#دوستی شتر دانا و #الاغ نادان بر گرفته از کتاب امثال و حکم که دوستم این داستان را به شعر در آورده است. تا چه قبول افتد و چه در نظر آید یاحق اشتری شد با الاغی همسفر غرق آرامش بدون درد سر در بیابان می چریدن بی خیال دور از انسان و به دور از قیل و قال گفت اشتر خواهشا عرعر مکن جان من از خود صدایی در مکن چونکه آدم عرعرت را بشنود بهر بیگاری به سویت می دود هم خودت گردی اسیر و هم که من دائما باشی اسیر مرد و زن خر بگفتا عادت من عرعر است عادتی باشد که اندر هر خر است ترک عادت بهر من رنج آور است ای شتر بشنو که وقت عرعر است عرعر خر چون به اوج خود رسید آدمی بشنید و سوی او دوید اشتر و خر هر دو را پالان نهاد بار سنگینی به پشت آن نهاد گفت اشتر ای خر بی عقل و هوش این نصیحت را نمی کردی تو گوش اشتری آواره کردی با خودت هم مرا بیچاره کردی هم خودت همچنان عرعرکنان خر می دوید تا به یک رود پر از آبی رسید وحشتی افتاد اندر جان خر آدمی در فکر بار و جان خر بار و خر را پشت آن اشتر ببست شاید از آب روان بتوان گذشت تا که اشتر وارد تالاب شد فکر رقصیدن میان آب شد خر به اشتر گفت جان مادرت فکر رقصیدن برون کن از سرت گفت اشتر عادتی دارم در آب رقص پایی می کنم با پیچ و تاب تا شتر رقصیدنی آغاز کرد بار و خر را از سر خود باز کرد خر به آب افتاد و غرق آب شد عرعری بنمود و غرق خواب شد گر نصیحت می شنید آن خر ز او می شد اندر زندگی بهتر ز او این مثل را آدمی باید شنید بهر عادت نقشه ای باید کشید ترک عادت باید اندر کار بد مغز خود خالی کن از افکار بد هر سخن تا بر زبان آمد مزن اتکا بر شاید و باید مزن پند و اندرز بزرگان گوش کن کاسه ی سر پر ز عقل و هوش کن حرف عاصی یک کلامی بود و بس پیش استادان سلامی بود و بس ✍🏻 کانال رسمی استاد مجتهدزاده "⚖️" https://eitaa.com/Mojtahed_Zadeh 📩ارتباط با استاد: •••••✾...•...🌺...•...✾••••• @Admin_Mojtahed_Zadehـ •••••✾...•...🌺...•...✾•••••ـ