آقای آقایاری و آقای جایماز، موضوع قرآن بسندگی را بحث میکنند. آقای آقایاری معتقد است که قرآن بهتنهایی نمیتواند پاسخگوی تمام جزئیات مسائل دینی باشد و نیاز به تفسیر و توضیحات حدیثی و سنت پیامبر وجود دارد. او به نقش پیامبر در توضیح و تبیین دستورات قرآنی اشاره میکند و معتقد است که این تبیینها و سنتها، مکمل آموزههای قرآنی هستند.
آقای آقایاری اضافه میکند که پیامبر اسلام، به فرمان الهی سخن میگوید و چیزی به دین اضافه نمیکند که خارج از محدوده آن باشد. بنابراین، استفاده از حدیث و سنت بهعنوان منبع توضیحی ضروری است. او معتقد است که اطاعت از پیامبر، مکمل اطاعت از خدا است و دستورات پیامبر بهعنوان تفسیر و توضیح دستورات الهی است و نباید آنها را بهسادگی نادیده گرفت.
از سوی دیگر، آقای جایماز دیدگاه قرآن بسندگی را مطرح میکند و به نظر میرسد معتقد است که قرآن بهعنوان کتاب کامل و جامع، نیازی به تفسیر حدیثی ندارد و هر آنچه مورد نیاز است، در آن ذکر شده است. او اضافه میکند که استفاده بیشازحد از احادیث ممکن است به انحراف و تحریف در دین منجر شود و معتقد است که باید معیار اصلی سنجش هر حدیث و روایتی، تطابق آن با قرآن باشد.
این بحث میان این دو نفر به تفاوت نگرش آنها به حدیث و جایگاه آن در کنار قرآن برمیگردد. آقای آقایاری دیدگاه سنتگرا دارد و حدیث را لازم و ضروری میداند، در حالی که آقای جایماز بیشتر بر اصالت قرآن و خودکفایی آن تاکید دارد و ترجیح میدهد بهجای حدیث، تنها از قرآن پیروی شود.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
طلوع فکر و اندیشه
🔵 بخشی از مناظره داغ با قرآن بسنده 🎤 موسی آقایاری 🆔 @Myidea
🔵 استدلال در مورد ناکافی بودن قرآن به تنهایی
تقسیمبندی حدیث به تبیین و تشریع: آقای آقایاری تقسیمبندی حدیث به «تبیین» و «تشریع» را به عنوان یک برداشت ذوقی و شخصی میبیند. او معتقد است که پیامبر هیچ مطلبی خارج از دین نمیگوید که این تقسیمبندیها به نوعی توهین به مقام پیامبر است.
بیان ضرورت حدیث برای توضیح آیات: آقایاری معتقد است که قرآن به تنهایی برای تفسیر و تبیین کافی نیست و نیاز به حدیث و سنت پیامبر برای تفسیر کامل آن دارد. او مثالهایی چون نحوه قطع دست سارق را بیان میکند و میگوید قرآن دستور به قطع دست داده، ولی تعیین محل دقیق قطع را مشخص نکرده است.
حکم الهی بودن احادیث: به نظر آقایاری، اطاعت از رسول نیز حکم الهی است و اطاعت از پیامبر به معنای اطاعت از خداست، پس کلام پیامبر را نباید صرفاً انسانی دانست.
استناد به واژه بیان در قرآن: او اشاره دارد که قرآن برای پیامبر بیان کل شیء است و بنابراین پیامبر تنها بیانکننده قرآن نیست، بلکه آگاهی و علم گستردهای برای تبیین آن دارد.
توجه به قرآن و سنت پیامبر: آقایاری تأکید میکند که احادیث و سنتهای پیامبر باید به عنوان یک مرجع و مفسر در کنار قرآن در نظر گرفته شوند، چرا که قرآن خود امر به تبعیت از پیامبر کرده است.
آقای جایماز: دیدگاه قرآنبسندگی
عدم نیاز به حدیث برای تکلیف بیشتر: آقای جایماز بیان میکند که پیامبر و امامان هیچگاه حکمی جدید اضافه نمیکنند و هر چه بیان میشود، باید از قرآن باشد. او احادیثی که تکالیف و احکام جدید اضافه میکنند را رد میکند و معتقد است که این احادیث ممکن است جعلی باشند.
تکیه بر عرضه حدیث به قرآن: جایماز استدلال میکند که احادیث باید به قرآن عرضه شوند تا اعتبار آنها مشخص شود. او به حدیثی از امامان استناد میکند که بیان میدارد، هر حدیثی که با قرآن سازگار نباشد، معتبر نیست.
انتقاد به اعتماد بیچون و چرا به علما: جایماز میگوید که همانگونه که مسیحیان و یهودیان، علمای خود را بدون بررسی میپذیرند، نباید در اسلام نیز این روش دنبال شود. او به نقل از قرآن، تقلید بیچون و چرا از علمای دینی را نوعی شرک میداند.
ضرورت سنجشگری در دین: او اشاره میکند که قرآن به افراد امر میکند که سنجشگر باشند و پیرو مقلد نباشند. بنابراین، او مخالف پیروی مطلق از احادیث است و تأکید دارد که باید ابتدا به قرآن مراجعه کرد.
دیدگاه امامان به عنوان زیرمجموعه قرآن: جایماز بیان میکند که حتی امامان خود را زیرمجموعه و تابع قرآن میدانند و نقل حدیث از آنها نیز باید به قرآن عرضه شود تا از صحت آن اطمینان حاصل شود.
تفکیک کلی دیدگاهها:
آقای آقایاری: معتقد است که قرآن به تنهایی برای تفسیر کافی نیست و حدیث و سنت پیامبر ضروری است. وی به شواهد قرآنی و آیات متعددی استناد میکند که اطاعت از پیامبر را معادل اطاعت از خدا میداند.
آقای جایماز: دیدگاه قرآنبسندگی دارد و معتقد است که احادیث باید به قرآن عرضه شوند. او پیروی مطلق از حدیث را شرک دانسته و تاکید دارد که قرآن معیار اصلی در دین است و همه چیز باید به آن سنجیده شود.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
طلوع فکر و اندیشه
🔵 بخشی از مناظره داغ با قرآن بسنده 🎤 موسی آقایاری 🆔 @Myidea
🔵 مدعا و دلایل آقای آقایاری (قرآن بسنده نیست)
1. ضرورت حدیث در تبیین و تشریح دین:
آقایاری معتقد است که حدیث، نقش اساسی در تبیین و تشریح دین ایفا میکند و بدون آن، قرآن کامل نخواهد بود. مثلا بدون سنت چگونه به آیه اقیموا الصلاة عمل کنیم؟؟ چند رکعت بخوانیم؟؟
او تقسیمبندی بین "تشریع" و "بدعت" را بیمعنی میداند و بر این باور است که احادیث پیامبر گرامی اسلام خارج از دین نیستند و به منزله بدعت تلقی نمیشوند، زیرا پیامبر بر اساس وحی سخن میگوید.
2. حکم و داوری پیامبر:
به اعتقاد آقایاری، برخی از آیات قرآن به صراحت نشان میدهند که مسلمانان باید در مواردی به پیامبر رجوع کنند و او در مسائل مشاجرهای قضاوت و حکم کند.
او استناد به آیه "فلا و ربک لایمنون حتی یحکموک فیما شجر بینهم" میکند و بیان میدارد که پیامبر حکم و قضاوتی دارد که به تنهایی از قرآن قابل فهم نیست و نیاز به تبیین پیامبر دارد.
3. لزوم پیروی از سیره پیامبر:
آقایاری اشاره دارد که مسلمانان باید به سیره و سنت پیامبر نیز عمل کنند؛ و استناد به "لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه" میکند.
از نظر او، فقط تکیه بر قرآن بدون توجه به سیره پیامبر کافی نیست و برای پیروی کامل باید به احادیث و سنت پیامبر نیز رجوع کرد.
4. نیاز به تفسیر و عرضه حدیث به قرآن:
آقایاری تأکید دارد که در بررسی احادیث، باید آنها را به قرآن عرضه کرد. اگر حدیثی مخالف قرآن باشد، باید آن را کنار گذاشت. این راهبرد به مسلمانان کمک میکند تا احادیث معتبر را از غیرمعتبر تشخیص دهند.
مدعا و دلایل آقای جایماز (قرآن بسنده است)
1. قرآن کافی و جامع است:
جایماز معتقد است که قرآن برای هدایت بشر کافی است و نیازی به احادیث نیست، زیرا پیامبر و امامان هیچگاه حکمی جدید و خارج از قرآن نیاوردهاند.
او به این عقیده است که پیامبر و امامان زیرمجموعه قرآن هستند و هیچگاه مطلبی را خارج از قرآن بیان نکردهاند.
2. استناد به قرآن به عنوان معیار سنجش:
جایماز بر این باور است که معیار سنجش احادیث، قرآن است و هر حدیثی که خارج از قرآن یا متعارض با آن باشد، مردود است.
او استدلال میکند که حتی خود امامان نیز تأکید داشتهاند که احادیث منسوب به آنها باید به قرآن عرضه شود.
3. عدم نیاز به تبیین و تفسیر غیرضروری از سوی افراد غیرمعصوم:
جایماز میگوید که تفسیر و توضیح قرآن باید بر اساس نص صریح آن باشد و نباید تابع علمای بدون پشتوانه قرآنی بود، زیرا این کار شبیه به شرک و بتپرستی است.
4. کفایت قرآن در همه جوانب:
او بر این عقیده است که قرآن خود بیان "کل شیء" است و تمامی آنچه که نیاز به تبیین دارد در قرآن وجود دارد.
از دید جایماز، حتی اگر حدیثی در فهم قرآن کمک کند، تنها به عنوان تأیید از قرآن استفاده میشود و قرآن باید در مرکز باشد، نه اینکه نیاز به احادیث باشد.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 راز کامل شدن دین؛ حکایت غدیر و راه سعادت
مدتی پیش با یکی از برادران اهل سنت گفتوگویی داشتم. به او گفتم که شما دین دارید، اما دینتان کامل نیست. او با تعجب پرسید چرا؟ به او پاسخ دادم که دلیل این حرف، آیه اکمال است؛ جایی که خداوند میفرماید: اليوم اكملت لكم دينكم یعنی امروز دین شما را کامل کردم.
او پرسید منظور از اليوم چیست؟ توضیح دادم که هم شیعه و هم سنی اتفاق نظر دارند که این آیه درباره حادثهی غدیر خم نازل شده است. سپس پرسیدم: در غدیر چه رخ داد؟ و یادآوری کردم که پیامبر اکرم (ص) دست امیرالمومنین علی (ع) را بالا بردند و فرمودند: من كنت مولاه فهذا علي مولاه یعنی هر کس من مولای او هستم، این علی مولای اوست.
این دوست اهل سنت گفت که در این جمله، کلمه مولا به معنای دوست است. به او پاسخ دادم: اگر منظور از 'مولا' فقط دوستی بود، چرا خلیفه دوم، عمر بن خطاب، نزد امیرالمومنین آمد و به او تبریک گفت؟ آیا کسی برای دوستی به دیگری تبریک میگوید؟ اگر من بگویم با کسی دوست شدهام، آیا مردم به من تبریک میگویند؟ یا وقتی کسی به یک مقام و مسئولیت مهم منصوب میشود، مردم به او تبریک میگویند و جشن میگیرند؟
در ادامه به او گفتم: پس، در آن روز بزرگ، امیرالمومنین (ع) به مقام ولایت و امامت منصوب شدند و دین اسلام با ولایت ایشان کامل شد؛ چنانکه آیه نازل شد: اليوم اكملت لكم دينكم. اکنون این تصمیم با شماست که آیا ولایت و امامت را میپذیرید و دین خود را کامل میکنید، یا نه.
برای او مثالی زدم: دین اسلام مانند مسیر قطار است. اگر فقط یک ریل داشته باشد، قطار به مقصد نمیرسد. باید دو ریل وجود داشته باشد تا حرکت کامل شود و قطار به مقصد برسد. به همین شکل، دین نیز با ولایت کامل میشود و انسان را به سعادت واقعی میرساند.
به لطف خدا ، این برادر مان هم اکنون جزء پیروان مکتب اهل بیت ع هستند.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 ایرانِ اسلامی در سطح کلان ؛ چهار دهه ایستادگی، چهار دهه پیشرفت
در طی چهار و نیم دهه گذشته، جمهوری اسلامی ایران در مسیرهای گوناگون، گامهای استواری برداشته و به موفقیتهای چشمگیری در حوزههای علمی، فناورانه، اقتصادی، نظامی، بهداشتی، فرهنگی و اجتماعی دست یافته است. این دستاوردها در هر زمینه چونان ستونهایی محکم، کشور را به سمت خودکفایی و استقلال پایدار سوق داده است. در ادامه، نگاهی کوتاه به برخی از این پیشرفتها خواهیم داشت :
دستاوردهای علمی و فناوری:
در عرصه پزشکی، ایران به تولید واکسنها، داروهای بیولوژیک و جراحیهای پیچیده دست یافته است، از جمله پیوند اعضا و درمان بیماریهای خاص. همچنین، در فناوری نانو به یکی از کشورهای پیشرو جهان تبدیل شده و محصولاتی در زمینههای پزشکی و صنعتی توسعه داده است. پیشرفت در دانش هستهای، از جمله تولید رادیوداروها و غنیسازی برای مصارف پزشکی و انرژی، از مهمترین افتخارات است. ایران همچنین با پرتاب ماهوارههای تحقیقاتی، جایگاهی در عرصه فناوری فضایی کسب کرده است.
دستاوردهای نظامی و دفاعی:
ایران در تولید تجهیزات نظامی همچون پهپادها، موشکها، زیردریاییها و سامانههای دفاعی به خودکفایی رسیده و در طراحی و ساخت موشکهای بالستیک و کروز با دقت بالا، گامی مهم برداشته است. پیشرفت در زمینه پهپادها نیز این کشور را در جمع کشورهای مهم این حوزه قرار داده است.
پیشرفتهای بهداشتی و درمانی:
پس از انقلاب، ایران با گسترش مراکز بهداشتی و درمانی در شهرها و روستاها، سطح دسترسی به خدمات سلامت را بهبود بخشیده و امید به زندگی را افزایش داده است. همچنین در تولید واکسنها و داروها به استقلال دست یافته و در جراحیهای پیچیده قلب، مغز و پیوند اعضا نیز موفقیتهای چشمگیری کسب کرده است.
دستاوردهای اقتصادی و صنعتی:
در بهرهبرداری از منابع نفت و گاز، ایران توانسته است با توسعه پالایشگاهها و صنعت پتروشیمی، به موفقیتهای بزرگی دست یابد. در صنعت خودرو، با وجود تحریمها، به پیشرفت رسیده و تولید خودروهای داخلی با تنوع بیشتری صورت گرفته است.
دستاوردهای فرهنگی و اجتماعی:
در زمینه آموزش و پرورش، با افزایش نرخ باسوادی و گسترش سیستم آموزشی، رشد چشمگیری حاصل شده است. حضور زنان در جامعه، در عرصههای علمی، اجتماعی، فرهنگی و ورزشی نیز به طرز قابل توجهی افزایش یافته و در این میان، فرهنگ ایرانی و اسلامی نیز تقویت شده و در جامعه ترویج یافته است.
دیپلماسی و سیاست خارجی:
ایران در حمایت از محور مقاومت و همکاریهای منطقهای نقش موثری ایفا کرده است. این کشور تلاش کرده با کشورهای همسایه و دیگر نقاط جهان ارتباطات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود را مستحکم کند و به عنوان بازیگری مهم در منطقه شناخته شود.
فناوری اطلاعات و ارتباطات :
ایران در جهت استقلال سایبری، شبکه ملی اطلاعات را توسعه داده و به تولید محصولات دانشبنیان در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات پرداخته است، به گونهای که محصولات متنوعی از این حوزه به ثمر رسیده است.
در مجموع، جمهوری اسلامی ایران، با وجود چالشها و تحریمهای گسترده، توانسته است در این حوزههای مهم به خودکفایی و استقلال قابل توجهی دست یابد و راهی پر افتخار به سوی آینده بگشاید.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 راههای مقابله با استخفاف عقلی دشمن
مقابله با استخفاف عقلی دشمن یا همان سبک سازی عقلها ، که به معنای تضعیف و تزلزل فکری جامعه برای کنترل افکار و رفتار آنهاست، نیازمند اقداماتی چندگانه و استراتژیک است. این اقدامات در سطوح فردی، اجتماعی، و فرهنگی میتوانند به تقویت جامعه و افزایش آگاهیها کمک کنند. در این نوشته کوتاه برخی راهکارهای عملی برای مقابله با این نوع تهاجم فکری و عقلی تقدیم می گردد :
▫️ تقویت بصیرت و آگاهیهای عمومی: تبیین حقایق تاریخی و ارزشهای اصیل دینی، انقلابی و ملی به صورت صحیح و روشن میتواند ذهنیت جامعه را نسبت به دشمن تقویت کرده و آنها را از ترفندهای جنگ نرم آگاه سازد.
🔸 تشویق به مطالعه و پژوهش عمیق: وقتی مردم به دانش و آگاهی دست پیدا کنند، در مقابل هرگونه تلاش دشمن برای تضعیف تفکر و ارادهشان مقاومتر خواهند بود. توسعه فرهنگ مطالعه و تحقیق میتواند سطح آگاهی و هوشیاری جامعه را افزایش دهد.
▫️ استفاده از آموزههای قرآنی و دینی: قرآن کریم و سنت پیامبر و اهل بیت، مملو از مثالها و راهکارهایی برای مواجهه با دشمنانی است که به دنبال تضعیف جامعه هستند. استفاده از این منابع ارزشمند در تقویت مبانی عقیدتی و دینی مردم میتواند در برابر استخفاف عقلی دشمن مقاومت بیشتری ایجاد کند.
🔸 پرورش تفکر نقادانه و منطقی: یکی از اهداف دشمن، ایجاد پیروی کورکورانه و بدون تفکر است. با تقویت مهارتهای تفکر نقادانه، به افراد این امکان داده میشود که به تحلیل و بررسی اطلاعات و اخبار بپردازند و در برابر ترفندهای فریبنده دشمن هوشیارانهتر عمل کنند.
🔹 آموزش سواد رسانهای: در دورهای که ابزارهای رسانهای و فضای مجازی به عنوان مهمترین ابزار دشمن در استخفاف عقلی جامعه شناخته میشوند، آموزش سواد رسانهای و ایجاد توانایی تشخیص اخبار صحیح از اخبار نادرست میتواند بسیار موثر باشد.
🔹 ایجاد ارتباط قوی بین نخبگان و مردم: نخبگان فکری و دینی میتوانند نقش مهمی در روشنگری و آگاهسازی مردم داشته باشند. تقویت این ارتباط و ارائه اطلاعات دقیق و تحلیلهای جامع از سوی نخبگان باعث میشود مردم به منابع معتبر و اصیل تکیه کنند.
🔸 تقویت هویت فرهنگی و دینی: یکی از راهکارهای مهم مقابله با تهاجم عقلی، حفظ و تقویت هویت دینی و ملی است. با افزایش آگاهی مردم از ریشههای فرهنگی و ارزشیشان، آنها در برابر تلاشهای دشمن برای کاهش اعتماد به نفس و تضعیف هویت، مقاومتر میشوند.
▫️ استفاده از ابزارهای هنری و فرهنگی: تولید و توزیع محتوای فرهنگی و هنری در قالب فیلم، کتاب، موسیقی و شعر با مفاهیم عمیق و ارزشمند میتواند یکی از ابزارهای مهم برای مقابله با استخفاف عقلی و افزایش روحیه مقاومت در جامعه باشد.
🔸 تقویت روحیه خودباوری و اعتماد به نفس: ترویج خودباوری و ایمان به تواناییها و ارزشهای خود، مردم را از وابستگی فکری و روانی به دشمن دور میکند و جامعه را از تسلیم در برابر تبلیغات دشمن محافظت میکند.
🔹 تشویق به مشارکت اجتماعی و کارهای گروهی : با تشویق به کارهای گروهی و مشارکتهای اجتماعی، احساس مسئولیت در جامعه تقویت شده و افراد بیشتر به مسائل جامعه خود اهمیت میدهند و کمتر در دام برنامههای فریبکارانه دشمن گرفتار میشوند.
✅ با اجرای این راهکارها و استمرار در آگاهیبخشی و تقویت پایههای فکری و اعتقادی، میتوان به مقابله مؤثر با استخفاف عقلی دشمن پرداخت و جامعهای پویا و مقاوم در برابر ترفندهای او پدید آورد.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 تبریک هفته بسیج
بسم الله الرحمن الرحیم
هفته بسیج، نماد اقتدار و ایثار ملتی است که در سایه ایمان و اتحاد، در سختترین صحنههای تاریخ انقلاب اسلامی ایران، جلوهای از صلابت و همبستگی را به نمایش گذاشتند. بسیج، این شجره طیبه و میراث جاودان امام خمینی (ره)، نه تنها پاسدار ارزشها و آرمانهای انقلاب، بلکه تجلیگاه اندیشهای است که انسانهای پاکدل و شجاع را در مسیر تعالی و سازندگی کشور گرد هم آورده است.
بسیجیان، با روحیهای سرشار از ایثار و خودباوری، در دفاع مقدس، سازندگی، علم و فرهنگ، جهاد تبیین و عرصههای مختلف به کشور خدمت کرده و نقشی ماندگار را در مسیر تعالی ایران عزیز ایفا کردهاند. هفته بسیج فرصتی است تا از مجاهدتها و تلاشهای این عزیزان که از اقشار مختلف جامعه برخاستهاند، قدردانی کنیم.
امروز نیز در شرایط پیچیده جهانی، بسیج همچون گذشته، با بصیرت، آگاهی و درایت در مسیر تحقق منویات مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) و حفظ استقلال، امنیت و اقتدار ایران اسلامی، استوار و ثابتقدم به راه خود ادامه میدهد. بسیج در عرصههای مختلف جامعه نقشی حیاتی و تاثیرگذار ایفا میکند و وظایف آن در این برهه حساس از تاریخ کشور همچنان با رویکردهایی نوین و مبتنی بر نیازهای روز جامعه ادامه دارد.
🔸🔹 از جمله وظایف مهم بسیج میتوان به موارد زیر اشاره کرد :
1. حفظ امنیت و اقتدار ملی: بسیج همواره در کنار نیروهای مسلح، حافظ امنیت داخلی کشور بوده و در مواقع بحران و تهدیدات خارجی، خط مقدم دفاعی ملت ایران است.
2. مقابله با تهدیدات نرم: بسیج با جهاد تبیین و روشنگری در برابر تهدیدات فرهنگی، تحریف تاریخ و نفوذ دشمن ایستادگی میکند.
3. سازندگی و محرومیتزدایی: بسیج به عنوان نیرویی فعال در پروژههای عمرانی و محرومیتزدایی در مناطق مختلف کشور عمل میکند.
4. حمایت از علم و فناوری: بسیج به حمایت از نخبگان و توسعه فناوریهای نوین پرداخته و زمینه پیشرفت علمی کشور را فراهم میآورد.
5. پاسداری از آرمانهای انقلاب اسلامی : بسیج همواره حافظ آرمانهای امام خمینی (ره) و منویات مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) است و در برابر تهدیدات داخلی و خارجی مقابله میکند.
✅ در این راستا، بسیج امروز در تمام عرصهها همچنان به عنوان یک نیروی توانمند و اثرگذار در خدمت به مردم و حفظ کیان انقلاب اسلامی حضور دارد و این مسیر مقدس را با عزمی راسخ ادامه خواهد داد.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 وظایف سیاسی مردم در حکومت اسلامی از منظر امیرالمؤمنین (ع)
وظایف سیاسی مردم در حکومت اسلامی از منظر امیرالمؤمنین علی (ع)، در عمق سخنان او با واژگان حکمتآمیز و عبرتآموز بهروشنی تبیین شده است. مردمی که باید در کنار حاکم عادل خویش بایستند، پشتیبان راه عدالت باشند و در مقابل طوفان نفاق و فتنه همچون سدی مستحکم از حاکمی که معیارهای الهی را پاس میدارد، حمایت کنند. مردم باید با سرلوحه قرار دادن امر به معروف و نهی از منکر، از بروز هرگونه ظلم جلوگیری کنند و به خود این مسئولیت خطیر را بپذیرند که نه فقط ناظر، بلکه نگهبان عدل در جامعه اسلامی باشند و در برابر هر ناهنجاری و فسادی به مقابله برخیزند.
در این میان، آنان باید عهد اخوت و وفاداری به وحدت را محکم و خللناپذیر نگاه دارند؛ چراکه در نگاه امیرالمؤمنین (ع)، وحدت جامعه اسلامی همچون زرهی است که مردم را از تفرقه و آسیب دشمنان مصون میدارد. با تقوا و صداقت سیاسی در عرصه حکومت و جامعه، روح معنویت و اخلاق را در هر گام به همراه داشته باشند و از دامهایی چون تهمت، شایعهپراکنی و نفاق دوری گزینند. همواره مسئولین و کارگزاران را زیر نظر گیرند، و چنانچه کژی و خطایی دیدند، با شهامت تذکر دهند تا انحرافی در مسیر حکومت شکل نگیرد؛ چرا که این نظارت، نه فقط حقی برای مردم، بلکه تکلیفی الهی و نقشی سترگ در امانتداری از مسیر حق و عدالت است.
مردم باید قوانین الهی را بزرگ دارند، به آن احترام گذارند و از اجرای عدالت پاسداری کنند، بهگونهای که حق هیچکس زیر پا نرود و عدل بیهیچ تبعیضی در جامعه گسترانده شود. آنها باید در راه حق، بیهراس از خطر، شجاعانه سخن بگویند و یاریگر مظلومان باشند و از سکوت در برابر ظلم بپرهیزند.
✅ اینها وظایفی است که امیرالمؤمنین (ع) با کلامی پرصلابت و روحبخش برای جامعه اسلامی برمیشمرند، تا آنگونه باشند که با هوشیاری و انسجام، حکومتی را که بر پایه ارزشهای الهی است، بر فراز نگه دارند.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 فتنهگری یهود در تاریخ؛ از صدر اسلام تا امروز، درسی برای بیداری مسلمانان
یهودیان در طول تاریخ، به ویژه در زمان صدر اسلام، از ابزارهای مختلفی برای مقابله با گسترش اسلام و ضربه زدن به مسلمانان بهره میبردند. آنان با استفاده از حیلهها، ترفندها، و تحریک دیگران، تلاش میکردند جبههای مخالف در برابر پیامبر اسلام (ص) و پیروانش ایجاد کنند. برخی از مهمترین اقدامات آنان شامل توطئههای سیاسی، اقتصادی و حتی جنگ روانی بود.
به عنوان نمونه، در ماجرای پیمانهای مدینه، یهودیان با پیامبر پیمان بستند تا به امنیت و همزیستی در جامعه نوپای اسلامی احترام بگذارند، اما در عمل بارها این پیمانها را نقض کردند. قبیلههایی مانند بنیقریظه، بنینضیر و بنیقینقاع نمونههایی از این گروهها بودند که از توطئههای مختلف، از جمله همکاری با دشمنان خارجی مانند قریش و تحریک قبایل عرب، برای تضعیف حکومت اسلامی استفاده کردند.
نکته مهم و آموزنده این است که پیامبر اسلام (ص) در برابر این توطئهها با حکمت و تدبیر برخورد میکرد. ایشان نهتنها اجازه ندادند که این دشمنیها سبب تفرقه در صفوف مسلمانان شود، بلکه با تقویت وحدت، استحکام اعتقادی و اخلاقی جامعه اسلامی را تضمین کردند.
✅ امروزه نیز شگردهایی مشابه از سوی دشمنان اسلام به کار گرفته میشود. بهکارگیری رسانهها برای تفرقهافکنی، ترویج افکار انحرافی، یا تلاش برای تغییر فرهنگهای اسلامی نمونههایی از این اقدامات است. برای مقابله با این تهدیدها، مسلمانان باید با آگاهی، وحدت و پایبندی به اصول دینی، همانند الگوی پیامبر اسلام (ص)، نقشههای دشمنان را خنثی کنند. این درس تاریخ، ما را به هوشیاری و اتحاد در برابر فتنهها دعوت میکند.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 عصاره دین اسلام را میتوان در دو گوهر تابناک «توحید» و «عدالت» خلاصه کرد.
1. توحید:
توحید، ستون اصلی و بنیادین اسلام است. یکتاپرستی در معنای عمیق خود، به باور به خالق یگانهای باز میگردد که سرچشمه هستی و پروردگار کائنات است؛ او که هر چیز در او میآغازد و به او بازمیگردد. توحید، انسان را به دامن وحدت الهی میکشاند و او را از هر گونه شرک و وابستگیهای باطل دور میسازد، تا به سرچشمه ناب قدرت و اراده الهی متصل گردد.
2. عدالت و مسئولیتپذیری:
عدالت، دومین جوهر ناب اسلام است که همچون چراغی فروزان، راه زندگی پیروان را روشن میکند. اسلام از پیروانش میطلبد که در ارتباطات، تصمیمات فردی و اجتماعی، پایههای عدالت و انصاف را استوار سازند و با احترامی عمیق نسبت به حقوق دیگران، گام بردارند. افزون بر عدالت، اسلام مسئولیتپذیری و اخلاق را پایهای برای ساختن جامعهای پایدار میداند و بر لزوم حفظ حرمت جامعه و طبیعت تأکید میورزد.
✅ بنابراین ، اسلام با تأکید بر توحید، عدالت و اخلاق، در پی ساختن جهانی است که در آن، انسانها در سایه همدلی و آرامش گام بردارند و با تعهدی راستین، وظایف دینی و انسانی خود را به انجام رسانند.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 تحلیل شبهه مقایسه کوروش با پیامبر اسلام (ص) : بررسی تفاوتهای جایگاه تاریخی و دینی، پیام معنوی و هویت ملی
این شبهه که از طریق مقایسه کوروش و پیامبر اسلام (ص) مطرح میشود، در تلاش است جایگاه پیامبر اسلام و عمق معنوی دین اسلام را زیر سؤال ببرد یا به نوعی جایگاه کوروش را همتراز با پیامبر قرار دهد. بررسی دقیق این شبهه نشان میدهد که این مقایسه از جنبههای مختلف نادرست است و بیشتر بر تعصبات ملیگرایانه و گاه ناآگاهی از جایگاه واقعی این شخصیتها استوار است. در اینجا به تحلیل این مقایسه در ابعاد مختلف میپردازیم :
1. تفاوت میان شخصیتهای دینی و تاریخی
مقایسه میان کوروش و پیامبر اسلام (ص) از اساس نادرست است؛ زیرا پیامبر اسلام به عنوان آخرین پیامبر الهی، دارای مأموریت الهی و هدف معنوی است. پیامبر اسلام واسطهای میان خدا و انسانها برای هدایت آنها به سوی سعادت و معنویت است و پیام او شامل دستورات اخلاقی، معنوی و اجتماعی جامع میشود. در مقابل، کوروش بهعنوان یک شخصیت تاریخی و یک پادشاه قدرتمند، دستاوردهایی عمدتاً در زمینه سیاست و مدیریت داشت و هدف او گسترش قلمرو و حفظ صلح بود، نه هدایت معنوی مردم. هرچند ممکن است برخی فضایل انسانی به کوروش نسبت داده شود، اما این فضایل او را در جایگاه یک پیامبر قرار نمیدهد.
2. جستجوی هویت ملی مستقل از دین
این شبهه گاهی از نوعی ملیگرایی افراطی سرچشمه میگیرد که تلاش دارد هویتی جدا از دین و مستقل از فرهنگ اسلامی برای جامعه ایرانی بسازد. این نگاه، برای تقویت غرور ملی، به قهرمانان تاریخی مانند کوروش توجه میکند و گاهی سعی دارد آنها را همتراز با شخصیتهای دینی معرفی کند. این مقایسهها، نه تنها بر پایه شناخت صحیح از این دو شخصیت نیست، بلکه بهجای تقویت هویت ملی، سبب ایجاد جدایی میان هویت دینی و ملی میشود.
3. نادیدهگرفتن دستاوردهای فرهنگی و علمی دوران اسلامی
این مقایسه در واقع دستاوردهای بزرگ علمی، فرهنگی و تمدنی دوران اسلامی ایران را نادیده میگیرد. با ورود اسلام، ایران به یکی از مراکز علمی و فرهنگی جهان تبدیل شد و بزرگانی مانند ابنسینا، زکریای رازی، فارابی و خواجه نصیر طوسی در این دوران بالیدند. این دستاوردها با پشتیبانی آموزههای اسلامی که به علمآموزی و کمالطلبی تأکید داشتند، حاصل شد و جایگاه ایران را در تمدن بشری به اوج رساند. این رشد و شکوفایی فرهنگی و علمی به دلیل پیوند قوی میان آموزههای دینی و علم بود که در فرهنگ ایران پس از اسلام شکل گرفت.
4. عدم شناخت درست از جایگاه قرآن و پیام جهانی آن
این شبهه همچنین معمولاً به جایگاه قرآن و تأثیر آن در زندگی مسلمانان توجهی ندارد. قرآن یک متن تاریخی نیست؛ بلکه کتابی زنده و جهانی است که پیام معنوی و اخلاقی برای همه انسانها ارائه میدهد. این کتاب مقدس با داشتن میلیونها حافظ در سراسر جهان و ترجمه به زبانهای مختلف، تأثیری عمیق و جهانی دارد که از مرزهای تاریخ و سیاست فراتر میرود. این موضوع، برتری پیام اسلام و شخصیت پیامبر اسلام را بهعنوان حامل این پیام و کتاب الهی نشان میدهد.
5. رویکرد مقایسهای نادرست و از روی تعصب
مقایسه میان ارزشهای اسلامی و دستاوردهای تمدنی دوران اسلام با نظامهای پادشاهی کهن که عمدتاً بر پایه قدرت و جنگ شکل میگرفتند، از لحاظ علمی و تاریخی پایه درستی ندارد. دستاوردهای تمدن اسلامی، چه در زمینههای علم و فلسفه و چه در اخلاق و پزشکی، به دلیل تعالیم جامع اسلام، شکوفا شدند. این مقایسهها اغلب از روی تعصب یا ناآگاهی صورت میگیرد و به جای توجه به حقیقت و شناخت واقعی، به دنبال تخریب یا تضعیف ارزشهای دینی هستند.
✅ بنابراین شبههای که از طریق مقایسه کوروش و پیامبر اسلام (ص) مطرح میشود، در حقیقت بازتابی از ناآگاهی یا دیدگاههای تعصبآمیز ملیگرایانه است. چنین مقایسهای تلاش دارد تا هویت ملی را در تقابل با هویت دینی قرار دهد و تصویری نادرست از ارزشهای اسلامی ارائه دهد. در حقیقت، تاریخ و دین هرکدام دارای جایگاههای خاص خود هستند و در کنار هم میتوانند مکمل هویت جامعه باشند، نه رقیب آن.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 همدلی و تلاش ؛ گام به گام تا آیندهای روشن برای کشور
بهبود سرزمین ما از بذرهای کوچکی آغاز میشود که هرکدام از ما میتوانیم بکاریم. بذرهایی از اخلاق و انصاف که در دل هر برخورد و معامله، با رعایت عدالت و رفتار درست کاشته میشوند و از اعتماد و سلامت اجتماعی جوانه میزنند. احترام به حق دیگران همان درختان تنومندی است که سایهاش جامعه را سرسبز و باصفا میسازد، و آگاهیبخشی، مثل آب، جاری میشود و به ما قدرتی میدهد که بر چالشهای زندگی پیروز شویم.
سرمایهگذاری در دانش و علم، همچون آبیاری مزارع، نسلهای آینده را به سوی توانمندی و خلاقیت میکشاند. فراهم کردن فرصتها برای نخبگان، همچون فراهم کردن بستر برای روییدن جوانههای تازه است و ما را به سمت آیندهای روشنتر هدایت میکند. فرهنگ کتابخوانی، همچون نسیمی خنک، چشمانداز جدیدی را در افق زندگی به نمایش میگذارد، تا همگان با چشمی بازتر و اندیشهای عمیقتر به مشکلات بنگرند.
شفافیت در هر بخش، نوری است که مانع از رشد فساد و انحراف میشود، و قوانین ضدفساد همچون سپری است که سلامت جامعه را حفظ میکند و راه را برای رشد و پویایی باز میکند. خرید کالای داخلی و حمایت از کسبوکارهای کوچک نیز، چون بارانی است که بذرهای اشتغال و رونق اقتصادی را به بار مینشاند.
پیوند و همدلی، مثل نخهایی نامرئی، دلها را به هم نزدیک میکند و از اتحاد و مشارکت مردم، یک جامعه متعهد و پایدار میسازد. روحیه داوطلبانه و کارهای مردمی، همچون دستهایی که زنجیروار به هم پیوند خوردهاند، توان ساختن آیندهای بهتر را فراهم میکنند.
رعایت محیطزیست مانند حفاظت از گوهری است که به ما زندگی میبخشد. با استفاده بهینه از منابع و ترویج انرژیهای پاک، میتوانیم میراثی سبز برای نسلهای آینده بگذاریم و زمینی پربار و پایدار را به آنها تقدیم کنیم.
تلاش برای عدالت اجتماعی و احترام به حقوق شهروندی، گامهایی است که شکافهای بین مردم را پر میکند و جامعهای بر پایه برابری میسازد. سلامت و رفاه عمومی نیز همچون شمعی است که از نور آن، تمام اعضای جامعه بهرهمند میشوند. دسترسی به خدمات بهداشتی و ترویج سبک زندگی سالم، هم جسم و هم جان مردم را به سرزندگی نزدیکتر میکند.
✅ هر حرکت به سوی آینده بهتر، همچون نهرهایی کوچک است که به رودی بزرگ و نیرومند میپیوندند. اگر همه ما با مسئولیت و همت، دست به دست هم دهیم و بپذیریم که هرکس سهمی در ساختن این سرزمین دارد، تغییر و پیشرفتی عظیم در انتظارمان خواهد بود.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 مسلمان حقیقی کیست ؟
مسلمان حقیقی آن کسی است که قلبش در بند خدای مهربان است و گامهایش در راه پیامبر و اهل بیت او. او نهتنها ایمان را در کلماتش جاری میسازد، بلکه با هر تپش قلب، با هر نگاه و هر کلام، خویشتن را وقف ارزشهایی کرده که از سرچشمه آسمانی قرآن بهره گرفتهاند. مسلمان حقیقی از قرآن فقط کلامی زیبا نمیشنود؛ او معنای هر آیه را چون نوشدارویی برای جان خویش مینوشد و با تدبر در آن، راه و رسم زندگی را مییابد. با هر تلاوت، او گویی خدای خود را به گوش جان میشنود و از او میآموزد که چگونه در جهان بایستد و چگونه با مردمان رفتار کند.
چنین انسانی به زمانه و تحولاتش بیتفاوت نیست. او میداند که سکوت در برابر باطل، همراهی با ستم است و اگر در مقابل ظالم نایستد، مظلوم خواهد شد. او چون چراغی در شبهای تیره، راهگشای دیگران است و مردم را از گمراهی و غفلت باز میدارد. این انسان با بصیرت، در دریای فتنهها غرق نمیشود؛ چون دلش آراسته به عشق خدا و آگاهی از حقایق است. او میداند که ایمانش، باید با فهم و شناخت عمیق از زمان و راههای هدایت آمیخته باشد، وگرنه در تلاطم حوادث بیدفاع و بیپناه میماند.
مسلمان حقیقی با دنیا بازی نمیکند و خود را سرگرم امور کمارزش نمیسازد. او میداند که این زندگی، گذرگاهی بیش نیست و لحظات آن باید در مسیر جاودانگی مصرف شوند. او از کوچکترین فرصتها برای رشد و خدمت به خلق خدا استفاده میکند و ذرهای از وقت خود را در راههایی که او را از خدا دور کند، هدر نمیدهد. دغدغهاش تنها آسایش خویش نیست، بلکه قلبش به حال جامعه، محرومان و سرنوشت امت میتپد. او ولی امر خود را میشناسد و حاضر است از جانش بگذرد تا در راه او قدم بردارد، زیرا ایمان دارد که ولایت، راه نور است در شبهای تار.
✅ بنابراین ، مسلمان حقیقی نمادی از ادب و اخلاق است. زبان او جز به نیکی نمیچرخد و در برابر خطای دیگران، صبور و متواضع است. او از سر فروتنی، هیچگاه خود را برتر نمیپندارد و چون خاک نرم، قدم برمیدارد و به دیگران نرمی میکند. چنین انسانی نهتنها دین را بهجا میآورد، بلکه دین را زیبا به دنیا معرفی میکند. هرکسی که به او مینگرد، شیفته حقیقت اسلام میشود و گویی خداوند را در چهره او میبیند، چراکه او به تمام معنا، «عبد» خالص و دلسپرده پروردگار خویش است.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 با شگردهای دشمنان آشنا شویم
دشمنان اسلام در طول تاریخ از روشهای مختلفی برای تضعیف و مقابله با آموزههای اسلامی استفاده کردهاند. آنها با ایجاد شبهات در مورد اصول دینی، مفاهیم اسلامی را تحریف میکنند تا ایمان مسلمانان را تضعیف کرده و اعتمادشان به دین را متزلزل کنند. همچنین از راه تفرقهافکنی بین مسلمانان، اختلافات مذهبی و قومیتی را تشدید میکنند تا اتحاد و توان جامعه اسلامی کاهش یابد. حمایت از گروههای افراطی و فرقههای خشونتطلب نیز از دیگر روشهای آنان برای ایجاد نفرت و فاصله بین مسلمانان است.
یکی دیگر از روشهای دشمنان، ترویج سبک زندگی و فرهنگ غربی است که با ارزشهای اسلامی در تضاد است. آنها با تشویق به مادیگرایی، بیقیدی و فردگرایی سعی میکنند ارزشهای اسلامی را تضعیف کنند. دشمنان همچنین با اعمال تحریمها و فشارهای اقتصادی، کشورهای اسلامی را دچار مشکلات اقتصادی کرده و مصرفگرایی و وابستگی اقتصادی به غرب را تقویت میکنند تا مسلمانان در زمینه اقتصادی ضعیف و متکی شوند.
از سوی دیگر، با ایجاد جنگهای نیابتی و حمایت از گروههای متضاد، مسلمانان را درگیر جنگهای داخلی میکنند و از طریق فروش تسلیحات، وابستگی نظامی آنان به خارج را افزایش میدهند. دشمنان با نفوذ در نظامهای سیاسی کشورهای اسلامی و حمایت از حاکمان وابسته، به دنبال کاهش استقلال این کشورها هستند و در برخی موارد، با ایجاد کودتاها و بیثباتی سیاسی، تلاش میکنند تغییرات ناخواستهای در کشورهای اسلامی ایجاد کنند.
دشمنان برای تضعیف جایگاه علمای دینی نیز برنامهریزی میکنند و با بیاعتبار کردن آنها، ارتباط مردم با مرجعیت دینی را کاهش میدهند. در این راستا، از نفوذ در مراکز علمی و دینی نیز برای پخش تفکرات انحرافی بهره میبرند تا به جوانان و جامعه، پیامهای مخرب و افکار نادرست را منتقل کنند.
رسانهها و شبکههای اجتماعی نیز به ابزار مهمی برای ترویج اسلامهراسی تبدیل شدهاند. دشمنان با ارائه تصویر منفی از اسلام در فیلمها و شبکههای اجتماعی، سعی میکنند در اذهان عمومی جهان، اسلام را دین خشونت و تعصب نشان دهند و با ترویج محتواهای ضددینی، جوانان را از اصول دینی دور سازند.
✅ این روشها همگی برای تضعیف ایمان، اتحاد و استقلال مسلمانان طراحی شده است. مسلمانان باید با تقویت آگاهی دینی و پایبندی به اصول اسلام در برابر این تهدیدها مقاومت کنند و با اتحاد و تقویت ارتباطات دینی، به ارزشهای خود پایبند بمانند.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 دشمن دنبال اتمی سازی فرهنگی در جامعه ایرانی است
فرهنگ غرب با ترویج فردگرایی، در تلاش است تا روحیه همبستگی، تعاون، و ارزشهای والای جمعگرایی را از جامعه ایرانی بگیرد و به جای آن، فردمحوری و "اتمیسازی" اجتماعی را جایگزین کند. این رویکرد، هدفی عمیقتر از آنچه بهظاهر دیده میشود را دنبال میکند: فروپاشی پیوندهای سنتی و تاریخی ما که ریشه در فرهنگ دینی، اصالت خانوادگی، و ارزشهای دیرینه اخلاقیمان دارد.
فردگرایی افراطی، بهویژه با ترویج افکار مصرفگرایی، خودمحوری، و رقابتهای ناعادلانه، سعی دارد جامعه ایرانی را به افرادی تبدیل کند که تنها به منافع شخصی خود فکر میکنند، درحالیکه فراموش میکنند که ایرانی بودن با حس مسئولیت در برابر خانواده، وطن، و حتی جهان پیرامون گره خورده است.
✅ این فرهنگ وارداتی، اگر بیپاسخ رها شود، میتواند ارزشهای ماندگار و غرورآفرینی را که ما را به عنوان یک ملت متحد و قدرتمند شناسانده، به مرور تضعیف کند. پس وظیفه همه ماست که آگاهانه و با درایت، فرهنگ اصیل خود را پاس داریم و اجازه ندهیم پیوندهای عمیق اجتماعیمان، قربانی این اتمیسازی نامرئی و خطرناک شود.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 #شبهه
چگونه ممکن است ایران در زمان جنگ تحمیلی با کمبود تجهیزات سادهای مانند سیم خاردار مواجه بوده باشد، در حالی که سلاحهای پیشرفتهای مانند هواپیماهای جنگی در اختیار داشته است؟
این شبهه به یکی از موضوعات رایج در نقد یا تحلیل وضعیت اقتصادی و نظامی ایران در زمان دفاع مقدس اشاره دارد. برای پاسخ به این شبهه باید دو نکته کلیدی را بررسی کرد:
نکته اول : واقعیت تاریخی : کمبود تجهیزات اولیه، نه نبود کامل
در دوران دفاع مقدس، ایران با مشکلات اقتصادی و تحریمهای گسترده مواجه بود. از همان ابتدای جنگ، بسیاری از کشورهای جهان به بهانه انقلاب اسلامی و سیاستهای ضدامپریالیستی ایران، تحریمهای شدیدی را اعمال کردند. در این شرایط، تأمین برخی تجهیزات ساده، مانند سیم خاردار، دارو، یا قطعات صنعتی بسیار دشوار بود. با این حال، این به معنای نبود کامل این تجهیزات نیست، بلکه دسترسی به آنها در مقاطع زمانی و در برخی مناطق خاص دشوار بود. مثلا هواپیماهای جنگی و سلاحهای پیشرفتهای که ایران در اختیار داشت، عمدتاً مربوط به دوران پیش از انقلاب بود، زمانی که ایران به عنوان یکی از متحدان استراتژیک آمریکا و غرب تجهیز شده بود. پس از انقلاب، به دلیل تحریمهای نظامی، تعمیر و نگهداری این تجهیزات بسیار سخت شد. به همین دلیل، صنایع نظامی داخلی و نوآوریهای مهندسی به کمک آمدند.
نکته دوم : مدیریت منابع و اولویتبندی در جنگ
در زمان جنگ، ایران باید میان تجهیزات پیشرفته و نیازهای سادهتر، اولویتبندی میکرد. سیم خاردار، به رغم اهمیت بالای آن در میدانهای دفاعی، در اولویت کمتری نسبت به تأمین تجهیزات نظامی سنگین قرار داشت. این موضوع نیز گاهی در میدان جنگ و میان فرماندهان حس میشد و باعث ابراز گلایههایی میشد که امروز به صورت این شبهه مطرح میشود.
🔸 پس بنا براین :
اولا. هواپیماهای جنگی و تجهیزات پیشرفته مربوط به دوران قبل از انقلاب بود. ایران در دوران شاه هزینههای هنگفتی برای خرید این تجهیزات از غرب صرف کرد. اما این تجهیزات بدون قطعات یدکی کافی و فناوریهای پشتیبانی وارد شده بودند. پس از انقلاب، با آغاز تحریمها، این تجهیزات به تدریج غیرقابل استفاده شدند یا با خلاقیت داخلی بازسازی شدند.
ثانیا . مشکل اصلی ایران در جنگ، تحریم و کمبود نقدینگی بود. سیم خاردار و تجهیزات مشابه به دلیل تحریمها از خارج قابل خرید نبود و تولید داخلی آن نیز در ابتدای جنگ در حد نیاز جبههها نبود. این موضوع به دلیل توزیع نامناسب یا مشکلات لجستیکی در برخی نقاط حادتر دیده میشد.
ثالثا. جنگ تحمیلی صرفاً نظامی نبود، بلکه اقتصادی هم بود. دشمنان ایران تلاش داشتند با تحریمهای گسترده، کشور را از تأمین نیازهای اولیه محروم کنند تا روحیه مردم و نیروهای نظامی تضعیف شود.
✅ خلاصه : ایران در زمان جنگ با وجود در اختیار داشتن برخی تجهیزات پیشرفته، به دلیل تحریمها و دشواریهای اقتصادی، در تأمین نیازهای سادهتر دچار مشکل بود. این مسئله نه به معنای نداشتن سیم خاردار، بلکه به معنای کمبود یا سختی تأمین آن بود. از سوی دیگر، وجود هواپیماهای جنگی و تجهیزات پیشرفته به دلیل سرمایهگذاریهای دوران قبل از انقلاب بوده که پس از انقلاب، نگهداری و استفاده از آنها با مشکلات زیادی همراه شد.
این شبهه نباید باعث نادیده گرفتن تلاشهای بزرگ مردم و نیروهای نظامی ایران برای خودکفایی و مقاومت در برابر فشارهای بینالمللی شود. ما قدر کشورمان را می دانیم و با تمام توان حامی و پشتیبان ولایت فقیه هستیم.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 چقدر با سبک زندگی معنوی آشناییم؟
سبک زندگی معنوی، سبکی است که در آن انسان نهتنها به نیازهای مادی خود پاسخ میدهد، بلکه عمق وجودش را با معنویت و ارتباط با خداوند غنی میسازد. این سبک زندگی، حقیقتی است که در برابر زرق و برق دنیای امروز، آرامشی عمیق و ماندگار به انسان هدیه میدهد. آشنایی با این سبک، ما را از سطح روزمرگیها عبور میدهد و به جایگاه بلندتری از حیات میرساند؛ جایی که هر لحظه به فرصت تقرب به خدا تبدیل میشود. معنویت در زندگی، مانند هوایی است که روح را تغذیه میکند؛ با ذکر خدا، انس با قرآن، و الگو گرفتن از سبک زندگی پیامبران و اولیای الهی، این هوا تازه و پرنشاط میشود.
براستی ، ما چقدر به سبک زندگی معنوی فکر کردهایم؟ شاید گمان کنیم که معنویت تنها در عبادات خلاصه میشود، اما سبک زندگی معنوی یعنی داشتن نگاه متفاوت به هر جزء زندگی؛ از نیتهایمان تا کوچکترین رفتارهایمان. در این سبک، روابط ما با دیگران از خلوص و مهربانی لبریز است، مصرفگرایی جای خود را به قناعت میدهد، و قلبهایمان با شکرگزاری از نعمات الهی روشن میشود. آشنایی با این شیوه زندگی، پلی است که میان دنیای فانی و آخرت ابدی کشیده میشود. معنویت، ما را از بند اضطرابها رها میکند و به دریای آرامش میرساند؛ همان مسیری که پیامبران برای ما هموار ساختند و ما را به سوی آن فراخواندند.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 بسمالله الرحمن الرحیم
#بیانیه تبریک انتصاب استاندار جدید قزوین
جناب آقای محمد نوذری
استاندار محترم و توانمند قزوین
با سلام و درود بیپایان بر ارواح طیبه شهیدان و مجاهدان راه سربلندی این مرز و بوم
خبر انتصاب شایسته و مدبرانه حضرتعالی به سمت استاندار قزوین، موجی از امید و سرور در دلهای مردم فهیم این استان و خدمتگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران برانگیخت. انتخاب جنابعالی که با کولهباری از تجربه، صداقت، و مدیریت حکیمانه شناخته میشوید، نشان از اعتماد دولت محترم به توانمندیهای بینظیر شماست.
این استان کهن، با تاریخی پرافتخار و مردمانی دلیر و شایسته، امروز بیش از پیش به مدیری دلسوز، خردمند و دغدغهمند نیاز دارد تا با همت و تدبیر خود، مسیر شکوفایی و آبادانی را هموارتر سازد. بیتردید، نگاه عالمانه و رویکرد عدالتمحور شما در تقویت زیرساختها، رفع مشکلات اجتماعی و اقتصادی، و حمایت از جوانان، برگی زرین بر کارنامه درخشان مدیریت استان خواهد افزود.
همچنین لازم میدانیم از خدمات ارزشمند و خالصانه جناب آقای محمدمهدی اعلایی، استاندار پیشین قزوین، تقدیر و تشکر کنیم. تلاشهای بیوقفه ایشان در عرصههای گوناگون، نشان از تعهد و اخلاص مدیریتی داشت که شایسته سپاس است.
از درگاه خداوند متعال، برای شما در مسئولیت خطیر جدید، توفیق روزافزون، عزت و سربلندی مسئلت داریم و امیدواریم استان قزوین، با هدایتهای مدبرانه شما، به الگویی مثالزدنی از رشد و توسعه در سطح کشور تبدیل شود.
✅ به امید ایرانی آباد و اسلامی ماندگار
✍ موسی آقایاری به نمایندگی از اهالی شهرک ولایتمدار چوبیندر
🆔 @Myidea
🔵 نقش دین در سعادت انسان
دین یکی از اساسیترین عوامل در تأمین سعادت انسان است، زیرا علاوه بر ارائه راهنماییهای عملی برای زندگی فردی و اجتماعی، به انسان معنا، هدف و آرامش میبخشد. در ادامه با ذکر مثالهایی، به ابعاد مختلف نقش دین در سعادت اشاره میشود :
دین به انسان هدفی والاتر از زندگی مادی میدهد. ایمان به خدا و باور به آخرت، زندگی را از پوچی و بیمعنایی نجات میدهد و به انسان انگیزهای برای تلاش و رشد میبخشد. به عنوان مثال، فردی که ایمان به معاد دارد، در کارهای روزمره خود تنها به نتایج دنیوی نمیاندیشد، بلکه به اجر اخروی نیز امیدوار است. قرآن کریم میفرماید:
« أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا » (مؤمنون: 115)
این آیه تأکید میکند که زندگی انسان بیهدف نیست و رسیدن به قرب الهی هدف نهایی است.
دین اصول اخلاقی را ارائه میدهد و رفتارهای درست را تشویق میکند. این اصول به انسان کمک میکند تا زندگی سالم، عادلانه و مسالمتآمیزی داشته باشد. برای مثال، فردی که به ارزش راستگویی و دوری از دروغ معتقد است، حتی در سختترین شرایط، از صداقت دست نمیکشد. پیامبر اسلام (ص) در جریان معامله با یک یهودی، امانتداری خود را حتی پس از اختلافات حفظ کرد که این رفتار، الگویی برای پیروان ایشان شد.
ایمان به خدا و ارتباط با او از طریق عبادت، موجب آرامش دل و کاهش اضطرابها میشود. به عنوان مثال، در مواقع سختی و ناامیدی، فردی که نماز میخواند و از خدا یاری میطلبد، احساس آرامش بیشتری خواهد کرد. قرآن میفرماید:
« أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ » (رعد: 28)
این آرامش یکی از عوامل مهم سعادت است که دین فراهم میکند.
دین به انسان امید به رحمت و یاری الهی میدهد و او را در برابر مشکلات مقاوم میکند. برای نمونه، حضرت ایوب (ع) که با مشکلات و سختیهای فراوانی مواجه شد، با صبر و ایمان به خدا توانست از آنها عبور کند و پاداش الهی را دریافت کند.
دین انسانها را به محبت، همکاری و همدلی دعوت میکند. برای مثال، در مراسم حج، مسلمانان از نقاط مختلف جهان در کنار یکدیگر جمع میشوند، لباس یکسان میپوشند و بدون توجه به تفاوتهای نژادی یا طبقاتی، به عبادت میپردازند. این تجربه، پیوندهای اجتماعی را تقویت کرده و از انزوا جلوگیری میکند.
همچنین، دین با تأکید بر طلب علم و عمل به آن، انسان را به رشد فکری و عملی سوق میدهد. برای نمونه، تمدن اسلامی در دورههای مختلف، با الهام از تعالیم دینی، به پیشرفتهای چشمگیری در علوم مختلف دست یافت. حدیث نبوی: « طلب العلم فریضة علی کل مسلم و مسلمة » این امر را روشن میکند.
✅ دین با ارائه هدف، آرامش، اصول اخلاقی و امید، انسان را در مسیر سعادت واقعی هدایت میکند. این سعادت، تنها به دنیا محدود نمیشود، بلکه آخرت را نیز در برمیگیرد و زندگی انسان را به کلیتی هماهنگ و معنادار تبدیل میکند.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 ریشهیابی عدم اتحاد و همدلی
عدم اتحاد و همدلی، پیش از هر چیز، ریشه در خودمحوری و غلبه فردگرایی بر مسئولیت اجتماعی دارد. وقتی انسانها بیش از آنکه خود را بخشی از یک جامعه بدانند، منافع شخصی را بر منافع جمعی مقدم میدانند، پیوندهای انسانی ضعیف شده و اختلافات افزایش مییابد. قرآن کریم در آیه ۱۰۳ سوره آلعمران میفرماید: «واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرقوا» ؛ این آیه نشانگر آن است که همبستگی در جامعه، نیازمند پیروی از اصول مشترک و کنار گذاشتن عوامل تفرقهانگیز است. اما زمانی که تعصبات قومی، مذهبی یا حتی طبقاتی جایگزین نگاه وحدتبخش شود، انسانها بهجای تلاش برای همدلی، بر تفاوتها تمرکز میکنند و فاصلهها عمیقتر میشود.
عامل دیگر در تضعیف اتحاد، ضعف ارتباطات و عدم درک متقابل است. گاه انسانها از نیازها و دیدگاههای یکدیگر بیخبرند و همین بیخبری بذر سوءتفاهم و بیاعتمادی را میکارد. رسانهها و ابزارهای ارتباطی نیز در عصر حاضر، به جای تقویت همدلی، گاه زمینهساز تفرقه میشوند؛ چرا که بسیاری از محتواها به جای تأکید بر اشتراکات، بر تفاوتها و تضادها تمرکز دارند. در حالی که اگر به تعالیم اسلامی و سنت پیامبر اکرم (ص) نگاه کنیم، درمییابیم که گفتوگو و ارتباط سازنده یکی از اصولیترین راههای تقویت همدلی و از میان برداشتن سوءتفاهمها بوده است.
بنابراین ، عدم اتحاد نتیجه ضعف در تربیت اخلاقی و معنوی است. جامعهای که بر مبنای ارزشهای اخلاقی استوار نباشد، نمیتواند بستر همدلی را فراهم کند. حسادت، کینهتوزی و تکبر، ریشههای اختلاف و دشمنی را آبیاری میکنند. در مقابل، ارزشهایی مانند گذشت، ایثار و پذیرش دیگری، فضایی برای همبستگی و اتحاد میآفرینند. جامعهای که بر اساس این اصول پرورش یابد، نه تنها توانایی رفع اختلافات داخلی را دارد، بلکه در برابر تهدیدات خارجی نیز مقاومتر و متحدتر خواهد بود. پس لازم است همگان، چه در خانواده و چه در نهادهای اجتماعی، به تقویت ارزشهای انسانی بپردازند تا به جامعهای همدل و متحد دست یابیم.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
چرا حلب سقوط کرد؟!
این روزها شاهد حمله سریع گروههای تکفیری تروریستی در سوریه بودیم که تصرف شهر استراتژیک حلب و تعدادی از شهرکها و روستاهای حومه تعجب همگان را بخود جلب کرده است و برای همه جای سئوال است شهرهایی که برای آزادسازی آنها دو سال مجاهدت و تلاش شده بود، به سرعت تصرف شده و سقوط کرده است دراین مقاله کوتاه به این سئوال پاسخ میدهیم.
در یک جمله باید گفت چیزی به نام نبرد وجود نداشته و تروریستها به راحتی با خودروهای خود در پیشروی خطی نه دشت بانی به پیش تاختند شبیه حمله ایی که منافقین در عملیات فروغ جاودان در اواخر جنگ تحمیلی۸ ساله ما انجام داده تا کرمانشاه نفوذ کردند که به لحاظ حمله خطی به راحتی در محاصره افتاده و شکست خوردند.
درکل سه عامل درحمله و تصرف این منطقه وجود دارد
۱_ بی دفاع بودن
۲_ اصل غافلگیری
۳_جنگ پرحجم رسانه ایی
✅ بی دفاع بودن:
فاصله بین ادلب بعنوان خط اول معارضین و شهر حلب چیزی حدود ۲۰ کیلومتر بوده است ،در این فاصله قبلا ۱۷ مرکز ایست و بازرسی و کنترل وجود داشته که هرکدام به منزله یک خط دفاعی بوده است. همه این مراکز قبلا به دست حزب الله لبنان محافظت و کنترل میشده که بعد جنگ لبنان همه اینها تخلیه شده و به غیر خط اول که ارتش عربی سوریه مستقر بوده خالی از هرگونه استحکامات و نیروهای دفاعی بوده است.
پرواضح است این گروهگ با ۲۰ هزار نیروی آموزش دیده مثل یک ارتش کلاسیک با شکستن خط اول که کار سختی نبوده بدون هیچ مانعی سوار برخودرو به پیش تاخته است.
✅ اصل غافلگیری:
مطابق توضیحی که در علت اولیه بیان شد فرصت سازی و غافل کردن و حمله به خط اول کار سختی نبوده است. لذا با کمک متخصصین نظامی آمریکایی ، اسرائیلی و ترکی این گروهک توانسته با آموزش و تجهیز و سازماندهی لازم نسبت به حمله مبادرت کند و به راحتی خط اول بدون پشتوانه را شکسته و وارد منطقه بی دفاع شده است.
✅ جنگ پرحجم رسانه ایی
با وجود عکس ها و فیلمهای حملات سابق داعش با ایجاد جنگ روانی و ترساندن مردم از اینکه مثل سابق قتل و غارت و آدم کشی و سربریدن رخ میدهد
و یا جایی که تصرف نشده ولی از فیلمها و عکسهای سابق استفاده کرده و با انتشار گسترده آنها موجبات رعب و وحشت عمومی را فراهم ساخته و زمینه ساز حمله بی دفاع را موجب شده است. طبق گزارشات میدانی حتی موقع ورود به شهر و تصرف آن حدود شش ساعت طول کشیده با عملیات روانی زمینه تخلیه شهر از مدافعین موجب شده اند بطوریکه هیج مانعی در مقابل آنها تقریبا وجود نداشته است. نکته ایی که در اینجا مطرح هست، مسئله تثبیت هست که به راحتی و به زودی صورت نمیگیرد اگر ارتش سوریه بتواند ضدحمله زودتری را فراهم کند محاصره و تصرف مناطق اشغالی عملیات سختی به نظر نمی رسد.
اما با توجه به شرایط بسیار نامناسب سوریه بعد سالها جنگ و ویرانی و از طرفی جنگ رژیم اشغالگر صهیونیستی و وجود تهدیدات از جنوب غربی و جنوب شرقی و احتمال آشوبهای درونی امکان ضدحمله فراگیر دور از انتظار می باشد.
✍نوشته شماره ۳ سعید نقی لو
🆔 @Myidea