لطف خورشید است اگر از ماه نوری میرسد
آنچه فهمیدی غلط بود؛ آنچه هستم، نیستم
#حسین_دهلوی
چه باک از این که شرابِ تو سهم غیر شود؟
همیشه خونِ جگر خوردهایم! عادتِ ماست!
#حسین_دهلوی
در دلـم غـوغـاســت امــا رازداری بهتر است
چشم میدوزم به در؛ امیدواری بهتر است
#حسین_دهلوی
رقیب، مرگِ مرا خواست؛ گفتمش «آمین!»
که نیست عاشقِ دلتنـگ را جُز این، حاجت
#حسین_دهلوی
هـزار شکـوه به دل مانـد و تا گـلو نرسـید
چه نامهها که نوشتـم... ولی به او نرسید
#حسین_دهلوی
وابستگی غمیست که از غصهها سر است
از من جدا بمان ! که برای تو بهتر است ...
#حسین_دهلوی
از شاخههای خشک امید شکوفه نیست
بیهوده دلبری مکن از ما گذشته است.. (:
#حسین_دهلوی
نه مغرورم نه دلسنگم نه از تحقیر میترسم
پر از بغضم ولی از اشکِ بی تاثیر میترسم...
#حسین_دهلوی
این جامِ دلِ ماست که بند است به مویی
ماییم و غمِ عشق؛ چه سنگی! چه سبویی!
#حسین_دهلوی
در دلم غوغاست؛ اما رازداری بهتر است
چشم میدوزم به در، امیدواری بهتر است
#حسین_دهلوی
خویش را گم کردهام بعد از تو در آوار خویش!
رحم کن! میترسم از تنهاییِ بسیار خویش ...
#حسین_دهلوی
وابستگی غمیست که از غصهها سر است
از من جدا بمان که برای تو بهتر است ...
#حسین_دهلوی