🥀🥀🥀
#خاطره_شهدایی❤️
🎒اومدم سمنان خیلی وقت بود دلم میخواست برم سر مزارش ؛ اومدم دیدم بخاطر شرایط کرونا در امام زاده بستست ؛؛ خییلیی دلم شکست...
💔 رو کردم به عباسو گفتم : دستت درد نکنه عباس آقا ، اینجوری مهمون دعوت نمیکنن ...
🔻برگشتم که برم سوار ماشین شم تا برگردم..؛؛ شنیدم که از در امام زاده صدااومد ؛ 😳
❣رفتم جلو دیدم قفل در باز شده تعجب کردم هیشکی نبود بلند بلند گریه کردیم همه
📍جمع شده بودند دور مزارش. مسئول امام زاده اومد جلو و باتعجب گفت" معجزه شده من هرشب دراین امام زاده رو قفل میکنم ...
❣بااشک گفتم آره این شهید دست رد به هیشکی نمیزنه 😭💔
📌«به نقل از یکی از دوستان شهید
شهید مدافع حرم عباس دانشگر»
#شهید_عباس_دانشگر
#امام_زمانم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#خاطره_شهدایی
❌غیـر قـابل بخشش
آرمان از #غیبت کردن و #دروغ گفتن بسیار متنفر بود.
اگر جایی، غیبت میکردند اول از عواقب آن مفصل توضیح میداد... او اشاره میکرد که غیبت چقدر گناه بزرگی نزد خدا محسوب و به چه اندازه غیر قابل بخشش است!
او میگفت:
📛 هر چیزی که برای خودت نمیپسندی برای دیگران هم نپسند... اگر ادامه میدادند، آرمان آن جمع را ترک میکرد.
✍ به روایت مـادر شهیــد
شادی روح شهدا #صلوات
#اللهمعجللولیکالفرج
#خاطره_شهدایی
🍃 با یکی از رفقایش به سمت نانوایی محله می رفتند که می بینند چند نفر از اراذل اوباش به نانوایی حمله کردند و با کتک زدن شاطر میخواهند دخل را خالی کنند.
💢 ترس و وحشت عجیبی بین مردم بود و کسی جرئت نداشت کاری کند محمد رضا سریع خودش را وارد معرکه کرد تا کاری کند،
📛 اما یکی از اراذل شیشه نوشابه خالی که آنجا بوده را به زمین کوبیده و با ته بطری شکسته به او حمله و گردن او را می شکافد.
زخمی به عمق یک بنده انگشت در بیمارستان سینا جراحی شد و سر و گردنش بیشتر از هجده بخیه خورد.
آن موقع فقط چهارده سالش بود که میخواست #امر_به_معروف کند و جانش را هم به خطر انداخت.💔
#شهیدمحمدرضادهقانامیری
#اللهمعجللولیکالفرج
#خاطره_شهدایی
💚 هروقت عید یا ولادت یکی از ائمه میشد، حتما شیرینی یا شکلاتی چیزی میگرفت و میاومد خونه. اعتقاد داشت
🌷 همونطور که توی روزهای شهادت نباید کم بذاریم،
تو اعیاد و ولادتها هم باید خوشحالیمون رو نشون بدیم.
🏷به روایت مـادر #شهیـد_آرمان_علی_وردی
#آرمان_عزیز
#سالروز_ولادت🎉
#اللهمعجللولیکالفرج
#خاطره_شهدایی
#شهید_جواد_محمدی
💢جاهایی هم اگر میدید حق الناسی مرتکب شده سریع جبران میکرد اطراف منطقه نطنز باغهایی بود که چون حصار نداشت، فکر کردیم اینها عمومی است یک روز که برای سرکشی رفته بودیم چند تا چاقاله چیدیم و خوردیم.
⭕️ یکهو دیدیم یک نفر دارد با بیل به طرف ما میآید !!!
آمد و به ما گفت: من بچه یتیمم؛ آمده اید از باغ من میخورید؟! خجالت نمیکشید؟! جمع کنید خودتان را ... این را که ،گفت
‼️جواد خشکش زد ،بهش گفت: ما
فکر کردیم این باغ صاحب ندارد.
بعد دستش را کرد توی جیبش و گفت بفرمایید این پول را بگیرید و حلال کنید.
🔸صاحب باغ هم وقتی رفتار جواد را دید گفت نوش جانتان هرچه خوردید فقط چیزی بیرون نبرید
. اللهمعجللولیکالفرج@Mostanade_Eshq
#خاطره_شهدایی
🌸 قبری_که_بوی_امامزمانعج_میداد....
💐 هر هفته با #شهید_احمد_علی_نیری به زیارت مزار شهدا میرفتیم. یکبار سر مزار شهیدی رسیدیم که او را نمیشناختم. همانجا نشستیم فاتحهای خواندیم. اما احمدآقا حال عجیبی پیدا کرده بود. در راه برگشت پرسیدم: «احمدآقا این شهید را میشناختی؟» پاسخ داد: «نه.» پرسیدم: «پس چرا سر مزار او آمدیم؟» اما جوابی نداد. فهمیدم حتماً یک ماجرایی دارد. اصرار کردم.
وقتی پافشاری من را دید آهسته به من گفت:
🌸«اینجا بوی #امام_زمان (عجلالله) را میداد. مولای ما قبلاً به کنار مزار این شهید آمده بودند.» البته میگفت: «اگه این حرفها را میزنم فقط برای این است که یقین شماها زیاد شود و به برخی از مسائل اطمینان پیدا کنی و تا زندهام نباید جایی نقل کنی!»
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز احمدعلی نیری
📚 کتاب "عارفانه"
✨شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
او_خواهد_آمد
#امام_زمان
اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@Mostanade_Eshq