eitaa logo
سید محمدجواد موسوی‌فرد
1.1هزار دنبال‌کننده
613 عکس
219 ویدیو
7 فایل
طلبه حوزه علمیه قم، روضه خوان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام شاید اینجا برای اندکی عمیق‌تر شدن در اعتقادات و مسائل اجتماعی مناسب باشد ارتباط با بنده: https://eitaa.com/Mousavifard
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از بذل الخاطر
⛔گاهی نیز در طبّ سنّتی به کثرت خطاها و یا تغییر نظرات در طبّ جدید استدلال میکنند که امری غریب است! طبّ نوین چیزی جز تلاشی بشری برای طبابت جسم نیست و این تلاش همواره صحیح نیست و این خطاها نیز نمیتواند دلیلی بر بطلان کلّی آن باشد. مگر همان طبّ قدیم کم خطا و ناکارآمدی داشته است! چه بسیاری که بر اثر بیماریهای ساده ای مانند اسهال و یا بیماریهای واگیر داری مانند طاعون و وبا جان خود را از دست نمیدادند. اموری که به برکت طبّ جدید از جامعه بشری رخت بر بسته است. 👈آیا میتوان منکر خوبی فی الجملة جراحی های نوین و داروهایی با اثر گذاری سریع و دندان پزشکی و چشم پزشکی و واکسنها و ... شد؟ ⛔گاهی نیز به سود کلان شرکتهای داروسازی و پولهای کثیف در طبّ نوین استدلال میشود که هر چند نمیتوان کاملا آن را انکار نمود ولی در هر حال باعث ردّ کلّی داروهای جدید و روشهای درمان نوین نمیشود. ⛔شبهه دیگر آنان هم این است که غربیانی که انسان را نشناخته اند چگونه میخواهند او را مداوا کنند! جواب این است که علم طبّ ربط چندانی به انسان شناسی ندارد. البته منکر تأثیر امور غیبی و ادویه معنوی مانند آنچه در روایات از اوراد و اذکار و دعا و تأثیر روح در جسم و... نداریم ولی در هر حال طبّ به بدن انسان بیشتر کار دارد. حساسیت در علم طبّ به مراتب کمتر از علوم انسانی مانند جامعه شناسی و روان شناسی است. ⛔شبهه دیگر آن است که آنچه امروزه به بهبود وضع طبّی بشر کمک نموده بهداشت بالاست نه طبّ جدید. جواب هم این است که این خود ادّعائی بی دلیل بلکه مکابره و بی انصافی است. ⛔شبهه دیگر آن است که بسیاری به واسطه طبّ جدید به کام مرگ کشیده شده اند! انسان نباید خود را به تهلکه بیاندازد! پاسخ این است که در طبّ قدیم هم همینطور بوده است و ثانیا مگر چاره ای هم هست؟ آیا میتوان دست روی دست گذاشت؟ بسیاری اوقات همین دست روی دست گذاشتن انداختن خود به تهلکه است. اتّفاقا به خاطر همین شبهه است که روایاتی داریم مبتنی بر اینکه هر دائی دوائی دارد تا اینکه مؤمنین به دنبال معالجه رفته و از این امر ناامید نشوند و طبّ از رونق نیافتد. همینطور چندین روایت داریم که اگر بر اثر این معالجات بشری جانی هم از دست رفت هیچ اشکالی ندارد و جزء اجل بوده است و نباید بگویید قتلی رخ داده است؛ 👈یعنی در پزشکی خطا چون خطای کارشناس است و تداوی هم واجب است اشکالی ندارد و نباید به این بهانه به تخطئه این فنّ بشری پرداخت: 📖(قال طبیب للصادق علیه السلام کما فی الکافی إنّی رجل من العرب و لی بالطبّ بصر و طبّی طبّ عربیّ و لست آخذ علیه صفدا فقال لا بأس قلت إنّا نبطّ الجرح و نکوی بالنّار قال لا بأس قلت و نسقی هذه السموم الاسمحیقون و الغاریقون قال لا بأس قلت إنّه ربّما مات قال و إن مات قلت نسقی علیه النبیذ قال لیس فی الحرام شفاء) 📖و در روایت دیگر در کافی آمده که: (کان لی ابن و کان تصیبه الحصاة فقیل لی لیس له علاج الّا أدن تبطّه فبططته فمات فقالت الشیعة شرکت فی دم ابنک قال فکتبت الی ابی الحسن صاحب العسکر فوقّع صلوات الله علیه یا أحمد لیس علیک فیما فعلت شی إنّما التمست الدواء و کان أجله فیما فعلت) 👈همچنین حتّی انبیاء الهی نیز نباید به علم طبّ بی اعتناء بوده و صرفا بخواهند با امور غیبی به رفع مشکل خود بپردازند هر چند باید بدانند دواء از جانب خداست 📖(عن الصادق علیه السلام إنّ نبیّا من الانبیاء مرض فقال لا أتداوی حتّی کون الّذی أمرضنی هو الّذی یشفینی فأوحی الله تعالی الیه لا أشفیک حتّی تتداوی فإنّ الشفاء منّی). 👈اشکالی هم ندارد طبیب نصرانی یا یهودی باشد! 📖(عن الرجل یداویه النصرانی و الیهودی و یتّخذ له الادویة فقال علیه السلام لا بأس بذلک إنّما الشفاء بید الله تعالی). 👈همچنین نباید مردم را از اطبّاء نا امید کرد 📖(ففی العلل عن الصادق علیه السلام: کان یسمّی الطبیب المعالج فقال موسی بن عمران یا ربّ ممن الداء قال منّی قال ممّن الدواء قال منّی قال فما یصنع النّاس بالمعالج قال یطیّب بذلک أنفسهم فسمّی الطبیب لذلک). 👈البته در روایاتی هم داریم که در رجوع به طبیب افراط نکنید که ممکن است برایتان مخاطراتی به بار آورد! 📖(من ظهرت صّحته علی سقمه فشرب الدواء فقد أعان علی نفسه). 👈مستفاد از مجموع روایات در باب طبّ بیانگر وجوب مداوا و شاید کراهت اجمالی افراط در رجوع به اطبّاء در صورت جزئی بودن بیماری و امکان صبر است.
هدایت شده از بذل الخاطر
🔶در هر حال طرفداران طبّ سنّتی باید دست از لجاجت و جزم اندیشی برداشته و منکر طبّ جدید و عظمت آن نباشند و مردم را بی دلیل از آن نترسانند و متواضعانه دست آوردهای خود را در دسترس قرار داده و زمینه های تحقیق علمی در مورد آن را فراهم آوردند 🔶طرفداران طب جدید نیز باید دست از غرور و تکبّر برداشته و منکر طبّ قدیم و کارآیی اجمالی آن نشده و به بررسی علمی درمانهای سنّتی بی میلی نشان ندهند. نباید جامعه بشری را از تراث ارزشمند موجود در معالجات طبّ سنّتی محروم نمود. 🔵در برنامه خندوانه مورّخ 27 اردیبهشت سال 95 یادم هست آقای دکتر جمشید لطیفی فوق تخصّص نورولوژی و مغز و اعصاب و یکی از اعضاء هیئت علمی دانشگاه ایران و از بزرگان طبّ جدید در ایران مهمان برنامه بود. ایشان ادّعا کردند که امروزه هر 6 ماه یکبار علم پزشکی دو برابر میشود! در طب جدید صحبت از سال گذشته صحبت از تاریخ است! باید مدام به روز بود! بعد ایشان این پرسش را مطرح کردند که پس چرا اطباء قدیمی که اینقدر مشهور شدند در درمان بیماری ها موفق بوده اند! ایشان گفت پاسخ این پرسش که مدّتی در ذهنش بوده به نظرش آن است که بسیاری از بیماری های خودشان خوب میشده اند و بخشی دیگر از باب امید دادن و معنی درمانی بوده است! اعتقاد و حسن ظنّ بیماران به طبیب هم به امر درمان کمک میکرده است! انصافا این دیگر بی مهری به طبّ سنّتی است. 🔵البته معمولا این نزاع بین افرادی رخ میدهد که نه تخصص عمیقی در طبّ سنّتی دارند و نه تخصّص عمیقی در طبّ نوین. 👈تخصّص عمیق در فنّ طبّ خود نوعی تواضع آورده و حیطه وسیع جهل آدمی را در این عرصه مانند دیگر عرصه ها نشان میدهد. 👈هر چقدر تخصّص علمی در حیطه طبّ بالاتر رفته به اذعان بزرگان این رشته عدم قطعیت و امید قطعی دادن و یا نا امید قطعی نمودن بیمار توسّط پزشک بیشتر مورد توجّه قرار میگیرد. 👈طبّ سنّتی ادّعای کشف لمّیتها و درمان را دارد و طبّ جدید نیز ید طولانی در فهم کیفیتها و راهکار از میان بردن نشانه ها و آلام را با سرعتی بالاتر دارد. اینها میتوانند مکمّل باشند. همانطور که طبّ سوزنی یا هر طبّ دیگری اگر ثابت شود که منافعی دارد باید آن را پذیرفت.
◽️ ذلت رسانه‌ای! پتروس فداکار و آن انگشت و سوراخ سد که دروغی بیش نبود! آن کشیش‌ رمان بینوایان که گلدان‌های نقره را به وال‌ژان بخشید هم حاصل تخیلات ویکتور هوگو بود! "سرباز رایان" فداکاری که سه برادرش در نرماندی کشته شدند هم چیزی بیش از یک فیلم نبود چه این که آمریکایی‌ها اصلا به ساحل نرماندی نیامدند! بتمن و سوپرمن و اسپایدرمن و هیتمن و آیرون‌من و ده‌ها سوپرهیروی دیگر هم که کلا پلاستیکی‌اند. اما ما را چه شده که قهرمان‌های واقعی‌مان چشم‌مان را نمی‌گیرد؟! چرا این قدر مقهور و مغلوب و ذلیل رسانه و زرق و برق‌اش شده‌ایم؟! اقبال می‌گفت : "بوریای خود به قالینش مده" و ناصر فیض هم سرود: مَرگا به من که با پرِ طاووس عالَمی یک موی گربه وطنم را عوض کنم! ما کاملا برعکس‌اش را هم عوض می‌کنیم و قالی خود را به بوریای اروپایی می‌دهیم چون ذلیل رسانه‌ها شدیم و عقلانیت‌مان لاغر شده! ننگ بر این شعور رنگ آمیزی شده غرب‌زده!
◽️ نمک زندگی یا اصل زندگی! چرا عراقی‌ها همه زندگی‌شان را برای پذیرایی وسط می‌آورند و باز هم احساس بدهکاری دارند اما بعضی از ما ایرانی‌ها در ایستگا‌ه‌های صلواتی نهایتا یک‌ چای هم که می‌دهیم فکر می‌کنیم خیلی هنر کرده‌ایم؟! دلیل عمده‌اش آن است که اغلب‌مان خرج و برج‌های زندگی‌ را اول جدا کرده از مبل و دکوراسیون و فرش گرفته تا هزینه جشن تولد و سفرهای تفریحی و غیر آن و سپس "زیادی پول‌هایمان" را خرج امام حسین علیه السلام می‌کنیم.. اما عراقی‌ها اصل پول‌شان را برای امام مظلوم خرج می‌کنند، چون زندگی‌شان هنوز مدرن نشده، هنوز در تنافس رقابت با اروپایی‌ها نیفتاده‌اند، هنوز یک عده غر زن نادان بین‌شان نیست که به محض هزینه برای امام مظلوم نق بزنند که اول به فقرا برسید! هر چند در موضوعات دیگری دینداری ایرانی‌ها بر همه ترجیح دارد اما در موضوع عزاداری اباعبدالله الحسین علیه السلام خیلی فاصله داریم با برادران عراقی، تلخ است بگویم اما واقعیت این است که برای بعضی از ما امام حسین به اندازه نمک زندگی است؛ کم و دلچسب. اما عراقی‌ها را دیده‌ام که با امام حسین علیه السلام زندگی می‌کنند، محور تمام تصمیمات زندگی!
◽️ موحدان مشرک نما امروز جلوی درب مرکز تخصصی فلسفه ایستاده بودیم و با تعدادی از دوستان مشغول گفتگو بودیم، سر در موسسه بنری به مناسبت ارتحال علامه حسن زاده آملی نصب شده است. یک آقای محترمی در حال رد شدن بود که به بنر اشاره کرد و گفت: "مرجع من از این آقا خوشش نمی‌آمد و شما هم بهتر است این بنر را بردارید". بعد از گفتگوی مختصر متوجه شدم از مطالب عرفانی علامه حسن‌زاده مکدر است. لازم است چند نکته عرض کنم: ۱. آموزه "وحدت وجود" در عرفان آموزه محوری است و عرفا تلاش می‌کنند همه معارف دین (از مباحث اعتقادی تا ریزترین مسائل اخلاقی) را بر اساس این آموزه تفسیر کنند. "وحدت وجود" به هیچ وجه به معنای این نیست که هر چه در عالم است خداست، معنای وحدت وجود بسیار پیچیده است و این برداشت‌های سطحی بسیار غلط بوده و در واقع منبری‌های تکفیری به فهم خود حمله می‌کنند نه به آنچه عرفا بدان معتقدند. ۲. تمام این بی‌مهری‌ها علیه عرفایی مثل علامه حسن زاده آملی به دلیل آن است که تکفیری‌ها و برخی تفکیکی‌ها تصور می‌کنند هر قدر دین و توحید "عوامانه‌تر" فهم شود به صواب نزدیک‌تر است. در حالی که دین لزوما آن‌چیزی نیست که این عده می‌گویند و به قول ما طلبه‌ها این "اول الکلام" است که آیا نظر دین نظر تو است یا نظر من؟! هیچ کدام از عرفای شیعه نگفته‌اند علی‌رغم این که دین توحید را چنین گفته ولی من مقابل‌اش را می‌گویم؛ بلکه می‌گویند شما آموزه‌های دین را سطحی و ساده درک کرده‌اید و توحید عمیق‌تر از این سخنان عوامانه است. ۳. آسیب دیگری که در کار منتقدین عرفان وجود دارد این است که توجه به مصطلحات بسیار خاص عرفان ندارند و بدون توجه به این که این اصطلاح در این علم چه معنایی دارد کلمات ایشان را در اختیار عموم قرار می‌دهند و سپس فریاد می‌زنند: ببینید این مشرک را! می‌گوید "انا الحق" یا می‌گوید "لیس تحت جبتی الا الله" غافل از این که این بیان‌ها در چارچوب ربط حق و خلق معنای دیگری می‌یابد کاملا متفاوت با ذهن ماهیت زده ما! با این همه و علی‌رغم این نکات باید بگویم نظر حضرت حافظ به صواب است که: آن یار کزو گشت سر دار بلند جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد!
◽️چند نکته درباره نهم ربیع الاول ۱) عید بودن نهم ربیع به سبب هلاکت دشمن شیعه در یک روایت بیشتر نیامده که از لجاظ سندی در حد افتضاح است. آقای مسائلی در کتابچه "نهم ربیع جهالت‌ها و خسارت‌ها" به برخی از این وجوه اشاره کرده‌اند لکن نکات دقیق‌تری در این باب هست که منعکس نشده است. ۲) حتی اگر این روایت صحیح بود به سبب تقیه مداراتی کاملا مطلوب و بلکه لازم بود از اعمالی که در این ایام مرسوم شده است پرهیز کنیم. درباره تقیه مداراتی (در مقابل تقیه خوفی) نکاتی در پست "وحدت را از جیب‌مان در نیاورده‌ایم " عرض شده است. ۳) عید بودن نهم ربیع به سبب آغاز امامت ولی‌عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز مطلب قابل قبولی نیست. ممکن است نهم ربیع به سببی عید باشد که فعلا برای ما معلوم نیست. مثل عید بودن نیمه شعبان برای امم گذشته.
▫️کم آبی را جدی بگیریم! امسال به هر دلیلی بارش های جوی بسیار اندک است و حتی سخن از آبرسانی با تانکر در بعضی استان های کم بارش به میان آمده است. کم آبی را جدی بگیریم و از هدر دادن آب همیشه و خصوصا اکنون جدا پرهیز کنیم. ۱. باور بفرمایید وضو و غسل آب بسیار کمی می‌خواهد؛ اگر غسل بیش از یک دقیقه طول می کشد بدانید که به احکام آن آگاه نیستید؛ غسل بسیار سریع و راحت صورت می گیرد. ۲. هنگام وضو، مسواک زدن و کارهای مشابه به سادگی می‌شود شیر آب را بست و از هدر دادن آب جلوگیری کرد. کسی که آب را هدر می‌دهد نهی از منکر کنید، کار غلط او بقیه را به دردسر می‌اندازد. بی توجهی هم حدی دارد. ۳. عمل به وسواس حرام است و انسان وسواسی غیر از این که خود را به دردسر می‌اندازد در این شرایط کم آبی کاری نادرست‌تر انجام می دهد. ۴. شست و شوی ماشین و منزل و ... را می توان با کمترین میزان مصرف آب انجام داد. آب «جارو» نیست که به وسیله آن هم زباله‌ها را جمع کنیم و هم شست و شو انجام دهیم. هم چنین استحمام یک ساعته و دو ساعته کار بسیار غلطی است. ۵. هر چند عمده آب مصرفی کشور در کشاورزی استفاده می شود اما آب کشاورزی آب خام و غیر تصفیه شده است اما آب شرب خانگی تصفیه شده است و به زحمت به دست می آید. ضمن این که هر آبی را نیز نمی توان تصفیه کرد. ۶. در این شرایط اضطراری از دعا و التجا و توسل غافل نشویم. خداوند متعال یکی از اسباب کم بارشی را گناهان متراکم بندگان اعلام فرموده است، ما نیز دست به استغفار بلند می کنیم که: يَا حَيُّ يَا قَيُّومُ يَا غَافِرَ الذَّنْبِ يَا قَابِلَ التَّوْبِ يَا عَظِيمَ الْمَنِّ يَا مَوْصُوفاً بِالْإِحْسَانِ أَيْنَ سَتْرُكَ الْجَمِيلُ أَيْنَ فَرَجُكَ الْقَرِيبُ أَيْنَ غِيَاثُكَ السَّرِيعُ أَيْنَ رَحْمَتُكَ الْوَاسِعَةُ أَيْنَ عَطَايَاكَ الْفَاضِلَةُ أَيْنَ مَوَاهِبُكَ الْهَنِيئَةُ أَيْنَ صَنَائِعُكَ السَّنِيَّةُ أَيْنَ فَضْلُكَ الْعَظِيمُ أَيْنَ مَنُّكَ الْجَسِيمُ أَيْنَ إِحْسَانُكَ الْقَدِيمُ أَيْنَ كَرَمُكَ يَا كَرِيمُ.
نکته! نمی‌دانم در حالت خستگی سخنرانی یا تدریس داشته‌اید یا خیر؟ بنده تجربه هر دو مورد را بارها داشته‌ام، امسال صبح‌ها چند کلاس دارم و کلاس آخر که یک ساعت به ظهر است دیگر به سادگی کلمه به ذهن نمی‌آید و تپق‌ها یکی پس از دیگری😅 یک رئیس دولت بود توی این کشور که ساعت ۹ صبح تازه از خانه بیرون می‌زد و به‌سادگی زحمت راه رفتن به خودش نمی‌داد حتی اگر می‌خواست از کارخانه بازدید کند! آن قدر به صندلی چسبیده بود که طنز شده بود "بچه‌های دهه نودی فکر می‌کنند صندلی عضوی از بدن رئیس جمهور است!!" حالا یک رئیس جمهور آمده که آرام و قرار ندارد، با وزرایش همه جا می‌رود تا گزارش‌های پلاستیکی نظام فشل اداری او را از واقعیت دور نکند! حال هی مسخره‌اش کنید! که فلان کلمه را فلان طور تلفظ کرده! لیاقت بعضی‌ها همان متکبر خدانشناس غربزده است! @elmetawhid
◽️ نکاتی در باب اهانت به مرجعیت! ۱. تعبیر «کانالیزه» شدن یک مرجع معظم تقلید تقریبا و بلکه تحقیقا معادل این است که کرارا گفته می شود «به رهبر انقلاب اطلاعات غلط می دهند». اگر بناست توهین شمرده شود همه جا توهین شمرده شود، اگر قرار است برخی اساتید حوزه گریبان چاک دهند که مقام مرجعیت زیر سؤال رفت همه جا چنین کنند تا ما هم زیر عَلَمشان سینه بزنیم! ۲. چندی پیش همین مرجع معظم تقلید که بنده شهادت می دهم هیچ هوای نفسی در ایشان وجود ندارد در مخالفت با کنگره بزرگداشت مولوی بیانیه ای صادر کرد و یادمان نرفته برخی اهل نفاق که امروز نگران مقام مرجعیت شده اند چه تعابیر زننده ای درباره ایشان به کار بردند. بدون هیچ تردیدی بخش معظمی از جریان غرب گرا هویتشان در نفی مرجعیت و بلکه فقه و فقاهت است و الا گرایش به غرب معنایی ندارد. ۳. بنا به فتوای خود مراجع معظم تقلید آنچه اتباعش لازم است حکم شرعی است و تشخیص موضوعات غیر مستنبط به عهده مکلفین است، بنابراین فرمایش ایشان را به نحو قضیه شرطیه می پذیریم یعنی «اگر ما با اکثر کشورهای دنیا قهر باشیم از دین فاصله گرفته ایم». اما آیا چنین است؟ @elmetawhid
باسمه تعالی شانه توفیقی حاصل شده است که چهارشنبه‌ها در مدرسه علمیه شهیدین به بیان شرح گونه فرمایشات حضرت امام خمینی در کتاب چهل حدیث بپردازیم. امروز جلسه اول آن برگزار شد که تقدیم دوستان می‌شود، ان شاءالله که خداوند توفیق تتمیم آن را بدهد.
چهل حدیث، جلسه ۱، ۱۲ آبان.mp3
7.56M
شرح چهل حدیث حضرت امام خمینی سلام الله علیه جلسه اول، حدیث اول، چهارشنبه ۱۲ آبان ◽️ جهاد با نفس؛ موضوع حدیث اول ◽️ میدان اول مبارزه با نفس ◽️ حاکمیت عقل یا حاکمیت وهم؟! ◽️ تفاوت نوع حکم وهم و حکم عقل @elmetawhid