Prague (Rainy Mood).mp3
5.7M
چقدر خوبه که همیشه تو زندگیمون کسی رو داشته باشیم که حتی نبودنش هم باعث لبخندمون بشه :)
بیکلام امروز ترکیب جادویی صدای بارون و پیانو ، باهاش آروم بشین . . .✨🪴
#پیانو #بارون
𝓱𝓽𝓽𝓹𝓼://𝓮𝓲𝓽𝓪𝓪.𝓬𝓸𝓶/𝓜𝔂_𝓹𝓵𝓪𝔂𝓵𝓲𝓼𝓽0
دچار افسردگی بود ،
میدانی افسردگی یعنی چه؟
تا به حال کسوف دیدهای ؟
خب ، این هم مثل آن است :
ماه جلوی قلب میآید
و قلب دیگر نوری از خودش نمیپراکند
روز روشن تبدیل به شب تاریک میشود:]🌊
𝓱𝓽𝓽𝓹𝓼://𝓮𝓲𝓽𝓪𝓪.𝓬𝓸𝓶/𝓜𝔂_𝓹𝓵𝓪𝔂𝓵𝓲𝓼𝓽0
Starlight Hope.mp3
6.02M
چشماتو ببند و نفس عمیق بکش و این بیکلام رو پلی کن تا خستگی ها و انرژی های بدی که در طول روز بهت وارد شدن در برن ، و بذار بهت یاد آوری کنم این زندگی یه تایم موقتیه که بهت داده شده و دست خودته که چجوری بگذرونیش ، پایان همه یکسانه ، جوری بگذرونش که حالت خوب باشه و حسرت چیزی روی دلت نمونه . . .
#آرامش
𝓱𝓽𝓽𝓹𝓼://𝓮𝓲𝓽𝓪𝓪.𝓬𝓸𝓶/𝓜𝔂_𝓹𝓵𝓪𝔂𝓵𝓲𝓼𝓽0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کیوتی این فیلم>>>>>>>>>
𝓱𝓽𝓽𝓹𝓼://𝓮𝓲𝓽𝓪𝓪.𝓬𝓸𝓶/𝓜𝔂_𝓹𝓵𝓪𝔂𝓵𝓲𝓼𝓽0
'𝑴𝒚 𝒑𝒍𝒂𝒚𝒍𝒊𝒔𝒕
دوستم امروز : دمنوشه رو خوردی؟ من : نه ، ولی به جاش امروز مامانم بهم دمنوش چهار تخمه داد خوردم دوستم
سلامی دوباره از منی که یه هفتس بدجور مریض شدم:) [این دفعه واقعا شدتش زیاد بود]
قبلش بگم ک من بشدت از سوزن و سرم میترسم بشدت
خلاصه اینکه منو بردن دکتر بعد فهمیدم برام سرم نوشته ، منم لج کردم که عمرا اگه بزنم و فقط دارو میخورم و متاسفانه عملیات با شکست مواجه شد منو بردن سرم زدم و با جیغ و گریه :) [نخندین بهم😒]
روز دوم حالم خیلی بدتر بود و اصلا خوب نمیشدم خواهرم برام چندتا چیز تجویز کرد که با سرم بهم بزنه
و برام زد تو خونه 🥺
روز سوم (دیشب) خیلی حالم بد بود رفتم بیمارستان و بعد کلی معطلی و ملاقات با دکتر ، برام سوزن و دارو تجویز کرد .
منم که جیغ ترسناک و گفتم نمیزنم و کلی لج کردم
خلاصه اینکه اومدیم خونه و من پیروز و خوشحال بودم از اینکه سوزن نزدم .
و سوزن رو هم برداشتم و قایمش کردم 😎
'𝑴𝒚 𝒑𝒍𝒂𝒚𝒍𝒊𝒔𝒕
سلامی دوباره از منی که یه هفتس بدجور مریض شدم:) [این دفعه واقعا شدتش زیاد بود] قبلش بگم ک من بشدت
حالا فکر میکنید سوزن رو کجا قائم کردم؟😔😂
'𝑴𝒚 𝒑𝒍𝒂𝒚𝒍𝒊𝒔𝒕
سلامی دوباره از منی که یه هفتس بدجور مریض شدم:) [این دفعه واقعا شدتش زیاد بود] قبلش بگم ک من بشدت
شب تا صب رو از درد نتونستم بخوابم (کلا این چند شب اینجوری بودم)
صبح مامانم اومد گفت پاشو تا سوزن بزنی حالت خوب میشه .
گفتم هه من سوزنو قائم کردم 😎
بعد خواهرم گفت فک کردی خودم سوزن ندارم؟😏 یا سوزن خودتو بیار یا میرم اون سوزنی که خودم دارم میارم که خیلی درد میکنه
و دیدم داره میاد سمت اتاق و میره کنار کمدش
منم جیغ که من سوزن نمیزنم نیاررر
یهو دیدم لواشکشو از تو کمد برداشت و یه نگاه اینجوری به من کردو رفت🤨