#گپ_روز
#موضوع_روز : اوضاع نگران کنندهی آینده
✍ هنوز آفتاب کامل طلوع نکرده بود، و چراغهای حیاط حرم هنوز روشن بودند.
نور طلایی رنگی هم مثل همیشه روی گنبد افتاده بود و درخشش را چندبرابر کرده بود.
• نشسته بودم روبروی گنبد، گوشهی انتهایی حیاط حرم که دیدم از رواق اصلی آمد بیرون.
من از دور میدیدمش اما او نه !
جلوتر که آمد دستم را به علامت سلام بلند کردم.
نزدیک آمد و پرسید او هم میتواند کنارم بنشیند؟
با لبخند اشتیاقم را نشان دادم. آرام و باادب مثل همیشه نشست و گفت: چند وقتی است از یک اتفاقِ جهانی باشکوه حرف میزنید، اینکه ما قادر خواهیم بود معارف اهل بیت علیهمالسلام را جهانی کنیم. اینکه عالَم به زودی یک تمدن خواهد داشت بنام تمدن الهی، و حاکمیت جهان با «الله» خواهد بود.
ولی من چند روز است که در همین موضوع گیر کردهام!
ما خیلی کمیم ... نه؟ چطور با این تعداد کم قادر خواهیم بود چنین تمدن عمیق و ناشناختهای را به جهان معرفی کنیم.
• گفتم : در اینکه تمدن الهی، تمدن عمیق و ذوابعادی است که در تمام پنج بخش وجود انسان صاحب تعریف، برنامه و هدف است، شکی نیست. و اینکه شناساندن این تمدن و ایجاد طلب همگانی در جهان نیاز دارد به عناصری خاص، هم درست!
اما ما کم نیستیم آقاجان!
از حرم حضرت عبدالعظیم علیهالسلام بلند شویم برویم بالا،
بالای تهران
بالای ایران
بالای منطقه
بالای آسیا
بالای تمام دنیا ....
حالا فکر کن در تمام این نقاطی که یکی یکی بالاتر رفتیم چند تشکیلات، چند گروه هدفمند، چند فرماندهی نخبه و درست، چند سرباز آماده و نورانی تربیت شدهاند؟
اینها همه جزو سازمانی بنام سازمان تمدن نوین الهیاند که به ربوبیت حضرت زهرا سلاماللهعلیها در تمام تاریخ نسل به نسل قدرت گرفته و گسترش یافتهاند و بزودی و در وقت معلومش به هم خواهند رسید و از این اتفاق باشکوه آخر که البته من معتقدم همین الآن هم رخ داده است رونمایی خواهد شد.
• لبخند آمد به لبش، یک «آخیش» از ته دلی گفت و ادامه داد:
همین یک توضیح کوتاه جهان مرا چندین و چند برابر کرد، و تمام نگرانیهایم ریخت!
حالا میفهمم که «حزب الله هم الغالبون» یعنی چه؟
حالا میفهمم من عضو یک تشکیلات کوچک نیستم، عضو یک تشکیلات بسیار عظیم به وسعت جهان هستم که قدرتش علاوه بر تجمیع تمام جبهههای حق، با ضریب امداد اهل بیت علیهمالسلام و ارادهی خدا، به یک منبع بینهایت شکست ناپذیر وصل است.
✘ حالا میفهمم جهانی شدن، اول در جهان درون اتفاق میافتد! جایی که تو اول در جهان درونت عضو جبهه جهانی تمدن نو میشوی و سپس در جهان بیرونت نقشآفرینی میکنی.
• نگاه کردم به گنبد، آفتاب طلوع کرده بود و چراغهای حیاط خاموش شده بودند.
با خودم گفتم: آفتاب ما هم طلوع کرده، فقط تا بیدار شدن همه و ادارک آفتاب و تکاپوی شهر، اندک زمانی باقی مانده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 حقالناسهایی که توان جبرانش رو نداریم،
یا حقالناسهایی که به گردنمون هستند و ازشون بیخبریم رو چطور جبران کنیم؟
#کلیپ | #استاد_شجاعی
#موضوع_روز : جبران «حقالناس» های سخت، ناشناخته و تاریخ گذشته !
✍️
• حقالناسهایی که نمیدانیم و به گردن ما هستند!
• حقالناسهایی که حلالیت گرفتن از آنها موجب فتنه و اختلاف میشود!
• حقالناسهایی که از لطمه زدن به آبروی کسی یا گروهی یا جمعی بر گردن ما آمده!
• حقالناسهایی که زمان جبران آنها گذشته!
و ....
💬 #گپ_روز
#موضوع_روز : «گاهی گپ روز، بیموضوع و یکهویی بیاید بد نباشد شاید»
✍️ نشستهام در دفتری که جز یکی دو نفر، بقیه رفتهاند قطعه فانوس بهشت زهرا.
تیم پشتیبانی/ پذیرایی/ تصویر/ پخش زنده/ صدا/ انتظامات و ....
سکوتی آرام ساختمان را فرا گرفته، چیزی که تقریباً یک «آرزویِ دیر به دیر اجابت شونده» در اینجاست.
• داشتم آمار و اطلاعات مربوط به مراسمهای استغاثه امروز در سراسر ایران را چک میکردم مغزم سوت کشید.
246 مرکز استغاثه که 175 مرکز عمومی و 71 مرکز خانگی هستند بطور همزمان امروز در 105 شهر این اجتماع هماهنگ را برپا میکنند.
از این 105 شهر هم دو تا در خارج کشور هستند...
• برگشتم به آمارهای ماههای قبل.
از نیمهی شعبان که این حرکت را آغاز کردیم تقریباً دو ماه و نیم گذشته و هر هفته در کمترین حالت، با غیرت و همت شما سی چهل مرکز به جدول نهایی اطلاعرسانی اضافه میشود.
و تا الآن جز در استان «کردستان» در همهی استانها مرکز استغاثه دایر شده است. استانهایی مثل تهران، اصفهان، خراسان رضوی، کرمان، قزوین، یزد در صدر تعدد پایگاههای استغاثه در سطح کشور قرار دارند.
• داشتم با خودم فکر میکردم خدا حجت را تمام میکند در آخرالزمان.
و مدعیان انتظار با همین حرکت ساده سنجیده میشوند.
از ما که دائماً از انتظار حرف میزنیم تا آنان که میشنوند و فکر میکنند که منتظرند،
همه و همه سنجش میشوند. کداممان حاضریم خودمان را برسانیم به جمعی که در نزدیکترن موقعیت مکانی به ما قرار دارد؟
و کداممان حاضریم مهمانداری کنیم و بقیه فرزندان امام را جایی جمع کنیم و برایش دعای استغاثه بخوانیم؟
✘ در جهانی که بیدار شده و چفیهها را دور سر دانشجویان دانشگاههای جهان میبینیم، و بقول استاد بزودی بسیاری از آنها برای برپایی «تمدن الهی» شهید خواهند شد، آیا وقت آن نرسیده یک عَلَم را هم ما برداریم و یا خودمان را زیر عَلَمی که برافراشته شده برسانیم و در کنار آنانکه میسوزند برای عاقبت بخیر شدن در خیمهی امام، ما هم دامنمان شعلهای بگیرد و آتش عشق به جانمان بیفتد؟
دولت کریمه، دولت عاشق هاست هااااا .... گفته باشم!
※ عاشق شو ورنه روزی، کار جهان سرآید
ناخوانده نقش مقصود، از کارگاه هستی
✘ خیلی وقت است که وقت آن رسیده شیعیان در خارج از کشور مراسمهای استغاثه خیابانی برگزار کنند و دیگران را به دعا برای ظهور منجی دعوت کنند.
چرا ما اینقدر کم عاشقیم که توفیق این «به دل میدان زدنها» را به ما نمیدهند؟
(یک سری به سایت استغاثه بزنیم بد نیست، شاید یه گوشه کار منجی خواهی جهانی را ما برداشتیم! ما بخواهیم حتماً میشود..)
✍استاد شجاعی
#گپ_روز : هنوز ما فقط حضرت زهرا سلاماللهعلیها را صاحب عزا میدانیم!
#موضوع_روز : آفتهای عزاداری
• این روزها چقدر حرف، برای زدن هست، نمیدانم چقدرشان را میشود گفت!
این روزها هجوم میآورند تمام حرفهایی که باید وسط مجالس عزاداری، علِت اصلی همه گریهها باشند!
• داشتم با خودم فکر میکردم :
همین الآن وسط تمام هیئتها و مجالس عزاداری، که بندِ محکم زمینند به آسمان و هر سال قلبهای مردهی زیادی را احیاء میکنند:
هزار نیّت و دعا و حاجت، از قلبهای ما میگذرد!
حق داریم ...
کسی را جز این خاندان نداریم، که دست یاری دراز کنیم!
یکی زیر مشکلات زندگی کمرش خم شده، و قرضها که روی قرض تلنبار شده، آرامشش را گرفته!
یکی از سقوط اخلاقی نوجوان و جوانش هراسان است و نور امید و هدایت میخواهد!
یکی بیمار دارد و زیر فشارهای مریضداری برای شفای بیمارش دعا میکند!
• داشتم با خودم فکر میکردم:
۱۴ قرن است ما مفتخریم به عزاء.
عزایی که آب حیات است در رگهای انسانیِ ما.
عزایی که انسانیت را زنده نگه داشته!
ولی نتوانسته این درک را همهگیر کند، که هر چه میکِشیم از همین عاشوراست که قرنهاست برایش رخت عزا به تن میکنیم.
• هنوز فقط حضرت زهرا سلاماللهعلیها را صاحب عزا میدانیم؛ در حالی که صاحب عزای اصلی خودِ ماییم!
که امروز مجبوریم بنشینیم و برای چیزهایی نگران باشیم که اگر دنیا صاحب داشت، اگر مسیر درست را طی میکرد، این مشکلات نبود که گلوی ما را سفت بگیرد و بفشارد.
جهان در تمدن خویش به فنا رسیده است و نیاز به تمدنی دارد که صفر و صدش درست چیده شده باشد !
همان تمدنی که امام حسین علیهالسلام حذف شد، تا این تمدن جهان را نگیرد!
تمدنی که انسان را میبیند، نه این زن و مرد را،
و صفر و صدش را بر مبنای نگاه خدا به این انسان میچیند.
• وسط هیئتها نشستهایم، و نمیدانیم اگر تمدن حاکم بر جهان، تمدن امام معصوم میبود قطعا صفر و صدش معصومانه چیده میشد، یعنی همانطور که خدا میخواست، و اینگونه فقر در تمام ابعادش ما را به ستوه نمیآورد:
ـ فقر در اقتصاد
ـ فقر در فرهنگ و اخلاق
ـ فقر در سلامت
ـ فقر در ....
ما به فقر رسیدیم، چون منبع این تمدن را داشتیم و نفهمیدیم چگونه باید دنیایمان را بر اساس آن اداره کنیم.
• این تمدن، در جهان، بزودی براحتی فراگیر میشود زیرا :
ـ تمدن جهان به نهایت سقوطش رسیده،
ـ و خستگی بشر برای درک یک زندگی آرام، آخرین روزهای بلوغ خود را طی میکند!
✘ کاش هیئتها همه میدانستند:
یک هیئت، آنجا گلِ آخر را میزند که عزادارانش به این اداراک برسند اگر همین الآن دغدغهی نام و نان و سلامتی و ... دارند یعنی صاحب عزا آنهایند!
و باید برای تمدنی انسانی، که دغدغهها هم در آن انسانیاند، تلاش کنند.
برای حاکم کردن آخرین متخصص معصوم که صفر و صد تمدنش را معصومانه ببندد تا «عدالت» ساده ترین خروجی این تمدن باشد.