خواستم بهت بگم:
تو تنها کسی هستی که وقتی حالم بده،
میتونی منُ تحمل کنی و حالم رو خوب کنی :)))
امروز یکی از بچهاا اومد گفت؛
بچها لباسم قشنگه مامان
بزرگم برام بافته ؟(:
منُ یکی از بچها گفتیم عه چقدر
قشنگه، خدا حفظشون کنه .
نگاهش غمگین شد گفت خیلی
وقته که ندارمش :))))
حالُ هوای امروز دوست داشتم،
بارون شدید بود وَ منُ رفیقم تو
اوج بارون دستامون قفل هم بود
و راه میرفتیم، حسابی خیس شده
بودیم، تمامِ وجودم از سرما یخ میزد
ولی وقتی دستم تو دستاش بود گرمایِ
وجودشُ با قلبُ خونم حس کردم :)
یهو خاطره بچگیام خطور کرد تو ذهنم
زیر بارون دعامیکردیم، همون موقع از
ته دلم دعاکردم :>>>