eitaa logo
فردا به توان تو
570 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
2.6هزار ویدیو
264 فایل
کانال پرورشی دبیرستان هدی دوره اول ⬅️ارتباط با معاونت پرورشی @Zahradost ⬅️ارتباط با مربی طرح تربیتی امین؛ @Qanbariz
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عید همگی مبارک 🌺🦋💐 @Motevaseteh1_hoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺سالروز ازدواج حضرت محمد صلی الله علیه وآله وحضرت خدیجه سلام الله علیه گرامی باد. 🌺 @Motevaseteh1_hoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از فردا به توان تو
📣📣📣مسابقه مسابقه📣📣📣 🦋 ۲ مرا عهدی ست با جانان که تا جان در بدن دارم هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم برآنیم بیعت دوباره ای ببندیم با خسرو خوبان، فرزند برحق فاطمه زهرا، صاحب عصر و زمان.. دست در دست هم با آثار زیبای شما عزیزان در "مسابقه منتظران مهدی" با امام زمانمان عهد میبندیم که رضایت شما را بطلبیم که در مسیر رضایت خداست. ✳️ مهلت ارسال آثار: از ۲۴مهر تا ۲ آبان ✳️ ارسال اثر به نشانی: @hadi202 🌺🦋💐دانش آموزان شرکت کننده امتیاز ویژه دریافت میکنند. @Motevaseteh1_hoda
منتظر آثار زیبای شما هستیم. 🙏
رمان "یوما" نوشته "مریم راهی" اثری است که برای هر مخاطب و با هر نوع سلیقه‌ای، حرف‌هایی جدی و تازه برای روایت دارد. بستر اصلی این رمان بیان فرازهایی از زندگی حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها است. نویسنده به زیبایی هر چه تمامتر تصویری مینیاتوری و بسیار تأثیرگذار از شیفتگی بانوی بزرگ اسلام به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و سلم را تصویر کرده است. خلق صحنه‌هایی چون عطرآمیز شدن بدن کودکانی که پیامبر آنان را نوازش کرده و یا دیالوگ‌هایی که نمایانگر گفتگوی رسول الله با خدیجه سلام الله علیهما است از درخشان‌ترین و ماندگارترین بخش‌های این رمان است. کنیزکان از آن سوی پرده به تهنیت، چنان هلهله ای به پا می کنند که در تمام بطحاء می پیچد. آنگاه خدیجه که دوشادوش زنان به این سوی پرده آمده و در حضور ابوطالب سر از زمین برنمی گیرد، به سرخی گونه از شدت شرم می گوید: – و از خدایم می خواهم که عزتم بخشد در کنار بنده محبوبش محمد امین… صدای هلهله ای دیگر از آن سوی پرده در سرسرا می پیچد که ابوطالب و عمرو سخن از مهریه پیش می کشند و مقدارش را معلوم می کنند. طبق شیرینی را از روی کرسی برمی دارم و سوی میهمانان می روم. هنوز مانده تا به بانویم برسم که صدای هلهله ای دیگر برمی خیزد و غلامان، سراسر سرای را به نور مشعل ها منور می گردانند، عود می سوزانند، و طبق شربت و شیرینی و میوه می چرخانند. کنیزکان بر مشت زنان دانه های انار می ریزند و درها را به روی ایتام بطحاء می گشایند تا در ضیافت مادرشان گل به دامانش ریزند. @Motevaseteh1_hoda
قصه مدافعین حرم تمام ناشدنی است. حریم اهل بیت قرن ‌هاست که فدایی دارد حتی اگر تنها حرمی از آن بزرگواران باشد... "اصلاً حرم ناموس ما شیعه ‌ست! " شهیدی که در سوریه، عراق و در هر مکان و زمانی، شهید شده باشد همانند این است که جلوی در حرم امام حسین (علیه السلام) شهید شده است؛ چرا که اگر این شهیدان نبودند، اثری از حرم اهل بیت نبود.» این سخنان نقل قولی است از فرمایشات رهبر انقلاب در جمع خانواده ‌های شهدای مدافع حرم که به تنهایی گویای منزلت این شهداست. مهدی علیدوست اولین شهید پاسدار مدافع حرم حضرت زینب (سلام الله علیها) از قم بود. او در ۲۵ مهرماه ۹۴ بعد از عملیات آزادسازی یکی از روستاهای سوریه، با برخورد ترکش به پهلویش به درجه شهادت نائل آمد.کتاب "پرواز با پاراگلایدر"روایت زندگی این شهید بزرگوار می‌باشد. یک شب خواب زیبایی مهمان مادربزرگش شد.....گفت: «در خواب، پسری بغلم دادند و گفتند اسم این پسر را مهدی بگذارید.» مادر که این حرف را زد، ما هم دیگر حرفی نداشتیم. اسمش را گذاشتیم مهدی.... با چند نفر از دوستانم آموزش‌هایی دیده بودیم و آمادۀ اعزام به جبهه بودیم. شکفتن مهدی در این شرایط بحرانی طعم شیرینی داشت. خوش‌قدم بود. به دنیا که آمد، رفتن ما هم جور شد. چهار روز از زیبایی حضورش می‌گذشت که بار سفر را بستیم و عازم جبهه شدیم. جایی که شاید دیگر برگشتی در کار نبود و آخرین دیدارم با اولین فرزندم بود. خوب نگاهش کردم، اما با همۀ علاقه‌ام، دل کندم و رفتم. سخت بود، خیلی سخت! @Motevaseteh1_hoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا