eitaa logo
مجاهد انقلابی
199 دنبال‌کننده
25.4هزار عکس
11.9هزار ویدیو
101 فایل
ما با ولایت زنده‌ایم تا زنده‌ایم رزمنده‌ایم یه باری از امروز رو دوشِتِه که واسش یه عمره زمین می خوری همه منتظر تا ببینن کجا تو از جاده عشق دل میبری تنها مطالبی که آدرس کانال زیر آن است مورد تایید صددرصدی است ارتباط با ادمین در ایتا @MojahedeEnghelabi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 برداشت ناتمام از شعار: وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد. 👤 🔹 "وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد، ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد" 🔸 این شعار زیبا و حماسی اغلب در محضر رهبرانقلاب فریاد می شود. با این حال به نظر می رسد یک فهم ناتمام از این شعار وجود دارد. مهم شعار نیست. مهم این برداشت ناقص است که فارغ از شعار در دل و ذهن ماست. ✅ ما از این شعار و شعارهای مشابه چه برداشتی داریم؟ یک فرماندهی داریم که باید دستور دهد تا ما اجرا کنیم. البته این درست است. اما همین؟ این برداشت خیلی بسیط است. 🔹 سوال اصلی اینست که آیا رهبر انقلاب تنها فرمانده است؟ 🔸 رهبرانقلاب دعا کردند خداوندا ما را جزء سربازان جهاد تبیین قرار بده. پیشتر نیز در معرفی امام سجاد، حضرت زینب و حضرت زهرا این بزرگواران را با رونشگری و مجاهده تبیین معرفی کردند. در جای دیگر می فرمایند امامان معصوم حتا جنگ نظامی شان نیز برای حذف موانع دشمنی تبیین بوده است. این یعنی نقشی مهمتر از فرماندهی وجود دارد و آن نیز معلمی است. ✅ فرق معلم و فرمانده چیست؟ فرماندهی برای بحران ومیدان جنگ است. دستور می دهد و باید اجرا شود. اما معلم بجای دستور، تربیت می کند. هردو لازم است. اما همان ولایت پذیری در میدان جنگ نیز تربیت می خواهد. لذا اصل اول معلمی است. 🔹 این شان رهبری انقلاب را کمتر توجه می کنیم. ثمره اش چه میشود؟ ثمره اش اینست که ما به عنوان علاقه مند امام جامعه، نقش خود را تنها زمانی می دانیم که او باید دستور دهد؛ آنهم در میدان قتال. آنهم تنها شمشمیر کشیدن. 🔸 اما اگر نقش امام جامعه را معلمی ببینیم، آنگاه نقش ما نیز امتداد همین معلمی است. اینجا دیگر از جهاد تنها برداشت جنگ نظامی نداریم. اینجا دیگر به زندگی عادی مان نمی پردازیم تا وقت قتال. جهاد را در نسبت با آرایش دشمن تعریف می کنیم و نقش خود را در همین معنا تعیین می کنیم. ✅ اگر چنین نقشی پیدا کنیم چه می شود؟ 1️⃣ اینکه ولایت پذیری می شود فهمیدن و عمل کردن. فهمیدن خودش موضوعیت دارد. پس تلاش کنیم اول بفهمیم. 2️⃣ فهماندن. مربی گری. با دستور و تحکم، جامعه رشد نمی کند. اساسا کار انقلاب با ادراک پیش می رود نه الزام. اینجاست که نقش همه می شود تبیین گری. 3️⃣ و از همه مهمتر اینکه در جهاد تبیین تنها سربازها نیستند که می جنگند، همه و همه مردم باید آگاه شوند و اهل شناخت شوند. اینجاست که از گعده و حلقه مخاطبان همسو به گستره مخاطبین در ابعاد ملی می رسیم. ┄┅❅🌼❅┅┄ 🇮🇷کانال مجاهد انقلابی🇮🇷 @Mojahede_Enghelabi
🔴 پنج ویژگی خوارج برای این روزها 👤 🔹 چرا خوارج در هر نقطه تاریخ که باشند ویران کننده اند؟ پاسخ ساده است؛ چون در لباس جبهه حق، آلت دست و خاک راه دشمن می شوند. 🔸 و این روزها نتیجه شدت و عمق جنگ های شناختی، توسعه خوارج زمانه است. فکر می کنید مهمترین تفاوت جنگ های شناختی با جنگ های "اعتقادی و فرهنگی و جنگ سخت" چیست؟ در دیگر جنگ ها فرد یا حذف می شود(ثمره جنگ سخت) و یا از جبهه حق به جبهه دشمن اضافه می شود(ثمره جنگ اعتقادی و فرهنگی) اما در جنگ شناختی(جنگ رسانه ای و تحریف) فرد ظاهرا در جبهه حق است و شعار های انقلابی و عدالتخواهانه می دهد و اما آگاهانه و ناآگاهانه عامل بی مزد و مواجب نقشه آمران خدعه و مکر می شود. ✅ اما ویژگی اصلی خوارج چیست؟ کسانی که ظاهرا در جبهه حق اند اما به تعبیر امیرالمومنین تیر در کمان شیاطیند اند؟! 🔹 این 5 ویژگی برای شناخت این روزهای ما نیز کارساز است. 1️⃣ یکم. در ظاهر حق مدارند امیرالمومنین در وصف این جریان می فرماید: " خویشتن را به زیور ایمان آورندگان می آرایند و به زیور مردان صالح آراسته می سازند و بدینسان ، تزویر و نیرنگ در عبادت های ظاهری را وسیله معصیت قرار داده اند" نهج البلاغه ، خطبه32. جناب مالک اشتر درباره آنها می گوید: "ای صاحبان پیشانی های پینه بسته و سیاه؛ چنین می پنداشتم که این نماز شما نشانه زهد و بی اعتنایی به دنیا و شوق به خداست..." تاریخ طبری، ج5، ص50 و پیش بینی پیامبر (ص) از این خصیصه خوارج :" دسته اى به روش گفتار انسانهاى نیک سخن مى گویند و قرآن مى خوانند امّا... از دین خارج مى شوند، چنانکه تیر از کمان بیرون مى رود." ( کنزالعمّال ) , ج . 11 / 202 2️⃣ دوم. ظاهرگرایی محض با شعار ﴿إِنِ الْحُکمُ إِلَّا لِلَّه﴾ (انعام: 57) مقابل قرآن و حقیقت قرآن قرار گرفتند و با همین مبنا به عدالت بدون ولایت رسیدند. تا آنجا که با همین ظاهرگرایی امیرالمومنین و پیامبراکرم را به بی عدالتی متهم کردند. شهید مطهری می گوید خوارج مقدس نما شب نوزدهم رمضان را برای به شهادت رساندن میزان حق، حضرت علی (ع) انتخاب کردند؛ زیرا می خواستند این جنایت را که از نظر آنها عبادت بود، در شب عزیز و مبارکی انجام دهند (مطهری، بی تا، ج4، ص823 ). ابن ملجم ملعون معتقد بود: " على به کارى تن در داد که برخلاف حکم خدا بود ."(الاستیعاب ) , ج . 3 / 219 پیشتر نیز یکی از سردمداران خوارج به نام حرقوص بن زهیر در زمان حیات پیامبر اکرم (ص) حضرت را در تقسیم غنایم به عدالت سفارش کرد و سبب برانگیختن خشم حضرت شد (مجلسی، 1404ق، ج 22، ص 38). 3️⃣ سوم بی بصیرتی خوارج در نهایت بی بصیرتی از شناخت زمان و تقابل حق و باطل بودند و به تعبیر شهید مطهری همین بی بصیرتی باعث می شد آلت دست دشمن شوند. (مطهری، بی تا، ج2، ص37) حضرت علی (ع) در این باره می فرمایند: «شکایت می کنم به خدا، از مردمی که در جهالت و نادانی زندگی می کنند و در گمراهی می میرند» (ابن ابی الحدید، 1378، ج8، خطبه 17). حضرت جای دیگر این ویژگی خوارج را بسیار لطیف و عالی بیان کرده اند: «همانا بدترین مردم هستید؛ تیرهایی در دست شیطانید که از وجود پلیدتان برای زدن نشانه خود استفاده می کند و به وسیله شما، مردم را در حیرت و گمراهی می افکند» (ابن ابی الحدید، 1378، ج8، ص112 ). 4️⃣ چهارم تکفیر و اتهام به دیگران شهید مطهری نوشتند که خوارج در نهی از منکر دیگران منکر هرگونه منطقی بودند. (مطهری، بی تا، ج4، ص823 و ج 17، ص304). و در بیان این ویژگی خوارج دارند که: "مدعی بودند که همه بد می فهمند و یا هرگز نمی فهمند و همگان راه خطا می روند و اهل جهنم هستند. آنان تنگ نظری خود را به صورت یک عقیده دینی درمی آوردند. . (مطهری، بی تا، ج16، ص325). امیر مؤمنان علی(ع) روحیه خوارج را چنین توصیف کرده است: «آنان مردانی خشن، بدون اندیشه عالی و احساسات لطیف، مردمی پست، برده صفت و اوباش هستند» (ابن ابی الحدید، 1378، خطبه 238). 5️⃣ پنجم جاهل مقصر و نه قاصر یکی از شاخص های کلیدی خوارج این بود که جاهل مقصر بودند و نه قاصر. به تعبیر دیگر امیرالمومنین بارها به آنها تذکر داده و درباره مشی خطای شان نصحیت کرده بودند اما هیچ توجهی نشد و همچنان دیگران را هتک حرمت و تکفیر می کردند و کار به جایی رساندند که ولایت امیر را به اسم عدالت و حق گرایی زیر سوال بردند. به سخن دیگر می فهمیدند و می دانستند چه خطایی می کنند و مثل عوام جاهل نبودند و اما حاضر نمی شدند از این راه بازگردند. (براى آگاهى بیشتر ر.ک: خطبه 122 شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید/7/219). ┄┅❅🌼❅┅┄ 🇮🇷کانال مجاهد انقلابی🇮🇷 @Mojahede_Enghelabi
🔴 مثلث توصیه های رهبرانقلاب 👤 🔹 یک ایرادی میان امثال ماست که معیارمان برای توجه به توصیه های رهبری تنها آخرین سخنرانی است. گوئی با هر سخنرانی ضرورت و اهمیت موارد قبلی کمتر می شود. 🔸 مثلا رهبری انقلاب در سخنرانی سالگرد ارتحال امام 7 توصیه اساسی را خطاب به جوانان مطرح کردند و حالا سوال اینست که تکلیف توصیه های پیشین چه می شود؟ مثلا جهاد تبیین یا تقویت مبانی در مطالبه گری یا امیدآفرینی و یا اخلاق نقد و جهادمهربانی و یا غیره. ✅ به نظر میرسد مجموعه توصیه های رهبری در این سالها، درون یک مثلث معرفتی محصور است که هر بار به یک زبان مطرح می شود. توجه دادن به این مثلث معرفتی و راهبردی یک ثمره مهم دارد و آن اینکه نه تنها توصیه های قبلی فراموش نمی شود و نخ تسبیح مجموع سفارشات تعیین تکلیف می شود، بلکه مهمتر اینست که خود من و شما می توانیم به فهرست آنها اضافه کنیم و هرکس متناسب با جایگاه خود برای خودش میدان مبارزه ببینید و تکلیف بسازد. 🔹 از کدام مثلث حرف می زنیم؟ 1️⃣ ضلع اول توجه به مبانی معرفتی انقلاب است. دفاع از انقلاب باید در دفاع از مبانی معرفتی و نظام اندیشه آن باشد. انقلاب را باید با آرمانها و ارزش هایش شناخت و اگرنه خطا و اشکال و آسیب برای دوران دولت سازی است و اجتناب ناپذیر. 🔸 اینکه فرمود از هویت انقلاب دفاع کنید یا اینکه نگذارید نام امام در جامعه کمرنگ شود از همین حیث است. فرمود خمینی روح انقلاب است. 2️⃣ ضلع دوم مبارزه است. کلا هرجا حبی بود مقابلش بغضی است. اگر حب فضائل بدون بغض رذائل باشد گرفتار یک کاریکاتور زشت می شویم. طرفداران دین رحمانی از این دسته اند. جهاد تبیین اینجاست. دشمن واقعی را ببینیم و میدان امروزین مبارزه را تشخیص دهیم و متناسب با آن جهاد روایت وتبیین داشته باشیم. اینکه فرمود عملیات روانی دشمن را افشا کنید در این دسته است. مراقبت از جریان ارتجاع نیز. جالب اینکه رهبری در سخنرانی اخیرشان تعریف متفاوتی از ارتجاع دادند و غربزدگی و غربگرایی را هم برخلاف تصور رایج ارتجاع دانستند چون بازگشت به گذشته مردم ایران است. دوران طاغوت. با این توضیح انقلاب در حال حرکت است و هرچه مقابل اوست ارتجاع است و بازگشت به گذشته. حقا زیباست. 3️⃣ ضلع سوم امید است. امید چطور میسر است؟ به دو روش. یکم توجه به راه طی شده و دارایی ها و دوم امید به حرکت امروز و اصلاح آینده. اینکه کشور گرفتار بن بست نیست و از مسوولین متعهد و باوجدان باید تقدیر کرد ذیل این عنوان است. 💢 حالا با این مثلث معرفتی شما از تکالیف انقلابی خودتان فهرستی بسازید. ┄┅❅🌼❅┅┄ 🇮🇷کانال مجاهد انقلابی🇮🇷 @Mojahede_Enghelabi
🔴 عاقبت بخیری جبهه اصلاحات! 👤 1️⃣ یکم. اخیرا آقای تاجزاده گفته است که طاغوت پهلوی را به جمهوری اسلامی ترجیح می دهد. این ادعا بیانگر عاقبت بخیری جبهه اصلاحات است. این گزاره، استدلال نیاز دارد. اجازه دهید با یک خاطره مرور کنیم. 2️⃣ دوم. سالها پیش در ایام فتنه 88، در دیداری که با جمعی از دوستان رسانه ای با آقای خاتمی داشتیم متوجه شدم که وی با ادعای تقلب مخالف است. در همان جلسه دلسوزانه پرسیدم چرا این موضع را عمومی نمی کنید؟ پاسخ وی این بود که گستره اصلاحات از ایثارگر است تا گوگوش و سروش. اعلام علنی این موضع باعث می شود پایگاه اجتماعی اصلاحات لطمه ببیند. 3️⃣ سوم. یکی از مهمترین توصیه های رهبرانقلاب به مسوولین و گروه های سیاسی در دهه های 70 و 80 این بود که نسبت تان را با خودی ها(جبهه انقلاب) و غیرخودی ها(دشمن) شفاف کنید. 🔹 سالها بعد نیز رهبرانقلاب در اواسط دهه 90 در سالگرد ارتحال حضرت امام با رد دوگانه های تصنعی سیاسی، مجدد بحث خودی و غیرخودی را تحت عنوان دوقطبی انقلاب و ضدانقلاب مطرح کردند و تاکید داشتند دوقطبی اصیل، صف بندی انقلابیون در مقابل جریانی است که مقابل انقلاب شمشیر کشیده است. حرف اصلی این بود که بجای تقابل باهم، مقابل دشمن حقیقی انقلاب جبهه بگیرید و از باطل اعلام برائت کنید. 4️⃣ چهارم. گذشت و گذشت. جریان اصلاحات در هیچ دوره ای دست به این شفافیت نزد و همواره نفع سیاسی اش را پنهانکاری و عدم مرزبندی صریح با دشمن می دانست. خیالشان این بود که این پنهان کاری رای ساز است. عادت کرده بودند با اتکا به آرای سیاه(اپوزیسیون) پیروز انتخابات ها شوند. آرائی که فکر می کردند اگر اصلاحات رای بیاورد می توانند به پایان حکومت دینی امیدوار شوند. 5️⃣ پنجم. و اما کار روی زمین مانده اصلاحات را رسانه های اجتماعی به پایان رساندند. امروز به مدد عصرشبکه همه چیز شفاف شده است. امروز ضدانقلاب در یک صف بندی روشن از همجنس بازان تا شیطان پرست ها تا سلطنت طلبان تا تروریست ها و تا مواجب بگیران رسانه ای شیطان صف خود را حتی از اصلاحات نیز جدا کرده است و مقابل انقلاب صف بندی دارند. در این میان جریان اصلاحات ناخواسته و به ناچار مجبور شده است موضع خود را شفاف کند چون آرای سیاه سفره شان را جدا کردند و دیگر دونبشی سیاسی دکانی نخواهد ساخت. 💢 همین موضوع باعث شد تکلیف خیلی ها روشن شود؛ یا درون انقلاب یا مقابل آن. اینجاست که خیلی ها مثل تاج زاده ترجیح دادند در صف سلطنت طلب ها و منافقین و غیره قرار بگیرندو عده ای دیگر در طیف انقلاب؛ و این عاقبت بخیری است. ┄┅❅🌼❅┅┄ 🇮🇷کانال مجاهد انقلابی🇮🇷 @Mojahede_Enghelabi
‍ 🔴 این بی حجابی آن بی حجابی نیست! 👤 🔹 برداشتن روسری در خیابان معنی اش چیست؟ ماجرای کشف حجاب نسبت به گذشته تغییر کرده است. در ظاهر نمایند. از قضا با یک پدیده نوظهور مواجهیم. ما پیشتر نیز با پدیده بیحجابی مواجه بودیم. اما.. 🔸 بدحجابی در تاریخ جمهوری اسلامی اگرچه یک نقص محسوب می شود اما برآمده از بی حیایی و خدای ناکرده بی عفتی نیست. برآمده از غرب پسندی های عرفی گرایانه است. به همین دلیل است که رهبرانقلاب تاکید داشتند بدحجابی یک نقص است اما معیار نهایی برای قضاوت افراد نیست. ✅ چه بسا دختران بدحجابی که هم انقلابی اند و هم اهل معنویت؛ هرچند گرفتار این خطا. اما از این خطا تا آن خطا فاصله بسیار است. کدام خطا؟ 🔹 ما با یک پروژه سیاسی مواجهیم. لذا نوع مواجهه با این خطای سیاسی از جنس آن خطای فرهنگی نیست. خطای سیاسی برخورد امنیتی می طلبد و خطای فرهنگی مواجهه آموزشی و فرهنگی. 🔸از کدام خطای سیاسی حرف میزنیم؟ موضوع کشف حجاب را یکبار دقیق شویم. ✅ معنی کشف حجاب یعنی ایستادن مقابل احکام؟ ازین هم بالاتر چون ممکن است برخی لامذهب یا شل مذهب باشند. یعنی ایستادن مقابل قانون؟ ازین هم بالاتر چون ممکن است کسی این قانون را قبول نداشته باشد. 🔹 برداشتن حجاب ایستادن مقابل دموکراسی و جمهوریت است. یعنی چی؟ اکثریت این کشور مسلمانند. اسلام دین غالب است. حجاب از احکام دینی است. پس به حکم دموکراسی باید به حقوق اکثریت احترام گذاشت. ممکن است بگوئید حجاب اختیاری است. بی حجاب و باحجاب باید آزاد باشند. این حرف ظاهر قشنگی دارد اما قرائت دیگری از تقابل خشن با دموکراسی است. 🔸 چون ایستادن مقابل قانون است. حجاب الزام قانونی است نه اجبار. اخیرا یک حرف جدیدی باب شده است که: " مگه زمان رضا خان قانون کشف حجاب نبود؟ پس چرا مقابله کردید؟" پاسخ خیلی روشن است. قانون حجاب با قانون کشف حجاب یک تفاوت عمیق و البته ساده دارد. قانون کشف حجاب قانون برامده از دیکتاتوری بود ولی قانون حجاب برآمده از اراده مردمست. رضا خان با دیکتاتوری مقابل دین مردم ایستاد، مردم هم مقابلش ایستادند. برگردیم به بحث اصلی. ✅ با پدیده نوظهور مواجهیم. پدیده ای که هدف نهاییش ایستادن مقابل اکثریت مردم است. به همین دلیل گفته می شود کشف حجاب سیاسی است. 🔹ظاهر یکیست. اما فاصله معنادار است. این بی حجابی آن بی حجابی نیست. ما با جمعیتی بسیار محدود مواجهیم که خواسته یا ناخواسته با کشف حجاب مقابل جمهور مردم ایستادند. 💢 ماجرای کشف حجاب ابزار جدید تقابل با اکثریت مردم است. به همین دلیل است که یک خبرنگار فراری از ایران که این روزها کارمند مواجب بگیر سفارت آمریکا شده است با صراحت می گوید هدف از کشف حجاب براندازی است و لاغیر. ┄┅❅🌼❅┅┄ 🇮🇷کانال مجاهد انقلابی🇮🇷 @Mojahede_Enghelabi
⚫️ چه کسی خاکی شد؟! 👤 ✔️ شهردار تهران و وزیر کشور قبل از انتشار خبر رسمی سیل امام زاده داوود در محل حاضر شدند و شخصا مدیریت بحران را در دست گرفتند. تا انتهای متن همراه باشید تا وقتی سخن از جنگ روایت ها می شود ببینیم منظور چیست؟ 1️⃣ سوال ساده؛ چرا این خبر دشمن را عصبی کرد؟ دقت کردید؟ کلا چرا خبر خوب صدای دندان قروچه های دشمن را در میآورد؟ ✖️ یک پیشنهاد رسانه ای: همواره در جنگ روایت از تحلیل آرایش دشمن شروع کنید. ببینید دشمن در چه موضعی است و سود و زیانش از این عملیات رسانه ای چیست واگرنه حیرت زده دچار خطای تشخیص می شوید. بازگردیم به سوال اصلی؛ عصبانیت دشمن از چیست؟ ▪️ روشن است. هر خبر خوبی از حاکمیت که اعتماد اجتماعی به انقلاب بسازد مثل زلزله بر دیواره سست رسانه ای اهریمن است. با این توضیح خودتان را یکبار جای دشمن بگذارید. چه واکنشی به این خبر خواهید داشت؟ لطفا امتحان کنید. 2️⃣ اجازه دهید کمک تان کنم. پیشتر که خبری از رسانه های اجتماعی نبود و رسانه ها در انحصار فراعنه رسانه ای قرار داشت، اخباری از این دست یک سرنوشت بیشتر پیدا نمی کرد: "بایکوت کامل". راه پیمایی چند سال پیش اربعین را خاطرتان هست؟ بی بی سی در اوج حقارت یک خط ننوشت و عبور کرد. اما امروز به مدد رسانه های اجتماعی هیچی خبری پنهان نمی ماند. 3️⃣ دشمن با لباس های گلی مسوولین ما در سیل باید چه می کرد؟ بنویسد این حضور میدانی ضرورت نداشت؟ مخاطب نمی پذیرد. بنویسید ضرر داشت؟ خب مضحک است. بنویسد ثمر نداشت؟ ثمر نداشت که نمی ترسیدند. ✔️ چه کنند این جماعت جیره بگیر با خبر خوب؟ بالاخره باید حقوقی که می گیرند حلال که نه؛ حداقل کارانه خباثت شان را پر کند. ✖️ بهترین راه چیست؟ تمسخر و استهزا. این روش برخلاف روش های دیگر مخاطبش خواص نیست و عموم مردم است. استهزا هم لذت و سرگرمی است و هم دشمنی و مکر و خدعه. به سرعت نیز همه گیر و اجتماعی می شود. ▪️ بازگردیم به جنگ روایت ها؛ در جنگ روایت ها شلوار گلی را نمی شود سانسور کرد؛ حتی نمی شود تحلیل غلط ارائه کرد. پس باید چه کنند؟ روایت نادرست؛ تحریف واقعیت؛ زشت انگاری زیبایی ها و برعکس؛ برق انداختن نجاست. خاطرتان هست رهبری فرمود جلاد را جای شهید نشانند؟ همان. ✔️ بگذریم. دشمن که دشمن است. اما امان از بداخلاقی ها و لجاجت ها و حسادت های برخی داخلی ها. 🔚 بصیرت انقلابی که هیچ؛ از کجا نیت سنج آوردند و با کدام حجت تهمت ریاکاری زدند؟ بگذریم؛ اما کاش مراقبت کنیم تا بی بهره در میدان مبارزه، خاک مال جنگ روایت ها نشویم. ┄┅❅🌼❅┅┄ 🇮🇷کانال مجاهد انقلابی🇮🇷 @Mojahede_Enghelabi
🔴چه شد که چادر کشیدند... 🔹گفتند حجاب اختیاری و چادر از سر ناموس مردم کشیدند. 🔸گفتند حجاب کجای قرآن است و وقتی خبردار شدند، آیات زن و حجاب را ورق ورق کرده و به آتش کشیدند. 🔹شعار آزادی و زندگی دادند و جوان غریب بسیجی را در خیابان زیر مشت و لگد گرفتند. از حقوق بشر گفتند و مسلم ترین حق گروه های امدادی را در همه جنگ ها با به آتش کشیدن 18 آمبولانس به نمایش گذاشتند. 🔸از احترام و مدارای پلیس گفتند و دهها ماشین و موتور ناجا را آتش زدند و سرباز بی نوا را زیر ضرب وحشیانه مصدوم و به آتش کشیدند. 🔹از حقوق مردم گفتند و اموال عمومی و خودروهای شخصی را تخریب کردند. 👈اینها مردم نیستند؛ اینها اراذل و اوباشند و تکلیف شان روشن؛ اما سخن جای دیگر است. توصیف امیرالمومنین از اوباش در جملات قصار 199 نهج البلاغه چنین است: اینان پراکنده اند و شناخته نمی شوند تا وقتی مجتمع شوند و غلبه کنند. ✅سوال اینجاست؛ چه زمان اراذل و اوباش از پراکندگی درآمده و جمع می شوند؟ فیلم چادر کشیدن از سر ناموس مردم، بچه شیعه را به دردی عمیق در کوچه های بنی هاشم می برد. چند روزی از رحلت پیامبر نگذشته بود که اراذل و اوباش پراکنده آنروز، گرد هم جمع شدند و شد آنچه نباید می شد. چرا؟ چه چیز آنها را جمع کرد؟ اراذل و اوباش حزب نیستند، سر ندارند، رهبر ندارند، شناسنامه ندارند. اینها در شرایطی مجتمع می شوند که حق پوشانده شود و حق پوشانده نمی شود مگر به سکوت خواص. حضرت زهرا در خطبه معروف فدکیه از سکوت انصار گلایه می کند و می فرماید: "آیا ارث من باید پایمال گردد و اخبارش به خوبى به شما مى رسد و باز هم خاموش نشسته اید؟" کربلا نیز با سکوت خواص کوفه چنان مصیبت بار شد. در تاریخ معاصر نیز کودتای 28 مرداد با غیبت روحانیون منجر به میدان داری اوباش و حذف مصدق شد. اگر سکوت خواص نبود شیخ فضل الله بر دار نمی رفت و مشروطه شکست نمی خورد. سال 88 نیز سکوت خواص منجر به ندای این عمار شد. با این تفاوت که آنروز سکوت خواص مربوط به ژنرال های سیاسی بود و امروز خواص تکثیر شده در فضای مجازی. هرکس هرجا موثر بر ممبرها و فالورها و جماعتی است و خواص آن جمع. 👈لب کلام؛ هرجا حق را ببینیم و سکوت کنیم فرصت را برای اجتماع اراذل و اوباش فراهم کرده ایم. چه سکوت کنیم و چه به تعبیر رهبری انقلاب حرف حق را زمانی بزنیم که پازل و نقشه دشمن تکمیل شود؛ در هر دو صورت موجب کتمان حق شدیم و اینجاست که نشستن غبار بر حق موجب اجتماع اوباش می شود. ✅اسم رمز گشت ارشاد و حجاب اجباری و حادثه مهسا و غیره امتحانی بزرگ در میان خواص بود که درس ها داشت؛ باقی بماند بعد... همشهری ┄┅❅🌼❅┅┄ 🇮🇷کانال مجاهد انقلابی🇮🇷 @Mojahede_Enghelabi
🔴 مهمترین تفاوت 78 و 88 و 98 و اینبار جنبش لمپن‌ها 👤 🔹 جنس اغتشاش امروز با گذشته متفاوت است. یکی دانستن اینها منجر به خطای محاسباتی و تصمیم گیری می شود. آنچه روشن است اینکه این روزها امتداد گذشته نیست و ما با یک پدیده جدید مواجهیم که در انتهای متن به عنوان تفاوت اصلی اشاره خواهم کرد. 🔸 دو تفاوت اولیه: 1️⃣ یکم. در تمام موارد قبلی اغتشاشات از اعتراضات شروع شده بود اما اینبار از ابتدا اغتشاش بود.به همین دلیل شعارها از لحظه اول حول کشتن و اتش زدن و خراب کردن و تقابل با اصل نظام بود. 2️⃣ دوم. در تمام موارد گذشته بهانه اعتراضات فتنه گون بود. به این معنا که حق و باطل ممزوج بود و روشن نبود. 78 به ظاهر فرهنگی و سر بستن روزنامه سلام. 88 سر تقلب و قدرت سیاسی. 98 بحث اقتصادی بود و اینبار هیچ گونه فتنه ای وجود نداشت. شفاف و شفاف. حجاب بهانه و اصل نظام نشانه؛ مردم نه بهانه را می پذیرفتند و نه نشانه. ✅ اما این دو تفاوت اصلی نبود.... و مهمترین: 3️⃣ سوم. در همه موارد قبلی در فضای واقعی، حادثه ای رخ میداد و رسانه ها متناسب با آن ماجرا را روایت می کردند اما اینبار روایت رسانه ها اصل بود و در بیرون برای آن واقعیت ساخته میشد. 🔹 در تمام موارد قبلی رسانه ها نقش اطلاع رسانی و در موارد جدی تر نقش تهییج و ترغیب را داشتند و اما اینبار نقش تصویرسازی. 🔸 فتنه اخیر، فتنه لمپن ها بود. به همین دلیل اساسا با یک نیاز واقعی شروع نشد. اساسا نیازی هم به نیاز حقیقی مردم نبود. نیاز به یک هیجان وجود داشت؛ تحریک و تحریض احساسات. یک هیجان زدگی تا هیجان زده ها به میدان بیایند. برای همین عمده نوجوان بودند که بی شک در خلوت و یا با گذشت زمان پشیمان می شدند. اما لمپن ها این افراد نبودند. لمپن جریان خارج از کشوری بود که تصور می کرد با اتش نشاندن به اباحه گری می تواند علیه دین و خاک این مردم قیام کند؛ اما فقط هیجان صید کرد و خلاص. کف روی آب. ✅ اساسا در جنبش لمپن ها میداندارها در خارج از کشور و اتش بیارها در رسانه و کلوخ انداز ها کف خیابان هستند. این نیز تفاوتی دیگر بین این دوره و موارد گذشته است. 🔹 و اما اصل حرف؛ نزاع ایندوره برخلاف تصور رایج در رسانه ها بود نه در خیابان. در خیابان تنها رویدادسازی بود برای تصویرسازی در رسانه. جمعیتی بسیار محدود اما درجه خشونت بالا که قدرت تصویر سازی داشته باشد. 🔸 برای تصویر سازی رسانه ای اساسا جمعیت لازم نبود؛ کافی بود زن میداندار باشد و خشونت رخدادساز. هردو نیز مهیا بود. حجاب سوزی تا حجاب کشی؛ از اتش زدن ناجا تا بسیجی تا پاکبان تا اتش نشان و امدادگر و غیره. ✅ یک گروه پنجاه تا صدنفره که هر شب در یک نقطه جمع می شوند تا بگویند همه جا هستیم. خشونت زیاد تا تلقی بی شماریم بسازد. 🔹 نزاع ایندوره، جنگ تصویر بود. جنگی برای ساخت تصویر. ترند ها و هتشگ ها دیگر به تنهایی کارساز نبود؛ باید رخدادی هم ساخته میشد در مدد به این ترندها. سطح دعوا در کف خیابان به همین اندازه محدود بود... 🔸 جنبش لمپن ها، جنبش بی مایه ای است که تخریب دارد اما خالی از هرگونه عمق مردمی و اعتقادی و حتی نیاز عمومی است. عاری از وسعت. جنبشی محصور در خیالات و فضای مجازی. ✅ جنبش لمپن ها از مجاز آغاز می شود و واقعیت را تنها برای تحکیم تصویر و خیال میسازد؛ برخلاف همه جنبش ها که از واقعیت اغاز می شود و به مجاز امتداد میابد. 🔹 و خسارت محض برای کسانی بود که این رفت و برگشت خیال انگیز بین واقع و مجاز را درک نکردند و بی آبرو شدند. 🔸 و مهمترین نکته آموزنده این است که؛ ✅ دستگاه امنیتی مقصرین اصلی فتنه لمپن ها را در فضای تصویرسازی و مجازی دنبال کند نه صرفا کف خیابان. 🔹 به همین دلیل است که نقش سلبریتی ها در این دوره تنها برداشتن حجاب و جذب فالور و کسب اعتبار نبود؛ اینبار به روشنی در خون های ریخته شده کف خیابان سهم دارند و باید در دادگاه حاضر شوند. 🔸 و از این واضحتر اینکه؛ فتنه لمپن ها تمامی ندارد چون کم هزینه ترین حالت ممکن برای دشمن است؛ رویداد سازی برای تصویر سازی. ✅ خلاصه اگر فضای مجازی را رها کنید باز هم با خون های به ناحق ریخته شده مواجه خواهید بود. تصویر سازی مصداق عینی میخواهد؛ نباشد، میسازند. آتش می زنند و خون میریزند تا بگویند بی شماریم. دهها نفر کشتند تا بگویند آن یک نفر را شما کشتید. 💢 و اینهمه چرا؟ چون فهمیدند اگر در ذهن مردم پیروز شوند در واقع نیز پیروزند. این واقع سازی ها برای واقع نمایی در جنگ ذهنی است و تمام. ┄┅❅🌼❅┅┄ 🇮🇷کانال مجاهد انقلابی🇮🇷 @Mojahede_Enghelabi
‍ 🔴درباره جنبش بددهنی 👤 🔹 دانشگاه که چاله میدان نیست، پس این ادبیات چارواداری از کجا است؟ آنهم ذیل نام "شریف" و "خواجه نصیر" و "علم و صنعت". آنهم در هم صدایی دختر و پسر؛ آنهم به نام اعتراض. اصلا هدف فحاشی چیست؟ قرار است با بددهنی چه چیز و چه کس و چطور اصلاح شود؟ اساسا ریشه این خشم و نفرت کجاست؟ 🔸سه نکته و یک چه باید کرد... ✅ یکم نسبت بددهنی با دانشجوئی. واقعا بددهنی نشانه هویت دانشجوئی ماست؟ حتما خیر. این سطح از سخیف بودن از حیای دختران و ادب پسران ما خارج است. اما هیجان جمع و سندرم دوقطبی های استادیومی، فحاشی را تسهیل می کند. با این حال اگر فیلم تجمعات را به هر کدام از این معدود دانشجوها در خلوت عقلی نشان دهیم، حتما شرمنده می شوند. پس چرا فحش می دهند؟ 🔹دوم نقش معرکه گیرهاست. معرکه گردان ها چه کسانی اند؟ کسانی که از فحاشی نفع سرشار می برند. اینها دو خط را توامان دنبال می کنند؛ یکم "نمادسازی" و دوم "تحریک سازی". 🔸 نمادسازی چیست؟ جریان آشوب، کف خیابان را از دست داده است. کف خیابان طی یک ماه گذشته محل آشوب های دست ساز و پراکنده ای بود که تنها پشت دست اتاق خبر خناسان را پر می کرد؛ با این حال بساط همین نیز جمع شد. اما سکه کاسبان آشوب در آتش است. اینجاست که به خبر نرسند به دروغ می رسند و می بافند؛ شبیه همین کشته هایی که روزانه از روی آمار متوفیان بهشت زهرا و پزشکی قانونی می سازند. ✅ اما وجه دیگر جعل خبر، نمادسازی است؛ چند نفر اجیر کنند تا دیوار بنویسد و بیلبورد شهری تخریب کند و بر حوضچه های پارک رنگ بریزد و غیره. نمادسازی باعث جلب توجه در جنگ صداها است؛ بددهنی نیز همینجاست. اما خط دوم معرکه گیرها تحریک مخالف است؛ تا طرف مقابل عصبی شود و تلافی کند و آتش این جنگ برای شیادهای رسانه فاکتور شود. اما این توصیف میدانداری ضدانقلاب است؛ تکلیف بددهنی دانشجو چیست؟ واقعا چرا؟ 🔹 سوم "خلسه رسانه ای" است. کشور بدون اشکال است؟ حتما نه. اما این سطح از خشم و نفرت امتداد اعتراض به آسیب هاست؟ باز هم حتما نه. اشکال را مطالبه می کنند تا اصلاح شود. اساسا این فحاشی ها نقد به چیست؟ به کجاست؟ چه چیز باید اصلاح شود؟ چطور باید اصلاح شود؟ چه کسی باید اصلاح کند؟ هیچ؛ روشن نیست. 🔸این فحاشی ها تنها و تنها خروجی یک خلسه رسانه ای است که سالهاست پلتفرم رسانه ای دشمن ساخته است. "اغوای شبکه ای" با "میدان داری رسانه های اهریمنی" قدرت دارد، خطای یک مسوول و نهاد را تبدیل به دسیسه یک هیولا کند و آدم ها را مشحون از خشم و نفرت سازد. در این باره حرف بسیار است و مجال اندک؛ اما همین یک جمله بس که "القای رسانه دشمن" در ساخت "استقرای ناقص" و "تعمیم شتابزده"، پروسه تبدیل اعتراض به اغتشاش و ایجاد جنبش فحاشی است. در "خلسه رسانه ای" و این "اغوای ذهنی" است که انسان ها با عبور از هویت شان به ادبیات چارواداری می رسند؛ مسخ اینجاست. ✅ اما چه باید کرد: پاسخ این بند در شعار دانشجویان بااخلاق دانشگاه علم و صنعت است؛ آنجا که در واکنش به بددهنی ها فریاد زدند: «اگر بهم فحش بدی، بازم برات جون میدیم» 💢 این شعار از سرآگاهی است چون میداند شعار مقابل از سر هیجان است. چون می داند این نیز چون کف خیابان تخلیه می شود و کف دانشگاه می ماند با وجدانش. این شعار دعوت به خود انسانی است؛ هویت دانشجوی ما دین است و انقلاب. این شعار ترجمه عبارت عالمانه و دلسوزانه فرمانده سپاه است که رجزگونه گفت: «با همین جوانان کف خیابان به جنگ دشمن می رویم.» ┄┅❅🌼❅┅┄ 🇮🇷کانال مجاهد انقلابی🇮🇷 @Mojahede_Enghelabi
🔴 آقایان نقطه پایان کجاست؟ 👤 🔹️ مماشات بس نیست؟ به نظر میرسد در مفهوم مدارا دچار خطای فاحشیم. مدارا انفعال نیست، دست روی‌ دست گذاشتن نیست، صبر از سر بی عملی نیست. مدارا خودش یک اقدام فعالانه برای اصلاح است. ثمره این مدارا تا امروز چه بوده که باز هم اصرار داریم؟ 🔸️ مدارا زمان دادن برای روشن شدن صحنه است. صحنه روشن نیست؟ چقدر باید خون ریخته شود و آتش به قرآن و بیرق دین و ملت زده شود و هتک حرمت از دختران محجبه شود؟ ✅ دقیقا چه اتفاقی باید بیافتد تا بیش از این روشن شود؟ نقطه پایان برای صبر آقایان کجاست؟ به خاک و خون کشیدن حرم سوم ایران نشانه نیست؟ به روشنی خورشید نیست؟ این را هم گفتند کار خودشان است. 🔹️ این آتش بازی های جاهلانه نه امتداد اعتراض است و نه افقی از مطالبه دارد. هیجانی است که آلت دست مزدورهای تجزیه طلب و تروریست های اجیر آمریکایی است. مختلط شدن سلف سرویس شد آرمان؟ برهنه شدن و رقصیدن و بوسیدن در خیابان شد مطالبه؟ 💢 آقایان مسوول باور بفرمائید بین مدارا با انفعال فرق است. بین صبوری با بی عملی فرق است. بین مراعات با تسامح و تساهل فرق است. نقطه پایان این آتش بازی را قرار دهید و برای اعتراضات حقیقی مردم وقت بگذارید. صداهای به حقی که لابه لای این عربده کشی ها و آتش بازی ها شنیده نمی شود. ┄┅❅🌼❅┅┄ 🇮🇷کانال مجاهد انقلابی🇮🇷 @Mojahede_Enghelabi
🔴 درس مهم سیدمهدی قوام برای آقای وزیر 👤 1️⃣یکم. یکی از وزرای محترم دولت که اخیرا در کنسرت و مجلس آوازخوانی زنان شرکت کرده بود، احتمالا با هدف جذب قشر خاکستری جامعه می گوید: باید فضای فرهنگی کشور را باز کرد و در پاسخ به منتقدین نیز ادامه می دهد اگر تحریک می شوید نبینید. 🔹 این تلقی متاسفانه در میان برخی مسوولین و حتی برخی مبلغین جوان هم دامنگیر است. اینکه برای جذب کردن باید نسبت به ضروریات دین بی اعتنا بود. عجیب است این فهم از دین. 2️⃣دوم. قدیم ترها، تهران چند روحانی سرشناس داشت که به یک ویژگی کلیدی اشتراک داشتند و آنهم مردمداری بود. سید‌مهدی قوام، سیدمهدی لاله‌زاری و شیخ‌رضا سراج و سیدرضا فیروزآبادی و دهها روحانی دیگر که می توان به این لیست اضافه کرد. 🔸 یکی از ویژگی های مهم آنها، ارتباط با افرادی بود که ظاهرا ایمان ضعیفی دارند و اهل خلاف و معصیت آشکارند. اما همین ارتباط صمیمانه و دلسوزانه کمک می کرد تا لات و لوت های آن زمان به منبر آنها اعتماد کنند و خیلی هایشان با تلنگری براه شوند. نقل شده وقتی سیدمهدی قوام، مصطفی دیوونه از لات های قداره کش آن زمان را می بیند، با یک جمله ساده زندگی شان را متحول می کند. ✅ سید مهدی می گوید "آقا مصطفی مهمترین ویژگی شما لات ها چیه" و او می گوید"اگر نمک خوردیم اهل نمک دان شکستن نیستیم." سید مهدی هم می گوید "واقعن به این جمله باور دارید و یا لقلقه زبانتان است؟" مصطفی هم محکم می گوید "اعتقادمان است." مرحوم قوام با همین مقدمه او را به "رحمت بی کران حضرت حق" توجه می دهد و از او می خواهد که بیش ازین نمکدان نشکند. همین جمله با مصطفی دیوونه چنان می کند که یکی از خوبان نام آور و نام آشنای تهران می شود. 🔹 نقل است سیدمهدی لاله زاری وقتی یک بازیگر فیلم های مساله دار را در خیابان لاله زار می بیند خودش سراغ او می رود و می گوید "مدتی است در مسجد غائبید، اما من دلتنگ شماهستم و می خواهم به تاتر خانه شما بیام و دیدار تازه کنیم..." 3️⃣سوم. این تلقی آقای وزیر که تصور می کند برای نزدیک شدن به مردم باید باید از اصول خود کوتاه بیاییم عجیب خطای فاحشی است. 🔸 نقل است همین سیدمهدی لاله زاری در محله درکه، گفته بود هرکس علنی شراب خورد، امانش ندهید تا جائیکه دربار و گارد هم جرئت خلاف علنی نداشتند. 💢 راه نزدیک شدن به مردم پشت سر مردم حرکت کردن نیست، محبت کردن و رابطه صمیمانه با آنهاست. راه نزدیکی به مردم کوتاه آمدن از دین خدا و حرف نزدن از انقلابی گری نیست، راهش صداقت است. مردم صدق و صفا را می فهمند. طینت این مردم به سمت حق است. فقط از من و ما صداقت در دعوت به حق ندیدند. صداقت مان را باید تدبیر کنیم نه دیانت مان. همین. ┄┅❅🌼❅┅┄ 🇮🇷کانال مجاهد انقلابی🇮🇷 @Mojahede_Enghelabi
🔰چطور دوقطبی می سازیم؟ چطور نسازیم؟ ✍🏼 🔹اخیرا یک سخنران مشهور در ذم دوقطبی نکاتی داشتند که محل اختلاف شده است. 🔹اختلاف سر چیست؟ یعنی عده ای موافق و عده‌ای مخالف دوقطبی اند؟ خیر؛ یعنی ظاهرا بله. ولی اساسا محل اختلاف اینجا نیست. اجازه دهید صریح بنویسم. خیلی بعید است کسی موافق دوقطبی باشد. در غیر اینصورت یا جاهل تودرتو است یا دارای خباثت درونی است. 🔹دوقطبی آنقدر شنیع است که شاید کمتر نهی و انذار سیاسی در کلام رهبرانقلاب این میزان بسامد داشته باشد. دوقطبی آنقدر زیانده است که حتا افزایش مشارکت انتخاباتی از طریق دوقطبی نیز مذموم است. 🔹پس اختلاف کجاست؟ اختلاف در مرز انتقاد و رقابت با دوقطبی سازی است. مصداق امروزش تعامل با دولت است. خیلی ها نمی دانند چطور می شود هم منتقد و مطالبه کننده از دولت باشیم و هم اهل وفاق و همدلی. مرز ایندو کجاست؟ 🔹اولا اجازه دهید این جمله را بنویسم. این اختلاف بین کسانی است که این روزها دغدغه انقلاب اسلامی دارند. چه آنکه فراموش نکردیم آنها که اهل کاسبی و مکر و دغلکاری بودند با دولت شهید رئیسی چه کردند و چه دل ها از این حقد و کینه ها سوزاندند. بگذریم. اما این اختلاف اصلش ارزش مند است. نشان می دهد در جبهه انقلاب هردو دغدغه وجود دارد هم نقد و هم وفاق. 🔹اما دوقطبی؛ اگر قدر و اندازه دوقطبی دقیق شود و از یک مفهوم کلی و بدون مرز خارج شود، بسیاری از مشکلات رفع می شود. 🔹دوقطبی چه نیست؟ هر دوئی و دوگانه ای دوقطبی نیست. هر اختلاف و رقابتی هم. 🔹دوقطبی چیست؟ دوقطبی زمانی شکل می گیرد که یک سوی ماجرا را حق مطلق و سوی دیگر را باطل محض بدانیم. چنین جبهه بندی رقابت را حیثیتی و یک تعصب ایدئولوژیک درست می کند. 🔹کسی که دوقطبی میسازد دنبال چیست؟ پروژه اهریمن سازی برای قطب مقابل. به نحوی که کاملا حذف شود. رقابت نه؛ حذف. 🔹این تعاریف کافی نیست؟ بسیار خب. باید به نتیجه و ثمره دوقطبی نزدیک تر شویم تا روشن تر شود. 🔹دوقطبی از کجا شناخته می شود؟ یکم نزاع ساز است. دوقطبی ها تا پائین ترین سطح نهاداجتماعی یعنی خانواده امتداد دارد. در میان شخصیت های سیاسی ورسانه ها متوقف نمی شود و تا سرسفره مردم کشیده می شود. دوم رخوت ساز است. افراد یا در نزاعند یا ساکت و گوشه نشین در سیاست. هرکس خود را در دوقطبی ها نبیند دچار مارپیچ سکوت شده و خود به خود حذف می شود. 🔹با مخاطب چه می کند؟ ذهن دردوقطبی ها قالب بندی می شود بین این و آن. صفر یا یک.سیاه یا سفید. استقلال یا پرسپولیس. نتیجه اینکه ذهن نمی تواند طیفی تحلیل کند. مخاطب هرنوع فرد یا فکری را تنها در این دو دسته تحلیل می کند. یا با منی یا با او. یا اهل جنگ یا سازش. یا وفاق یا نفاق. یا مرگ یا زندگی. یا اصلاح طلب یا اصولگرا. در نهایت اینکه ذهن هیچ کس و هیچ موضوعی را بدون برچسب نمیتواند تحلیل کند.کوررنگی تحلیلی ایجاد می شود. در نهایت اینکه قضاوت ها حدی و هیجانی می شود و اراده و رفتارها و واکنش ها عصبی و نابخردانه میشود. 🔹تا حدی اثر دوقطبی روشن شد. حالا یک قاعده؛ هرکس به اثر کلام و نقد و مطالبه و کامنت و توئیت و متنش توجه کند. اگر نقطه پایان را گذاشتیم و بجای رشد قوه تحلیلی و استدلالی مخاطب، عصبیت او را بیشتر کردیم یعنی خطا رفتیم. 🔹روشنتر؟ اگر در پایان متن، مخاطب نتوانست گزاره های ظاهرا متعارض را باهم جمع کند یعنی خطا کردیم، ولو با هر نیتی. مثلا بین نقد و وفاق. بین همدلی و مطالبه گری. بین رقابت با دوستی. بین آرمان با واقعیت. بین اصلاح طلبی با اصولگرایی. بین جلیلی با قالیباف. بین اخلاق و عقلانیت با مصلحت. بین عدالت با قانون واخلاق. بین دفاع از ارزش ها با مدارای تربیتی و .... 🔸یک نکته هم در انتها؛ 🔹آیا دوقطبی مقدس هم داریم؟ بله. به تعبیر رهبرانقلاب تنها دوقطبی واقعی، دوقطبی انقلابی و ضدانقلابی است. این دوقطبی مقدس در داخل وحدت می سازد و کل جامعه را با همه اختلافات رنگین کمانی مقابل دشمن به وحدت می برد. 🔹چه باید کرد؟ این 2 گزاره را به خاطر بسپاریم. یکم. هر کس با هر نوع گرایش در جبهه انقلاب تعریف می شود. قطب مقابل تنها و تنها ضدانقلاب است نه حتا غیرانقلابی. یعنی کسی که مقابل انقلاب شمشیر کشیده است. جبهه انقلاب طیف است. یک سویش مجاهدین ویک سو قاعدین. اما همه در سایه انقلابند. دوم. هیچ موضوع یا راه حلی حیثیتی نیست و قابل بحث و گفت وگو است. هر کس ممکن است یک موضوع را از زوایای مختلف ببیند. بنابراین رقیب نباید حذف شود. به روشنگری اندیشه نیاز داریم و نه حذف اندیشه.