💔
چقدر بر عموی تو این حال ناگوار است! راوی گفت : در حالی که سر جناب قاسم به دامن حسین است، از شدت درد پاشنه پا را محکم به زمین میکوبد. در همین حال «فَشَهِقَ شَهْقَةً فَماتَ» فریادی کشید و جان به جان آفرین تسلیم کرد. یک وقت دیدند اباعبدالله بدن قاسم را بلند کرد و بغل گرفت. دیدند قاسم را میکشد و به خیمه گاه میآورد. خیلی عظیم و عجیب است : وقتی که قاسم میخواهد به میدان برود، از اباعبدالله خواهش میکند. اباعبدالله دلش نمیخواهد اجازه بدهد. وقتی که اجازه میدهد، دست به گردن یکدیگر میاندازند، گریه میکنند تا هر دو بیحال میشوند. اینجا منظره برعکس شد؛ یعنی اندکی پیش، حسین و قاسم را دیدند درحالی که دست به گردن یکدیگر انداخته بودند ولی اکنون میبینند حسین قاسم را در بغل گرفته اما قاسم دستهایش به پایین افتاده است چون دیگر جان در بدن ندارد.
😭😭
#استاد_شهید_مرتضی_مطهری
#محرم
🌱 #آقا_مهدیئ
تا که پرسیدم ز قلبم عشق چیست؟ ♥️
اینچنین بگفت و گریست:
لیلی و مجنون همه افسانه اند🍃
عشق در دست حسین بن علیست💔
#محرم
@Montazeranzohoore_313
•°~🖤✨
کودکانمنذرچشمانعلیاصغرت💔
#محرم
@Montazeranzohoore_313
•°~🕌🪴
#استوری
•دنیابهچهدردیمــیخوره
•وقتینمیتونمبرمحــرمزیارت…✨💔
#محرم
@Montazeranzohoore_313
7.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📲 #استوری |
یکطرف اکبر به میدان
میرود دامن کشان🍂💔
یکطرف بابا پریشان
عمهها مویه کنان🍂💔
#شب_هشتم #محرم💔🥀
@Montazeranzohoore_313
▪️ای داغدار اصلی این روضه ها بیا
▫️صاحب عزای ماتم کرب و بلا بیا
▪️تنها امید خلق جهان یابن فاطمه
▫️ای منتهای آرزوی اولیاء بیا
▪️بالا گرفته ایم برایت دو دست را
▫️ای مرد مستجاب قنوت و دعا بیا
▪️فهمیده ایم با همه دنیا غریبه ای
▫️دیگر به جان مادرت ای آشنا بیا
▪️از هیچکس به جز تو نداریم انتظار
▫️بر دستهای توست فقط چشم ما بیا
▪️هفته به هفته می گذرد با خیال تو
▫️پس لا اقل به حرمت خون خدا بیا
▪️بیش از هزار سال تو خون گریه کرده ای
▫️ای خون جگر ز قامت زینب بیا
▪️عرض ارادت کم ما را قبول کن
▫️امسال هم #محرم ما را قبول کن
#امام_حسین
@Montazeranzohoore_313