eitaa logo
'𝑴𝒚 𝒑𝒍𝒂𝒚𝒍𝒊𝒔𝒕
267 دنبال‌کننده
336 عکس
91 ویدیو
2 فایل
.بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم.🌿 حرفایی که یه آهنگ بی‌کلام بهت میزنه همون حسیه که موسیقیش بهت میده و این خیلی پر مفهوم ترو قشنگ تره . شاید درمون درد ِ این روزامون : >✨ نظرات : https://harfeto.timefriend.net/17349753369539
مشاهده در ایتا
دانلود
Prague (Rainy Mood).mp3
5.7M
چقدر خوبه که همیشه تو زندگیمون کسی رو داشته باشیم که حتی نبودنش هم باعث لبخندمون بشه :) بی‌کلام امروز ترکیب جادویی صدای بارون و پیانو ، باهاش آروم بشین . . .✨🪴 𝓱𝓽𝓽𝓹𝓼://𝓮𝓲𝓽𝓪𝓪.𝓬𝓸𝓶/𝓜𝔂_𝓹𝓵𝓪𝔂𝓵𝓲𝓼𝓽0
دچار افسردگی بود ، می‌دانی افسردگی یعنی چه؟ تا به حال کسوف دیده‌ای ؟ خب ، این هم مثل آن است : ماه جلوی قلب می‌آید و قلب دیگر نوری از خودش نمی‌پراکند روز روشن تبدیل به شب تاریک می‌شود:]🌊 𝓱𝓽𝓽𝓹𝓼://𝓮𝓲𝓽𝓪𝓪.𝓬𝓸𝓶/𝓜𝔂_𝓹𝓵𝓪𝔂𝓵𝓲𝓼𝓽0
Starlight Hope.mp3
6.02M
چشماتو ببند و نفس عمیق بکش و این بیکلام رو پلی کن تا خستگی ها و انرژی های بدی که در طول روز بهت وارد شدن در برن ، و بذار بهت یاد آوری کنم این زندگی یه تایم موقتیه که بهت داده شده و دست خودته که چجوری بگذرونیش ، پایان همه یکسانه ، جوری بگذرونش که حالت خوب باشه و حسرت چیزی روی دلت نمونه . . . 𝓱𝓽𝓽𝓹𝓼://𝓮𝓲𝓽𝓪𝓪.𝓬𝓸𝓶/𝓜𝔂_𝓹𝓵𝓪𝔂𝓵𝓲𝓼𝓽0
'𝑴𝒚 𝒑𝒍𝒂𝒚𝒍𝒊𝒔𝒕
دوستم امروز : دمنوشه رو خوردی؟ من : نه ، ولی به جاش امروز مامانم بهم دمنوش چهار تخمه داد خوردم دوستم
سلامی دوباره از منی که یه هفتس بدجور مریض شدم‌:) [این دفعه واقعا شدتش زیاد بود] قبلش بگم ک من بشدت از سوزن و سرم میترسم بشدت خلاصه اینکه منو بردن دکتر بعد فهمیدم برام سرم نوشته ، منم لج کردم که عمرا اگه بزنم و فقط دارو میخورم و متاسفانه عملیات با شکست مواجه شد منو بردن سرم زدم و با جیغ و گریه :) [نخندین بهم😒] روز دوم حالم خیلی بدتر بود و اصلا خوب نمیشدم خواهرم برام چندتا چیز تجویز کرد که با سرم بهم بزنه و برام زد تو خونه 🥺 روز سوم (دیشب) خیلی حالم بد بود رفتم بیمارستان و بعد کلی معطلی و ملاقات با دکتر ، برام سوزن و دارو تجویز کرد . منم که جیغ ترسناک و گفتم نمیزنم و کلی لج کردم خلاصه اینکه اومدیم خونه و من پیروز و خوشحال بودم از اینکه سوزن نزدم . و سوزن رو هم برداشتم و قایمش کردم 😎
'𝑴𝒚 𝒑𝒍𝒂𝒚𝒍𝒊𝒔𝒕
سلامی دوباره از منی که یه هفتس بدجور مریض شدم‌:) [این دفعه واقعا شدتش زیاد بود] قبلش بگم ک من بشدت
شب تا صب رو از درد نتونستم بخوابم (کلا این چند شب اینجوری بودم) صبح مامانم اومد گفت پاشو تا سوزن بزنی حالت خوب میشه . گفتم هه من سوزنو قائم کردم 😎 بعد خواهرم گفت فک کردی خودم سوزن ندارم؟😏 یا سوزن خودتو بیار یا میرم اون سوزنی که خودم دارم میارم که خیلی درد میکنه و دیدم داره میاد سمت اتاق و میره کنار کمدش منم جیغ که من سوزن نمیزنم نیاررر یهو دیدم لواشکشو از تو کمد برداشت و یه نگاه اینجوری به من کردو رفت🤨