،،
ای عزیزی که برای حسین [ع] گریه میکنی آیا
اندیشیدهای که چگونه به حُسین یاری برسانی؟!
غیر از گریه چه کردهای؟! بسیاری بر حُسین گریه
میکنند اما او را یاری نمیرسانند .
ابن سَعد اول کسی بود که بر حُسین گریه کرد ُ
حُسین را یاری نکرد، زنهار که گریه کافی نیست .
باید حسین را یاری کنی، چه مهیا کردهای برای
حُسین ؟! [ جناب ِامامموسیصدر ]
،،
جلسَت والخوف بعينيها، تتأمل فنجاني المقلوب
قالت يا ولدي لا تحزن فالحب عليك هو المكتوب
يا ولدي قد مات شهيدا، من مات فداءاً للمحبوب
بحياتك يا ولدي امرأة عينها سبحان المعبود فمها
مرسوم كالعنقود ضحكتها موسيقي و ورود .
والشعر الغجري المجنون يسافر في كل الدنيا قد
تغدو امرأة يا ولدي يهواها القلب هي الدنيا ؛
˼ پـیامهاۍذخیرهشـدھ ⸀
؛
،،
- يا كَهفي حِينَ تُعْيِيني المَذاهِب .
و تو پناه ِ منی وقتی هر راهی خستهام میکند ؛
آماجها مرا به سوی تو فرا میخوانند، میآیم آرام،
آهسته و مینگرم به دور دستهایی که برایم به
تصویر کشیدهای، بخوان مرا به آماج که محتاج ِ
تو هستم برای به آغوش کشیدنت یار ِ دیرینه .
نویان - خُ إِنویان - خ إ - t.me khodini - عزف عود تاني.mp3
زمان:
حجم:
1.74M
بوسه بر موسیقی ِعرب .
،،
یُسمعنی حین یُراقصنی کلمات لیست کالکلمات
یأخذنی من تحت ذراعی یزرعنی فی إحدى
الغیمات، والمطر الأسود فی عینی یتساقط
زخات زخات، یحملنی معه یحملنی لمساء وردی
الشرفات، وأنا کالطفلة فی یده کالریشة تحملها
النسمات، یهدینی شمسا یهـدینی صیفا و قطیع
سنونوّات ؛
،،
یخبرنی أنی تحفته و أساوی آلاف النجمات، و
بأنی کنز وبأنی أجمل ما شاهد من لوحات یروی
أشیاء تدوخنی تنسینی المرقص والخطوات
کلمات تقلب تاریخی تجعلنی امرأة فی لحظات
یبنی لی قصرا من وهم لا أسکن فیه سوى لحظات
وأعود أعود لطاولتی لا شیء معی إلا کلمات ؛
،،
فكّرتُ أمس بحبّي لكِ وأحببتُ التفكيرَ بتفكيري
تذكّرتُ فجأةً قَطَراتِ العَسَل على شفتيكِ
فلحستُ السُكَّرَ عن جدران ذاكرتي ؛
،،
تفاوت، عشق من!
این است که وقتی تو میخندی من آسمان را
فراموش میکنم، تا وقتی تو محبوبم هستی خدا
در آسمان است ؛