یه چیزی فهمیدم اینکه بعضی وقتها به شکل و ظاهر آدما نیست. در واقع اکثر مواقع به شکل و ظاهر آدما نیست. یه آدمایی رو آقای امام حسین، آقای امام علی و آقای امام رضا تند تند میطلبه که اگر به من باشه میگم چرا طلبید؟ ولی اونا خودشون میدونن چرا میطلبن. کاش ماهم از اینا باشیم که مردم نگامون کنن بگن: چقدر خوش روزیه همش کربلا نجفه.
یک نشست مجازی خریدم و میزان استفاده ای که دارم ازش میبرم فوقالعادست. مجازی چه مسخره بازیایه. از این به بعد فقط حضوری. حیف شد این نشست.
یاسهاسبزخواهندشد ؛
"من سرباز این مرد و این مملکتم، اینو که نمیتونن ازم بگیرن"
یاسهاسبزخواهندشد ؛
"من سرباز این مرد و این مملکتم، اینو که نمیتونن ازم بگیرن"
تا ابد دلم نمیخواد کسی اینو ازم بگیره، اینکه من سرباز این مرد و این مملکت و این انقلابم. از فریاد زدنش هم نمیترسم، از فریاد زدنِ اسم خمینی به عنوان بزرگ مردِ تاریخ. که نه فقط ایران رو، بلکه تفکر دنیا رو زیر و رو کرده. توهم نترس. تو دورهای که مخالفت با حقانیت، و ایستادن جلوش یه جور کلاس و ادا محسوب میشه، تو پای اعتقادت بایست. نه پای اشتباه هر آدمی که یه بار گذرش به این انقلاب خورده. نه! تو پای اصل و ریشهاش بایست، پای نهضت و فکر و راهِ خمینی. و نترس، وجود داشته باش برای دفاع از باورت. هرکسی این وجود رو نداره..
کاش منم داشتم از این رزقا که بنویسم. برای این شبای عزیز. ندارم دیگه. ولی خب شادم، و همینم جای شکر داره که حداقل تو شادی اهل عالم ماهم شادیم و بی تفاوت گذر نمیکنیم از کنار تولدت خوبای دنیا. خداجونم شکرت.
خدایا مارو هر روز به رفاقت تنگاتنگ تر با امام عباس نزدیک تر کن، الهی آمین.