eitaa logo
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
1.1هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
2هزار ویدیو
57 فایل
#بِسم‌الࢪب‌الشهدا ولۍاگہ شهید بشین تابوتتون بہ بوسہ آسیدعلۍ متبࢪڪ میشہ.! قشنگ‌نیس(: #تولد۱۳۷٠/۰۴/۲۱ #شهادت۱۳۹۶/٠۵/۱۸ خادم‌المحسن: @Bisimchi_hojaji فروش‌کتاب‌سربلند: @Atfe_M84 #ڪانال_ࢪسمۍ #باحضوࢪخانواده‍‌شهید #ڪپۍباذڪࢪصلوات‌
مشاهده در ایتا
دانلود
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
خجالت زدھ اﻣ از بس ثانیھ واࢪقوݪ دادم و ثانیھ واࢪ قوݪ شڪستم💔
دݪ خوشیم بین همھ این اتفاقا اینھ ڪھ نیمھ ࢪاه نیستۍ تا تهش هستۍ و مواظبۍ ڪھ بین همه ڪج ࢪفتنا و بۍ ࢪاهھ ها و خاࢪ هاے ࢪیز و درشت و .... ساݪم و سࢪبلند به مقصد بࢪسم :)🌹
چلھ حدیث ڪساء ♡هدیھ بھ شهداے عزیزمان علی الخصوص بانۍ و صاحب جمع آقا محسن حججی ♡بھ نیابت از آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فࢪجھ و ♡ࢪفع گࢪفتاࢪے دࢪدمندان و شفاے مࢪیضان و حاجت ࢪوایۍ حاجتمندان 🌹تاࢪیخ شࢪوع / سیزدهم خࢪداد ماه 🌹تاࢪیخ اتمام / بیست و یڪم تیࢪ ماه ﴿مصادف با سالࢪوز تولد شهید آقامحسن حججۍ🌱﴾ اسامۍ دࢪ ڪاناݪ خودسازے قࢪاࢪ گࢪفتھ است🌹
•|﷽|• ✳️^^ هادی از میان همه ی شهدای کربلا به یـک شـهید علاقه ی ویژه ای داشت. بعضی وقتها خودش را مثل آن شهید می دانست و جمله ی آن شـهید را تکرار می کرد.☺️ هادی می گفت: من عاشق جوون، غلام آقا اباعبدالله (ع) هستم.♥️ چون در روز عاشورا به آقا حرف هایی زد که حرف دل من به مولا است.😊 او از سیاه بودن و بدبو بودن خودش حرف زد و این که لیاقت ندارد که خونش در ردیف پاکان قرار گیرد. من هم همین گونه ام . نه آدم درستی هستم نه …😢💔 📚 🦋
🕊 همیشه عادت داشت قرآن با معنی مطالعه کنه عادت به تأمل داشت، میخوند،می گفت نماز اول وقت از دستتون نره، به بزرگتر خیلے احترام میذاشت حتی اگه طرف اشتباه میکرد.. ⚘اَللّٰہُـمَّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌⚘
علی وصیت کرده بود که پیکرش در سوریه به خاک سپرده شود، اما برای برخی این سؤال پیش آمد که چه اتفاقی افتاد که برگشت. علی به همراه شهیدان حسن غفاری و محمد حمیدی پنجم ماه مبارک رمضان، با زبان روزه آماده مأموریت شدند. علی آقا مرتباٌ به دوستانش می‌گفت: «من امروز به شهادت می‌رسم و شب بعدی درمیان شما نیستم.»  آن روز دشمن برای ترور حاج قاسم سلیمانی کمین کرده بود. قرار بود که حاج قاسم ابتدا از آن معبر عبور کند ولی به فاصله یک ساعت علی و شهید غفاری و حمیدی که در خودرو پر از مهمات و سلاح‌های انفجاری سوار بودند، زودتر از معبر مورد نظر عبور می‌کنند و مورد هدف موشک قرار می‌گیرند. پیکر ارباٌ اربای علی را حاج قاسم از روی انگشتر شناسایی کرد. بعد از یک ساعت که خود سردار با همراهانش به محل شهادت بچه‌ها می‌رسد، خیلی متأثر می‌شود و به گفته هم‌رزمان شهید خیلی گریه می‌کند. حاج قاسم دست علی آقا را از روی انگشترش شناسایی کرد و با وجود اصرار اطرافیان، خودش پیکرهای ارباٌ ارباٌ شده را جمع کرد. به همین دلیل بخش زیادی از بدن علی همانند وصیتش همانجا در خاک سوریه باقی ماند. بعداٌ دوسه بار به خواب خانواده آمد و گفت: «قرار نبود این دست هم برگردد ولی برای نشانه یک دستم برگشت.» بعداٌ که حاجی هم شهید و دستش از بدنش جدا شد، "روضه دست" دوباره برای ما زنده شد. شهید مدافع حرم علی امرایی کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇 @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
بھ ناﻣ خداے جان آفࢪین♡
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
اول ڪاࢪے تجدید پیمان ڪنیم🤝 ڪھ تا خون دࢪ ࢪگهایمان جاࢪیست وفاداࢪیم بھ عهدمان و یادت دࢪ دلهایمان پابࢪجا
مثلا شماهم بگۍ خواهࢪ و بࢪادࢪان عزیزﻣ بۍ منت جانم ࢪا فدایتان ڪࢪدم اما تنها خواهشۍ داࢪم ڪھ دشمنان اسلام ࢪا با ࢪفتاࢪهایتان شاد نڪنید و تمام تلاشتان ࢪا دࢪ جهت شڪست دشمنان بھ ڪاࢪ بگیࢪید...
میدانۍ دلم صدا ڪࢪدن و توصیھ ڪࢪدن هایت ࢪا میخواهد از _تو_ و یڪ چشم گفتن از _من_
⸾ و شهادت ناﻣ گࢪفت••••
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
میدانۍ دلم صدا ڪࢪدن و توصیھ ڪࢪدن هایت ࢪا میخواهد از _تو_ و یڪ چشم گفتن از _من_ #محبت_بࢪادࢪانھ
میدونۍ ࢪفیق گاهۍ لازمھ بࢪاے اࢪتباط گࢪفتن با شهید اونو جلوے خودت فࢪض ڪنۍ و خواستھ دلتو ازش بخواے و بابت محبت هاش تشڪࢪ ڪنۍ مطمئن باش همونجایۍ ڪھ شهید ࢪو تصوࢪ ڪࢪدی حاضࢪه ﴿یادت نࢪفتھ ڪھ شهدا عند ࢪبهم یࢪزقون﴾ هستن امتحان ڪن ببین چقدࢪ جواب میدھ•••🌹
فرمانده‌گردانی‌میگفت: خواب‌امام‌زمان‌عجل‌الله‌رودیدم؛ آقابهم‌گفت‌لیست‌گردان‌روبهم‌بده.. لیست‌گردان‌رودادم! ایشون‌باخودکار‌قرمز‌زیربعضی‌اسما‌روخط‌کشید! هرکدوم‌ازاون‌اسمایی‌که‌آقااون‌شب زیرشون‌خط‌کشید،شهیدشدن💔
باهمان‌کیفیت‌که‌نماز میخوانیم‌جان‌می‌دهیم🕊🤍! [ آیت‌اللہ‌جاودان🎙]
🌹مصطفی گفت: - سمیه، یکی از بچه های محل مون برای پدرش قمه کشیده،نه اینکه خیال کنی پسر بدیه، نه! اتفاقا بچه باحالیه! به قول خودش شیطون گولش زده. امروز می‌گفت اگه کربلا بره آدم میشه. دلم میخواد پول جور کنم و بفرستمش کربلا. 😳چشم هایم گرد شد: + مصطفی ما خودمون هشتمون گروی نه‌مونه! -میدونم میدونم عزیز، اما خیلی خوب میشد اگه می‌تونستیم بفرستیمش! فکر کن کسی که کار خلافی کرده، به زبان خودش بگه اگر برم کربلا دیگه درست میشم! اشک در چشمانت جمع شد. نقطه ضعفم را می‌دانستی. گفتم: + باشه قبول. ان‌شاالله خدا قبول کنه! - وای عزیزم باورم نمیشه!😌🌱 هر طور بود پول را جور کردیم و او را فرستادیم. وقتی از سفر برگشت. مادرش آمد و کلی از تو تشکر کرد، چون به کلی رفتار پسرش تغییر کرده بود. 📚 کتاب "اسم تو مصطفاست" ، ص ۷۰ کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇 @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯