36.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر تصور میکنید آمریکا منتظر بود فایزر را به ما بفروشد و ما واکسن را نگرفتیم این گزارش شبکه آمریکایی Vox را ببینید!
#واکسن
#کرونا
#امان_از_ساده_اندیشی
سخنرانی - حجت الاسلام سیدمحمد جواد موسوی فرد.MP3
45.33M
◽️ضرورت درک و کنشگری سیاسی برای حفظ دین
هیات محبان فاطمه زهرا سلام الله علیها، اهواز
جلسه ششم
◾️دو راه حمله و هجمه به دین توسط مدرنیته
◾️ اول- علم مدرن با روش تجربی با سکولاریزه کردن دانش
◾️ روایتی بسیار مهم در باب احتیاج و استغناء در باب علم
◾️ دوم- دولتهای مدرن
◾️ روضه حضرت قاسم بن الحسن سلام الله علیه
#محرم
#شب_ششم_محرم
@elmetawhid
سخنرانی - سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمدجواد موسوی فرد.MP3
49.37M
◽️ضرورت درک و کنشگری سیاسی برای حفظ دین
هیات محبان فاطمه زهرا سلام الله علیها، اهواز
جلسه هفتم
◾️لیبرال دموکراسی، رقیب عمده حاکمیت دین
◾️ بررسی ارزش آزادی در اسلام
◾️ مدارا به جای اصالت آزادی
◾️ روضه حضرت علی اصغر سلام الله علیه
#محرم
#شب_هفتم_محرم
@elmetawhid
سخنرانی - حجت الاسلام و المسلمین سید محمدجواد موسوی فرد .MP3
48.14M
◽️ضرورت درک و کنشگری سیاسی برای حفظ دین
هیات محبان فاطمه زهرا سلام الله علیها، اهواز
جلسه هشتم
◾️آزادی اجتماعی مشروط به چه اموری است؟
◾️چهار ملاحظه درباره آزادی و محدوده آن
◾️ روضه حضرت علی اکبر سلام الله علیه
#محرم
#شب_هشتم_محرم
@elmetawhid
بدأت حكاية زینب!
کوتاه کن کلام... بماند بقیّه اش
مرده است احترام... بماند بقیّه اش
از تیرهای حرمله یک تیر مانده بود
آن هم نشد حرام... بماند بقیّه اش
هر کس که زخمی از علی و ذوالفقار داشت
آمد به انتقام... بماند بقیّه اش
شمشیرها تمام شد و نیزه ها تمام
شد سنگها تمام... بماند بقیّه اش
گویا هنوز باور زینب نمی شود
بر سینه ی امام...؟ بماند بقیّه اش
پیراهنی که فاطمه با گریه دوخته
در بین ازدحام... بماند بقیّه اش
راحت شد از حسین همین که خیالشان
شد نوبت خیام....بماند بقیّه اش
رو کرد در مدینه که یا ایّهاالرّسول
یافاطمه! سلام... بماند بقیّه اش
از قتلگاه آمده شمر و ز دامنش
خون علی الدّوام... بماند بقیّه اش
سر رفت آه، بعد هم انگشت رفت، کاش
از پیکر امام بماند بقیّه اش
بر خاک خفتهای و مرا میبرد عدو
من میروم به شام... بماند بقیّه اش
دلواپسم برای سرت روی نیزه ها
از سنگ پشت بام... بماند بقیّه اش
دلواپسی برای من و بهر دخترت
در مجلس حرام... بماند بقیّه اش
حالا قرار هست کجاها رود سرش؟
از کوفه تا به شام... بماند بقیّه اش
تنها اشاره ای کنم و رد شوم از آن
از روی پشت بام ... بماند بقیّه اش
قصّه به "سر" رسید و تازه شروع شد
شعرم نشد تمام... بماند بقیّه اش
محمّد رسولی
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
#محرم
#یا_زینب_مددی
نکته!
نوکر همه مادحان و مرثیهخوانان اباعبدالله الحسین علیه السلام هستیم ولی برخی از ایشان فرهنگ عزاداری را به سمت و سوی خوبی نمیبرند..
بدون تردید ذائقه دین اسلام با موسیقی آلات محور هماهنگ نیست، مقصودم طرد کلی نیست ولی قطعا دین اسلام به این مساله روی خوش نشان نداده است.
حال آیا میشود عزای سالار شهیدان را که بینظیرترین مستحبات و عبادات است با امری که رضایت خداوندی در آن معلوم نیست همراه کرد؟ بنده تردید جدی دارم.
دلم برای نوحههای دهه شصت و هفتاد تنگ شده، نوحههایی بدون آلات موسیقی و طنین تند "حسین حسین" گفتن میکروفون دوم!
نوحه "بنشین تا به تو گویم زینب" حاج حسین فخری و "یا اباعبدالله الحسین" یونس حبیبی..
#محرم
#نوحه
◽️ شورشی یا مطیع؟!
بالاخره کار "امیر عبداللهیان"، توهین بود یا اقتدار؟!
قاعدتا قضاوت درباره این گونه مطالب سواد روابط بین الملل میخواهد اما احتمالا این چند نکته بتواند پاسخ منتقدان باشد:
یکم. به نظر میرسد مفروض منتقدان این است که وزیر خارجه باید کاملا در چارچوب قوانینی که دیگران وضع کردند بگنجد، باید "شهروند مطیع جامعه جهانی" باشد و پروتکلها را مو به مو اجرا کند! وزیر نامحترم قبلی این چنین و بلکه شورتر از این چنین بود. وظیفهاش نبود انگلیسی صحبت کند اما میکرد حتی در کشور خودش، نباید زانو میزد اما زد.
برای کشوری که انقلابی است گنجیده شدن در چارچوبهای بینالمللی یعنی مرگ آن انقلاب، لازم نیست شورشی باشیم اما نباید هم مطیع محض بود.
دوم. تصور دیگری وجود دارد که این اقتدارها برای دشمن است و نه دوست! و در کشور دوست و برادر عراق نباید خلاف قوانین رفتار کرد.
این پیشفرض هم اشتباه است، دنیا سفید یا سیاه نیست، دوست، شریک، رقیب و دشمن و حتی طیفهای دیگر هم هست. برخورد با هر یک متفاوت است.
ثانیا دولت الکاظمی - بنا به گزارشها- اجلاسیه را طبق میل آمریکا و خلاف جبهه مقاومت طراحی کرده بود. در چنین شرایطی برخی اعتراضات را با مذاکره و برخی را باید با رفتارهای نمادین دیپلماتیک اعلام کرد.
آقای رئیسی در اعتراض به دعوت نشدن بشار اسد به این اجلاسیه نرفتند و آقای امیرعبداللهیان هم تلاش کردند با این حرکت، انزوا کشاندن مقاومت را پاسخ دهند.
سوم. احتمالا گفته میشود این حرکتها هزینه دارد.
قطعا هزینه دارد اما جمله طلایی رهبر انقلاب را به یاد آورید؛ هم مقاومت هزینه دارد و هم سازش. ۸ سال هزینه رفتارهای سازشگونه و سخیف و ضعیف دو شخصیت غربگرا بلکه غربزده را دادیم و نتیجهاش غیر از مشکلات داخلی، جرات آمریکا در ترور ق.ا.س.م عزیزمان بود.
مقاومت غیر از این که وظیفه شرعی است هزینه کمتری هم دارد.
جمله آخر: علوم انسانی عرصه جزم اندیشی نیست، هیچ کدام از گزارههای فوق را جازمانه نگفتم.. کنش و واکنش انسانی پیچیدهتر از این حرفهاست.
شورشی باشیم یا مطیع؟
هیچ یک! راه سومی هم وجود دارد؛ مقاومت عقلانی!
#مقاومت
◽️ چرایی حمایت اصلاح طلبها از مقاومت افغانستان
چرا اصلاح طلبها بر خلاف نظام گفتمانی و علیرغم داشتن اندیشه لیبرالی طرفدار مقاومت افغانستان شدهاند؟
مسأله عجیب به نظر می رسد؛ این که جریان نزدیک به غرب با نظام گفتمانی جنگستیز و حتی دفاعستیز و با سابقه محکوم ساختن و حتی تمسخر روحیه مقاومت هم وطنانش این چنین در قضیه افغانستان کف و خون بالا بیاورد و رجزهای حماسی و چهره سازی قهرمانی از «مسعود» به بار آورد چه معنایی میتواند داشته باشد؟
هنوز پاسخ قاطعی پیدا نکردهام و نمیدانم که این چه مسألهای است که حسین دهباشی به ظاهر آرام و خیلی مؤدب و سوآز تحصیل کرده را این چنین عصبانی و بی ادب و هتاک کرده است؟
در این گونه موارد احتمالات را بررسی می کنم؛ شما هم کمک کنید تا به نتیجه برسیم.
مجموعا سه احتمال به ذهن بنده می رسد ولی روشن است که احتمال اول یعنی دفاع از مقاومت و مظلوم و امثال این کلمات با ریخت و قیافه این جماعت سازگاری ندارد پس بنده به راحتی این احتمال را کنار می گذارم.
خوب دقت کنید! مطالبه این جماعت «حضور نظامی ایران» در افغانستان است نه استفاده از ظرفیت های متعدد برای حل مشکل.
احتمال دوم. اندیشه اصلاح طلبی شدیدا با روی کار آمدن گروههای ایدئولوژی محور مخالفاند و از این رو از طالبان نه هراسناک و بیمناکاند بلکه آن را خلاف مصالح عامه بشر و رشد و ترقی دوران مدرن میدانند.
لکن معنای این احتمال آن است که اصلاح طلبهای داخلی دارای نفاق شدیدند و حکومت دینی داخل ایران را به دلایل منافقانه تحمل می کنند تا به قدرت رسیده و از مواهب قدرت بهره ببرند.
من این احتمال را درباره برخی از این جماعت منتفی نمی دانم اما پذیرش کلیت آن به معنای پذیرش منافق بودن اصلاح طلبان است.
احتمال سوم. منافع آمریکا اقتضا میکند ایران را درگیر ماجرای افغانستان کرده و از این درگیری نهایت استفاده را ببرد.
توضیح: ظاهرا و بر اساس برخی تحلیلها دلیل حمایت چین از طالبان مسأله جاده ابریشم و منافع فوق العاده اقتصادی است که عائد چین می گردد. با خروج آمریکا این هلوی پوست کنده دست چین افتاده و معنای این اتفاق، گام بسیار مهم برای پایان هژمونی آمریکا در منطقه است.
اما چرا باید ایران را درگیر کنند؟
بنابر این احتمال برخی از این جماعت آگاهانه و برخی با تحریک بزرگترهایشان تلاش دارند ایران را درگیر با ارتجاع طالبان کرده تا باتلاق افغانستان جبهه سیاسی مقابل ایالات متحده را زمین گیر کرده و ایجاد هر گونه اتحاد سیاسی اقتصادی و در نتیجه ضعف جبهه غرب را منتفی سازد.
این احتمال هم منتفی نیست اما معنایش اولا خباثت بیش از اندازه و بلکه رذالت این جماعت است،
ثانیا این احتمال به معنای شکست بسیار سنگین آمریکا در افغانستان است، یعنی آن چیزی که در رسانه ها ظاهر شده است. اما آیا واقعا چنین است؟ نمی دانم، واقعا معلوم نیست آمریکا به این سادگی افغانستان را رها کرده باشد.
چند نکته:
۱. مسلما معنای این جملات آن نیست که جمهوری اسلامی از ظرفیتهای متعدد خود برای حل مشکل افغانستان استفاده نکند. جمهوری اسلامی در مقابل کشور بوسنی که در قلب اروپا بود سکوت نکرده بود چه رسد به همسایه مهم و تأثیر گذارش.
۲. آیا لزومی دارد چنین تلاشهایی رسانه ای شود؟ فکر نمی کنم. ممکن است این تلاشها بنا به دلایل متعددی در خفا صورت پذیرد دقیقا مثل دخالت ایران در لبنان و سوریه که تا مدت ها علنی نشده بود.
۳. راه حل افغانستان طولانی مدت است؛ برای حل مشکل باید مردم به میدان بیایند و برای این منظور باید آگاه سازی مردم هدف شود نه رویکرد نظامی.
۴. حضور نظامی ایران در افغانستان به احتمال خیلی زیاد سبب اتحاد همین دو جبهه علیه ایران خواهد شد و این همان باتلاق افغانستان است.
۵. این نتایج مربوط به اصلاح طلبهای رادیکال است و میانهروها مشمول این احتمالات نیستند.
#افغانستان
#مقاومت
هدایت شده از بذل الخاطر
باسمه تبارک و تعالی (20)
«کرونا و طبّ سنّتی»
«تقابل طبّ قدیم و طبّ جدید»
😢امروز متأسفانه مراسم تدفین یکی از روحانیان خوش نام و با سابقه و اساتید محترم و متخلّق بود. نمیدانم چه بگویم! خداوند ایشان را رحمت کند.
🔵وی به نوعی مروّج طبّ سنّتی بین طلّاب هم بودند. بنده خودم دوست داشتم زمانی برنامه غذایی از ایشان بگیرم. از یکی از فضلاء امروز با واسطه شنیدم که مدیر مدرسه گفتند ایشان مبتلا به کرونا بودند و متأسفانه از رفتن به پزشک خودداری کرده و در همان منزل بعد از مدّتی رحلت کرده اند!
🔵البته غرض شماتت نیست و یا حتّی اینکه بگوییم اگر میرفتند لزوما نتیجه هم میگرفتند نیست! عمر هم دست خداست!
🔵آنچه مایع تأسّف است آن است که استنکاف ایشان از مراجعه به پزشک به علّت انحصارگرایی رائج در طبّ سنّتی و تحقیر علم نوین باشد که البته نمیدانم واقعا اینطور بوده یا نه.
به همین مناسبت نکاتی به ذهن خطور کرد که به اشتراک میگزارم.
🔵اگر مقداری دقّت کنیم میبنیم مسأله طبّ نوین به مسأله عقل و تجربه انسان و جایگاه آن در کشف حقائق برمیگردد.
👈طبّ نوین چیزی جز بررسی آنچه عقل آدمی با روشهای خود که البته در اینجا مهمترینش تجربه است در حیطه سلامتی و مرض بدن انسانی نیست.
👈آیا عقل انسان میتواند با بررسی و تجربه و آزمایش اکتشافاتی در این زمینه داشته باشد؟
👈هر کسی برای عقل منزلتی در هندسه معرفت دینی قائل است نمیتواند دست از این دستاوردهای بزرگ بشری به بهانه دین بکشد.
هدایت شده از بذل الخاطر
👈گویا افرادی که بر انکار طبّ نوین اصرار دارند ولو نادانسته منکر این امکان شده اند. این چنین رویکردی منحصر در طبّ جدید نبوده و در قبول بسیاری دیگر از جوانب عالم جدید نیز وجود داشته است.
👈این اشکال بیشتر در فضای نزاع مشهور علم و دین مطرح است ولی باید دانست چیز قابل توجّهی به عنوان طبّ اسلامی اکنون در دست نیست که با آن بتوان نیازهای طبّی مختلف را برآورد. البته منکر استنباط مبانی یا مباحث مهم طبی از روایات و لزوم کار در این زمینه نیستم.
🔵آنچه موجود است و معمولا نیز مراد از طبّ سنّتی همان است طبابت یونان قدیم است که نماد معلمین آن افرادی مانند بقراط و جالینوس و دیسقوریدوس و... است.
🔻طب سنتی موجود خود زمانی از علوم وارداتی غربی بوده است🔺
👈ایران و عرب از خود طبّ مهم و مدونی نداشته اند. بعدها در جندی شاپور طبّ هندی و یونانی تدریس شد. از طبّ چینی نیز تا همین اواخر خبر خاصّی در ممالک ما نبود.
👈ابو ریحان بیرونی نیز در کتاب مهمّ الصیدنة که در فنّ داروشناسی است به این مطلب اذعان نموده که طبّ صناعت یونانیان است. بوعلی سینا نیز در قانون خود عمدتا طبّ یونانی را ضبط و تنقیح و نقد نموده به نحوی که مرجع این علم حتی برای غربیان در قرون وسطی شد. در قدیم طبّ بزرگ و ریشه داری جز این طبّ نبوده است تا بتوان ارجاع معنی داری به آن داد.
🔶البته ائمه علیهم السلام گاهی از خود نکاتی در علم طبّ بروز میدادند که بسان معجزات علمی ایشان بوده و ربطی به تأسیس نظام طبّ اسلامی لزوما ندارد. از همین رو در روایات منعی از رجوع به اطبّاء نشده بلکه اطبّاء بر بالین خود حضرات علیهم السلام نیز ظاهرا آماده میشده اند.
🔴حال چنین طبّی که خود از میراث غرب قدیم است آیا لزوما بر طبّ غرب جدید برتری دارد؟
👈کسی که آشنایی با طبّ سنّتی دارد به خوبی میداند که هرچند این طبّ از کارآمدی نسبی و برجستگی در برخی زوایا مانند قواعد حفظ الصحة برخوردار بوده ولی چندان نام علم به آن دادن خالی از مسامحه نیست.
👈زیرا دعاوی کلان و خرد آن نه مبتنی بر وحی الهی است و نه مبتنی بر استدلال منطقی قویم و منتهی بر بدیهیات و نه چندان در جمیع نواحی مبتنی بر تجارب متقن بشری!
👈عمدتا اصول و حتّی بسیاری از فروع خود را با صفت تعبّد به شخص تحمیل کرده و دلیل قانع کننده ای برای قبول آن در دست نیست. عمدتا باید با حسن ظن ناشی از عظمت امثال بقراط یا توهم اینکه این نجوم و طب وحی انبیاست باید آن را برای خود قانع کننده نمود!
👈به عبارتی نزاع طبّ جدید با طب قدیم از باب نزاع علم و دین هم نیست.
👈عمده آنچه امروزه تحت عنوان طبّ اسلامی ادّعاء میشود نیز ورای کارآمدی اجمالی در برخی مسائل خیلی خاصّ امری غریب است که در استناد خود به اسلام دارای خللهای جدّی سندی و دلالی میباشد.
👈روشن است که در اینگونه مباحث استدلال به حجّیت هم معنی نداشته و اعتبار آن در کارآیی عملی آن در همین دنیا میباشد.
🔴 در این میان معلوم نیست که برخی حوزویان چرا اینقدر سنگ طبّ سنّتی را طوری به سینه میزنند که گویا جزئی از دیانت اسلامی بوده است و طوری از آن یاد میکنند که گویا همه اش صحیح و طبّ جدید همه اش بد بوده است!
🔻گویا مقداری از نزاع به نزاع بزرگتر سنّت و مدرنیته برمیگردد.🔺
🔴بسیاری نمیدانند که اساسا یکی از مسائل مهم تعارض علم و دین در دنیای قدیم و در صدر اسلام همین تعارض برخی منقولات اسلامی با مسلّمات طبّ سنتی بوده است.
👈مثلا در قرآن کریم با لفظ صریحی بیان شده که عسل شفاء هر بیماری هست ولی علماء و حتّی اخباریونی مانند صدوق آن را به داء بارد تخصیص زده اند زیرا معتقد به آن بوده اند که عقل میتواند مخصص لبّی باشد.
🔴شیخ صدوق در رساله اعتقادات رویکرد مذهب را نسبت به روایات وارد در زمینه طبّ به گونه ای توضیح میدهد که انسان یاد روشنفکران زمان خودمان می افتد؛ تقریبا گویا نمیخواهد هیچ روایتی را در این زمینه بپذیرد! ایشان در این زمینه تمامی روایات را در زمینه طبّ اسلامی تأویل میبرد و میگوید:
📖«اعتقادنا فی الاخبار الواردة فی الطب أنها علی وجوه: منها ما قیل علی هواء مکّة و مدینة فلا یجوز استعماله فی سائر الأهویة
📖و منها ما أخبر به العالم علیه السلام علی ما عرف من طبع السائل و لم یتعدّ موضعه اذ کان أعرف بطبعه منه
📖و منها ما دلّسه المخالفون فی الکتب لتقبیح صورة المذهب عند الناس و منها ما وقع فیه سهو من ناقله
📖و منها ما حفظه بعضه و نسی بعضه و ما روی فی العسل أنّه شفاء من کلّ داء فهو صحیح و معناه أنّه شفاء من کلّ داء بارد ...
📖و أمّا ادویة العلل الصحیحة عن الائمة علیهم السلام فهی آیات القران و سوره و الادعیة علی حسب ما وردت به الآثار بالأسانید القویة و الطرق الصحیحة»