🍃﷽🍃
#زندگینامه_شهید_روحالله_قربانی
(قسمت اول ۱)
خرداد ماه سال ۶۸ بود. پدر و مادر هر دو چشم انتظار تولد پسرشان بودند.
مریم السادات از مدتها قبل اسمش را انتخاب کرده بود. دوست داشت اسم پسرش را «عباس» بگذارد.
محرم که میشد، دلش پرمیکشید برای شنیدنِ اسمِ عباس.
با همسرش مشورت کرد. حاج داوود هم عاشق اسمِ عباس بود.
اولِ خرداد چشم انتظاری پدر و مادر به پایان رسید. آنها صاحب فرزندی زیبا شدند. به نظر عباسشان چون ماه میدرخشید.
حاج داوود رفت سراغ گرفتن شناسنامه. اما نمیشد که نمیشد. هربار به یک بهانه. انگاری حکمتی در کار بود.
عباس ۱۴ روزش بود که پدر و مادرش عزا دار شدند. نه تنها پدر و مادرش، بلکه کل ایران عزادار شد.
امام و مقتدایشان جهان خاکی را ترک کرده بود.
پدر و مادر به کودک ۱۴ روزه شان نگاه میکردند. اسم عباس را خیلی دوست داشتند اما داغی که امام بر دلشان گذاشته بود، فقط با تغییر نام پسرشان التیام مییافت.
عباس شد روح الله... #روحالله_قربانی
مدافع حرم حضرت زینب سلاماللهعلیها
#شهید_روح_الله_قربانی
ادامه دارد...
شادی روح امام ره و شهدا صلوات
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَالْفَـــرَج
@Mostanade_Eshq