هدایت شده از 🌷سی روز سی شهید ۱۴🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🦋🎥
📚 جایی در آسمانها
آخرین تکهی هفتسین را جایی بین سمنو و تُنگماهی گذاشت.
از سه ماهی که آقاجان خریده بود همین ماهی رنگپریده مانده که گوشهای کز کرده بود.
به او حق میداد که اینچنین رنگ و رویش مهتابی باشد.
دیگر برادرش نبود که ساعتها برای ماهیها وقت بگذارد و به آنها شوق زندگی بدهد...
دست روی قاب عکس کنار میز کشید:
«آخ که چقدر جایت خالیست مصطفی!»
تکرار خاطراتِ ناب او و برادرِ دلربایش لحظهای لبخند برلبانش آورد و بعد، صدای هقهقش در فضای خانه پیچید. دو زانو روی زمین افتاد.
این زخمِ تازه، ژرفای جانش را میخراشید و قلبش را میسوزاند.
چیزی درون قلبش برای برادر شانزده سالهاش بیتابی میکرد.
مرتضی سراسیمه از پلهها پایین آمد و پشت خواهرش ایستاد. او هم دلتنگ برادر بود...
برادری که تنها دوازده سال داشت و مردانه عزمش را جزم کرده بود تا به جای گریه و شیون راه برادر را برود و به دیدار برادرش بشتابد؛
شاید، جایی در آسمانها...
✍🏻 زهرا رضایی ۱۴ساله از قم ۱۴۰۱/۱۲/۲
👩🏻💻طراح: منا بلندیان
💻تنظیم و تدوین: زهرا فرحپور
🎙با صدای: الهام گرجی
🕯
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهیدان_فضلی
#شهید_مصطفی_فضلی
#شهید_مرتضی_فضلی
#شهدای_دفاع_مقدس
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid