eitaa logo
مُ‌کـافـاتـــ♤
939 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.8هزار ویدیو
29 فایل
‹بسم‌رب‌محبوب‌ِرب› ناگفته های یک مجنون. . ! شور مبارزه هنوز میان سنگرهاست چه میدان خاکی باشد،چه رسانه‌ای🪖🤞 دهه هشتادی؛) Tabriz📍 با ذکر صلوات همسایمون https://eitaa.com/ndvidvdvd ناشناسمون📬: https://daigo.ir/secret/9784941599
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 اگر مردم این انتظاری را که به خاطر مال دنیا و دنیا میکشند، کمی از آن را برای (عج) میکشیدند ایشان تا حالا ظهور کرده بودند شهید محمود رادمهر🌹 شهدا را یاد کنیم با صلوات 🌸 🍃 الّلهُــم‌َّعَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَــــ‌الْفَــرَج 🌱 🕊️
"آدم" خطا کرد🔒، کلید 🔑: "رَبّنَا ظلمنا أنفسنا وَإِنْ لَمْ تغفر لنا وَتَرْحَمنَا لَنَكُونَنَّ مِنْ الْخاسرِينَ" پس مورد عفو وبخشش قرار گرفت "نوح" بین دشمنانش گیر افتاده بود🔒، کلید🔑: "رب اني مغلوب فانتصر" پس گشایش الهی نصیبش شد و با کشتی اش نجات یافت و دشمنانش نابود شدند "زكريا" پیر مسن بود و همسرش هم نازا🔒، کلید🔑: "رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ" پس یحیی به او عطا گردید "يونس" در تاریکی دریا و شکم ماهی تنها مانده بود🔒، کلید🔑: "لا إله إلّا أنت سبحانك إني كنت من الظالمين" پس نجات یافت "أيوب" به مصیبت و بیماریهای سختی دچار شد🔒، کلید🔑: "رَبِّ إنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ" پس از درد و رنج نجات یافت "إبراهيم" در آتش افکنده شد🔒، کلید🔑: "حسبنا الله ونعم الوكيل" پس نجات یافت و پیروز گشت "يعقوب" یوسف را از دست داده بود🔒، کلید🔑: "إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّه" پس خداوند بعد سالها یوسف را به او برگرداند "محمد (ص) در غار ثور توسط کفار محاصره شده بود🔒، کلید🔑: "لا تحزن إن الله معنا" پس بر آنها پیروز گشت. ‌‌‌‌‌ ☝️پس هرگاه یکی از مشکلات فوق را داشتید با توسل به کلید آن(دعا) همواره در رفع آن بکوشید.. ݁₊ ⊹ اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفࢪج 🌱 🕊
مُ‌کـافـاتـــ♤
[🌿🥺] مـهـدے(عج) جـان ! دݪــتݩـگـمــ ۅ دیــداږ تــــۅ درمـاݧــ منــــ اسـتــــ...... اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفࢪج 🌱 🕊
برای سلامتی آقا بخونیم؟! :) یادتون نره برای تعجیل در ظهور آقا امام زمان (عج) و سلامتی شون صلوات بفرستید 🌸 🍃
جهت زیبا سازی کانال 🌿🌹
شاید تلنگر️ 🍂 رفیـق: هروقت‌میخواستۍ‌گناهی‌کنی‌به‌این‌ فکر‌کن‌که‌شبای‌قدر‌چقدر‌گریه‌کردیو بہ‌خداالتماس‌کردی‌که‌ببخشتت! ببین‌لذت‌گناہ‌به‌شکستن‌قول‌وقرارات‌ باخد‌امی‌ارزه؟ چطورروت‌میشه‌ چه‌بھونه‌ای‌به‌خداداری؟
مُ‌کـافـاتـــ♤
شهید منصور بصیری‌فر شهید 17 ساله .... تاریخ تولد: 30 / 6 / 1347 تاریخ شهادت: 5 / 12 / 1364 محل شهادت: آبادان سی‌ام شهریور 1347 در شهرستان دزفول استان خوزستان متولد شد. پدرش نظام کارمند بود و مادرش فاطمه نام داشت. دانش‌آموز سال آخر دبیرستان در رشته برق بود. از طرف بسیج به جبهه رفت. منصور پنجم اسفند 1364 هنگام بازگشت از خط در اثر بمباران هوایی در آبادان به شهادت رسید. پیکرش در گلزار شهدای شهیدآباد دزفول به خاک سپرده شد برادربزرگترش شهید عبدالرضا بصیری‌فر چندساعت بعد از منصور در 20 سالگی در آبادان به شهادت میرسد قسمتی از وصیتنامه شهید منصور بصیری‌فر: دیگر زینتها‌ی دنیا و مادیات نمیتوانند مرا بفریبند، چراکه هم اکنون فهمیده‌ام که دنیا هیچ ارزشی ندارد و فقط محل گذر و امتحان پس دادن است. پس ان‌شاءالله همگی ما بتوانیم با موفقیت ازین امتحان خارج شویم و فریب دنیا و زینتهای ظاهری آنرا نخوریم همیشه یاور انقلاب و اسلام باشید و شهدا را فراموش نکنید عبدالرضا و منصور خیلی به هم وابسته بودند. روز 5 اسفند 64 با هم بحث میکردند. عبدالرضا میگفت که منصور برای کمک به پدرومادر به عقب برگردد. منصور میگفت که اولینبار هست که اعزام شده پس عبدالرضا برگردد. با واسطه همرزمان قرار شد که منصور به عقب برگردد و در عملیات بعدی منصور بجای عبدالرضا شرکت کند. منصور بهمراه جمعی از نیروها سوار ماشین شدند اما ماشین مورد اصابت راکت قرار گرفت و منصور بهمراه بقیه شهید شدند. ساعتی بعد عبدالرضا بشدت مجروح شده و در بیمارستان به شهادت میرسد