طلوع فکر و اندیشه
🔴 جناب آقای دکتر پزشکیان
رئیسجمهور محترم جمهوری اسلامی ایران
سلام علیکم
اکنون در برابر حقیقتی ایستادهایم که هیچ مدیری، هیچ مسئولی و هیچ دستگاهی نمیتواند از آن چشم بپوشد: مدیریت اقتصادی ماههای گذشته، سفره مردم را چنان کوچک کرده که توان خرید ابتداییترین نیازهای معیشتی به مرز سقوط رسیده است. خانوادههای فراوانی در این کشور دیگر قدرت خرید گوشت از هیچ نوعش را ندارند.
اجارهخانهها ماهها عقب میافتد و صاحبخانه و مستأجر هر دو در اضطراب فرساینده گرفتارند.
سفر زیارتی ـ که همیشه کمهزینهترین پناه معنوی مردم بود ـ به حسرتی سنگین تبدیل شده.
و شرمآورتر از همه اینکه، خرید یک دست لباس ساده برای بسیاری از خانوادهها به آرزویی دور بدل شده است.
این نوشته برای ترحمطلبی نیست؛
برای یادآوری مسئولیتی است که بر دوش شماست و بر دوش هیچکس دیگری نیست.
وقتی مردم زیر بار معیشت خم شدهاند، سخن گفتن از برنامه، شعار، آیندهنگری و در راه بودنِ اقدامات دیگر پذیرفته نیست. جامعه امروز به نتیجهی روشن، به اقدام فوری و به مدیریت واقعی نیاز دارد.
کشوری با این همه ظرفیت و ثروت، نباید به جایی برسد که مردمش برای ابتداییترین نیازهای زندگی، حسابوکتابِ روزمره و شرمندگی خانوادگی بکشند. این وضعیت نه قابل پنهانکاری است، نه با توجیه و تبیین قابل ترمیم.
این وضعیت محصول تصمیمهاست؛ نه تقدیر آسمانی.
ملت ایران از دولت شما تغییر محسوس و فوری میخواهد؛
نه تحلیلهای تکراری،
نه وعدههای کشدار،
نه مدیریت پشت میزها.
امروز، شما در برابر آزمونی ایستادهاید که تاریخ با صراحت دربارهاش قضاوت خواهد کرد. یا دولت شما نام خود را با اصلاحات جدی، عملگرایی، و بازگشت عقلانیت به اقتصاد ثبت میکند،
یا در ردیف دولتهایی قرار میگیرد که کشور را با هزینههای سنگین به نسلهای بعد تحویل دادند.
مردم، امیدشان را بیهوده خرج نمیکنند.
پس اجازه ندهید این سرمایه عظیم، با تداوم وضع موجود فرسوده و نابود شود.
این یادداشت، آخرین مطالبه آرامِ جامعه نیست؛
اما فریاد محترمانهای است که مسئولیت شما را یادآوری میکند.
✍ موسی آقایاری
🆔https://eitaa.com/Myidea/7100
طلوع فکر و اندیشه
🔴 در هنگامهای که خاک این سرزمین مورد تجاوز آشکار رژیم صهیونیستی قرار گرفته و ملت ایران داغدار نقض حاکمیت ملی خویش است، انتظار طبیعی، عقلانی و بدیهی از هر صاحب منصب و صاحبنظر، شناخت دشمن، مرزبندی قاطع با متجاوز و دفاع عملی از عزت ملی است.
اما هنگامی که پس از ۱۲ روز تجاوز مستقیم رژیم صهیونیستی هنوز کسانی یافت میشوند که در تفسیر این رخداد، نه تنها بر شناخت دشمن پای نمیفشارند بلکه با تعابیری حیرتآور، رژیم متجاوز را بهتر میخوانند و حتی نسخهی مواجهه دموکراتیک با اشغالگران را تجویز میکنند، باید گفت:
اینجا مسئله سلیقه سیاسی نیست؛
مسئله اختلال در تشخیص بدیهیات امنیت ملی است.
در ادبیات سیاسی، چنین خطای فاحشی را نمیتوان با عبارات لطیف توضیح داد.
این سطح از سادهانگاری، نه نظر است و نه تحلیل ؛ بلکه خلل در فهمِ اولیات سیاست و امنیت است.
در جهانی که قواعد قدرت بر اساس بازدارندگی، اقتدار و محاسبه دقیق تهدید شکل میگیرد، تصور اینکه با رژیمی اشغالگر و مسلح به زرادخانه هستهای، باید دموکراتیک رفتار کرد نوعی غفلت از بدیهیات ژئوپلیتیک و عقلانیت استراتژیک است.
رژیم صهیونیستی، طبق اسناد بینالمللی و گزارشهای رسمی،
یک بازیگر عادی نیست؛
یک کنشگر نظامی مهاجم است که اساس موجودیتش با اشغال، ترور، توسعهطلبی و نقض سیستماتیک حقوق ملّتها گره خورده است.
سخن گفتن از برخورد دموکراتیک با چنین رژیمی،
در بهترین حالت،
نادیده گرفتن ماهیت واقعی دشمن است
و در بدترین حالت،
فرورفتن در تحلیلهای غربزده و بریده از شناخت میدانی منطقه.
عقلانیت برتر و تجربه تاریخی، یک اصل تغییرناپذیر را ثابت کرده است:
با متجاوز، برخورد علمی یعنی بازدارندگی؛
نه خوشباوری سیاسی.
حاکمیت ملی، خطوط قرمز تمدنی ماست.
هرکسی که در تحلیل خود این خطوط را مخدوش میکند،
میخواهد یا نمیخواهد،
به جای تقویت گفتمان مقاومت،
به گفتمان تسلیمپذیری آبرویی ناخواسته میبخشد.
این یادداشت نه از سر عصبانیت، بلکه از سر دفاع عقلانی از امنیت ملی نوشته میشود.
سیاست عرصه احساسات نیست؛
عرصه تشخیص دشمن، محاسبه قدرت، مدیریت تهدید و پاسداری از عزت ملتهاست.
هر صدایی که پس از تجاوز دشمن،
به جای تقویت اراده ملی،
به بهتر خواندن متجاوز یا دموکراتیک خواندن مواجهه با اشغالگر منتهی شود،
صدایی است که باید با استدلال قاطع، نقد علمی و تبیین سختگیرانه خاموش شود.
در برابر تجاوز،
تساهل سیاسی نه اخلاقی است، نه علمی، نه ملی.
این حقیقتی است که هیچ عقل سلیمی در آن تردید ندارد.
✍ موسی آقایاری
🆔https://eitaa.com/Myidea/7102
طلوع فکر و اندیشه
🔴 پاسخ به ادعای حسن آقامیری روحانی خلع لباس شده که می گوید : ما صدها اصول دین داریم نه پنج تا!!
اولاً: اصول دین، اصطلاح کلامی است ؛ یعنی اموری که دین بدون آنها، دینِ اسلامِ ناب نیست.
این اصول باید سه ویژگی داشته باشند :
۱) عقلی باشند و تقلید در آنها جایز نباشد،
۲) ملاک ایمان و کفر به حساب آیند،
۳) اگر حذف شوند، ساختار دین فروبریزد.
چنین اموری از جنس ستون و پایهاند، نه زیباسازی و مستحبات؛ و طبیعتاً تعدادشان نمیتواند صدها باشد؛ چون صد ستون یعنی هیچ ستونی نیست و بنا تبدیل به جنگل چوب شده است!
ثانیا : علمای شیعه ـ از شیخ مفید تا علامه طباطبایی، از خواجه نصیر تا امام خمینی(ره) ـ اصول دین را بر اساس برهان عقلی استخراج کردهاند، نه براساس قرارداد.
آنها پرسیدند: اگر اسلام را به اجزای بنیادیاش تحلیل کنیم، چه چیزهایی بنیان هویت آن است؟
پاسخ علمای دین چنین بود :
۱. خدایی که اصل وجود دین است → توحید
۲_ پیامبری که آورنده دین است → نبوت
۳. قانونی که تضمینکننده بقای دین است → معاد
۴_ حافظ و نگهبان دین پس از پیامبر → امامت
۵_ برپادارنده عدالت در هستی و دین → عدل
اینها پایه اند، نه فهرست فضیلتها.
ثالثا : اگر هر ارزش اخلاقی یا حکم شرعی را اصل دین بنامیم، آنگاه:
ـ امر به معروف، اصل دین میشود!!!
ـ حجاب، اصل دین میشود!!!
ـ نماز، اصل دین میشود!!!
ـ صداقت، اصل دین میشود!!!
و در نتیجه، مرز ایمان و کفر محو میشود؛ و کسی میتواند بگوید من صدها اصل خودم را دارم ، و چنین وضعی هویت دینی را متلاشی میکند.
رابعا : حتی قرآن هم اصول را به شکل ستونهای بنیادین معرفی میکند:
آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ… که باور به اللّه، ملائکه، کتب، رسل، یومالآخر را ستونها معرفی میکند نه صدها اصل پراکنده.
یعنی ساختار دین پایهدار است، نه بیساختار و قابلتکثیر بینهایت.
خامسا : کسی که میگوید : ما صدها اصول دین داریم ، در واقع اصول دین را بیمعنا میکند؛
چون اصل یعنی بنیان ثابت؛ نه چیزی که هر روز بشود یکی به فهرستش اضافه کرد.
این دقیقاً همان نسبیسازی دین است که پیامدش این میشود :
هرکس اصول خودش را بسازد و دین را مطابق پسندِ زمانه تعریف کند.
این حرف، ریشهایترین راه برای تخریب هویت ثابت و الهی دین است.
✍ موسی آقایاری
🆔 https://eitaa.com/Myidea/7104
زمان:
حجم:
3M
🔴 گفتگوی مجازی
#بشنویم
🎤 موسی آقایاری
🆔https://eitaa.com/Myidea/7105
زمان:
حجم:
898.5K
🔴 خزعبلات حامی رضا پالاندوز پهلوی
به ایشان این تصویر را فرستادم و حالش دیدنی بود 👇👇👇😂😂😂😂 رضا پهلوی زنش را نمی تواند نگه دارد تا چه رسد ایران به این وسعت. 👇
🔴 اصول سیاسی انبیاء در قرآن :
۱. اصل توحید؛ محور سیاست انبیاء
۲. اصل عدالت و قسط
۳. اصل دعوت پیش از قدرت (نهی از اجبار)
۴. اصل اخلاق و نرمخویی در مدیریت
۵. اصل شورا و مشورت
۶. اصل مسئولیتپذیری و پاسخگویی
۷. اصل مبارزه با طاغوت و فساد
۸. اصل حمایت از مستضعفان و مقابله با اشرافیت
۹. اصل صبر استراتژیک و مقاومت
۱۰. اصل قانونمداری و شریعتمحوری
۱۱. اصل سازشناپذیری در اصول
۱۲. اصل تربیت سیاسی و آگاهیبخشی
۱۳. اصل انتخاب یاران صالح و کارآمد
۱۴. اصل مقابله با تحریف و جنگ رسانهای.
✍ موسی آقایاری
🆔 https://eitaa.com/Myidea/7108
1.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 ایران در بنبست نیست؛ این تحلیلهای اصلاحطلبان و غرب گراهاست که به بنبست رسیده است
جریان اصلاحطلب همیشه با تکرار جملهٔ کشور به بنبست رسیده نه تحلیل ارائه میدهد و نه راهحل؛ بلکه امیدزدایی را به یک استراتژی دائمی تبدیل کرده است. این رویکرد، عملاً جایگزین مسئولیتپذیری و برنامهریزی شده است.
واقعیت این است که ایران با چالشهای جدی روبهروست، اما هیچیک از آنها بنبست ساختاری نیست. بنبست زمانی معنا دارد که نظام سیاسی فروپاشیده باشد؛ در حالی که ظرفیتهای انسانی، سرزمینی، فناورانه و منطقهای کشور بیش از هر دورهای فعال و رو به رشد است.
مشکل اصلی نه فقدان راه ، بلکه سوءمدیریتهایی است که بخشی از آن دقیقاً محصول همان دورههایی است که اصلاحطلبان خود سکاندار آن بودند. اکنون برای فرار از پاسخگویی، یأسسازی و سیاهنمایی را به جای ارائه برنامه واقعی نشستهاند.
ایران امروز بیش از هر چیز به عقلانیت، امیدآفرینی مسئولانه، و ارائه راهحل عملی نیاز دارد؛ نه به گفتمانی که یأس را به سرمایه سیاسی تبدیل کرده است.
بنبست، نه در کشور که در تحلیلهای تاریخ مصرفگذشتهٔ برخی سیاسیون است.
✍ موسی آقایاری
🆔 https://eitaa.com/Myidea/7109
🔴 زاویه دید منحصر به فرد رهبری و مدیریت پیچیدگیهای کشور
یکی از پرسشهای مهم امروز این است که چرا رهبری انقلاب اسلامی توانستهاند کشور را از پیچیدهترین بحرانها و فشارهای بینالمللی عبور دهند و ساختار قدرت ملی را تقویت کنند. پاسخ این مسئله، تنها با شناخت مدل تصمیمسازی ایشان روشن میشود؛ مدلی که از نگاه نگارنده ، شباهت زیادی با منطق تصمیمگیری کارآفرینان بزرگ دارد؛ با این تفاوت که کارآفرین اقتصادی ثروت ایجاد میکند و رهبری انقلاب قدرت.
در زندگی عادی مسیرها معمولا روشن و نتایج قابل پیشبینی است؛ اما کارآفرینان واقعی با رفتارهای مشخص برای رسیدن به نتایجی نامشخص حرکت میکنند، و همین نوع تصمیمسازی قدرتآفرین است. رهبر انقلاب نیز دقیقاً از همین جنس عقلانیت برخوردارند: پایبندی کامل به حقیقت، پرهیز از هرگونه دروغ یا مماشات در اصول، و تأکید بر اینکه وظیفه ما انجام کار درست است و نتیجه در اختیار سنتهای الهی قرار دارد.
ماجرای جنگ دوازدهروزه نمونهای روشن از این سبک تصمیمسازی است. زمانی که ایالات متحده برای مذاکره فشار میآورد، ایشان صریحاً اعلام کردند که این مذاکره فاقد شرافت است. با این حال اجازه دادند جامعه خود مسیر تجربه را طی کند. حمله در میانه مذاکرات و آغاز جنگ، همان تحلیلی بود که ایشان از ابتدا میدانستند. اما ساختار قدرتی که تحت هدایت ایشان طی سالها شکلگرفته بود، بهگونهای کارآمد و دقیق عمل کرد که توانست در برابر حملهای چندلایه و مبتنی بر فناوری برتر، ایستادگی کند و پاسخ قاطع بدهد. این موفقیت حاصل تدبیر رهبری و جانفشانی نیروهای تربیتیافته ایشان بود.
اگر مدیران کشور را قایقهایی در رودخانهای پرپیچوخم تصور کنیم، بسیاری از آنها تنها چند متر پیش رو را میبینند؛ اما رهبری انقلاب مانند ناظری هستند که از ارتفاع بالا، مسیر رودخانه، موانع و مقصد را بهطور کامل مشاهده میکنند. این تفاوت زاویه دید، عامل عبور کشور از خطرناکترین گردنههای سالیان اخیر بوده است.
✅ در حوزه اقتصاد نیز به نظر میرسد همان منطق تصمیمسازی قدرتآفرین در حال شکلگیری است و اصلاحات مهمی آغاز شده است. با شناختی که از این مدل حکمرانی وجود دارد، میتوان با اطمینان گفت کشور در مسیر صعود و رسیدن به قلههای پیشرفت قرار گرفته است.
✍ موسی آقایاری
🆔https://eitaa.com/Myidea/7110
🔴 در روزگار ادبار مردم از دین، زمانی که ایمان نه سود دنیایی دارد و نه تشویق اجتماعی، ماندن در مسیر تبلیغ دین نشانهٔ خلوص، غیرت معنوی و شناخت عمیق نسبت به حقیقت است. ارزشِ یک مبلّغ در هنگامهای آشکار میشود که فضا علیه اوست؛ وقتی سکوت، راحتتر و بیهزینهتر از سخن گفتن است؛ وقتی جبههٔ دین نیازمند چند نفر باقیماندهٔ مؤمن است نه انبوه همراهان موسمی. اینجاست که طلبه میفهمد چرا لباس روحانیت را پوشیده؛ که تبلیغ، قبل از آنکه حرفه باشد، امانت الهی است و امانت وقتی معنا پیدا میکند که نگهداشتنش سخت شود. در زمان ادبار، مبلّغ دین اگر بایستد، مرزبان ایمان است.
همین حقیقت را عاشورا روشن میکند.
هنگام خروج از مکه، بسیاری همراه امام حسین(ع) بودند، چون گمان میکردند حکومت آینده در انتظار است. اما روز عاشورا، وقتی همهٔ نقابها افتاد و حقیقت روشن شد که این راه هیچ منفعت دنیایی ندارد، تنها آنان ماندند که برای حق آمده بودند نه برای نتیجهٔ مادی. ارزش همراهی آن روز، به خاطر هزینه و خطر و بیمنفعته. بنابراین امروز هم هر طلبهای که در دوران بیرونقی دین، در هیاهوی رسانهها و بیتفاوتی جامعه بایستد، در حقیقت در صف همان یارانِ لحظهٔ آخر است؛ کسانی که نه برای تشویق مردم، بلکه برای رضای خدا و پاسداری از چراغ هدایت، دلیرانه ایستادند.
✍ موسی آقایاری
🆔https://eitaa.com/Myidea/7111