ماجرای ۴ سال هماوردی و شکست ترامپ در مواجهه با آیتالله خامنهای
#حمیدرضا_مقدمفر
انتخابات آمریکا مانند چهار سال قبل فرصتی فراهم کرد تا افکار عمومی دنیا باطن لیبرالدموکراسی را بهعیان مشاهده کنند. چهار سال قبل پیروز میدان رقابتهای انتخاباتی در اظهارات انتخاباتیاش علناً نظام لیبرالدموکراسی را زیر سؤال برد و در طول چهار سال حضور در کاخ سفید با رفتار و سیاستورزی ملهم از سرمایهداری افسارگسیخته کارنامه سیاهی از نظام سیاسی آمریکا پیشِروی ملتها گشود. او در زیر رنگ و لعاب آزادی، نژادپرستی نوین را توجیه و احیا کرد و چهره آمریکا را بینقاب به رخ جهانیان نشان داد.
ترامپ با توپ پر به میدان آمد، روحیه کاسبمسلکش او را وادار به رفتارهایی کرد که خسارتهای جبرانناپذیری برای وی بههمراه داشت بهطوری که شکست او را در انتخابات اخیر آمریکا رقم زد و معلوم شد بخش مهمی از مردم آمریکا از عملکرد او ناراضی و حتی شرمندهاند. عوامل متعددی را برای این شکست و تکدورهای شدن دوران ریاست جمهوری وی میتوان مطرح کرد از جمله رفتار شرمآور او با سیاهپوستان، تحقیر و اعمال خشونتهای ضدانسانی علیه آنان که باعث شد در آستانه انتخابات خیابانهای آمریکا صحنه تظاهرات اعتراضآمیز علیه او شود.
در بعد سیاست خارجی نیز این تاجر ورشکسته نتوانست برگهای برندهای برای پیروزی خود در انتخابات بهدست آورد. قمارباز قهار آمریکا همه برگهای بازی خود را بر سر قمار جاهطلبانهاش سوزاند و قریب به دو ماه دیگر باید در چهره یک شکستخورده تمامعیار در عرصه سیاست خارجی، با کاخ سفید وداع کند. بدون تردید او در عرصه سیاست خارجی علاوهبر چین و روسیه و کرهشمالی با ابرحریفی در ایران پنجه در افکند که شکستهای مفتضحانهای برایش بههمراه آورد.
روزنامه آمریکایی یواسایتودی بهنقل از اندیشکده آمریکن اینترپرایز پیش از این، این ابرحریف را چنین معرفی کرده بود: «بزرگترین مشکل آمریکا در ایران حضور یک «ابرحریف» بهنام آیتالله خامنهای است که نقشه راه را میشناسد و مردم به او اعتماد آمیخته با اعتقاد دارند». ترامپ اگرچه با تزویر و فریب و البته قلدرمآبی توانست طلسم مذاکره با کرهشمالی را بشکند و با رئیسجمهور آن کشور عکس یادگاری و انتخاباتی بگیرد اما ابرحریفش در ایران را نه با فشار و نه التماس و دادن شماره تلفن برای تماس نتوانست وادار به مذاکره کند.
او با خروج از برجام و تعیین 12 شرط که توسط پامپئو، وزیر امور خارجهاش اعلام شد بهدنبال تغییر رفتار رژیم ایران بود لیکن آنچنان به سد مستحکم ایران اسلامی که سیاست خارجیاش با تدابیر هوشمندانه رهبر معظم انقلاب اسلامی تعیین میشود برخورد کرد که مجبور شد یک سال بعد با عقبنشینی از موضع خود خواهان مذاکره بدون شرط با جمهوری اسلامی ایران شود و همان وزیر امور خارجهای که قبلاً 12 شرط برای مذاکره تعیین کرده بود اعلام کند: «آمریکا حاضر است بدون پیششرط با ایران مذاکره کند.»
ترامپ نیز با خوشخیالی از اینکه با این فریب خواهد توانست ایران را پای میز مذاکره بیاورد اعلام کرد: «مایلم شاهد این باشم که آنها با من تماس بگیرند». او حتی متوسل به نخستوزیر ژاپن و برخی واسطههای دیگر شد تا با ارسال پیام به رهبر معظم انقلاب اسلامی بههرنحوی شده است ایران را پای میز مذاکره آورد لیکن ابرحریفش با اعتماد به نفس حتی حاضر نشد پیام او را از نخست وزیر ژاپن دریافت کند و بهصراحت در پیش چشم جهانیان اعلام کرد که او را شایسته هیچ گفتوگویی نمیداند.
بدین ترتیب او در این توطئه نیز ناکام ماند و علیرغم بسیج و سازماندهی خیل عظیمی از دلدادگان خود در داخل و خارج از کشور مخصوصاً که در راستای خواست او، مذاکره و ضرورت آن را تئوریزه و توجیه میکردند، نتوانست از این نمد نیز برای خود کلاهی بدوزد، تنها چارهای که برایش باقی ماند تهدید به اقدام نظامی بود اما غافل از اینکه ابرحریفش در ایران پیش از این نیز این برگ بازی او را نیز سوزانده بود و توانسته بود با افزایش قدرت بازدارندگی و تقویت توانمندیهای دفاعی و گسترش عمق درگیری با آمریکا در اعماق استراتژیک جمهوری اسلامی هزینههای چنین اقدامی را برای آمریکا و حامیان او در منطقه بهطور قابل ملاحظهای بالا ببرد. اعلام سیاست نه جنگ نه مذاکره از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی بر خلاف آنچه ترامپیستهای وطنی در جریان اصلاحات عنوان میکنند نه تعلیق امور کشور بلکه تعلیق سیاستورزی آمریکا و ترامپ علیه ملت ایران بود.
ادامه در پست بعد
👇👇👇👇👇👇👇