كه منظور از «نظام» كه در اينجا گفته ميشود صرفاً همين ساختار سياسىِ موجود است كه اين را ما بايد به هر قيمتى حفظ كنيم؛ [نه،] تنها اين نيست، نظام فقط ساختار سياسى نيست؛ نظام يعنى «ساختار سياسى با مجموعه اهداف و آرمانهايى كه در آن است». حفظ نظام، يعنى حفظ همه ارزشهايى كه نظام اسلامى خودش را متعهّد به آنها ميداند.» 1396/4/12
🔺بر اساس این تعریف رهبری، حفظ نظام صرفا به معنای حفظ #ساختار و #قالب نظام نیست بلکه علاوه بر آن، حفظ #ارزشها و #آرمانهای_اسلامی نیز بخشی از حفظ نظام است.
2. هر جا اصل نظام با اجرای حکمی در تزاحم بود، حفظ «اصل نظام» اَهمّ است اما باید دید آیا مباحثی که این چند روز درباره «قانون حجاب» شکل گرفته نیز همینگونه است یا خیر؟ یعنی آیا واقعا حفظ اصل نظام با اجرای قانون حجاب در تزاحم است یا خیر؟
3. تزاحم داشتن یا نداشتن اجرای قانون حجاب با حفظ اصل نظام، بحث صغروی و مصداقی است و تشخیص آن با «ولیّ فقیه» است لذا هر شخصی نمیتواند ادعا کند چنین تزاحمی برقرار است و نمیتوان از او پذیرفت.
4. توقف حکمی از احکام شرع در فرض تزاحم، از شؤون #ولی_فقیه و با #حکم_حکومتی انجام میشود، البته ایشان برای این حکم حتما از نهادها و مسوولین مربوطه مشورت میگیرند.
5. دست کشیدن از احکام و قوانین الهی به بهانههای گوناگون، تبعات بسیار فراوان و جبرانناپذیری دارد. نمیتوان با احکام الهی اینگونه تعامل کرد. همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند این روند اگر نهادینه شود، به «همه احکام شرع» سرایت میکند و به تدریج چیزی از «اسلامیت نظام» باقی نمیماند.
6. تاکید بر اجرای قانون حجاب به معنای حمایت از همه تجمعات صورت گرفته نیست. چه بسا برخی از این تجمعات، در عمل به مانعی برای اجرای این قانون تبدیل شوند. مطالبه مردمی را میتوان با روشهایی که موثرترند دنبال کرد.
1403/12/26
✍️ محسن رضایی
🆔 @MohsenRezaei