طلوع فکر و اندیشه
🔴 مسجد، خانه خداست؛ نه محلی برای سفسطه و تحریف
امان از جهل مرکب و بازی با احساسات برای توجیه بیقیدی! متأسفانه برخی افراد، به جای تأمل در احکام الهی، با استدلالهای سطحی و سفسطههای کودکانه، سعی در زیر سؤال بردن سنتهای الهی دارند. اما حقیقت این است که آنچه شما به عنوان عصر اطلاعات و تکنولوژی به رخ میکشید، در مقابل حکمت الهی، چیزی جز جهل مدرن نیست.
۱. حفظ قداست مسجد، فرمان خداست نه سلیقه شخصی
اینکه بانویی در دوران عذر شرعی نباید وارد مسجد شود، دستور مستقیم خداوند و حکم شرعی مسلم در اسلام است. این حکم ریشه در تعالیم قرآن و سنت پیامبر (ص) دارد. عدم ورود در این ایام به معنای تحقیر زنان نیست، بلکه نوعی طهارت و احترام به مکان عبادت است، همانگونه که غیرمسلمانان هم اجازه ورود به مسجدالحرام را ندارند، حتی اگر از پاکترین انسانها باشند. آیا این تبعیض است؟ نه، بلکه نشانه جایگاه خاص و مقدس مسجد در شریعت الهی است.
۲. آیا زنان در این ایام از عزاداری منع شدهاند؟
هیچکس نگفته که زنان نباید در عزای عزیزانشان شرکت کنند. بلکه ورود به مسجد در حالت عذر شرعی ممنوع است، نه عزاداری. زنان میتوانند در بیرون از مسجد، در حسینیهها یا منازل عزاداری کنند. مگر همه مراسمهای ختم فقط در مسجد برگزار میشود؟ مگر مردانی که جنب هستند هم به مسجد میروند؟ آیا برای آنها هم باید استثناء قائل شد؟
۳. چرا خداوند این وضعیت را در زنان قرار داده است؟
این سؤال ناشی از درک نادرست از نظام حکیمانه خلقت است. خداوند حکیم، جسم و روح زن را به گونهای آفریده که برای تداوم نسل بشر، نیازمند این تغییرات طبیعی باشد. اما این هیچ ربطی به حضور در مسجد ندارد. آیا چون خداوند خواب و خستگی را در انسان قرار داده، پس باید نماز صبح را هم حذف کنیم؟! یا چون نیاز به خوردن و آشامیدن را قرار داده، باید روزه گرفتن را بیمعنا بدانیم؟!
۴. چرا خداوند خودش مجازات نمیکند؟
این مغالطه از اساس کودکانه و غیرعقلانی است. مگر خداوند خودش نمیتواند مجرمان را در لحظه مجازات کند؟ پس چرا محاکم قضایی وجود دارند؟! چرا خداوند خودش جلوی ظلم، جنایت و فساد را نمیگیرد؟ چون دنیا، دارِ امتحان است و وظیفه انسان، رعایت دستورات الهی است. خداوند همواره افرادی را برای تبیین احکام خود قرار داده است، و علما و روحانیون، میراثداران علم انبیا هستند، نه اینکه از خودشان قانون وضع کنند.
لذا : حفظ حرمت مسجد، یک واجب شرعی است.
اینکه شخصی با بیمنطقی و مغالطههای سطحی بخواهد قداست مسجد را زیر سؤال ببرد، نشاندهنده ناآگاهی از مبانی دینی است، نه روشنفکری! مسجد، خانه خداست و حرمت آن را خداوند تعیین میکند، نه سلیقه و احساسات شخصی افراد.
به جای شبههافکنی، کمی مطالعه کنید و بفهمید که دینداری، تابع احساسات فردی نیست، بلکه تسلیم در برابر احکام الهی است
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
طلوع فکر و اندیشه
🔴 هویت ۳۰۰۰ ساله، اما در چه مسیری؟
✅ برادر گرامی، مسئلهی اصلی در متن من، نفی هویت ایرانی نبود، بلکه نقد توهم بازگشت به گذشته بود. شما به حق اشاره کردید که هویت ایرانی-اسلامی ریشه در گذشته هم دارد، اما سوال اصلی این است:
🔹 آیا افتخار به گذشته بدون عمل امروز، برای ایران اقتدار میآورد؟
👈 تخت جمشید مهم است، اما آیا کافی است؟
تخت جمشید و منشور حقوق بشر کوروش، بخشی از هویت ایران هستند، اما نمیتوان تنها با آنها به آینده رسید. هیچکس با نگاه به آثار باستانی، قدرت نظامی، علمی و اقتصادی پیدا نکرده است. حتی یونان که مهد فلسفه بود، امروز بهخاطر عقبماندگی اقتصادی، زیر فشار اروپاست.
👈 مشکل نگاه به گذشته چیست؟
وقتی کسی میگوید « ما ۳۰۰۰ سال تمدن داشتیم »، سوال این است: خب، امروز چه داریم؟
اگر امروز در اقتصاد، صنعت، علم و نظامیگری پیشرفت نکرده باشیم، آیا دشمنان با دیدن تخت جمشید از ما حساب میبرند؟
✅ ایرانِ امروز؛ افتخار واقعی
امروز، هویت ایرانی-اسلامی با جوانانی که علم، صنعت و اقتدار نظامی را ساختهاند، در حال شکلگیری است.
افتخار امروز ما این است که دشمن حتی خواب حمله به ایران را نمیبیند.
افتخار امروز ما این است که در اوج تحریم، دانشمندان ما صنعت هستهای را پیش بردهاند.
افتخار امروز ما این است که جوانان ایرانی، موشکهای نقطهزن و پهپادهای پیشرفته ساختهاند، نه اینکه فقط به آثار تاریخی افتخار کنند.
🔻 بنا براین :
هویت ایران، تنها در تاریخ ۳۰۰۰ ساله نیست، بلکه در عزت و قدرت امروز آن است. کسی که فقط به گذشته افتخار کند اما امروز ضعیف باشد، مانند فقیری است که بگوید « جد من پادشاه بود » اما چیزی در دست نداشته باشد.
👈 پس بیایید گذشته را بشناسیم، اما آینده را بسازیم! ایران امروز نیاز به عمل دارد، نه فقط افتخار به گذشته.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔴 ولایت فقیه؛ نظریهای عقلانی، قرآنی و تجربهشده
✅ ۱. چرا ولایت فقیه؟ یک اصل عقلی
در هر جامعهای، حکومت نیازمند یک رهبر آگاه، عادل و کاردان است. عقل حکم میکند که اگر جامعه اسلامی باشد، حکومت آن نیز باید در دستان فردی باشد که دینشناس، عادل و دوراندیش باشد.
❌ گزینههای دیگر چه؟
حکومت پادشاهی؟ نتیجهاش دیکتاتوری، فساد و حکومتهای فاسدی مثل قاجار و پهلوی است.
دموکراسی غربی؟ سیاستمدارانی که با لابیگری، قدرت و پول سرکار میآیند، نمونهاش آمریکا که در آن پول تعیین میکند چه کسی رئیسجمهور شود.
حکومت تکنوکراتها؟ انسانهای متخصص اما بدون تقوا، که قدرت را برای منافع شخصی و حزبی میخواهند.
👈 در چنین شرایطی، تنها مدل حکومتی که تضمین میکند هم عدالت باشد، هم علم، هم عقلانیت و هم دین، ولایت فقیه است.
✅ ۲. مبنای قرآنی ولایت فقیه
🔹 حاکم باید شایسته باشد:
إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَىٰ أَهْلِهَا (نساء: ۵۸)
خداوند فرمان میدهد که امانات را به اهلش بسپارید.
👉 آیا اهل حکومت، افراد نالایق و فاسد هستند یا فقیهی عادل و آگاه به احکام الهی؟
🔹 ولایت پیامبر و امامان :
النَّبِيُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ (احزاب: ۶)
پیامبر، از خود مؤمنان به آنان سزاوارتر است.
👉 در عصر غیبت، این ولایتِ هدایتگرانه و مدیریتی به عادلترین و عالمترین فرد یعنی ولی فقیه میرسد.
✅ ۳. تجربهی موفق ولایت فقیه
🔥 برخی فکر میکنند ولایت فقیه یک نظریهی انتزاعی است. اما نتیجهی آن را در عمل دیدهایم :
ایرانِ دوران شاه : ذلت، حقارت، وابستگی، فساد، بیهویتی
ایرانِ پس از انقلاب : اقتدار، استقلال، پیشرفت، عزت جهانی
💡 به برکت ولایت فقیه :
✔️ ایران از یک کشور دستنشانده، به یک قدرت جهانی تبدیل شد.
✔️ بزرگترین قدرتهای دنیا، از سایهی ایران هراس دارند.
✔️ ما نهتنها در برابر ابرقدرتها ایستادهایم، بلکه محور مقاومت را در جهان شکل دادهایم.
✅ ۴. مهمترین شبهه درباره ولایت فقیه :
ولایت فقیه دیکتاتوری است.
👈 پاسخ : دقیقاً برعکس ، دیکتاتوری یعنی حکومت فردی که هیچکس او را نقد نکند، اما ولی فقیه همیشه در برابر قانون، مجلس، مردم و نهادهای نظارتی پاسخگوست. در حالی که شاهها و دیکتاتورها هیچ نظارتی را نمیپذیرند.
✅ لذا : چرا ما حامی ولایت فقیه هستیم؟
چون عقلانیترین شکل حکومت است.
چون بر مبنای قرآن و سنت است.
چون در عمل جواب داده و ایران را از یک کشور وابسته به یک ابرقدرت تبدیل کرده است.
چون ضمانت اجرای عدالت و استقلال کشور است.
👈 به کوری چشم دشمنان، تا آخرین نفس پای ولایت فقیه ایستادهایم، چون آن را حق، عقلانی و تجربهشده میدانیم.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔴 فریادی در سکوت؛ چرا جهاد تبیین بییاور مانده است؟
با لطف و عنایت الهی، تا به امروز توفیق داشتهام که بیش از ۱۹۰۰ شبهه را در حوزههای مختلف دینی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، در حد بضاعت مزجاة پاسخ دهم؛ همه در مسیر حمایت از اسلام و انقلاب.
اما در این میان، جای یک سوال باقی است: چرا با وجود این همه هجمه فکری و شبههافکنی، هیچیک از نهادهای فرهنگی و آموزشی حتی یکبار هم نخواستهاند که کلاس یا دورهای با عنوان « مهارتهای پاسخ به شبهات» برگزار کنم؟
آیا مقابله با تهاجم فکری، کمتر از مقابله با تهدیدات دیگر اهمیت دارد؟ آیا پرورش نسلهایی که در برابر امواج شبهات مجهز و مسلط باشند، اولویتی ندارد؟
شاید پاسخهایم را خواندهاند، اما دغدغهای برای آموزش آن به دیگران ندیدهاند! شاید گمان کردهاند که این جهاد فکری، نیازی به حمایت ندارد.
✅ اما حقیقت این است که شبهه، خاموش نمیشود؛ بلکه یا پاسخ داده میشود، یا در ذهنها ریشه میدواند…
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔴 بعد از ۱۴۰۰ سال، حکومت به دست شیعه افتاده، اما جای تأسف است که عدهای بیبصیرت و ناآگاه، بدون درک صحیح از مسائل سیاسی و فهم زمان، فریب خوردهاند. این افراد، بدون قدرت تحلیل و تشخیص حق از باطل، همان تصاویری را که سلطنتطلبان بیهویت و مزدوران اسرائیل تولید میکنند، کورکورانه بازنشر میکنند؛ گویی چشم بسته، مهر تأیید بر دروغهای دشمن میزنند.
در این میان، برخی نیز ناکارآمدی دولت را به رهبری نظام نسبت میدهند، در حالی که طبق قانون اساسی، وظایف و اختیارات رهبری کاملاً مشخص است و مدیریت اجرایی کشور بر عهده دولت و قوه مجریه است. عملکرد دولتها تابع سیاستگذاریها و تصمیمگیریهای خودشان است و رهبری مسئول هدایت کلان کشور در چارچوب قانون اساسی است، نه مسئول ضعفها و ناکارآمدیهای مدیریتی افراد و دولتها.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔴 اقتصاد ایران در اسارت لیبرالهای وابسته؛ انقلاب را آزاد کنید
لیبرالیسم اقتصادی؛ خنجری مسموم در پهلوی انقلاب اسلامی است. امروز مع الاسف ، بیش از هر زمان دیگری، حقیقت تلخی را شاهدیم که نمیتوان از آن چشمپوشی کرد: اقتصاد ایران گروگان تفکری است که ریشه در لیبرالیسم غربی دارد و سالهاست که چون موریانه، پایههای استقلال کشور را میجود. این همان تفکری است که از دوران سازندگی، تحت لوای توسعهگرایی، مدیریت کشور را به دست تکنوکراتهای غربزده سپرد و با چشمانی بسته، آموزههای اقتصادی کاپیتالیسم را همچون وحی مُنزَل اجرا کرد.
جای سؤال است که چگونه در نظامی که برآمده از نهضتی الهی و انقلابی است، مدیرانی روی کار آمدهاند که تفکرشان، سبک زندگیشان و حتی نسخههایی که برای اقتصاد کشور میپیچند، کپی ناقصی از مدلهای غربی است؟ آیا غیر از این است که این جریان، مأموریتش نه ساختن ایران اسلامی، که مهار انقلاب و در نهایت، عقیمسازی آن است؟
گروگانگیری اقتصاد؛ پروژهای هدفمند علیه جمهوری اسلامی
دشمنان این ملت، خوب آموختهاند که انقلاب اسلامی را با جنگ سخت نمیتوان از پای درآورد. آنان هشت سال جنگ را آزمودند، تحریمهای همهجانبه را تحمیل کردند، اما این ملت، از میان آتش و خون، قدرتمندتر از گذشته بیرون آمد. پس، نقشهای دیگر طراحی شد: فروپاشی انقلاب از درون، با گروگانگیری اقتصاد.
✅ مدیریت سرمایهداری در پوشش توسعه اقتصادی ، از همان آغاز، سفرههای مردم را به بازارهای جهانی پیوند زد تا وابستگی اقتصادی، گلوگاه جمهوری اسلامی را در اختیار دشمنانش قرار دهد.
✅ خصوصیسازیهای بیضابطه و غارت منابع ملی، به بهانه کوچکسازی دولت، اما در عمل چپاول سازمانیافته ثروتهای مردم به دست وابستگان قدرت.
✅ ایجاد بحرانهای معیشتی، برای تغییر اولویتهای مردم؛ مردمی که انقلاب کردند تا عزتمندانه زندگی کنند، امروز درگیر دغدغه نان شدهاند، و این همان چیزی است که غربگرایان داخلی میخواهند.
✅ نفوذ خزنده در مراکز تصمیمگیری و قانونگذاری، بهگونهای که هرگاه ملت، دولتی انقلابی را بر سر کار آورده، اهرمهای اقتصادی چنان تنظیم شده که یا آن دولت را ناکارآمد جلوه دهند یا آن را مجبور به حرکت در ریل لیبرالیسم کنند.
چرا حوزههای علمیه و نهادهای انقلابی در این میدان عقب ماندند؟
بزرگترین آسیبی که این کشور دیده، عدم ورود جدی جریانهای حوزوی و انقلابی به میدان نبرد اقتصادی و رسانهای است. رهبر معظم انقلاب بارها و بارها نسبت به جنگ اقتصادی هشدار دادهاند، اما کدام حوزه علمیه، کدام دستگاه فرهنگی، کدام مرکز انقلابی، در حد و اندازههای این نبرد عمل کرده است؟
⚠ وقتی برخی افراد، با عناوین فریبندهای همچون عقلانیت ، مصلحتسنجی و تعامل جهانی ، عملاً مسیر تسلیم را تئوریزه میکنند، چرا جریانهای انقلابی، پاسخهای مستحکم و روشنگر نمیدهند؟
⚠ چرا برخی نهادهای اسلامی، بهجای جهاد تبیین، به بروکراسی و روزمرگی افتادهاند و در برابر این نفوذ خزنده، موضع انقلابی اتخاذ نمیکنند؟
⚠ چگونه است که رسانههای معاند، دروغهای خود را هزار بار تکرار میکنند تا در ذهن مردم جا بیفتد، اما ما در دفاع از گفتمان ناب انقلاب، گاهی حتی یکبار هم فریاد نمیزنیم؟
وظیفه ما چیست؟
✊ نبرد امروز، نه فقط اقتصادی، که نبرد هویت و بقاء انقلاب است. اگر امروز، میدان را به دست تکنوکراتهای غربزده بسپاریم، فردا نه از اسلام اثری خواهد ماند و نه از جمهوریت انقلاب.
✊ باید به بازگشت به مبانی اصیل انقلاب فکر کرد؛ مبانیای که امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری بارها بر آن تأکید کردهاند: اقتصاد مقاومتی، قطع وابستگی به بیگانگان، مدیریت جهادی و تکیه بر توان داخلی.
✊ باید از جریانهای انقلابی، نهادهای حوزوی و ارگانهای اسلامی مطالبه کرد که چرا در میدان روشنگری، مقابله با فساد اقتصادی و تبیین نقشههای دشمن، آنگونه که باید، عمل نکردهاند؟
امروز، زمان مصلحتاندیشی نیست. یا باید این تفکر مسموم را از بدنه اجرایی کشور ریشهکن کرد، یا باید شاهد تحقق تدریجی پروژه ایران بدون انقلاب باشیم.
انتخاب با ماست؛ یا مبارزه، یا سقوط
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
طلوع فکر و اندیشه
🔴 ☝️بزرگوار ، 👇 ( گفتگوی تلگرامی )
اولاً، جای تعجب دارد که برای توجیه وضع موجود، به سراغ تقسیمبندی ارکان کشور رفتهاید، گویی ساختارهای نظارتی و حکومتی، مستقیماً مسئول تصمیمسازیهای اقتصادی هستند! اگر شورای نگهبان و مجمع تشخیص، سیاستهای اقتصادی را تعیین میکردند، پس لابد نسخههای صندوق بینالمللی پول را هم همین نهادها ابلاغ کردهاند؟!
ثانیاً، مشکل ما این است که درک ناقص از مفهوم تکنوکراسی، باعث میشود همه چیز را روی کاغذ ببینید، نه در میدان عمل!!
تکنوکراتها، دقیقاً همان مدیرانی هستند که در پوستین انقلاب، اما با مغز غربی، سکان اقتصاد کشور را در دست گرفتند و مسیر استقلال اقتصادی را منحرف کردند. شما اگر به جای فهرست کردن اسامی نهادها، مدیران اجرایی دهههای گذشته را بررسی کنید، متوجه میشوید که تصمیمات کلیدی اقتصادی چگونه در اختیار جریان سرمایهسالار لیبرال بوده، نه نهادهای انقلابی.
ثالثاً، بله، در تاریخ بنویسند که ارکان اصلی، سالها تلاش کردند تا این جریان نفوذی را مهار کنند، اما وقتی بدنه اجرایی کشور، سالها در تسخیر تفکر وابسته بود، کار سخت شد. مگر مقام معظم رهبری دهها سال است درباره اقتصاد مقاومتی، نفوذ غربگرایان و خطر وابستگی هشدار ندادند؟ چه کسانی این سیاستها را معطل نگه داشتند؟ همان تکنوکراتهایی که به اسم توسعه، چوب حراج به استقلال اقتصادی کشور زدند.
رابعاً، شما با یک سفسطه کودکانه، اصل بحث را منحرف کردهاید. مسئله این نیست که «چرا ارکان کشور نتوانستند تکنوکراتها را مهار کنند؟»، بلکه مسئله این است که چرا عدهای سالهاست میخواهند لیبرالها را از دایره مسئولیتپذیری فراری دهند و همه چیز را گردن ساختارهای نظارتی بیندازند؟ مگر امثال همین مدیران تکنوکرات، در قامت مشاور و وزیر و رئیس بانک مرکزی، نبودند که نسخههای اقتصادی غرب را در این کشور پیاده کردند؟ مگر همینها نبودند که خصوصیسازیهای رانتی، تورم افسارگسیخته، وابستگی به دلار و مدلهای غلط بانکداری را اجرا کردند؟
🔴 مسئله روشن است:
مشکل ما، ساختار جمهوری اسلامی نیست، بلکه مشکل ما حضور جریانهای نفوذی در مدیریت اقتصادی کشور است که از ابتدا به دنبال تحقق نسخهای آمریکایی از توسعه در ایران بودند. اینها نه « مدیریت جهادی » را قبول دارند، نه « اقتصاد مقاومتی » را، نه تولید داخلی را، و نه استقلال اقتصادی را.
پس بله، در تاریخ بنویسند که جمهوری اسلامی قربانی تفکری شد که به اسم پیشرفت، چوب حراج به منابع کشور زد، بهجای تربیت مدیران انقلابی، تکنوکراتهای وابسته را پرورش داد، و امروز که نتایج خیانتهایشان نمایان شده، میخواهند مسئولیت را گردن نظام بیندازند.
نه، برادر عزیز ؛
🔹 مشکل، تفکر وابسته و اجراکنندگان آن است، نه نظام اسلامی.
🔹 مشکل، لیبرالهای وطنی هستند، نه نهادهای انقلابی.
🔹 مشکل، کسانیاند که دهها سال نسخه غربیها را اجرا کردند و حالا، بهجای پاسخگویی، دنبال فرار از مسئولیتاند.
حالا اگر پاسخی دارید، لطفاً با عدد و سند بفرمایید، نه با کلیگویی و فرار به جلو.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔴 بیبصیرتی، آفتی که امتهای اسلامی را به انحراف کشانده؛ از سقیفه تا عاشورا، از سلطه استعمار تا جنگ نرم امروز. تاریخ عبرت است؛
دشمنشناسی،
آگاهی و پیروی از ولایت، تنها راه نجات است.
#بصیرت
#تاریخ_عبرت
🆔 @Myidea