eitaa logo
سید محمدجواد موسوی‌فرد
1هزار دنبال‌کننده
599 عکس
202 ویدیو
7 فایل
طلبه حوزه علمیه قم، روضه خوان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام شاید اینجا برای اندکی عمیق‌تر شدن در اعتقادات و مسائل اجتماعی مناسب باشد ارتباط با بنده: https://eitaa.com/Mousavifard
مشاهده در ایتا
دانلود
کار تمیز فرهنگی بسیار زیبا، جذاب و پرمحتوا مجموعه یک کمیک استریپ خیلی جذاب و در سبک ابرقهرمانی است. ۱۸ جلد از این‌مجموعه تا کنون به انتشار رسیده است. برای کتاب واقعیت افزوده هم درست کردند و می‌توانید در تلفن همراه ویدئوی کمیک را با صداگذاری جالب مشاهده کنید. تلفیق با مضامین اجتماعی و دینی هم باعث زیباتر شدنش شده. توصیه اکید و شدید می‌کنم که برای فرزندان‌تان تهیه کنید به احتمال زیاد خودتان بیشتر از فرزندان‌تان جذب خواهید شد😂😄
هدایت شده از  سایه بان 📻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 معنای زندگی قسمت دوم ⬅️ از رپ و جیغ تا خدا! ⬅️ از اوج شهرت به کنج عزلت برای چی؟ 📚 🔻اگه بنظرت برای دیگران هم مفیده، براشون بفرست🔻 رادیو سایه‌بان در شبکه‌های اجتماعی @radiosayeban
❓ یک سوال وقتی این مطلب رو مشاهده کردید به این سوال فکر کنید که پولدارها و مشهورهای زیادی هستند که از معنویات و دین و معاد دورند. 👈 چرا آنها مثل دیامز دچار افسردگی فوق حاد نشده‌اند؟ اگر دوست داشتید پاسخ‌هایتان را برای من بفرستید 👇 https://eitaa.com/Mousavifard
بسیار عالی البته یکی از دلایلی که به قول قرآن کریم "مترفین" به اسراف در نعمت‌ها می‌افتند استدراج است یعنی خداوند کاری می‌کند که زمینه نابودی‌شان را خودشان فراهم کنند، لذا حرص و ولع مصرف گرایی را در اینها بیشتر می‌کند لکن سوال باز هم باقی است: چرا علی‌رغم حرصی که در بهره بردن از لذات دارند حس افسردگی آنها را اذیت نمی‌کند؟ چرا این قدر شادند؟
استدراج یعنی این که سقوط این قدر تدریجیه که خود شخص حس نمی‌کنه مثلا اگه یه مومن گناه بکنه خداوند بلافاصله حالش رو می‌گیره می فهمه کارش اشتباه بوده اما کافر رو خدا کاری باهاش نداره هزار هزار هم کار بد کنه، آثار سقوط و خراب شدن وضعش این قدر تدریجی و آروم آرومه که اصلا دردی حس نمی‌کنه این جوریه که یه دفعه خودش رو وسط جهنم می‌بینه
یکی از پاسخ‌ها همینه که خیلی از کسانی که شاد به نظر میان خیلی هم شاد نیستند. با قرص و کپسول و ده تا دوا و درمون به نظر شاد میان خود همین دیامز از نظر کسانی که ارتباط نزدیک باهاش نداشتن خیلی شاد به نظر میومد فقط نزدیکانش میدونستند چقدر گرفتار افسردگیه درباره اشخاصی که گرفتار هستند هم صحبت‌هایی خواهیم داشت، ان شاءالله که مفید باشه
تشکر‌ خلاصه‌اش این که: ۱. از ظاهر نمیشه قضاوت کرد که حرف درستی هم هست ۲. عمدا خودشون رو به غفلت می‌زنند یعنی می‌دونند که چقدر سوالهای معنای زندگی سهمگین و بی‌رحم است و به همین خاطر تو شلوغی‌‌های لهو و لعب نمیذارن این صداها رو درونشون بشنوند یه عامل دیگه هم هست ولی قبل از این که اون رو بگم توضیح عامل دوم در بیان جناب استاد قربانی را ملاحظه بفرمایید👇
هدایت شده از بذل الخاطر
باسمه تبارک و تعالی (۷۰۸) «حکمتی از پویانمایی آنا و السا به نام اراده ی غفلت!» «اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ» 🔹دخترها پویانمایی آنا و السا را میدیدند! مناسب فرهنگ ما نیست. خلاصه همه چیز در داستان خوش و خرّم بود و گویا همه غرق در شادی! آنا و السا هم دو شاهزاده بودند که از همه ی امتیازات این دنیا مانند مقام بزرگ و ثروت و زیبایی و خانواده خوب و دوستان خوب و نیروهای ویژه و... بهره مند بودند. ✋در همین فضای آکنده از عیش و نوش یک مرتبه آدم برفی داستان به نام اولاف به آنا گفت: 📖«ببینم حالا که بزرگتر و عاقلتر شدی نگران این نیستی که هیچ چیزی همیشگی نیست؟!» 🔸این آدم برفی دست گذاشت روی گسل و تَرَکِ بزرگ زندگی دنیا! و باز دست گذاشت روی تمایل بزرگ فطرت انسانی که آن هم میل به لذّت بی پایان و ابدی است. ✋آیا اشکال اولاف وارد نیست؟! پس چرا نگران نیستیم؟! 🔹اینجاست که آنا جوابی میدهد که از عمق غفلت انسان و ترفند شگفت انگیز شیطان برای گریز از حقایق بزرگ پرده بر میدارد! 📖«نه! من اصلا به دلم نگرانی راه نمیدم!» 🔻یعنی من نگران ناپایداری دنیا نیستم ولی نه چون نباید نگران باشم بلکه چون اراده کرده ام که نگران نباشم و غافل باشم! به این چیزها فکر نکنم! به همین دارایی های دنیا دلخوش کرده ام! من تصمیم گرفتم فکر کنم اینها دائمی اند! دستم را در گوشم میگذارم تا صدای درد حقیقت را که ما را به جستوجوی درمان حقیقی میکشاند نشنونم!🔺 ✋همین است که آنا را از تبدیل شدن به یک زن پارسای مؤمنه عابده صالحه تبدیل به یک رقصنده ی سرخوش میکند! مرز ایمان و کفر همینقدر لطیف و باریک است.
▫️ عامل سوم! (چه چیزی باعث میشود "خیلی پولدارها" گرفتار افسردگی زیاد نشوند؟) البته بایست عوامل قبلی را در نظر داشت، مخصوصا عامل غفلتِ ارادی و آگاهانه را که با موسیقی، رقص، هنر، ورزش و اموری از این قبیل می تواند حاصل شود. شخصی می گفت در فلان ایالت آمریکا شهرِبازی‌ای وجود دارد که سه روز تمام می تواند چنان مشغولت کند که اصلا هوس بیرون رفتن نکنی، دنیا ظرفیت غافل شدن را به نحو اکید و پررنگ دارد. 👈 اما باز هم گاهی برای اینها سوال پیش می آید که من چرا این کارها را می کنم؟؟ این سوالها برای ما پیش نمی آید، ولی اگر ساعت ها عمیق در این نوع سوالها فکر کنید می بینید بسیار بی‌رحم اند. نمی دانم چنین تجربه ای برای شما پیش آمده یا خیر، اما من مدت ها درگیر این سوال بودم. برای من از جهت اعتقادی و کلامی این سوال مطرح شد اما بعد به ابعاد روان شناسانه هم رسید که واقعا دنیا چرا این قدر بی معناست؟ گاهی اشخاصی را می بینم که از ته دل برای زندگی اروپایی غش و ضعف می روند، آن قدر دلم می خواهد دست‌شان را بگیرم و ببرم عمق آن لذتی که بیچاره های دربدر می کشند را بهشان نشان بدهم و بگویم ببین! ته این قضیه چیست؟ بگذریم! پولدارها و "خیلی پولدارها" چه می کنند؟ ممکن است بگویید چرا به پولدارها گیر دادی؟ همه این سوال را در می یابند. ولی اشتباه است😊 برای انسان های عادی، زندگی خیلی خوب و مرفه خودش یک «معنا» محسوب می شود. یعنی تصور می‌کنیم اگر فلان خانه و ماشین و زندگی را داشته باشیم "حال خوبِ دائمی" سراغ‌مان خواهد آمد. ولی "خیلی پولدارها" چنین توهمی ندارند. به پوک بودن این لذت‌ها با تک تک سلولهای‌شان رسیده‌اند. بنابراین سوال جدی است.❓ چرا "خیلی پولدارها" احساس افسردگی شدید پیدا نمی‌کنند؟ 🔺 دلیلش این است که به رقیب و بدل‌های دین چنگ می‌زنند. می‌پرسید بدل دین چیست؟ جواب این است: اخلاق انسانی و نیز عرفان‌های شرقی 👈 اخلاق انسانی که همان انسانیت باشد مقدمه خوبی برای دیندار شدن آدم است اما به همان اندازه که خوب است خطر هم هست. پولدارها با یک صدا خفه کن، میل به جاودانگی را لای خروارها خاک دفن می‌کنند. آن صدا خفه کن، "انسانیت" است. 👈 لذا می‌بینید تعداد زیادی از بازیگران هالیوود به کشورهای آفریقایی می‌روند و احتمالا هر کدام متکفل سرپرستی ده‌ها بچه فقیر و یتیم‌اند. 👈 انسانیت رقیب خوبی برای دین است. نه از آن جهت که محتوای غنی‌تری دارد بلکه به این سبب که می‌تواند روح نا آرام و بی‌قرار انسان را به دروغ آرام کند. 🔺اگر ادیان الهی به ما نمی‌گفتند که دارالقرار شما جای دیگر است شاید ما هم در دام این مکر بزرگ می‌افتادیم. https://eitaa.com/Mousavi_Fard
▫️ خیلی جالب و عجیب قسمت مثبت پادکست امروز با شخصیت نورانی حاج قاسم ارتباط زیادی داره آیا ایمان نمی‌آورید؟😄😁
شرح خطبه متقین-۴.mp3
5.56M
پادکست شماره ۴ 💢"شرح مجموعه گل" مروری بر خطبه ۱۹۳ نهج البلاغه، خطبه متقین: ◽️ حیواناتِ اخلاقی و فرق آدم با آنها! 👈 چرا اسم این مجموعه رو گذاشتم "شرح مجموعه گل"؟ شرح عبارت: "فَالْمُتَّقُونَ فِیهَا هُمْ أَهْلُ الْفَضَائِلِ" سه‌شنبه‌ها ساعت ۱۵ https://eitaa.com/Mousavi_Fard
◽️از مصباح چه چیزهایی یاد بگیریم؟ (قسمت نخست) 🔺آیت الله مصباح را جوان ترها شاید خیلی نشناسند، نمی دانند آقای مصباح برای باقی ماندن ایمان در ایران چه کرده. کار آدم باید «فکر» و «اندیشه» باشد که بداند مصباح چه کرده است. 👈اگر بگویم مصباح یزدی فیلسوفی است که باقی ماندن «ایمان» در ایران را رقم زد حرف گزافی نزده ام. تا وقتی در قم بودی متوجه نمی شدی آیت الله مصباح چه کرده است. قم آن قدر پر از سر و صداهای باخود و بیخود است که نیازهای واقعی به گوش نمی رسد. از قم که خارج شوی دیگر هیاهوی بعضی از بحث های لاطائل را نمی شنوی. در عوض، جوان هایی را می دیدی که در دالان سوالهای فلسفی و معرفتی گیر کرده اند بی آن که بدانند که گیر کرده اند. آن وقت آنهایی که مقداری خودآگاه ترند یافته اند که قهرمان پاسخ به این حرفهای جذاب واکس زده، آیت الله مصباح یزدی و موسسه ایشان است. ◽️چه شد که تصمیم گرفتند مصباح بد چهره شود؟ دولت اصلاحات بدون شک در پی سکولاریزه کردن ایران بود. در حلقه «کیان» این تصمیم را گرفته بودند. آدمهای عجیبی در این حلقه بودند که هر کدام سرنوشت عجیبتری داشته اند. 🔺سکولاریزه کردن یعنی در ایران دیگر «دین» هیچ کاره باشد. خیلی ها دلشان می خواست این جور شود. حتی احتمالا آن شیخ مغروق. 👈برای سکولاریزه شدن چند قدم لازم است: اول تقدس زدایی یعنی امور دینی دیگر مقدس نباشند. دوم عرفی سازی دین یعنی دین به زبان روز تفسیر و تأویل شود سوم برجسته سازی علوم بشری 🔰برای گام اول لازم بود اول شک و تردید در جامعه پمپاژ شود. آن قدر همه در همه چیز شک کنند که دیگر چیز مقدسی باقی نماند. مقدس وقتی مقدس است که با تمام وجودت باورش داشته باشی! 🔰برای گام دوم هم باز احتیاج به حمله کردن به تفسیرهای رسمی از دین بود 🔰و برای سومی البته نیاز بود دانش های انسانی آن قدر جذاب و دهان پرکن طرح شود که همه را جذب خود کند. برای قدم های اول و دوم تاکتیک مشترکی وجود داشت و آن هجوم به باورها بود. این را هم بگویم که «ژورنال» برای اصلاحاتی جماعت مثل ناموس است. آن روزها را یادم هست که مجلات و روزنامه ها بیش از هر چیز دیگری دم دست بود. کنار کیوسک های مطبوعاتی تعداد زیادی آدم ایستاده بود و مشغول مطالعه و تورق مجلات و عناوین روزنامه ها خیلی وقت ها هم این ایستادن به بحث و جدل منجر میشد. روزنامه ها شبانه روز در حال بمباران شبهات بودند. دقیقا شبیه اینترنشنال که الان در موضوعات سیاسی حرفهای سمی را مثل مسلسل به سوی مردم شلیک می کند آن موقع هم روزنامه چنین سِمتی را در موضوعات اعتقادی داشتند. دانشگاه ها که ملتهب تر از هر جای دیگر بود. من هم جوانی بودیم که تازه وارد حوزه علمیه شده بودم. شخصیت آیت الله مصباح برای من فوق العاده و درخشان بود. از این که می دیدم چگونه با آرامش کامل شبهات را مطرح می کند و حل می کند سراسر وجودم غرق لذت بود. 🔺آقای مصباح در دانشگاه ها حضور پیدا می کرد و ما خبر حضور ایشان را فراوان می شنیدیم. الان را نگاه نکنید که این بحث ها از رونق افتاده، آن روزها بحثهای قبض و بسط شریعت، هرمنوتیک، اختلاف قرائت ها از دین، پلورالیسم دینی و ... داغ داغ بود. 🔺کسی را نداشتیم که به درستی و شایسته این مباحث را فهمیده باشد و بتواند حل کند غیر از آیت الله مصباح که سالها قبل فکرش را کرده بود. نه تنها خودش حسابی مسلح بود که مجموعه مفصلی را هم درست کرده بود. 🔸یادم هست یکی از دوستان دانشجو که اصفهان درس می خواند گفت آقای مصباح به دانشگاه ما آمد. یک خانم دانشجو پشت بلندگو رفت و گفت چرا شما آخوندها نمی گذارید در ایران دموکراسی حاکم شود؟ آقای مصباح گفتند دخترم می دانی دموکراسی چه معنایی دارد؟ دخترک جواب سخیفی داد، مثلا حاکمیت رأی مردم. آقای مصباح با لطافت ایشان را دعوت کردند بنشیند و سپس 12 معنا برای دموکراسی و فرق آنها با جمهوری و فرق انواع دموکراسی با یکدیگر و تفاوت دموکراسی سوئیسی با آمریکایی و انگلیسی را گفتند و سپس توضیح دادند باگ قضیه کجاست!! می گفت دانشجوها که جای خود، اساتید دانشگاه دهانشان باز مانده بود که این آخوند یک لا قبا چگونه این قدر خوب می داند و می فهمد! خلاصه آن دوران گذشت. با تلفات زیادی هم گذشت. اما آن نشد که حلقه کیان می خواست. آنها می خواستند دین در ایران چیزی بشود شبیه دین مسیحیت. بی خطر و بی اثر و برای گوشه کلیسا. بعد از غائله کوی دانشگاه آن افلیج جانباز اصلاحات با ناراحتی می گفت: «هیس! هنوز صدای خدا می آید» فکر می کردند خیلی کارستان کرده اند، اما او فهمیده بود که هنوز «خدا» در این کشور نمرده است. می خواستند دین و خدا را بکشند اما «غیرت» یک مرد نگذاشت.
▫️ ان الانسان لفی خسر (نکته‌ای از و ارتباطش با حاج قاسم عزیز) 🔸🔹🔹🔸 برویم به اروپا؛ فکر کن! ۳۰ سال یک کار بیشتر نداشته باشی و آن چسباندن آینه بغل سمت شاگرد ماشین بنز باشد. آن قدر حرفه‌ای و تمیز که به به و چه چه همه در همه جای دنیا در بیاید. آن قدر جذاب که جوانان شرقی محفل و مجلس‌شان در ذکر مناقب ماشین‌های اروپایی باشد. و آب از لب و لوچه‌شان آویزان شود و کل زندگی‌شان به حسرت نداشتن این ماشین‌ها بگذرد. و از دیدن کیف دیگران در این ماشین‌ها کیف کنند. می‌بینی! ۳۰ سال چسباندن آینه بغل سمت شاگرد ماشین بنز تو را به یک تکنسین درجه یک تبدیل کرده است. حال قرار است در سن ۵۰ سالگی بازنشسته شوی! و از فردا دیگر کاری که ۳۰ سال عادت کردی را انجام نخواهی داد! 🔸🔹🔹🔸 این زندگی آدمهای خیلی متخصص در کشورهای خیلی پیشرفته است. شخصی که مثل یک واشر خاص در یک گوشه یک وسیله مکانیکی است و فقط و فقط به درد همان جا می‌خورد. از آن جا که جابجا می‌شود مهمل و بی استفاده است. این "انسان" به درد همه می‌خورد هم سرمایه‌دار از این آدمها خوشش می‌آید و هم مصرف کننده اما به درد خودش نمی‌خورد، چون همه استعدادهایش را معطل نگاه داشته، چون هیچی نیست غیر از نصاب آینه بغل سمت شاگرد ماشین بنز! زمانی نداشته تا درباره موضوعات عمیق فکر کند، زمانی نداشته تا مهارت‌های مختلف را بیاموزد، زمانی نداشته تا ادبیات و هنر را یاد بگیرد، زمانی نداشته تا هیچ چیز دیگری شود جز نصاب آینه بغل سمت شاگرد ماشین بنز! 🔸🔹🔹🔸 اما "انسان" اسلام جامع فضائل است، مثل . راستی مگر حاج قاسم چند نفر بود؟
▫️ سه نکته از زیارت کوتاه حضرت زهرا سلام الله علیها 1⃣ خطاب این زیارت با کلمه "ممتحنه" است و این را می‌نمایاند که ماموریت اصلی حضرت صدیقه در این عالم با امتحان بزرگی همراه است. این امتحان به قدری سنگین است که خداوند پیش از خلقت جسمانی و از وجود نوری ایشان و متناسب با همان عوالم امتحانی را گرفته و ایشان را صابر یافته و سپس ماموریت را واگذار کرده است. 2⃣ ما گمان می‌کنیم که ایشان را تصدیق کرده‌ایم، در واقع سنگینی بلاء حضرت به گونه‌ای است که حتی در قلب سلمان این خطور پیش آمد که چرا وقتی فاطمه زهرا سلام الله علیها چنین مصائبی را در کوچه متحمل می‌شود امیرالمؤمنین علیه السلام از اسم اعظم خویش استفاده نمی‌کنند. لذا ما فکر می‌کنیم اولیاء و تصدیق کننده ایشان هستیم. مثلا امتحان حضرت ابراهیم در ذبح فرزندش به قدری بزرگ و سنگین است که اگر در قرآن کریم نیامده بود چه بسا باور نمی‌کردیم. حال جریان جسارت به فاطمه زهرا سلام الله علیها هم، این قدر سنگین است که معلوم نیست ما واقعا تصدیق کننده ایشان باشیم. در حالی که در زیارت اباالفضل العباس علیه السلام می‌گوییم اشهد لک بالتصدیق و الوفاء، در این زیارت عرضه می‌داریم و زعمنا انا لک اولیاء و مصدقون و صابرون. 3⃣ حضرت "مادر" سلام الله علیها حلقه وصل ما و پدران حقیقی ما هستند. از ایشان می‌خواهیم اگر ما در تصدیق شما راست می‌گوییم دست ما را گرفته و در دست پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و امیرالمومنین علیه السلام بگذارند. و انا نسئلک ان کنا صدقناک الا الحقتنا لهما.
انا لله و انا الیه راجعون 😭😭😭
وقت انتقام سخت هم می‌رسد اما آن روز شاکی نشوید که چرا درگیر شدید، داشتیم زندگی‌مان را می‌کردیم...
می‌شود درک کرد این که کی و کجا باید پاسخ داده شود چیز ساده‌ای نباشد، اما این را درک نمی‌کنم که چرا از چهار سال پیش تا کنون (یعنی دقیقا از شهادت ) که وضعیت ما جنگی است، ما آرایش جنگی نداریم، این گلایه را باید به مجموعه نظام وارد بدانیم که وسط این کارزار نیمه سرد نیمه گرم چرا دستگاه‌های دولتی و غیر دولتی، آموزش و بهداشت و درمان، سخنرانی‌ها و غیر آن آمادگی مقابله با جنگ افروزی و شیطنت این سگ هار را به خود نمی‌گیرند؟ اگر از مرگ فرار کنی هر روز خواهی مرد!
▫️ از مصباح چه چیزهایی یاد بگیریم؟ (قسمت دوم) آیت الله مصباح از اولین کارهایی که شروع کرد، تشکیلاتی بودن را جزء ملزومات اولیه می‌دانست. چه موسسه در راه حق و چه دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام و اخیرا هم موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی با نگاه تشکیلاتی آیت الله مصباح شکل گرفته است. اهمیت کار تشکیلاتی آقای مصباح در این است که اکنون اغلب طلابی که با اندیشه‌های فلسفه اسلامی نوعی آشنایی دارند در مکتب آقای مصباح آن را فراگرفته‌اند. این را وقتی متوجه می‌شوید که در مدارس مختلف قم و شهرهای دیگر فلسفه تدریس کنید. آن وقت خواهید دید تلقی طلاب از موضوعات اصلی فلسفه اسلامی، کاملا مصباحی است. (مثلا اصالت وجود و مساله نفس الامر) خب این اتفاق از کجا رخ داده است؟ ببینید! برخی از بزرگان، هر چند خیلی عالم و باسوادند اما توان شاگرد پروری ندارند حتی اگر کرسی تدریس داشته باشند. مثلا شهید مطهری هر چند آثار بسیار عمیق و دقیق و قابل استفاده‌ای دارد اما هیچ شاگرد قابل اعتنایی تربیت نکرده و این عجیب است. برخی دیگر شاگرد پروری می‌کنند اما کار تشکیلاتی ندارند، مثل علامه طباطبایی. ایشان شاگردان بزرگی تربیت کرده اما اهل کار تشکیلاتی نبودند. اما بعضی از علما هم شاگرد پروری دارند و هم کار تشکیلاتی مثل آیت الله مصباح. برخی هم علاوه بر این دو کار، توان جامعه سازی دارند مثل حضرت امام رضوان الله علیه‌. کار تشکیلاتی آیت الله مصباح در فضای حوزه علمیه قم باعث شده اولا اغلب طلاب فلسفه و اعتقادات را از نگاه ایشان بگیرند. ثانیا بعد از ارتحال این عالم بزرگ، کارهای ایشان روی زمین نماند و هنوز ادامه دارد. مجموعه عظیم آیت الله مصباح با قدرت کار خود را انجام می‌دهد و این مرهون حسن تدبیر آن عالم بزرگ است.
▫️ خدا از زبان من سخن می‌گفت! رهبر معظم انقلاب در دیدار خانواده شهید سلیمانی عزیز جمله‌ای فرمودند که برای مخالفین و منکرین خیلی سنگین تمام شده. ایشان فرموده بودند: "نشستم روی پلّه، یک صحبت گرم و گیرایی کردم؛ قبلاً هم فکرش را نکرده بودم؛ خدای متعال همین‌طور حرف میزد! در واقع زبان من بود، حرف خدا بود؛ خیلی جلسه‌ی عجیبی بود، خیلی تأثیراتی گذاشت" 🔸🔹🔹🔸 حال یک عده برآشفتند که ایشان ادعای خدایی یا نبوت کرده!! این را خوب است بگویم: این که فکر کنیم می‌توانیم دین را به گونه‌ای معرفی کنیم که هیچ گاه مسخره نکنند و مضحکه نشویم نشانه نوعی نفاق و ریاست. گویی ما در دینداری مراقبیم دیگران از ما بدشان نیاید، البته نباید به گونه‌ای باشیم که بی جهت هزینه برای خود درست کنیم، یا این که چهره عقلانی دین را تضعیف کنیم ولی این تصور که همه چیز دین با فهم عادی بشر قابل درک و تصدیق است هم انتظار بجایی نیست. قرآن کریم انگار یک قاعده کلی را بیان می‌دارد که هیچ پیامبری نیامده است مگر این که مردم او را مسخره کرده‌اند (يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ) حال آیا واقعا چنین چیزی سنگین و بعید است؟ به هیچ وجه!! 👈باید در منصب هدایت مردم قرار بگیرید تا کمک‌ها و مددهای خداوند را حس کنید. بارها برای من پیش آمده در جمع مخالفین دین و تشیع حضور پیدا کردم و سوالها و اشکالهایی وارد کرده‌اند که خودم جوابش را نمی‌دانستم. خدا شاهد است وقتی طرف داشت سوال می‌کرد تا سوالش تمام نشده بود هیچ پاسخی در ذهن نداشتم و اصلا فکرش را نکرده بودم اما به محض تمام شدن سوال پاسخ به زبانم آمده است. من که یک بچه طلبه یه لاقبا هستم را خداوند رها نمی‌کند چه رسد به ولی امر مسلمین جهان. چه جای عجب دارد؟ شماها غرق در یک دنیای ظلمانی هستید و امدادهای خداوند برای‌تان خنده‌دار است، اما برای کسی که خودش خورشید را دیده، انکار کوران و نابینایان به اندازه یک دانه جو نمی‌ارزد. هر که شد محرمِ دل در حرمِ یار بِمانْد وان که این کار ندانست در انکار بِمانْد اگر از پرده برون شد دلِ من عیب مکن شُکر ایزد که نه در پردهٔ پندار بِمانْد
🔰۱۵ هزار تن مهمات نظامی از کشورهای مصر، عربستان، قطر، کویت، اردن، امارات و تر‌کیه به اسرائیل فرستاده شده تا روی سر مردم غزه بریزند. در واقع از پایگاه‌های آمریکایی واقع در این کشورها. این وسط اسم قطر بسیار می‌درخشد. از یک طرف ژست حمایت از غزه می‌گیرد و از آن طرف پایگاهش دست آمریکاست برای انتقال مهمات و سلاح. همین امروز هم قراردادش برای حضور آمریکا در پایگاه العدید را ۱۰ سال تمدید کرد. اینها جرات دارند بگویند کشور ما نباید مبدا هیچ‌گونه کمک نظامی به اسرائیل باشد؟ فکر می‌کنید اگر بخواهند پایگاه آمریکا از کشورشان برچیده شود چه چیزهایی را باید تحمل کنند؟ و فکر می‌‌کنید اگر در ایران انقلاب نشده بود ما جزء این کشورها نبودیم؟
خوشبختانه یا متاسفانه این قدر ساده نیستیم که باور کنیم جنایت کرمان کار داعش بوده باشد. این جنایت با این حجم حتی کار یک سرویس اطلاعاتی هم نیست و به احتمال خیلی زیاد دست چند سرویس خرابکار در کار است.
هدایت شده از  سایه بان 📻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 معنای زندگی قسمت سوم ⬅️ شاهزاده‌ای که یک قصر مراقب رنج ندیدن وی بود ⬅️ حکایت سیدارتا، فیلسوف رنج 📚 🔻اگه بنظرت برای دیگران هم مفیده، براشون بفرست🔻 رادیو سایه‌بان در شبکه‌های اجتماعی @radiosayeban
فکر کنید خدای ناکرده دزد مسلحی به خانه شخصی هجوم آورده و یکی از فرزندانش را به قتل رسانده و تهدید می‌کند بقیه را هم خواهد کشت. این وسط فرصتی پیش می‌آید و صاحب‌خانه می‌تواند ضربه‌ای به او بزند، ضربه به او می‌خورد و او عقب نشسته و فرار می‌کند اما متاسفانه به اشتباه به یکی دیگر از فرزندانش هم ضربه‌ای اصابت کرده و از بین می‌رود. البته اشتباه صاحب‌خانه بوده اما مقصر کیست؟
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون😔😔