eitaa logo
مُ‌کـافـاتـــ♤
946 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
29 فایل
‹بسم‌رب‌محبوب‌ِرب› ناگفته های یک مجنون. . ! شور مبارزه هنوز میان سنگرهاست چه میدان خاکی باشد،چه رسانه‌ای🪖🤞 دهه هشتادی؛) Tabriz📍 با ذکر صلوات همسایمون https://eitaa.com/MHD_NEVESHT ناشناسمون📬: https://daigo.ir/secret/9784941599
مشاهده در ایتا
دانلود
مُ‌کـافـاتـــ♤
♡آفتاب شب یلدای همه 🕊️گریه ی پشت تمنای همه ♡هیچ کس یاد غریبی تو نیست 🕊️گریه کن جای خود جای همه ♡بی تو دارند همه میمیرند 🕊️زود برگرد مسیحای همه شب یلداتون مبارک باشه امیدوارم دلتون خوش و لب تون خندون باشه با آرزو شادی برای همه♡🌸🌿 یادتون نره امشب برای فرج دعا کنین 🙏🏻 اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفࢪج 🌱 🕊️
هدایت شده از "¹¹⁰کَم مُحتوا⚠️"
یه ۴ نفر میان اینجا بشیم ۱۰۰ تایی؟🤓🤌🏻
نماز جمعه جهت ریا...👀 مصلی تبریز📍
مُ‌کـافـاتـــ♤
‌ مولای مهربان من... ♡ جایی برای من کنار بگذار در امسالت در فالِ حافظت پاییز که گذشت جایی برای من کنار بگذار در تقویم زمستانت ... جایی کنار بگذار... ♡🖇️ 🌿 اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفࢪج 🌱 🕊️
مُ‌کـافـاتـــ♤
🌱 یک لحظه‌ی دیر آمدنِ صبحِ زمستان ، باعث شده یلدا همه بیدار بمانیم ! ده قرن نیامد پسرِ فاطمه(س) اما ... شُد ثانیه‌ای تشنه‌یِ دیدار بمانیم؟ اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفࢪج 🌱 🕊️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مُ‌کـافـاتـــ♤
امروز روز صلواته خوشبو کنیم دهن مون رو با صلواتی برای مولامون مهدی (عج)...❤️‍🩹
یلدا رو اینجور معنی کنیم؟! :) اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفࢪج 🌱 🕊️
😂 طلبه های جوان👳آمده بودند برای بازدید👀 از جبهه 0⃣3⃣نفری بودند. شب که خوابیده 😴بودیم دوسه نفربیدارم کردند😧 وشروع کردند به پرسیدن سوال های مسخره و الکی! مثلا میگفتند: قرمز چه رنگیه برادر؟!😐 عصبی شده بودم😤. گقتند: بابابی خیال! توکه بیدارشدی حرص نخور بیا بریم یکی دیگه رو بیدار کنیم!😎 دیدم بد هم نمیگویند😂☺️ خلاصه همین طوری سی نفررابیدارکردیم!😅 حالا نصف شبی جماعتی بیدارشدیم و همه مان دنبال شلوغ کاری هستیم! قرار شد یک نفر خودش را به مردن بزند و بقیه درمحوطه قرارگاه تشییعش کنند!😄 فوری پارچه سفیدی انداختیم روی محمد رضا و قول گرفتیم تحت هرشرایطی 😶خودش رانگه دارد! گذاشتیمش روی دوش بچه ها و راه افتادیم👞 گریه و زاری!😭 یکی میگفت: ممدرضا ! نامرد چرا رفتیییی؟😱😩 یکی میگفت: تو قرار نبود شهید شی! دیگری داد میزد: شهیده دیگ چی میگی؟ مگه توجبهه نمرده! یکی عربده میکشید😫 یکی غش می کرد😑 در مسیر بقیه بچه ها هم اضافه➕میشدند و چون از قضیه با خبر نبودند واقعا گریه 😭و شیون راه می انداختند! گفتیم برویم سمت اتاق طلبه_ها جنازه را بردیم داخل اتاق این بندگان خدا که فکر میکردند قضیه جدیه رفتند وضو گرفتند و نشستند به قران 📖خواندن بالای سر میت در همین بین من به یکی از بچه ها گفتم : برو خودت رو روی محمد رضا بینداز ویک نیشگون محکم بگیر☺️😂 رفت گریه کنان پرید روی محمد رضاوگفت: محمد رضا این قرارمون نبود😩 منم میخوام باهات بیااااام😭 بعد نیشگونی 👌گرفت که محمد رضا ازجا پرید وچنان جیغی کشید😱که هفت هشت نفر از بچه ها از حال رفتند! ماهم قاه قاه میخندیدیم😂😅 .....خلاصه آن شب با اینکه تنبیه 👊سختی شدیم ولی حسابی خندیدیم اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفࢪج 🌱🕊️