📙من ادواردو نیستم!
📃۷۲ داستانک از زندگی ثروتمندترین شهید شیعه؛ مهدی (ادواردو) آنیلی
🌱این کتاب خاطرات کوتاه از مردی است که دین و ایمانش را به دنیا و مظاهرش نفروخت.
📑بخشی از کتاب:
🌱داشت از کنار قفسههای کتابخانه📚 رد میشد و به کتابها نگاه میکرد. جامعهشناسی، روانشناسی، فلسفه، تاریخ، رمان، شعر. جلوتر رفت؛ چشمش خورد به کتابی که در میان بقیهٔ کتابها فرو رفته بود و مقداری خاک📔رویش نشسته بود.
🌱بیاختیار دست برد سمتش و از قفسه درش آورد؛ نگاهش کرد.ترجمهٔ انگلیسی کتاب مسلمانان بود. رویش نوشته بود: «The Holy Quran».
🌱کتاب را باز📖 کرد. چند سطری از آن را خواند. به نظرش جالب😃آمد. کتاب را ورق زد. چند سطر دیگر را خواند. به نظرش جالبتر آمد.
🌱گوشهای از کتابخانه روی صندلی نشست و مشغول خواندن شد. یک ساعت🕒گذشت. دو ساعت🕓 گذشت. سه ساعت گذشت و...
🌱کتاب برایش زیبا بود. نمیتوانست برای یک لحظه هم کنار بگذاردش. هر چه بیشتر میخواند، بیشتر لذت میبرد. حس میکرد گمشدهاش به او نزدیک شده.
🌱کتاب را از کتابخانهٔ دانشگاه امانت گرفت و برد خوابگاه...
#مطالعه
#معرفی_کتاب
#شهید_ادواردو_انیلی
#هفتهکتابخوانی
[✨🍃✨]
#خاطراتشهدایی
🍃 برای ادامه تحصیل رفته بودیم آلمان .یک روز دیدم مشغول نوشتن است.
✨ روی برگه بزرگ و سفیدی مطلبی نوشته و رفت بیرون.وقتی برگشت نوشته را قاب کرده بود،رفت و زد به دیوار اتاقش
آیه ۱۴سوره مبارکه فجر بود:
✨(#انَّربّکلبالمرصاد)✨
آدم پرحرفی نبود با این وجود این سفارش رو همیشه میکرد.
〽️ میگفت:اگه در معرض گناه قرار گرفتید و خواستید دچار لغزش نشید و از اون #گناه فرار کنید،خودتون رو با خوندن #قرآن و #نماز یا #مطالعه مشغول کنید تا حواستون از اون گناه پرت بشه.
📔 کتاب جهادنفسفاطمهدباغینشرآرمانص۸۵
#اللهمعجللولیکالفرجبحقزینبکبرے