هدایت شده از عجم علوی | مهدی مولایی
این آستین ریشریش را خوب ببینید. و این دست پیر و پر چین را. دوربینهای جهان را صدا بزنید. چشمها را فرابخوانید. همه را بیاورید. که آن آستین سپید ساده و آن پیرهن کهنه مندرس را که نخهایش بیرون زده، مقایسه کنند با کتوشلوارهای کلاسیک رنگرنگ بر تن سیاستمداران جهان. با تحقیر یک رئیسجمهور مقابل دوربینها بخاطر یک دست کتوشلوار. با آن اتاق بیضی مطلّا در کاخ سفید. با آن میز طویل و دربهای بزرگ طلاکوب در کرملین. رداهای زربافت ریاض. نگاهکنید. لنزهایتان را خوب قاب ببندید. این همان آستینیاست که علی با شمشیر کوتاه کرد و میلی به بازدوختناش نداشت. آستینی که نمدار میپوشید و از جیفه دنیا لباس دیگری برنگرفته بود. صاحب این لباس، یاور مستضعفان ستمدیده است. این تصویری از ملاقات اوست با کارگزاناش. میبنید؟ او از دنیای شما به پیرهنی سپید و انگشتری سرخ بهذکر «العزه لله» بسنده کرده. بگویید که عزت و قدرت، دست خداست. عزت از آستین این پیرهن بیرون آمده. تا شما مشغول دنیای پرزرق و آلات طلاکوبتاناید، این دست پیر بیرون زده از آستین، بیرق توحید را به تارک رسانده. ولو کره الکافرون!
«مهدی مولایی»
چندتا نکته درباره روابطم متوجه شدم، که کاش وقتی زمان میره جلو، عقلم رو از دست ندم و یادم نره چه اذیتهایی شدم. دوباره برنگردم با همون آدمها خوش و بِش.
یاسهاسبزخواهندشد ؛
چندتا نکته درباره روابطم متوجه شدم، که کاش وقتی زمان میره جلو، عقلم رو از دست ندم و یادم نره چه اذیت
به هیچ قیمتی دوستیهاتون رو از دست ندید. حتی اگر خیلی کمه، خیلی عمیق نیست اما پشتش خاطره و حِس خوبه. آدمها فکر میکنن که آقا ما یه دوست خوب پیدا کردیم، بذار بقیه رو بندازیم کنار اما واقعیت اینه که اولش اینطوری جوابه و کیف میده. از یه جا به بعد برمیگردی و لبتو گاز میگیری و یادت میاد که، عجب آدمهایی رو از دست دادی.
یاسهاسبزخواهندشد ؛
به هیچ قیمتی دوستیهاتون رو از دست ندید. حتی اگر خیلی کمه، خیلی عمیق نیست اما پشتش خاطره و حِس خوبه.
این تا جاییه، که طرفهم با تو حال بکنه. یهویی به خودت میای میبینی طرف دوست داره تو در حد همین سلام علیک براش بمونی. دیگه اونوقت احمقی اگرِ مثلِ من بدویی و زمان بذاری و حتی ذوق کنی براش. دوستی واقعا یه رابطهیِ سود محور نیست، اما این بستگی به آدمِ روبهروییتون داره. شاید تو زندگی اونها همهچیز سود محور باشه و نه فقط دوستی..
و در آخر وقتی میبینید یه نفر دو روعه، واقعا فقط با دوتا پایِ خودتون و دوتا پایِ قرضی از یه نفر دیگه بدویید و فرار کنید. تا حد امکان دور شید. اینجور آدمها خودشون از رفتارشون اذیت نمیشن حقیقتا. اصلا نمیفهمن که چقدر میتونن دیدگاه بقیه رو درباره خودشون خراب کنن ولی، شما که متوجه میشید فرار کنید. باهاشون حتی خاطرههم نسازید. نفرتانگیزه این رفتار.
یاسهاسبزخواهندشد ؛
این تا جاییه، که طرفهم با تو حال بکنه. یهویی به خودت میای میبینی طرف دوست داره تو در حد همین سلام ع
بچهها من هروقت برای یه چیزی از این آدمها ذوق کردم، زدن تو ذوقم. بلا استثنا. ولی اینقدر بلد نیستم و اینقدر زود همه چی یادم میره و اینقدر دیر دلم از مهرِ کسی خالی میشه که دفعه بعدیهم دوباره ذوق کردم و دوباره زدن تو ذوقم.
میدونم خیلی حرف میزنم ولی چند روزِ پیش یکی از بچههای سال بالایی یه عکس استوری کرده بود. عکسِ همهیِ کلاسشون پایانِ ترمِ⁴. خیلی جالب بود چون فهمیدم تقریبا نصف آدمهایی که تو دانشگاه میشناختم تو این کلاس زیست میکنن.
یاسهاسبزخواهندشد ؛
میدونم خیلی حرف میزنم ولی چند روزِ پیش یکی از بچههای سال بالایی یه عکس استوری کرده بود. عکسِ همهیِ
همه آدمای جالب دانشگاهمون کارگردانی میخونن بچه ها🎀.