eitaa logo
طلوع فکر و اندیشه
920 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
878 ویدیو
23 فایل
ارتباط با نویسنده کانال : @Musa1364 تا بنده نباشی تابنده نباشی کپی بشرط رفرنس مجاز است
مشاهده در ایتا
دانلود
طلوع فکر و اندیشه
🔴 پاسخ به سخنان بی پایه آقای سلیمانی در سخنان او مغالطات زیادی وجود دارد : ■ مغالطه‌ی بزرگ در نسبت دادن ناکامی‌ها به رهبری ، سخن ایشان که ۹۰ درصد قدرت دست رهبری است پس باید پاسخگو باشد ناشی از عدم درک نظام ولایت فقیه و ماهیت تفکیک قوا در جمهوری اسلامی است. رهبر انقلاب مسئول اجرا نیست، بلکه ناظر بر سلامت کلی نظام است. همان‌طور که پیامبر اسلام در زمان خود، مسئول همه‌ی خطاهای افراد نبود، رهبری نیز مسئول عملکرد ناصواب دولت‌ها یا نهادهای مختلف نیست. در نظام اسلامی، مسئول اجرا رئیس‌جمهور است نه ولی فقیه. آیه‌ی شریفه می‌فرماید : وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نمی‌کشد. پس انتساب خطاهای افراد یا ناکامی‌های مدیریتی به مقام ولایت، مغالطه‌ی تعمیم نادرست است. ■ مغالطه‌ی تشبیه ناصحیح در تمثیل‌های چغندر و ترب توصیف نامزدهای انتخابات به چغندر و شلغم و ترب نوعی تمثیل تحقیرآمیز و غیرعقلانی است که از منطق استدلال علمی خارج است. انتخابات عرصه‌ی تشخیص مصالح کلان جامعه است، نه بازار سبزی‌فروشی. در منطق قرآن، رأی دادن باید بر اساس تقوا و تشخیص اصلح باشد: إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ (قصص/۲۶) بهترین کسی که برای اداره‌ی کار برگزیده می‌شود، کسی است که قوی و امین باشد، نه چغندر و ترب! ■ دروغ بزرگ درباره‌ی مالیات آستان قدس و رانت ادعای آستان قدس مالیات نمی‌دهد یا امام رضا متخلف اقتصادی است هم از نظر شرعی و هم از نظر قانونی باطل و جسارت‌آمیز است. اولاً طبق قانون مصوب ۱۳۹۸، آستان قدس رضوی مالیات بر درآمد شرکت‌های تابعه را پرداخت می‌کند و اسناد رسمی در سازمان امور مالیاتی موجود است. ثانیاً خود رهبر انقلاب در همان سال صراحتاً دستور دادند که آستان قدس باید مالیات دهد. پس این ادعا نه تنها خلاف واقع است، بلکه تخریب یکی از شفاف‌ترین نهادهای اقتصادی کشور است که تمام دارایی‌اش صرف خدمات عام‌المنفعه، درمان، و کمک به محرومان می‌شود. اگر امام رضا علیه‌السلام امروز زنده بود، مسلماً از کسانی که این‌گونه تهمت می‌زنند می‌پرسید : أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ؟ (بقره/۸۵) ■ آمیختن طنز با استدلال، نشانه ضعف استدلال ؛ کسی که برای بیان یک موضوع جدی، مدام از باغ ازگل و کسی نمی‌آید باغ به نامم بزند استفاده می‌کند، در واقع به وادی احساس و طنز پناه برده تا از پاسخ‌گویی منطقی فرار کند. در علم منطق، این شیوه را مغالطه‌ی تمسخر می‌نامند. قرآن کریم هشدار می‌دهد: وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ وای بر هر تمسخرگر و عیب‌جوی. ■ مغالطه‌ی تقلیل نقش امام رضا علیه‌السلام تشبیه امام رضا علیه‌السلام و آستان قدس که ولیّ خدا و وارث انبیاء است به یک عامل اقتصادی که باید مثل تاجر مالیات دهد، نشانه‌ی بی‌ادبی معرفتی و فقر الهیاتی است. امام رضا علیه‌السلام نه تاجر است، نه مالک خصوصی، بلکه نهاد وقف و صدقه‌ی جاریه‌ی امت اسلامی است. دارایی آستان، دارایی شخصی نیست تا مالیات بر درآمد فردی بر آن بار شود. این مغالطه از نوع مغالطه‌ی خلط موضوع است. ■ تحریف حقیقت تاریخی در باره‌ی دولت خاتمی ؛ ادعای موفق‌ترین دولت بعد از انقلاب با استناد به آمار نیازمند منبع است. اما در همان زمان، با وجود درآمد ارزی بالا، کشور دچار رکود فرهنگی و ولنگاری اخلاقی شد. رهبر انقلاب بارها حمایت خود را از دولت خاتمی در مواضع صحیح اعلام کردند، اما نقدِ انحراف از مبانی را هم انجام دادند. پس بیان اینکه هر انتقاد رهبری موجب سنگ‌اندازی است نوعی مغالطه‌ی انگیزه‌خوانی است. خلاصه ؛ سخنان آقای سلیمانی آمیخته از چند مغالطه است : 1. مغالطه‌ی تعمیم ناروا درباره‌ی نقش رهبری 2. مغالطه‌ی تشبیه ناروا (چغندر و ترب) 3. مغالطه‌ی تمسخر 4. مغالطه‌ی خلط موضوع درباره‌ی امام رضا علیه‌السلام 5. مغالطه‌ی انگیزه‌خوانی در قضاوت از نهاد رهبری و در برابر همه‌ی این مغالطات، منطق قرآنی می‌فرماید: قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ اگر راست می‌گویید، دلیل بیاورید. ✍ موسی آقایاری 🆔 https://eitaa.com/Myidea/7083
🔴 صدای حوزه : صدای عقل ، کرامت و حکمت است نه غوغا سالاری بسم‌الله الرحمن الرحیم ادعُ إلی سبیل ربک بالحکمة والموعظة الحسنة وجادلهم بالتی هی أحسن (نحل/۱۲۵) قابل توجه تجمع کنندگان : سخن گفتن از رئیس‌جمهور یا ولی جامعه، اگر بر مدار خیرخواهی و نصیحت باشد، عبادت است؛ اما اگر بر مدار هتکِ حرمت و تحقیر باشد، انحراف است. اسلام آزادیِ بیان را برای جستجوی حقیقت می‌خواهد، نه برای لگدمال کردنِ حرمت‌ها و تحقیر مؤمنان. خواهرانی که در تجمع مشهد ، به نامِ حق سخن گفتند ولی با زبانِ بی‌ادبانه و تحریک‌آمیز، علما و مراجع و حتی رهبر جامعه را زیر سؤال بردند، و خوراک برای محافل ضد انقلاب درست کردند ؛ باید بدانند : حق با فریاد به‌دست نمی‌آید، با فهم به‌دست می‌آید. و دفاع از آزادی، اگر از مسیرِ عقل و ادب خارج شود، خودش صورتِ جدیدی از دیکتاتوری است. امروز هیچ جامعه‌ای از بی‌ادبی و بی‌حرمتی پیشرفت نکرده است. اگر کسی واقعاً دغدغه‌ی دین دارد، باید بداند که قرآن، پیامبران را به گفت‌وگو با حکمت دعوت کرد، حتی با فرعون. پس چگونه می‌توان با مؤمنان و خادمان نظام اسلامی، چنین بی‌پروا و گزنده سخن گفت؟ ■ بله، باید بین فریادِ حق‌طلبانه‌ی امام خمینی رحمه‌الله علیه ؛ و این رفتارهای بی‌حکمت، فرق گذاشت. امام در برابر حکومتِ جور قیام کرد؛ اما امروز ما در سایه‌ی حکومت عدل اسلامی هستیم، با رهبری که خود مجتهد جامع‌الشرایط و عبد صالح خداست. آیا انصاف است که همان ادبیاتِ اعتراض به طاغوت را، به حکومتِ الهی تعمیم دهیم؟ آیا جز این است که دشمنان دقیقاً می‌خواهند همین مرز را مخدوش کنند تا عدالت را در لباسِ جور و جور را در لباسِ آزادی جلوه دهند؟ ■ اما سخنی نیز با خودمان، علما و طلاب عزیز : اگر زبانِ ما در تبیین حقایق کند شود، میدان به فریادهای بی‌منطق سپرده می‌شود. حوزه باید سخن بگوید ، اما نه از سر عصبانیت، بلکه با استدلال و ادبِ الهی. امروز میدانِ جنگ، میدانِ معناست؛ و سکوتِ اهلِ معنا، بزرگ‌ترین یاری به جهل است. حوزه‌ها باید نشان دهند که اسلام، هم منطق دارد، هم محبت؛ هم صلابت دارد، هم رأفت. آن‌گاه مردم فرق میان دعوت انبیایی و هیاهوی شیطانی را به‌روشنی خواهند دید. ■ به آن خواهران تجمع کننده در مشهد نیز می‌گوییم : اگر دغدغه دارید، بیایید مناظره کنید؛ با دلیل، با منطق، با احترام. اینجا کشور قرآن است، نه میدانِ فریاد و نفرت. هیچ مسئله‌ای در این سرزمین با توهین حل نشده، اما با گفت‌وگوی قرآنی، هزاران مسئله گشوده شده است. بیایید با منطق حرف بزنیم تا حق روشن شود و باطل خجل. ✅ کلام پایانی ، ما نه از تهدید می‌هراسیم و نه از فریادِ باطل؛ زیرا ایمان داریم که حق، اگر تنها هم بماند، باز هم پیروز است. اما نگرانیم از وقتی که غوغای نادانی و جهالت جای نور دانایی و فهم حکمت را بگیرد. پس امروز رسالت ما این است : سکوت را بشکنیم، اما با علم؛ جواب دهیم، اما با اخلاق؛ بایستیم، اما با منطق پیش برویم. زیرا اسلام ما، اسلامِ اشک و بصیرت است، نه اسلامِ عصبانیت و جهل. و در پایان عرض می کنم : فأما الزبد فیذهب جفاء و أما ما ینفع الناس فیمکث فی الأرض (رعد/۱۷) کفِ روی آب فریاد می‌زند، اما می‌رود. آبِ حقیقت آرام است، اما ماندگار و با حکمت پیش می رود. ✍️ موسی آقایاری 🆔 https://eitaa.com/Myidea/7084
طلوع فکر و اندیشه
🔴 حاصل فتنه زن، زندگی، آزادی را در کلیپ بالا ببینید روزی فریبِ واژه‌ها، دلِ برخی از فرزندان این سرزمین را ربود. واژه‌هایی که بوی آزادی می‌داد اما درونشان اسارت بود؛ نام زن را فریاد زدند، اما حرمت زن را سوزاندند. از زندگی گفتند، اما بذر مرگ و اضطراب در خیابان‌ها پاشیدند. از آزادی دم زدند، اما زنجیر بی‌حیایی و ولنگاری را بر دست و دل جامعه بستند. آری، فتنه‌ای بود که دشمن با رنگ و لعاب روشنفکری و شعارهای فریبنده در جان جوانان دمید. و چه تلخ است که گروهی ساده‌دل، بی‌آنکه بفهمند پشت آن فریادها دست‌های آلوده‌ی رسانه‌های صهیونیستی و استخبارات غربی بود، روسری از سر دختران خود برداشتند و آن را نماد شجاعت پنداشتند. غافل از آن‌که روسری رفت، اما حیا هم با آن رفت؛ و وقتی حیا از خانه‌ها رخت بربست، محبت و غیرت نیز از دل‌ها گریخت. ببینید اکنون حاصل آن ذوق و شعار چیست؟ نه امنیتی مانده، نه آرامشی. دختران در دام هوسبازان شبکه‌های مجازی و حتی فضای بیرونی گرفتار، خانواده‌ها پریشان، و نسل نوجوان در تردید میان ظاهر آزادی و باطن بی‌قیدگی سرگردان‌اند. آنان که روزی گفتند : زن، زندگی، آزادی ، امروز در سایه‌ی همان شعار، زن را کالا، زندگی را پوچی، و آزادی را بی‌مرزی معنا کرده‌اند. کاش آنان که به برداشتن روسری دختران خود افتخار کردند، امروز جرأت نگاه به چشمان همان دختران را داشتند؛ دخترانی که حالا قربانی نگاه‌های بیمار و تبلیغات غرب‌زده‌اند. کاش می‌دانستند روسری، زنجیر نبود؛ سپر بود. و آنان که سپر را انداختند، اکنون زیر بار تیرهای مسموم فرهنگ بیگانه، بی‌دفاع مانده‌اند. امروز زمان بیداری است، نه فریب شعارها. باید از تلخ‌کامی این فتنه عبرت گرفت؛ که هرگاه دشمن، از زبان ما شعار داد، بدانیم بذر فتنه‌ای تازه در راه است. ✍️ موسی آقایاری 🆔 https://eitaa.com/Myidea/7085
🔴 بیانیه در حمایت از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و هشدار به بدخواهان و معاندان بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله الذی جعل کلمةَ الحقّ هی العلیا، و أبطل مکرَ المکارین و کیدَ الحاسدین. در روزگارِ تلاقی جنگ ادراک‌ها و صف‌آرایی جبهه‌ی حق و باطل، ما ضمن تأکید بر پیوند عمیق میان ایمان، عقلانیت و ولایت، با تمام وجود بر حمایت مستحکم و آگاهانه از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران پای می‌فشاریم و آن را ادامه‌ی مسیر انبیای الهی و ثمره‌ی خون صدها هزار شهید راه خدا می‌دانیم. نظام جمهوری اسلامی نه پدیده‌ای صرفاً سیاسی، بلکه حقیقتی فرهنگی، الهی و تمدنی است که در پرتو اندیشه‌ی ناب امام خمینی(ره) و زعامت حکیمانه‌ی رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای (دام ظله العالی)، مسیر خود را با منطق وحی و هدایت عقل سلیم پیموده و خواهد پیمود. معاندان و بدخواهان این نظام باید بدانند که عقلانیت و ایمانِ برخاسته از قرآن، سنگ‌بنای این انقلاب است. آنان که با تهمت و تحریف و ابزار رسانه‌ای، در پی تضعیف باور ملت ایران‌اند، در حقیقت در برابر اراده‌ی الهی ایستاده‌اند؛ و این ایستادگی، جز شکست و رسوایی، سرانجامی نخواهد داشت. قرآن کریم می‌فرماید : یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ (صف/۸) نور الهی را نمی‌توان با هیاهوی باطل خاموش کرد؛ و این نور، در چهره‌ی نظام اسلامی ما، همچنان درخشان و هدایتگر است. ملت مؤمن ایران، در سایه‌ی ولایت و با الهام از مکتب عاشورا، بارها نشان داده‌اند که در برابر هر توطئه‌ای، با صبر، منطق، استقامت و ایثار پاسخ خواهند داد. ما به دشمنان اسلام و انقلاب هشدار می‌دهیم که دوران فریب افکار عمومی با شعارهای توخالی و نقابِ آزادی‌خواهی سپری شده است. امروز مردم ما با بصیرت، آگاه به مکر دشمن، و مصمم در ادامه‌ی راه شهدا هستند. نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، در عین پایداری بر اصول الهی، نماد عقلانیت برتر و گفت‌وگوی منطقی در عرصه‌ی جهانی است. جدال ما با دشمنان، جدالِ احسن است؛ اما بر پایه‌ی حقیقت و صلابت. و هر که در برابر حقیقت بایستد، دیر یا زود، در آتش دروغ و خیانت خود خواهد سوخت. ما ضمن اعلام وفاداری مجدد به آرمان‌های امام راحل(ره) و بیعت با مقام معظم رهبری (مدّ ظلّه العالی)، از همه‌ی نخبگان، طلاب، دانشگاهیان و اصحاب رسانه می‌خواهیم در برابر جریان‌های تحریف و تفرقه، با تکیه بر منطق قرآنی و سلاح روشنگری قیام کنند. در پایان، از خدای متعال مسئلت داریم که دل‌های غافلان را به نور ایمان هدایت، و دشمنان قسم‌خورده‌ی این ملت را به کیفر کردار خویش دچار سازد. والسلام علی من اتّبع الهدی ✍️ موسی آقایاری 🆔https://eitaa.com/Myidea/7087
🔴 درسی از سه فتنه : جمل، صفین و نهروان سه جنگِ جمل، صفین و نهروان را می‌توان سه جلوه از یک حقیقت دانست : نبرد امیرالمؤمنین علیه‌السلام با انحراف در سه چهره متفاوتِ قدرت‌طلبی، نفاق سیاسی و جهل مقدس. ■ در جنگ جمل، فتنه در لباس عاطفه و انتقام ظاهر شد. طلحه و زبیر که روزی در صف نخست اسلام و سبوح و قدوس گویان بودند، به بهانه خون‌ خواهی عثمان و مطامع شخصی ، عَلَم مخالفت با عدالت علوی را برافراشتند. جمل، نمایش رویاروییِ عدالت با اشرافیت دینی بود؛ جایی که امیرالمؤمنین با تکیه بر آگاهی و حلم، عواطفِ شوریده را به محک حقیقت زد. این جنگ، مبارزه با تحریفِ احساسات دینی بود. ■ اما در صفین، چهره فتنه، سیاسی و پیچیده شد. معاویه از عاطفه عبور کرد و از نهاد قدرت و دستگاه تبلیغاتی بهره برد تا در برابر امامِ حق، چهره‌ای قانون‌ خواه و مظلوم‌ نما بسازد. این‌جا امیرالمؤمنین علیه‌السلام با فتنه‌ای روبه‌رو بود که بر مکر بنا شده بود؛ مکرِ رسانه‌ای و تحریفِ آیات الهی و تفسیر بی پایه از دین . صفین میدان آزمونِ بصیرت بود؛ جایی که شعار حَکَمیت قرآن بدل به نقشه‌ای برای کنار زدن قرآنِ ناطق شد. ■ اما نهروان، از هر دو فتنه خطرناک‌تر بود؛ زیرا دشمن این‌بار از درون برخاست. خوارج، فرزندانِ ناآگاهیِ دینی بودند؛ مردمی که عبادت فراوان داشتند ولی درک نداشتند. آنان از جمل عاطفی‌ تر و از صفین ساده‌ تر بودند، اما شمشیرشان بی‌ رحمانه‌تر بود، چون با یقینِ جاهلانه آمیخته بود. نهروان، نبرد علی علیه‌السلام با جهل مقدس بود؛ جایی که منطق، در برابر عبادتِ بدون فهم ایستاد. بدین‌ گونه، سه فتنه یاد شده، سه مرحله از انحراف در امت اسلامی را نشان می‌دهد : ۱_ جمل : احساس بی‌فکر. ۲_ صفین : سیاستِ بی‌تقوا. ۳_ نهروان : عبادتِ بی‌بصیرت. و هر سه، در نقطه‌ای مشترک‌اند : بریدن از ولایت. زیرا هرگاه امت، به‌جای ولی جامعه ، عقل و سلیقه و مصلحت شخصی و منفعلت خود را میزان حق قرار دهد، تاریخ دوباره به جمل و صفین و نهروان بازمی‌گردد، با چهره‌هایی نو اما با همان ریشه کهن. مراقب باشیم. ✍ موسی آقایاری 🆔https://eitaa.com/Myidea/7088
🔴 دو تصویر از مسئولیت در عراق، وزیر کشور در برابر قانون می‌ایستد تا نشان دهد مقام، مصونیت از نظارت نیست؛ اما در کشور ما، وزیر مسکن در برابر قانون می‌ایستد تا ثابت کند قدرت، بالاتر از قانون است تفاوت در همین نقطه است: آن‌جا مسئول یعنی خدمتگزار مردم، این‌جا گاهی مقام یعنی مطالبه‌گر امتیاز. وقتی قانون در برابر صاحب‌منصب کوتاه بیاید، عدالت هم قامت راست نمی‌کند. جامعه‌ای رشد می‌کند و توسعه یافته هست که بازرس بتواند وزیر را بازرسی کند، نه آنکه وزیر، بازرس را برکنار کند. ✅ اصلاح طلب حیا کن ، درد مردم را دوا کن. ✍ موسی آقایاری 🆔 https://eitaa.com/Myidea/7089
طلوع فکر و اندیشه
🔴 سرکار خانم محترم ؛ ■ نخست یادآور می‌شوم که نقد رفتار مسئولان و مقایسهٔ شیوهٔ پاسخ‌گویی در نظام‌های مختلف، نه جرم است و نه بی‌احترامی، بلکه از حقوق مسلّم هر شهروند آگاه و دلسوز انقلاب اسلامی است. این حق، برآمده از منطق قرآن و سیرهٔ علوی است؛ آنجا که امیرالمؤمنین(ع) فرمودند : فَلَا تَكُفُّوا عَن مَقَالٍ بِحَقٍّ أَوْ مَشُورَةٍ بِعَدْلٍ. ■ نسبت دادن واژه‌هایی چون جعلی ، فیک و کم‌سواد به نگارنده، نه شأن گفت‌وگوی علمی است و نه در شأن فرد مؤمن و انقلابی. اتهام، هرگاه بدون سند باشد، خود نوعی تحریف حقیقت و تضییع حق‌الناس است. اگر تصویری که مطرح شده جعلی است، لطفا مستندات معتبر خود را ارائه فرمایید تا افکار عمومی قضاوت کند؛ زیرا مدعی، باید دلیل بیاورد، نه آن‌که منتقد را تخریب کند. ■ حتی اگر فرضا تصویر مورد بحث نادرست باشد، اصلِ پرسش پابرجاست : چرا در ماجرای اخیر، به‌جای تبیین شفاف و احترام به افکار عمومی، شاهد برکناری مدیرکل فرودگاه‌های اردبیل همزمان پس از بازدید وزیر بودیم؟ این خبر در رسانه‌های رسمی از جمله فارس و مشرق‌نیوز و.... نیز منتشر شده است و قابل انکار نیست ( نگاه کنید : مشرق‌نیوز، گزارش عزل مدیرکل فرودگاه‌های اردبیل ). ■ ادعای بی‌ارتباطی موضوع به نگارنده ، نیز نادرست است؛ زیرا مسئلهٔ قانون و عدالت، موضوعی عمومی است و هیچ‌کس نمی‌تواند مردم را از مطالبه‌گری بازدارد. هر ایرانی در برابر انحراف از عدالت، مسئول است؛ چنان‌که امام خمینی(ره) فرمودند : اگر دیدید مسئولین از عدالت منحرف شدند، همه وظیفه دارید نهی از منکر کنید. ■ دربارهٔ سوابق خانوادگی وزیر محترم نیز باید گفت: احترام به ایثار شهدا هرگز مجوز نقدناپذیری فرزندان آنان نیست. در منطق دین، حسب و نسب مصونیت نمی‌آورد؛ بلکه معیار، رفتار و کارآمدی در مسئولیت است. ■ هدف این قلم، نه تخریب است و نه سیاسی‌کاری؛ بلکه دفاع از قداست قانون و کرامت مردم است. جامعه‌ای پیشرفت می‌کند که در آن قانون، برتر از صاحب‌منصب باشد؛ نه بالعکس. اگر قرار باشد مقام، مصونیت بیاورد، عدالت از قامت می‌افتد و مردم، از امید تهی می‌شوند. ✅ در پایان تأکید می‌کنم : من آماده‌ام هر ادعایی را با سند و منطق اثبات کنم و با هر مخالفی، در فضای گفت‌وگوی عقلانی و بر اساس جدال احسن مناظره کنم؛ اما تخریب، تهمت و تحقیر را پاسخ نمی‌دانم. در مسیر حق، نه از توهین بیم دارم و نه از غوغای بی‌منطقان. ✍ موسی آقایاری 🆔https://eitaa.com/Myidea/7094