چه میپرسی ز حالم؟ سنگ میبارد، بلورم من!
به رســوا کردنِ ایوب مشــغولم، صــبورم من
#حسین_جنتی
وصالِ ما به چه مانَد؟ به گریه پرسـیـدم
به خنده گفت که سهراب و نوشدارو را
#حسین_جنتی
من نمیدانم چه چیزی پایبندم کرده است
کوه اگر پا داشت تا حالا از اینجا رفته بود :)
#حسین_جنتی
مــوجهای بیقرار و گوشمـاهیهـا كه هيــچ
عشق، گهگاهی نهنگی را به ساحل میكشد!
#حسین_جنتی
به هر فصلی غمی، هر صفحهای اندوهِ انبوهی
وطن جان خستهام! پایانِ خوب داستانت کو؟
#حسین_جنتی
گذشت خوبیام از حد به شک دچار شدند
به احترام، کمی خم شدم، سوار شدند..!
#حسین_جنتی