تحلیل درباره آزادی.mp3
2.27M
🔰 تحلیلی درباره مساله "آزادی"
"چه ورود و خروجی درباره بحث آزادی داشته باشیم؟"
💢جلسه نخست، معانی آزادی💢
◽️ اهمیت مساله آزادی
◽️معانی آزادی:
۱) نفی اسارت
۲) نفی استبداد
۳) نفی تعین اخلاقی
۴) معین بودن اخلاق و مدارا در مقام عمل
◽️استعجال فرهنگی
۱) نقل است یک عرب بادیه نشین دست فرزندش را گرفت و در مسجد نزد خلیل بن احمد فراهیدی ادیب معروف آمد و گفت:
یا شیخ! علمه اللغة و الادب و الفقه و الحمار بالباب!!
یعنی به فرزندم علم لغت و ادبیات و فقه بیاموز، خیلی هم عجله داریم چرا که الاغ دم در است و ترس از فرار و سرقت آن داریم!! 😄
مدتی پیش هم یک نوجوان حدودا ۱۶- ۱۷ ساله به بنده پیام داد: حاج آقا! چند تا از آن استدلالهای ناب اثبات خدا برای من پیامک کن که مشغول بحث با چند خداناباور شدم و میخواهم رسوایشان کنم!!
تاکید داشت چند تا از اون خوبهاش رو بفرست😄😄
گفتم اگر مساله به این سادگی بود که اهل الحاد مریض نیستند دست از خداباوری بردارند، لابد پیچیدگیهای غامضی دارد که نتوانستند از عهدهاش بر بیایند.
۲) این نقلها حکایت برخی از اهل ایمان است که در همین کانال های ایتا و صفحات توییتر و اینستاگرام از وضعیت بدحجابی و بد پوششی گله مندند و دائم به دولت و این نهاد و آن ارگان بد و بیراه میگویند که چرا اقدام نمیکنید؟!
👈 همین درک سطحی از فرهنگ است که ما را به این بی فرهنگی کشانده و کلاف سردرگمی شده که گاه دهها متخصص هم از عهده حل آن بر نمیآیند.
مگر بیحجابی یک دلیل دارد؟
مگر با بخشنامه و اجبار مساله حل میشود؟
من همان هستم که گشت ارشاد را ضروری میدانستم و میدانم،
اما این جنس نق زدنها را هم خوب میشناسم،
این نق زدنها نوعا پی حل مشکل نیست چون اساسا مشکل را نمیشناسد.
اصلا از جهتی خوب است که کار چنین باشد تا عدهای بفهمند مشکل جدی است، عدهای تا گرگ دنبالشان نکند متوجه خطر نمیشوند.
مطالبه این عده از دولتمثل مطالبه فیلترینگ است که ظاهرا همه چیز مرتب است اما یک باره در یک فتنه معلوم میشود چه لجنی ته این آب به ظاهر زلال رسوب کرده بود!
اکنون هم اگر دولت ورود کند و با اجبار مساله را حل کند این عده دوباره پایشان را روی پا میاندازند و خیالشان تخت و تبارک که بحمدالله مشکل چندانی نداریم و دوباره میروند سراغ همان رویه سابق و دوباره همان بحثهای هزار بار تکرار شده و دوباره کوفت و زهر مار!
💢مسلما همیشه یک عده قلیل در قلیل هستند که بسیاز هنجار شکناند، گشت ارشاد و باتوم پلیس برای همینهاست. 💢
🔰 اما فرهنگ سازی بین تودهها کاری بس عمیق و ظریف و حوصله بردار است.
فرهنگ سازی مثل کندن کوه با مژه است، عجول بودن در کار فرهنگی عین بیفرهنگی است.
◽️ امان از غضب!
یک آسیب جدی برای آمران به معروف و ناهیان از منکر وجود دارد که معمولا همین آسیب منجر به نزاع میشود
وقتی شخص مرتکب منکر بیاعتنایی میکند یا حرف نامربوط میزند به آقا یا خانم بر میخورد، احساس توهین به او دست میدهد و همین باعث واکنش تندتر میشود،
چرا؟
چون قوه غضبیه خوراکش در غلبه و موفقیت است و اگر تربیت نشده باشد در چنین مواقعی احساس شکست میکند،
این احساس شکست رنج فراوانی دارد و شخص برای رهایی از این رنج دست به اقدام خشن برای غلبه میزند.
چه باید کرد؟
اولا نوع این تنشها به دلیل رعایت نکردن تذکر در جمع است، اگر من و شما از بی اعتنایی احساس توهین میکنیم آن شخص مرتکب منکر هم از تذکر در میان جمع احساس توهین میکند، لذا خوب است جایی که جمع متوجه نمیشود امر و نهی صورت بگیرد.
ثانیا اشخاصی که از خود سراغ دارند زود از کوره در میروند بهتر است نهی از منکر را مادامی که از خود مطمئن نشدهاند انجام ندهند.
ثالثا بایست این نفس پلید را توجیه کنیم(:
هر مقدار غذا که به حیوان غضبناک درون بدهیم چاقتر و قویتر میشود. لازم است قوه غضبیه را در کنترل خود در آوریم.
مغالطات، ج ۷.mp3
1.2M
🔰 مغالطات
بررسی مغالطات رایج بر اساس کتاب "مغالطات" نوشته دکتر علی اصغر خندان
⭕️ جلسه هفتم
فصل اول؛ تبیینهای مغالطی
(۵) مغالطه بسیار بسیار مهم "علت جعلی"
◽️ مغالطهای بسیار مهم در عداد مغالطه اشتراک لفظ
◽️ تعریف مغالطه
◽️ نوع اول مغالطه علت جعلی
◽️ دو راه اساسی برای کشف علت پدیدهها
◽️ اغراضی که موجب این مغالطه میشود
◽️ نوع دوم این مغالطه
#مغالطات
@elmetawhid
◽️ حکایتی متناسب با مغالطه علت جعلی
نقل است که در دوران قدیم، فرزند ساده لوح یکی از طبیبان از پدر خود شنیده بود که هر گاه حال یکی از بیمارانت بد شد، بر بالین او حاضر شو و به اطراف نگاه کن؛ ببین چه میبینی!
اگر مثلا پوست خربزهای دیدی بگو که بیمار خربزه خورده و مرضش شدت یافته؛ یا اگر هسته آلو دیدی بدان که آلو خورده و ...
جوان ساده لوح روزی با خبر شد که حال یکی از بیمارانش وخیم است، لذا بر بالین او حاضر شد و مرتب میگفت بیمار ناپرهیزی کرده و برای اثبات مدعای خویش به اطراف نگاه کرد و چیزی نیافت جز یک پالان الاغ، لذا خطاب به اطرافیان بیمار کرد و گفت:
"بیمار، خر خورده!"
سوال:
به نظر شما آیا اعتقاد به نحس بودن ۱۳ هم مغالطه علت جعلی است؟
33.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◽️ این خوشتیپی نیست این جنایته!
👈 کلیپ کوتاه از جناب آقای دکتر مرعشی استاد روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز درباره اثبات حجاب ضمن گفتگو با یک دختر خانم
💢 شکل استدلال ایشان خیلی منطقی و جالب است.
اصطلاحا در منطق به این نوع استدلال "قیاس ذوالحدین" میگویند
◽️ ایمان جغرافیایی
زیاد میشنویم عدهای میگویند ایمان ما که پدران و مادرانمان مسلمان بودهاند ارزشی ندارد، آن کسی که مثلا در قلب اروپا مسلمان میشود ایمانش ارزشمند است!
به نظر خیلی منطقی است!
اما غلط است،
چرا؟
👈 اولا مگر کسی دست و پایت را بسته که ایمانت را ارزشمند کنی؟ اگر عامل ارزشمندی ایمان تحقیق عمیق و دقیق است راهش مفتوح است، البته کار مشکلی است و دست کم شخص باید ۱۰ الی ۱۲ سال کار دقیق انجام دهد تا بگوید اعتقادات من از روی تحقیق است نه تقلید! اگر واقعا دغدغه ارزشمندی ایمان را داری سختیاش را به جانت بخر!
👈 و اگر ارزشمند شدن ایمان به سبب حضور در جریانهای اجتماعی مخالف ایمان است یعنی در محیط منحط اروپایی ایمان ارزشمند میشود این قضیه در بالاترین شکل برای ایران اسلامی رخ داده است. ملتی که در مقابل قدرتمندترین و سیستماتیکترین جریانات الحادی دنیا ایستاده، روحیه و ایمان قویای دارد که توان حفظ ایمان را دارد.
اصحاب کهف فتیه و گروهی بودند که ارزشمندی ایمانشان به دلیل تبعیت نکردن از جمع و حل نشدن در محیط بود.
💢 ثانیا پیشفرض این شبهه اتفاقی بودن امور است، تصور شده خیلی اتفاقی "من" در یک محیط اسلامی به دنیا آمدهام و خیلی اتفاقی والدین من مسلمان بودهاند و این ایمان خیلی اتفاقی ارزشی ندارد.
اگر به تقدیر خداوند ایمان داشتیم این گونه ناسپاسی نمیکردیم، خداوند لیاقتی در من دیده است که مرا در محیط ایمانی خلق فرموده و لگد زدن به این عنایت ناسپاسی و ناشکری است.
👈در دعای عرفه سیدالشهداء علیهالسلام از این تقدیر الهی چقدر شکرگزاری شده است:
خداوندا... تو درگذشته از ایام و قرنهاى پیشین، از باب رأفت و لطف و احسانى که به من داشتى، مرا در حکومت پیشوایان کفر، آنان که پیمانت را شکستند، و پیامبرانت را تکذیب کردند، به "دنیا نیاوردى"، ولى زمانی به دنیا آوردى به خاطر آنچه در علمت برایم رقم خورده بود و آن عبارت بود از هدایتى که مرا براى پذیرفتن آن آماده ساختى، و در عرصه گاهش نشو و نمایم دادى!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیان رسای امام جمعه محترم چهاردانگه در باب حجاب و تبیین زیبا از حضور اجتماعی زن.
حتما ببینید!
◽️ معنای زندگی یعنی چه؟
🔹 معنای زندگی به این معناست که انسان از کلیت آفرینش تفسیری داشته باشد که موجب میشود احساس نتیجه بخش بودن از سختیها و تلاشهایش کند.
👈 نتیجه همان لذت موجه کننده سختیهاست و اگر چنین لذتی در زندگی نباشد احساس میکنیم زندگی چقدر بیمعناست؛ دائما در تلاشیم برای چه؟!
فرض کنید به شخصی بگویند از قم تا تهران را اگر پیاده بیایی یک پاکت چیپس به تو میدهیم!!
اگر این شخص اقدام به چنین کاری بکند کارش را بیمعنا میدانیم و میگوییم:
"این نتیجه ارزش این همه سختی را ندارد".
🔹 اما اگر نتیجه آن قدر لذیذ باشد که سختیها را موجه کند چنین زندگیای پر از معنا میشود.
👈 باز هم به عنوان مثال در زیارت اربعین از اقصی نقاط عراق به طرف کربلا با پای پیاده مشرف میشوند و هر چند حضورشان در حرم حضرت عشق علیه السلام کوتاه است اما این لذت در میان آن همه شلوغی و عدم تمرکز موجه کننده تمام سختیهای بین راه است.
💢اگر از کلیت زندگی و جهان آفرینش هم چنین تفسیری داشته باشیم آن را ارزشمند، سختیهایش را منطقی و کل زندگی را با معنا میدانیم.💢
◽️ معنای "درک شب قدر"
۱) درک امام معصوم به حضور فیزیکی نزد او نیست بلکه به آن است که معرفت به مقامات و جایگاه امام در عالم هستی داشته باشیم، طبیعتا معرفت دارای درجات است و درک امام معصوم هم دارای درجات میشود:
👈 یک نفر در کربلا آنچه میبیند حسین بن علی است نه بیشتر،
👈 یک نفر فرزند رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم میبیند،
👈 یک نفر فرزند علی و فاطمه سلام الله علیهما مشاهده میکند،
👈 یک نفر قیام کننده با شمشیر در کنار مدعیان دیگر خلافت میبیند،
👈 یک نفر امام مفترض الطاعه میبیند،
و یک نفر علاوه بر همه اینها کسی را میبیند که واسطه حسن و زیبایی خداوند در همه هستی است، هر جا زیباییای وجود دارد از او منتشی شده است.
درک شب قدر هم، این چنین است:
👈 برای یک عده شبی است مثل شبهای گذشته و آینده، اینها حضور فیزیکی در شب قدر دارند.
👈 برای عدهای یک مراسم است که ادب اجتماعی اقتضا میکند از آن تجلیل شود.
👈 یک عده هم درک میکنند این قدر این شب ارزش دارد که خداوند از ابتدای آفرینش عالم ماده تا روزی که همه این آسمان و زمین کن فیکون میشود هیچ شبی را خداوند صالح برای نزول قرآن کریم ندیده است جز شب قدر.
همین دسته نیز بسته به سطوح معرفت حصولی و حضوری دارای درجاتاند.
بنابراین این که فرمودهاند شب قدر بهتر از هزار شب است برای همه نیست، شب قدر عبادتش بهتر از هشتاد و اندی سال است اما نه برای همه.
برای کسی که درک اجمالی دارد شاید #شب_قدر بهتر از دو شب باشد،
برخی به اندازه سه شب، و همین طور تا هشتاد سال.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شنید هاتف میگه:
تهدمت والله ارکان الهدی
قتل علی المرتضی😭😭😭
۲۱ سال بعد هم در خمیه نشسته بود،
دید زمین کربلا میلرزد،
از خیمه که بیرون آمدند،
دیدند ذوالجناح آمده با زین واژگون
ناله کنان، مویه کنان، موی کنان،
به سوی گودال دویدند:
والشمر جالس علی صدرک، مولغ سیفه علی نحرک... 😭😭😭
#شب_قدر
◽️ ارزش انتخابگری در معصیت!
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم:
لَوْ لاَ أَنَّكُمْ تُذْنِبُونَ فَتَسْتَغْفِرُونَ اَللَّهَ لَخَلَقَ اَللَّهُ خَلْقاً حَتَّى يُذْنِبُوا ثُمَّ يَسْتَغْفِرُوا اَللَّهَ فَيَغْفِرَ اَللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اَلْمُؤْمِنَ مُفَتَّنٌ تَوَّابٌ.
◽️ترجمه:
اگر نبود كه شما گناه ميكنيد سپس از خدا آمرزش (آن گناه را) خواهيد هر آينه خداوند خلقى مىآفريد تا گناه كنند و سپس از خدا آمرزش خواهند و خداوند آنها را بيامرزد. براستى مؤمن در گناه افتد و بسيار توبه كند.
◽️نکات:
۱. مومن برای گناه برنامه ریزی نمیکند ولی گاهی گرفتار فتنه گناه میشود(مفتَّن تواب)
۲. ارزش وجودی این عالم به امکان انتخاب در آن است، اگر شما گناه نمیکردید باز هم خداوند گروهی را میآفرید که بتوانند گناه کنند و از گناه نکردن به خداوند متقرب شوند
یا بتوانند گناه کنند و گناه کنند و از توبهاش به خداوند نزدیک شوند.
۳. موجودی که میتواند کار بد انجام دهد ولی انجام نمیدهد برتر از موجودی است که نمیتواند کار بد انجام دهد و انجام نمیدهد.
بنابراین خلقت عالم ملائکه که لا یعصون ما امر الله بی نیاز کننده از خلقت عالم ماده و دنیا نیست، ارزش وجودی عالم دنیا به امکان انتخابی است که در آن فراهم میشود.
#شب_قدر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گریه کن مولا!
گریه کن شاید کمی موج غمت آروم بشه😭😭😭
نوحه خوانی زیبای حاج مهدی رسولی شب شهادت مولی الموحدین
◽️ یک طرح بحث درباره حجاب
این روزها در جمع بانوان (اعم از متدین و غیر آن) که حضور پیدا می کنم یکی از دغدغه های اصلی مساله حجاب است که نشان می دهد جامعه "اکنون" آماده شنیدن است و شاید کمتر شرایطی بتوان یافت که چنین حساسیتی وجود داشته باشد.
این شرایط ایجاب می کند هر قدر منطقیتر بتوانیم درباره حجاب صحبت کنیم نفع بیشتری می بریم.
این که عناصر بحث منطقی درباب حجاب چیست را به زمان دیگری موکول می کنیم و فعلا به طرح بحثی که برای حجاب ارائه می کنم می پردازم.
🔰چند مقدمه برای این بحث وجود دارد که به فراخور حال و زمان جلسات گاهی همه اش و گاهی برخی را طرح می کنم:
🔹 مقدمه اول این است که هم ما و هم مخالفان حجاب یک دغدغه مشترک داریم که می توانیم آن را چنین عنوان کنیم؛ «ما می خواهیم زن (و البته مرد) با انسانیت خود در جامعه حضور پیدا کند نه با ظهور جنسیت ماده».
دلیل واضحی دارد: زن اگر به سبب جنسیت حضور پیدا کند کارکرد او هم کارکرد جنسیتی می شود.
👈 حال طرفداران حجاب می گویند این هدف با پوشش تامین می شود و مدافعان بی حجابی می گویند اگر بگذارید بی پوششی عادی شود دیگر کسی نگاه جنسی و بددلی نمی کند و "زن" را نمی بیند بلکه انسانیت او را می بیند.
تصور می کنم «عادی شدن» بزرگترین استدلال مخالفان حجاب در کشور ما است، این تلقی قطعا در کشورهای توسعه یافته وجود ندارد چون بسیار حرف بچه گانهای است و البته ما لازم است به نقد منطقی بپردازیم.
🔸 مقدمه دوم
انسان برای زندگی احتیاج به «لذت بری»دارد، زندگی خالی از لذت یعنی زندگی پوچ. در پستی که در باب "معنای زندگی" گذاشتم این مطلب توضیح داده شده است.
🔹 مقدمه سوم
لذت قواعدی دارد:
اولا لذت دنیا انفعالی است یعنی نوعا و معمولا تابع رنج و حرمان و فقدان است،
ثانیا لذت دنیا دلزدگی می آورد، اگر امر لذیذ چند بار تکرار شود و همیشه در دسترس باشد سبب دلزدگی می شود.
ثالثا انفعالی بودن و دلزدگی در لذت به دلیل مقدمه دوم انسان را به تنوع طلبی در لذت می کشاند.
🔸 مقدمه چهارم
عمده لذت مرد «دیداری» است و عمده لذت زن «شنیداری»، مقصودم دقیقا لذت در ارتباط جنسی یا مقدمات آن است. این معنا هم با استقراء مختصر قابل اثبات است.
🔹مقدمه پنجم
قانون برای بخش اندک متخلف اجتماع است اما اکثریت غیر متخلف را به دردسر می اندازد، مثلا شاید ۲۰ درصد یک شهر هنگام رانندگی سرعت بروند و قانون مجبور شود که سرعت گیر، دوربین کنترل سرعت و پلیس قرار دهد و این موجبات زحمت برای آن ۸۰ درصد بقیه می شود.
🔸مقدمه ششم
گاهی احتمال یک امر اندک است اما ضرر موجود در محتمل آن بالاست، محتمل یعنی چیزی که در باره آن احتمال می رود. مثلا جان انسان ها یک محتمل بالاست که گاهی هر چند احتمال به خطر افتادن جان یک نفر اندک است اما چون محتمل بالاست احتیاط صورت می گیرد، مثل نصب نکردن پریز برق در حمام که گاهی ممکن است در اثر تراکم بخار در حمام موجب برق گرفتگی شود. هر چند این اتفاق بسیار به ندرت افتاده باشد.
بعد از مقدمات وارد بحث می شویم:
۱) برای این که انسانیت زن در جامعه حضور پیدا کند اگر سراغ بی پوششی رفتیم یک اتفاق ناگوار می افتد و آن این که سطحی از این بی پوششی برای آقایان عادی می شود، تا اینجا را با کسانی که می گویند عادی می شود هماهنگ هستیم اما آنها از ادامه مطلب غافل اند،
۲) وقتی عادی می شود مرد برای لذت جنسی و "لذت بری"از زندگی «دوستت دارم» را به زنی میگوید که کم پوششتر از دیگران باشد، و این موجب رقابت ناخواسته بانوان برای کم حجابتر شدن و کم پوششتر شدن می شود.
۳) اینجاست که به جای انسانیت زن، جنسیت او محل رقابت برای نمایش می شود. لازم نیست همه بانوان این چنین باشند بلکه نیمی از جامعه بانوان هم به این وضع مبتلا شوند کفایت می کند برای این که رقابت ناسالمی در نمایش های جنسی رخ دهد.
۴) به موجب خصوصیت تنوع طلبی در «لذت بری» و البته انفعالی بودن آن سطوح دیگر لذت منوط به استفاده های غیر متعارف در روابط جنسی می شود، اینجاست که به جای رابطه مرد- زن رابطه مرد-مرد یا رابطه زن - زن پدید می آید.
۵) تنوع طلبی کار را به جاهای باریک تر هم می کشاند، روابط ضربدری که اخیرا به نحو تهوع آوری در بین بخش بسیار اندکی شایع شده و در بخش زیادی از کشورهای دنیا کلوب های مشخص با اسم و عنوان مشخص دارد ناشی از همین منطق «لذت بری» است. انسان ها به جایی می رسند که از همسر خود لذت نمی برند بلکه از دیدن هم خوابگی همسرشان با دیگری.... (عجب دنیای کثیف و لجنی است)
۶) اشتباه عمده مخالفان حجاب این است که تصور می کنند عادی شدن یعنی حل شدن مسأله، در حالی که عادی شدن همیشه نسبت به سطح معینی از روابط رخ می دهد و چون انفعال در لذت بری و تنوع طلبی در آن برای «معنا دهی» به زندگی لازم است سطوح دیگری که نوعا غیر متعارف هستند را ابتدا با عذاب وجدان تجربه می کنند و سپس آن سطح برای مدتی لذتی دارد و پس از آن هم این سطح از روابط عادی می شود. (حیا مانع از آن است که برخی مواردی که در مشاوره ها گفته می شود را بازگو کنم)
۷) مشکل دیگری که این عده توجه ندارند آن است که لازم نیست پسر خاله من یا پسر عمه من یا برادر شوهر من یا هر شخص مذکر دیگری که در زندگی من است انسان آلوده و اهل شهوتی باشد، به موجب مقدمه پنجم برای لجن مال کردن اخلاق یک جامعه کافی است ۲۰ درصد آن این چنین باشند. ۲۰ درصد هر چند به لحاظ آمار اندک است اما وقتی در یک جامعه ۱۲ میلیونی مثل تهران ملاحظه بشود رقم بسیار بزرگی خواهد بود. (۲ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر)
۸)اتفاق ناگوار دیگر این است که روند عادی شدن هر کدام از سطوح به این سادگی رخ نمی دهد، این امر خصوصا برای پسرهایی که مجرد هستند بسیار سخت و دشوار است، گاهی چون برخی صحنه های جنسی در جامعه برای یک پسر عادی نشده ملاحظه آن موجب فشار شدیدی به او می شود و این فشار شدید گاه منجر به تجاوز به محارم خواهد شد. هر چند احتمال این فرض اندک است اما محتمل بسیار بالاست.
۹) بسیاری از آقایان از سن ۴۰ سالگی که عبور می کنند دیگر آن شدت شهوات جنسی سنین جوانی را ندارند اما اگر جامعه را تبدیل به نمایشگاه مانکن های جنسی کنیم آمار کسانی که در رقابت های جنسی وارد شده و با جوانان به مسابقه می پردازند بیشتر می شود، اینجاست که طلاق واقعی و طلاق عاطفی و چند همسری و روابط پنهانی خود را نشان می دهد.
ادامه پست طرح بحث درباره حجاب
این روایت که از علی بن موسی الرضا علیه السلام نقل شده است را در تایید تبعات سوء تنوع طلبی در لذت بری که گفته شد ارزیابی بفرمایید:
(در این روایت خیلی تأمل کنید، نگاه تعبدی صرف کافی نیست، حضرت یک تحلیل روشن ارائه می دهند. اگر انسان به تنوع طلبی بیفتد چه رخ خواهد داد؟)
فان قال (قائل ): لم امر الخلق بالاقرار بالله و برسله و بحججه ، و بما جاء من عندالله عزوجل ؟ قيل : لعلل كثيرة : منها ان من لم يقر بالله عزوجل ، لم يحتنب معاصيه ، و لم ينته عن ارتكاب الكبائر، و لم يراقب احدا فيما يشتهى و يستلذ من الفساد و الظلم فاذا فعل الناس هذه الاشياء و ارتكب كل انسان ما يشتهى و يهواه من غير مراقبة لاحد، كان فى ذلك فساد الخلق اجمعين ، و وثوب بعضهم على بعض . فغصبوا الفروج و الاموال ، و اءباحوا الدماء و النساء، و قتل بعضهم بعضا من غير حق و لا جرم : فيكون فى ذلك خراب الدنيا، وهلاك الخلق..
اگر كسى بگويد: چرا مامور شدند تا به خدا و پيامبران و حجتهاى خدا و به آنچه از جانب خداى بزرگ آمده است اقرار و اعتراف كنند؟ در پاسخ گفته مى شود: به دلايل فراوان ، از جمله اينكه هر كس معترف به خداى بزرگ نباشد، از گناهان دورى نمى كند، و از مرتكب شدن گناهان بزرگ پرهيز نخواهد كرد، و در تباهى ورزيدن و ستم كردن ، كه دلخواه او باشد و از آن لذت برد، پرواى هيچ كس را ندارد. حال اگر مردمان چنين باشند و هر كس آن كند كه دلخواه او است و پرواى هيچ كس نداشته باشد، همگان تباه مى شوند و بر يكديگر مى جهند، و نواميس و اموال غصب مى شود، و خونها و زنها از حرمت مى افتند، و بعضى بعضى ديگر را بى گناهى و حقى مى كشند. و اين چگونگى سبب ويرانى دنيا و هلاك مردمان و تباهى كشت و نسل است.