تازگیا به درد عجیبی مبتلا شدم در لحظه واسه همون لحظه ای که دارم‌ میگذرونم دلتنگ میشم ..

ظلمت شب میرود ، خورشید تابان میرسد .. * چهارسوق زیبای ناز 💗/

موضوع بر سر اُمید بود . . * رندوم عکس 🌱/

*

امام رضای عزیزم نمیدونم چجوری با چه پولی از چه راهی هوایی یا زمینی هرچه سریع تر مارا به خود برسان باتشکر

یه چیز عجیبی که هست ، لطف کنید به زندگی منتخب و شگفت انگیز بلاگر ها توجهی نکنید ، فکر نکنید زندگی وقتی حال میده که شما همیشه درحال سفر باشید یا درحال خرید چیزهای مورد علاقتون یا ایفون ۱۷ پرومکس. داشته باشید یا هرچیز دیگ ای .. وقتی این دسته اتفاقات به طور افراطی تکرار بشن از مرحله لذت عبور میکنند و به سمت عادی شدن میرن و دیگه شما از هیچ چیزی لذت نمی برید و در نقطه مقابل اگر همیشه سعی کنید به این نقطه برسید که در تمامی اوقات سرگرم همچین کارهای لذت بخشی باشید بازم به پوچی میرسید چون بازم قراره براتون تکراری بشه .. زندگی متأسفانه یا خوشبختانه همیشه تکاملی از داشتن و نداشتن در سطح های مختلفی بوده که اگر شما سعی کنید طبیعت این کامل رو بهم بزنید که به طور قطع ازتون برنمیاد ، دیگ از زندگی لذت نمیبرید ..

مثلا اگر بخواید زندگی مفیدی داشته باشید باید هم اتاقتون رو تمیز کنید هم ظرف بشورید هم کتاب بخونید هم تفریح داشته باشید هم تکالیفتون رو انجام بدید هم باشگاه برید ، اگه بخاید به روزمرگی های ساده به دید بیهوده بودن نگاه کنید یه مدت دیگ شما به کتاب خوندن عادت میکنید و دیگ نه لذتی میبرید نه براتون فایده ای داره چون مدام اون کار رو انجام دادید و از بقیه کارها اجتناب کردید ..