eitaa logo
مستندعشق 🌷
355 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
2.9هزار ویدیو
26 فایل
﷽ بترسید از آنان که دعای بعدِ نمازشان شهادت است...💔 . . ویژه یاد و خاطره شهداء . . محفل شهداء را ترک نکنید🌷 کپی مطالب آزاد🥀 خادم‌الشهداء: @MoghuofehMahdavi9401
مشاهده در ایتا
دانلود
. بيـمآرےِ لاعـلاج فقـط بـہ حُـسیـن🙃✨ خـوشآ عآشِقآنـ‌ِـ‌ حُـسیـن رآ... ⚫️👉 @madhinonlin
یعنی درد... دردے ... یعنے با یڪے شدن... یعنے اثبات اینکه از همه چیزت براے گذشتے... یعنی فقط را دیدی و او را خواستی نه تعریف و را گمنامی یعنی ....... اے کاش همه ے ما گمنام باشیم
محمد صادق زیدی در سال۱۳۲۷ در یک خانواده در روستای اولادقباد از توابع شهرستان دیده به جهان گشود. به وطن و شوق خدمت به همواره در وجودش موج می زد.خدمت در کرمانشاه جان بی تابش را تسلی نمی داد.پیوسته از اشتیاق شدیدش برای بودن در صف مقدم دفاع از کشور و انقلاب سخن می گفت.با اینحال آرزویش به تعویق می افتاد.او که بر اثر سانحه رانندگی از ناحیه مچ پا مصدوم شده بود، همان شب از درگیری در جاده بیستون، سقز با خبر شد احساس مسئولیت بالایی که در وجودش بود باعث شد تا با همان پای آسیب دیده خود را به همراه دیگر همرزمان به محل برساند پایش را در قرارگاه گچ می گیرند و دکتر اصرار می کنند تا بهبودی کامل به منزل برود اما آن شوق و بی تابی که سراسر وجودش را گرفته بود امانش را بریده بود نمی توانست کشور و دیگر همرزمانش را حتی در حالت مصدومیت تنها بگذارد. کشور از هر طرف در خطر بود از یک طرف بعثیان حمله کرده بودند و از سوی دیگر عوامل مزدور و خود فروخته در داخل کشور مناطق غربی ایجاد نا آرامی کرده بودند او تردید نکرده و راهی سفر شد. سفر عشق سفری که مدتها آرزویش را با خود زمزمه کرده بود. کسی نمی دانست چه خواهد شد اما او گویی بهتر از هرکسی می دانست که تا رسیدن به آرزوی دیرینه اش چند قدم بیشتر نمانده است. در شامگاه۱۳۶۳/۴/۲۳ زیدی با جمعی دیگر از همرزمانش در جنگی کردستان مورد حمله ناجوانمردانه مزدوران و سرسپردگان کومله و قرار گرفتند و به فیض نائل گردیدند.🥀
مستندعشق 🌷
♡بسم رب شهدا 🍃گاهی که میخواهم از بگویم و بنویسم زبانم قفل میشود، نگاهم روی خط های دفتر سفید ثابت می‌ماند و قلم کاغذ سفید را با کلماتی نامفهوم سیاه میکند. 🍃اینبار هم همینطور! بالاخره با یک حرف، با یک کلمه چراغی در ذهنم روشن میشود. به دست مینویسم از او : گرمای تابستان را با حضورش در خانواده ها به خنکای بهار تبدیل کرد، مثل هر نور چشمی که تازه متولد میشود. 🍃سعید آقایی که راه را در پیش گرفت و لباس انبیا را به تن کرد. باز هم یک شاگرد از مدرسه آمده بود که امتحان پس بدهد. باز مردی از که دل به حریم عشق باخته بود و هیچ جوره نمیشد پای رفتن را از او بگیری... وَ باز شاگردی که رسم گذشتن از خود را خوب بلد بود، گذشتن میخواهد به حرف نیست به عمل است. باید بی ریا و صادقانه بگذری از هرآنچه که مانع سعادتمندی‌ات میشود و این طلبه گذشت از هر چیزی که دوستش داشت!❤️ 🍃هرچه بگویم باز نمیتوانم حق مطلب را ادا کنم چرا که هنوز درکی از مقام والای شهید و ندارم. هنوز اندر خم این کوچه ماندم وَ به گمانم قرار نیست دل را تکانی بدهم تا گرد و غبارهای هایش برود و صاف شود، دلم یک پایان متفاوت میخواهد مثل همه آنهایی که رفتند. دلم پر میکشد برای که جایی برای من نیست چون هنوز خود را پیدا نکردم😞 🍃کاش متفاوت به آخر برسیم! وگرنه پایان همه قصه هاست. ✍️نویسنده : 🌸 به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۵ تیر ۱۳۷۳ 📅تاریخ شهادت : ۲۲ مهر ۱۳۹۵ 📅تاریخ انتشار : ۲۲ مهر ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : روستای محمد آباد ساقی 🕊محل شهادت : حما سوریه
علی محمد کوشکی در روستای تنگ کبود کوشکی از توابع شهرستان کوهدشت چشم به جهان گشود.طلعت از همان آغاز در سیمای کودکانه اش مجسم بود. با شروع جنگ تحمیلی دفتر علم و درس و بحث را بست و جهاد و تلاش مجاهدت را بر عافیت طلبی و روزمرگی ترجیح داد ایشان به دلیل ابراز رشادت و شهادت و شهامت و به جانشینی گردان همیشه فاتح منصوب شد ایشان در عملیاتهای زیادی از جمله کربلای۴، کربلای۵، کربلای۹، حاج عمران و خیبر شرکت داشتند این بزرگوار قبل از حرکت به سوی جهت انجام عملیات کربلای۵ با دوست و همرزمش علی مروت طرهانی غسل شهادت را انجام دادند و یک شیشه عطر در جیب لباسش گذاشت وقتی دلیل این کار را از او پرسیدند گفت این آخرین من است میخواهم وقتی تیر یا ترکش خوردم شیشه عطر بشکند و روی جسدم بریزد و همینطور هم شد به شهادت ورزید و سرانجام به مدال شهادت مفتخر شد و جام وصال را یک جرعه در عملیات کربلای۵ در سرزمین خونین رنگ سر کشید.🥀
🌸🕊🌸🕊 🕊🌸🕊 🌸🕊 🕊 از دنیا که بگذریم ... از همان ... هایمان ... همان خودِ خودمان ! از همه ی اینها که گذشتیم ... تازه می شویم لایق ... لایق شهادت ... کسی ست ... که جز خدا ... دیگر کسی را نمی بیند ... و ما کسانی هستیم ... که جز خود ! کسی را نبینیم ... و من چقدر محتاجم ... یک نگاه ... یک تلنگر ناب ... یک عشق واقعی ... به حضرت عشق ...
دانشمند عارف ... خدایا...❤️ خود را به تو می سپریم تا در میان طوفان ها از میان های خطر؛ ما را راهنمایی کنی... با نور قلب های ما را روشن نمایی... به آتش خودخواهی ها و ناپاکی های وجود ما را بسوزانی....
🌤🕊 تو بگو چشم هایت تشنه کدامین نسیم آشناییست که هر روز تا نامی از می برم خورشید را در آغوش میکشی... صبحتون شهدایی ❣
🌹🕊 وصال را ... بہ مقتول دهند واگر این چنین استــ ... چه ڪسے  ...
🍃✨ روزهای سخت ؛ همیشه را معلوم خواهد کرد ... هفت نفر برای نجات یک نفر! جان خود را برای همرزمشان می‌دادند! جبهه سراسر بود ... ارواح طیبه شهدا صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌~💔∞ به یکتایی قسم یکتا است عباس❤️ امیر کشور دلهاست عباس❤️ اگر چه زاده ام البنین است ❤️ و لیکن مادرش زهراست عباس❤️ 🖤سلام بر علمدار کربلا 🖤سلام بر روزعشق و حماسه 🖤سلام برتاسوعاسلام برعاشقان‌ آن حضرت عاشقان‌‌ روزتان پراز به 🖤فرارسیدن تسلیت🖤
... 🍃 به کربلا که رسیدی دستار از سَر بدار و در به تماشای بنشین. را ببین که بین زمین و آسمان در رفت و آمدند. 🍃 به هیچ‌چیز فکر نکن! نه به و نه به ! 🍃 نه دنبال باش و نه گناهان! ❤️ فقط باش و را تجربه کن. ❤️ نگاه کن! پرچم گنبد را ببین که چگونه در باد می‌رقصد و این‌سو پرچم شاه وفا را ببین که هنوز بعد از ۱۴ قرن در اهتزازند و مژده می‌دهند به چشم به راه… 💚 که می‌آید آن و
: 💠 وقتی رفتن مسجّل است، چرا بهتر رفتن را انتخاب نکنیم؟ 🌷 چرا با بُراق و به معراج نور و جوار یار، بار سفر نبندیم؟ 📚 کتاب طنین
"وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ🌺🍃 🥀شهید_مهدی_ایمانی 🥀تاریخ تولد : ۸ /۳/ ۱۳۶۲ 🥀تاریخ شهادت : ۲۱ /۹/ ۱۳۹۶ 🥀مزار شهید : قم، حرم حضرت معصومه 🥀محل شهادت : سوریه ⚘دلم بی تاب است. می گیرم. دفتر دل نوشته هایم راباز می کنم. قلم در دست می گیرم اما نمی دانم چرا ساعت شنی دلهره ام امروز پایانی ندارد. حافظه ام‌ ی دلم شده و جملات امروز توانِ بودن ندارند. 🍃⚘خواهر شاه خراسان، خود را به هدیه کرده است و من برای درک این اتفاق خیلی کوچکم. شاید هم دخیل های جواب داده است، نمی دانم. 🍃⚘خوش به حالت ۱۴ سال با افتخار خادم بانوی بودی، راست می گویند؛ ، شهیدت می کند. با آمدن خبرِ شهادتِ ، کبوتر دلت به سوی آسمانِ شهادت پرواز کرد. در گریه های شبانه ات در حرم، جواز شدن را گرفتی. چشم سر را برتمام وابستگی های دنیا بستی و با چشم دل راهی سرزمینی شدی که را به بهای شهادت می آموزند. 🍃⚘بیست و یکمین روز آذر را با آذین بستی و دنیا و آدم هایش را داغدار نبودنت کردی. اما چرخ گردون چرخید و این بار شهیدِ خادم شدی و حرم را زیارت کردی. 🍃⚘این روزها فرزندت با افتخار برای ، خادمی می کند و راهت را ادامه می دهد. میدانم این ها از دعای خیر تو است. دعا کن برای که زنجیرهای بر وجودشان سنگینی می کند. توان راه رفتن در این برزخ را ندارند. دعا کن راه را گم کرده ایم. برای منتظرهای محتاجِ دعایت، دعا کن. ⚘.⃟🕊
🌹خوشا آنان که جانان می شناسند طریق و ایمان می شناسند 🌹خوشا آنان که با عزت ز گیتی بساط خویش برچیدند و رفتند 🌹ز کالاهای این آشفته بازار را پسندیدند و رفتند 🍃درود میفرستم به روان پاک شهدا که بدون ریا و خودنمایی برای این سرزمین جنگیدن. 🗓۲۲ اسفند روز بزرگداشت گرامیباد. الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَـــرَج الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فرَجَهُمْ @Mostanade_Eshq