وقتی کوثرش از خواب بیدار می شد و بی قراری می کرد، بغلش می کرد و بلند می شد و می ایستاد
بعد دور اتاق راه می رفت و آروم آروم همین طور که تکونش میداد تکرار می کرد:
علی، علی، علی، علی...
گاهی چند دقیقه پشت سر هم ذکر علی علیه السلام رو تکرار می کرد و کوثر دوباره می خوابید...
#شهید_محمودرضا_بیضائی
💠 #خاطره
پدر شهید:
آرمان که مریض شده بود، بردمش پیش دکتر؛ تا فهمید دکتر خانم هست و میخواد آرمان رو معاینه بکنه، گفت من نمیام.
گفتم: پسرم این خانم دکتر هستند، میخوان فقط معاینه ات بکنند.
گفت: نه پدرجان! طبق فتوای حضرت آقا تا وقتی که میشه به پزشک محرم مراجعه کرد نباید پیش پزشک نامحرم رفت...
#آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی