eitaa logo
مستندعشق 🌷
355 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
2.9هزار ویدیو
26 فایل
﷽ بترسید از آنان که دعای بعدِ نمازشان شهادت است...💔 . . ویژه یاد و خاطره شهداء . . محفل شهداء را ترک نکنید🌷 کپی مطالب آزاد🥀 خادم‌الشهداء: @MoghuofehMahdavi9401
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ،اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .♥️
🔮 همه قوم و خویش را دعوت کردیم مسجد . شب جمعه بود و یونس گفته بود دعای کمیل بخوانند . انگار نه انگار که مجلس عقدکنان است . من هم خیلی عادی نشسته بودم بین زنها . خطبه عقد را خواندند . بله را همان جا گفتم ؛ توی مسجد. 📚محمد ناصری ، حاج يونس ، ص ۲۱ ( به روایت همسر شهید)
نگارش کتاب با راهنمایی قسمت اول... 🔹حجت الاسلام و المسلمین مسئول کانون فرهنگی رهپویان وصال شیراز در حسینیه سیدالشهداء این شهر حکایتی شگفت انگیز را در خصوص زنده بودن شهدا به شرح ذیل روایت می کنند. 📔در کرمان که بودم بچه های کرمان کتابی با عنوان به من دادند. این کتاب را کنگره هشت هزار شهید استانهای کرمان و سیستان بلوچستان در سال هزار و سیصد و هفتاد و شش در سه هزار نسخه به چاپ رسانده است. ✍🏻نویسنده ی این کتاب آقای صفایی می گوید من نویسنده ای حرفه ای هستم از نظر وضعیت مالی مشکلاتی داشتم به همین دلیل به آقای کرمانی ناشر کنگره سرداران که چاپ خاطرات شهدا را به عهده دارد گفتم یه کاری بهم بدین که بتونه درآمدی برای حل مشکلات زندگیم باشه... 📦آقای کرمانی گفت اون کارتنی که اونجاست مجموعه‌ای از خاطرات یه شهیده... این خاطرات را اعضای خانواده شهید و دوستان شهید نقل کرده اند. 📖اگه بتونی اینها را به صورت یک کتاب در بیاوری دستمزد می گیری. ⚠️هر چند از مبلغ پیشنهادی راضی نبودم اما با خودم گفتم بالاخره یک چاله ای از چاله های زندگیم را پر می کنه کارتون را برداشتم و اومدم خونه... 💢ادامه دارد...
مستندعشق 🌷
#روایت نگارش کتاب با راهنمایی #شهیدحاج‌یونس‌زنگی‌آبادی قسمت اول... 🔹حجت الاسلام و المسلمین #انجوی_
نگارش کتاب با راهنمایی قسمت دوم... 📦 کارتون را برداشتم و اومدم خونه همین که اعضای خانواده مرا با کارتونی از کاغذ و دست نوشته دیدند ماجرا را جویا شدند. 📖 وقتی که گفتم این‌ها را می‌خوام به یک کتاب تبدیل کنم لب اعتراض گشودند و گفتند دوباره می‌خواهی خودت را توی اتاق حبس کنی... ❗️ما هم زندگی داریم ما هم دوست داریم کنارمون باشی و باهامون حرف بزنی گفتم نه دیگه زندگی خرج داره... 📜 بعد از اینکه کمی استراحت کردم کارتون کتاب را برداشتم و به اتاق خودم رفتم شروع کردم به توق برگه‌های موجود در کارتون... 📜 تعدادی از خاطراتی را که خانواده و دوستان و آشنایان در مورد این شهید گفته بودند خواندم... ♨️ ساعتی از حضور من در اتاقم می‌گذشت که به این نتیجه رسیدم این اوراق قابلیت کتاب شدن را ندارند. ⭕️ چرا که راویان این خاطرات یک سری خاطرات دست و پا شکسته و متفرقه‌ای از یک شهید به نام حاجی یونس زنگی آبادی را به نحوی باورنکردنی برای مخاطب خود تعریف کرده بودند. 🌸گویا حاجی یونس انسانی در حد معصوم و فرشته صفتی است که ویژگی‌ها و خصوصیات فوق العاده‌ای داشته مثل ملائک زندگی کرده و اصلاً انگار آدم نبوده گویا همه در تعریف و تمجید کردن از ایشون مسابقه گذاشته بودند. 📦 با خودم گفتم این مطالب به درد کار من نمی‌خوره و زود برگه‌ها را از روی میز جمع کردم و داخل کارتون گذاشتم تا برای آقای کرمانی ببرم و پس بدهم. ‼️ همین که مشغول بسته‌بندی کارتون بودم ناگهان! ادامه دارد...