eitaa logo
آموزش | آقای تبلیغات🥇
29.9هزار دنبال‌کننده
32.7هزار عکس
3.4هزار ویدیو
7 فایل
اینجا بهت یاد میدم حرفه ای تبلیغات کنی🏅 آموزش بنرسازی هم داریم✨️ کانال رضایت ها👈 @rezaittablighat ارتباط با من 👈 @tablighat_kameli2 سایتمون🎖👇👇👇 🌐https://mr-tablighat.ir/
مشاهده در ایتا
دانلود
من و همسرم تصمیم گرفتیم از بچه های بی سرپرست مراقبت کنیم... همه مردم می گویند، ما زوج بسیار سخاوتمندی هستیم... و این برای ما بسیار لذت بخشه ... با این حال، همسرم گاهی اوقات عصبانی می شود، چون هزینه نگه داری از آن روز به روز در حال افزایشه و زحمت زیادی مجبوره برای اونا بکشه... برای همین لازمه گاهی براش یاد آوری کنم که با افزایش هزینه های زندگی قیمت کلیه و اعضای بدن هم در بازار سیاه در حال افزایشه... ☠️🔥𝐉𝐎𝐈𝐍 𝐂𝐇𝐀𝐍𝐍𝐄𝐋🎃👇🏻 ﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏ @Scarry_Wonders🧘🏿‍♀🚫 عجــایب علمی و ترســناک☠️☝️🏼🌍
پلیس در حالی که یک X روی نقشه کشید، گفت: «ما دخترت را اینجا پیدا کردیم... سپس شروع به کشیدن Xهای بیشتری روی نقشه کرد ... دوباره، دوباره، دوباره و دوباره... ‌ ‌ ‌@Scarry_Wonders
امروز من یه جنازه تو زیر زمین پیدا کردم .... خیلی ترسناک بود چون یادمه من دوتا جنازه اونجا دفن کرده بودم... ‌ ‌ @Scarry_Wonders
باید اعتراف کنم در تمام این مدت با فریب دادن مردم پول درآوردم، همه مردم فکر میکنند که من یک نوازنده نابینا پیانو هستم... در حالی که من میتونم ببینم... امروز پول گرفتم که تو یکی از خونه ها پیانو بزنم کارمو انجام دادم و پولی که صحبت کرده بودیمو دریافت کردم اما الان نمی دونم باید چیکار کنم... چون صاحبخانه در حالی که فکر میکرد من نابینا هستم جسد شوهرش را جلوی چشمای من جا به جا میکرد... @Scarry_Wonders
دخترم هراسون توی اتاقش دنبال چیزی میگشت پرسیدم دنبال چیه و گفت: دنبال سارا میگردم، دختر همسایه روبه رویی! شبا میاد تو اتاقم و بهم زل میزنه ولی صبح ها غیب میشه !! خونه روبه روییرویی ما سالهاست که خالیه... @Scarry_Wonders
دیشب داشتم دوش میگرفتم هیچکس خونه نبود که یک لحظه صدای حرکت پرده ها را شنیدم،فکر کردم که حتما یکی از پنجره ها بازه... حولمو برداشتم تا برم پنجره رو ببندم اما دیدم که همشون بسته بود . اهمیت ندادم بهش اما وقتی دوباره به حموم برگشتم دیدم یکی تو مه آینه حمامم نوشته بود" تو تنها نیستی " @Scarry_Wonders
من و مامانم تنها تو خونه ای که از پدربزرگم به ارث رسیده زندگی میکنیم خونمون خیلی بزرگه و حیاطش پر از درخته نصفه شب بود که صدای جیغای مامانم رو شنیدم. هیچوقت تاحالا ندیده بودم که اینجوری جیغ بزنه. هراسون به دم در اتاقش رفتم. يهوو تلفن زنگ خونه زنگ خورد و همزمان باهاش صدای مامانم هم قطع شد تلفن رو جواب دادم، مامانم بود! گفت: اون صدای من نیست، بیا تو حياط باید فرار کنیم.. ‌ @Scarry_Wonders
کودکی را که بیرون از یک انبار متروکه نجات دادیم غرق در خون بود، نفس نفس می زد و مدام درباره اسیر شدن توسط "خانواده ای" که همه را مجبور به ایفای نقش های متفاوت می کردند، صحبت میکرد و میگفت که باید برویم و آن ها را هم نجات دهیم ... ازش مسیرو پرسیدم و در حال رفتن به سمت اون خونه بودیم ... برای اینکه آرومش کنم ازش پرسیدیم که در این خونه چه نقشی بازی می‌کرد، که او پاسخ داد: " طعمه ". ‌ ‌ ‌ @Scarry_Wonders
"از اونجایی که از محل کارم گوشت رایگان دریافت می کنم، ماهی یک بار مهمانی تو خونم میگیرم... بلاخره داشتن گوشت نرم و تازه یکی از مزایای کار در کلینیک سقط جنینه." ‌ ‌ ‌ @Scarry_Wonders
دیگه بیشتر از این نمیتونستم نگهش دارم برای همین گربه ام را از اتاق آپارتمان طبقه 10 به بیرون پرت کردم... در حالی که با در ماندگی به اتاق غرق در آتش نگاه میکنم امیدوارم حداقل اون بتونه زنده بمونه... ‌ ‌@Scarry_Wonders
کودکی را که بیرون از یک انبار متروکه نجات دادیم غرق در خون بود، نفس نفس می زد و مدام درباره اسیر شدن توسط "خانواده ای" که همه  را مجبور به ایفای نقش های متفاوت می کردند، صحبت میکرد و میگفت که باید برویم و آن ها را هم نجات دهیم ... ازش مسیرو پرسیدم و در حال رفتن به سمت اون خونه بودیم ... برای اینکه آرومش کنم  ازش پرسیدیم که در این خونه چه نقشی بازی می‌کرد، که او پاسخ داد: " طعمه ". @Scarry_Wonders
چند وقته با صدای گریه دخترم از خواب بلند میشم ...اون هر شب میاد کنار تختم و فریاد میزنه و تا بلند نشم گریه میکنه دیگه خسته شدم از این کاراش ... دیگه تصمیم گرفتم فردا برم سر قبرش و ازش بخوام که این کارشو تموم کنه... ‌☫ @Scarry_Wonders