طرحی از زلف تو دیشب به سرم کرد خطور
صبح با هر که سخن رفت، پریشان گفتم...
#محمد_سهرابی
وعدهی وصل تو میپرورم اندر سر خويش
میگذارم به سـر خويــش كـلاهی، گـاهی!
#محمد_سهرابی
طرحی از زلف تو دیشب به سرم کرد خطور
صبح با هر که سخن رفت، پریشان گفتم...
#محمد_سهرابی
کسی که عشق نداند ز زمرهی ما نیست
گروه ما همه یا عاشقند یا معشوق .. :)!
#محمد_سهرابی
هوا را گر بیفشارند باغِ غنچه خواهـد شـد
ز بس بوسیدهام لبهای معشوقِ خیالی را
#محمد_سهرابی
عاقــلان پا مَگـذاریـد به میخـانهیِ عـشـق
داغِ صد مُهرِ جُنون خورده به پیشانیِ ما
#محمد_سهرابی
نازنـینا کعبـهٔ حُسنِ تو ارکانش خطاست ...
خنده کوته، اخم جدی، سایه سنگین، قهر زود
#محمد_سهرابی
چنیـن که تَنـگ گرفته است این جهان بر ما
لبی که قسمت ما میشود لبِ گور است... :)
#محمد_سهرابی
پرواز میکنیم کمی قبل مرگِ خویش
چون ماهیِ فتاده به منقار لکلکی (:
#محمد_سهرابی
نقشی ضعیف بودیم، بر صفحهٔ شکستن
چون هایِ روی شیشه، رفتیم رفته رفته...
#محمد_سهرابی