eitaa logo
طلوع فکر و اندیشه
637 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
738 ویدیو
22 فایل
ارتباط با نویسنده کانال : @Musa1364 تا بنده نباشی تابنده نباشی مردمی ام ، وابسته به هیچ ارگان دولتی نیستم ، حمایت از کانال : 6063731057889736
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵 پیشنهادهایی برای اهالی دلسوز در راستای احیای فرهنگ شهری درخشش فرهنگ در هر شهری، مدیون دل‌سوزی و همت مردمانی است که به ارزش‌های اصیل، احترام و حیا پایبندند. در این راستا، پیشنهاداتی برای تقویت ریشه‌های فرهنگ و ایجاد همدلی عمیق در بین مردم ارائه می‌شود : 1. کارگاه‌ها و دوره‌های آموزشی، پنجره‌ای به فردای روشن برگزاری کارگاه‌های آموزشی با محوریت اخلاق و آداب معاشرت برای نوجوانان و جوانان، بستر مناسبی است تا ارزش‌هایی چون احترام به بزرگترها و رعایت حریم اجتماعی در میان نسل جدید ریشه بدواند. دوره‌های ویژه‌ای در خانواده و تربیت اسلامی که در کنار آموزش روان‌شناسی، رویکردی دینی دارند، به نهاد خانواده کمک می‌کند تا فرهنگ صحیح را به نسل‌های آینده منتقل کند. 2. رسانه‌های محلی، سفیران فرهنگ و هویت راه‌اندازی رسانه‌ها و کانال‌های اجتماعی با تمرکز بر معرفی و پاسداشت ارزش‌های بومی، می‌تواند همچون تکیه‌گاهی در مقابل موج‌های فرهنگی بیگانه عمل کند. انتشار کتابچه‌ها و بروشورهای فرهنگی با زبان ساده و تاثیرگذار، نه تنها موجب انتقال ارزش‌ها می‌شود، بلکه هویت مردم را تقویت می‌کند. 3. هنر و فرهنگ، پلی به قلب جامعه برگزاری جشنواره‌های هنری، تئاتر و نمایشگاه‌هایی که موضوعات اخلاقی و فرهنگی را منعکس می‌کنند، به رشد و انسجام فرهنگی کمک می‌کند. مسابقات هنری در زمینه‌های نقاشی، عکاسی و داستان‌نویسی با موضوعاتی همچون احترام و حیا، فرصت‌هایی برای درخشش استعدادهای مردمی فراهم می‌آورد. 4. حمایت از آیین‌ها و برنامه‌های مذهبی، احیای روح معنویت مراسم‌های مذهبی و رویدادهای معنوی، پایگاهی است برای تقویت همبستگی اجتماعی و اخلاقی. از ظرفیت مساجد و حوزه‌های علمیه می‌توان برای ایجاد فضای گفتگو و تبادل اندیشه‌های فرهنگی بهره گرفت. 5. آموزش به کودکان و نوجوانان، سرمایه‌گذاری برای آینده قرار دادن موضوعات فرهنگی و اجتماعی در برنامه درسی مدارس، به تربیت شهروندانی آگاه و مسئول منجر می‌شود. برنامه‌هایی مانند "روز احترام به بزرگترها" یا "هفته فرهنگی"، کودکان و نوجوانان را با مفاهیم اخلاقی و ارزشی آشنا می‌کند. 6. پروژه‌های اجتماعی و مشارکت مردمی، تجلی حس مسئولیت طرح‌هایی چون پاک‌سازی محله‌ها و کمپین‌های مردمی با هدف کمک به نیازمندان، حس مسئولیت و همکاری را در افراد زنده می‌کند. این فعالیت‌ها، پلی است که پیوند میان اهالی یک شهر را عمیق‌تر می‌سازد. 7. مسابقات و جشنواره‌های محلی، بستری برای گرامیداشت ارزش‌ها مسابقات ادبی و هنری در زمینه‌های شعر، مقاله‌نویسی، و نقاشی، فرصتی است برای تشویق کسانی که در حفظ و ترویج فرهنگ نقش دارند. این برنامه‌ها، الگویی مثبت از پایبندی به ارزش‌ها در جامعه به نمایش می‌گذارد. 8. پشتیبانی از خانواده‌ها و مشاوره فرهنگی، ریشه‌های تربیت جلسات مشاوره‌ای برای خانواده‌ها در جهت تقویت بنیان‌های اخلاقی و فرهنگی، فضایی برای انتقال تجربه‌های نسل‌های گذشته به جوان‌ترها فراهم می‌کند. این امر نه تنها به پایداری ارزش‌ها کمک می‌کند، بلکه روابط خانوادگی را نیز استوارتر می‌سازد. ✅ این فعالیت‌ها، اگر با همکاری مردمی، مسئولان فرهنگی و نهادهای آموزشی و مذهبی به اجرا درآیند، بی‌شک موجب تقویت فرهنگ و افزایش همبستگی اجتماعی در جامعه خواهند شد. ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea
🔵 در آغوش طوفان : سفر به سوی امید و رفاقت چقدر به درد هم می‌آییم؟ چقدر مهربانیم؟ در رقابتیم یا در رفاقت؟ این سوالات، چون آینه‌هایی هستند که نه تنها چهره‌ی ما، بلکه عمق وجودمان را به چالش می‌کشند. در جهانی که هر روزش با طوفان‌ها و چالش‌های جدیدی همراه است، مهم‌تر از هر چیز این است که ما چگونه با یکدیگر رفتار می‌کنیم. در این طوفان سهمگین دنیا، هر ذره‌ای از وجودمان چون درختی ریشه‌دار در زمین ایمان استوار می‌ماند. بی‌تابی‌های زندگی، مانند خروش امواج دریا، می‌کوشند تا ما را به ساحل ناامیدی بکشانند؛ اما در دل این طوفان، نغمه‌های امید به گوش می‌رسد. درست همانند قهرمانانی که در میانه‌ی طوفان دریا، قایق‌های خود را به سمت افق پیش می‌برند، ما نیز باید با عزمی راسخ، به سوی آینده‌ی روشن‌تر حرکت کنیم. چگونه است که در این چالش‌ها، ما می‌توانیم هم‌چون چراغی در شب، به یکدیگر نور ببخشیم؟ آیا مهربانی ما در کنار هم، می‌تواند دلسوزی‌های حقیقی را به ارمغان آورد؟ برای مثال، در یک جامعه‌ای که افرادش به جای حسادت و رقابت، دست در دست هم می‌گذارند و در کنار هم رشد می‌کنند، هر یک از آن‌ها می‌تواند به یک دیگر به مانند پروانه‌های زیبا کمک کند تا در دنیای نامساعد رشد کنند و شکوفا شوند. آیا نمی‌توانیم رفاقت را بر رقابت ترجیح دهیم و در کنار هم، بر قله‌های پیروزی ایستاده و با لبخند به زندگی بنگریم؟ گاهی اوقات، رقابت می‌تواند انگیزه‌ای برای پیشرفت باشد، اما آیا نباید در کنار آن، رفاقت را نیز به عنوان ابزاری برای شکوفایی در نظر بگیریم؟ هر بار که ابرهای تیره بر سر ما سایه می‌افکنند، یادآور می‌شوند که بعد از هر طوفانی، آسمان دوباره آبی و پر از ستاره خواهد شد. مانند باغی که پس از باران‌های سیل‌آسا، با گل‌های رنگارنگ خود دوباره جان می‌گیرد، ما نیز می‌توانیم از چالش‌ها بیاموزیم و دوباره رشد کنیم. ✅ این‌جا، در این دنیای شگفت‌انگیز و پر از تحولات، می‌آموزیم که هر چالش فرصتی است برای شکوفایی و رشد. بیایید با قلبی سرشار از شکرگزاری و روحی آکنده از محبت، بر قله‌های بلندترین رویاهایمان بایستیم و در این طوفان، همچون یاران وفادار، به یکدیگر امید ببخشیم. این‌گونه است که می‌توانیم به درد هم بیاییم، مهربان باشیم و در دنیایی که به چالش‌های آن غلبه کنیم، در رفاقت به یکدیگر دست یاری بدهیم. ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea
🔵 گسترش فرهنگ اسلامی در شهرستان ؛ راهکارها و نقش سازمان تبلیغات اسلامی سازمان تبلیغات اسلامی می تواند چون فانوسی در دل تاریکی، راهنمای حقیقت و هدایت جامعه باشد و دل‌ها را با نور معرفت الهی سیراب کند. همچون جویباری زلال، فرهنگ اسلامی را در جامعه جاری سازد تا عطش معنوی را فرو نشاند و جان‌ها را به سرچشمه‌های ایمان پیوند دهد. این سازمان می تواند ، همچون کوهی استوار، در برابر طوفان‌های فرهنگی از هویت جامعه پاسداری کرده و چراغ راهی برای نسل‌های امروز و فردا باشد. سازمان تبلیغات اسلامی شهرستانها نیز می‌توانند با اجرای فعالیت‌های گوناگون به ترویج و تعمیق فرهنگ دینی و مذهبی کمک کنند. برخی از این فعالیت‌ها شامل موارد زیر اند : 1. برگزاری مراسم و مناسبت‌های مذهبی : مانند اعیاد و عزاداری‌ها، مراسم محرم و صفر، میلاد ائمه و مناسبت‌های مذهبی همچون عید غدیر و نیمه شعبان. 2. پشتیبانی و ترویج فعالیت‌های قرآنی : شامل کلاس‌های آموزش قرآن، مسابقات قرآنی، دوره‌های تفسیر و محافل قرآنی برای کودکان و نوجوانان. 3. آموزش‌های دینی و تربیتی : برگزاری دوره‌هایی در زمینه عقاید، اخلاق، احکام و مسائل دینی برای عموم، به‌ویژه جوانان. 4. حمایت از هیئت‌های مذهبی : پشتیبانی از هیئت‌های مذهبی و تأمین امکانات لازم برای برگزاری مراسم. 5. تربیت و اعزام مبلغین : تربیت و اعزام مبلغین دینی به نقاط مختلف، به‌خصوص مناطق محروم برای ارشاد و پاسخ به سوالات دینی. 6. برگزاری کارگاه‌ها و نشست‌های فرهنگی : کارگاه‌های تربیتی در موضوعات خانواده، تربیت فرزند، و رفع آسیب‌های اجتماعی. 7. پشتیبانی از مؤسسات فرهنگی و دینی : حمایت از مؤسسات و انجمن‌های فرهنگی و قرآنی شهرستان. 8. انتشار محتوای فرهنگی و دینی : تهیه و توزیع نشریات، بروشورها، کتاب‌ها و محتوای الکترونیکی دینی. 9. ترویج ارزش‌های اسلامی در مدارس : همکاری با مدارس برای برگزاری برنامه‌های فرهنگی و دینی. 10. مبارزه با آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی : نشست‌ها و برنامه‌هایی برای مقابله با آسیب‌هایی مانند اعتیاد، بی‌بندوباری، و ترویج سبک زندگی اسلامی. ✅ این فعالیت‌ها با هدف تقویت باورهای دینی و اخلاقی در مردم، به‌ویژه نسل جوان و نوجوان، انجام می‌شود و می‌تواند تأثیر بسزایی در بهبود فضای فرهنگی و اجتماعی شهرستان داشته باشد. ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea
🔵 طنین : ای علمای اسلام به داد اسلام برسید ای علمای اسلام، فریاد دادخواهی دین خدا به گوش شما رسیده است؛ به یاری برخیزید و در برابر هجوم بی‌امان دشمنان، چون سدِ آهنین بایستید. امروز، در طوفان سهمگینی زندگی می‌کنیم که هر لحظه، موج‌های بی‌امانش بر پیکره ایمان جوانان ما کوبیده می‌شود. دشمنان با ترفندهای نو و ابزارهای دیجیتال، به قصد محو هویت و اصالت اسلام، زهر شبهه را در ذهن‌ها می‌ریزند. سامری‌های این دوران، با دغل‌بازی و فریب، گوساله‌های زرین خود را در برابر دیدگان جوانان ما برافراشته‌اند، آنان که بر شبکه‌های اجتماعی حکومت می‌کنند، زهر تردید و پوچی را در دل‌های پاک می‌کارند. به اصل دین می تازند ، به مذهب تشیع می تازند ، به اصول دین و فروع می تازند ، به ولایت فقیه می تازند ، به ارزشهای دینی می تازند و... . فرعون‌ها و نمرودهای عصر ما در لباس‌های نوین، به سیاست یذبحون ابنائکم و یستحیون نسائکم مشغول‌اند؛ ذبح این بار نه از جنس خون، که ذبح معنوی است، خنجرهایشان بر گلوگاه ایمان و اندیشه جوانان ما می‌نشیند، و با شستشوی ذهنی، آنان را به بی‌راهه و بی‌هدایتی سوق می‌دهند. استحیای زنان هم، نه از سر لطف، بلکه در قالب بی‌حیایی و بی‌عفتی است؛ با فرهنگ بی‌ارزش برهنگی و آرایش‌های پوشالی، روح پاک و عزت‌مندشان را به اسارت می‌کشند و ریشه‌های جامعه را می‌پوسانند. کنیزی مدرن راه انداخته اند. در این دوران تاریک، ولی امر جامعه فریاد برآورده و **حکم جهاد تبیین** را صادر کرده است. این جهاد، همان نوری است که می‌تواند پرده‌های سیاه جهل و گمراهی را بدرد و حقایق نورانی دین را آشکار سازد. لذا ای علمای حوزه، به راستی چقدر از شما این ندا را لبیک گفتید؟ چقدر از شما پرچم جهاد را بر افراشتید و به ستیز با تیرهای زهرآگین شبهات رفتید؟ چقدر از شما همچنان در متون قدیمی کتابها ، ساعت ها وقت می گذارید روی یافتن یک مرجع ضمیر ! آیا مرجع تولید شبهات و ذهن شویی ها و بی هویت سازی جوانان مان را نیز پیدا می کنید یا نه ؟! آری، عده‌ای از شما علمای ربانی ، بیدارید و دلیرانه، در کنار تدریس و تحقیق، پرچم جهاد تبیین را به دوش کشیده‌اید و سینه سپر کرده‌اید تا حقیقت دین خدا بر همگان آشکار شود. اما آیا همه شما چنین کرده‌اید؟ یا برخی، غافل از درد و نیاز جامعه، همچنان در کنج انزوا، سرگرم مباحث کم‌کاربرد و دور از نیاز روز هستید؟ آیا این گونه به فرار یونس‌وار از جامعه خویش ، دست زده‌اید و از رسالت بزرگ خود در هدایت مردم فاصله گرفته‌اید؟! ای علمای بزرگوار حوزه های علمیه ، این مسیر شماست؛ رسالتی بس سنگین که تنها در پیروی از فرمان جهاد تبیین و لبیک به ندای ولی جامعه ، به سرمنزل مقصود می‌رسد. این سکوت و بی‌تفاوتی، طفره روی و عدم زمان شناسی ، شایسته مقام و منزلت شما نیست و در پیشگاه خداوند و وجدان بیدار انسان‌ها، هیچ توجیهی نخواهد داشت. ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea
🔵 چرایی حضور گسترده در راهپیمایی ۱۳ آبان امسال ۱۳ آبان، روزی که در تقویم ایران اسلامی به‌عنوان روز ملی مبارزه با استکبار جهانی شناخته می‌شود، در دل خود سه حادثه‌ تاریخی مهم و سرنوشت‌ساز را جای داده است. در ۱۳ سال ۱۳۴۳، رژیم طاغوت با دستگیری و تبعید امام خمینی (ره) اولین جرقه‌های مبارزه ملت با استبداد و استعمار را شعله‌ور کرد. سپس در ۱۳ آبان ۱۳۵۷، دانش‌آموزان و دانشجویان در دانشگاه تهران به خاک و خون کشیده شدند و بدین‌سان خون پاکشان، نهال انقلاب را آبیاری کرد. نهایتاً، در ۱۳ آبان ۱۳۵۸، دانشجویان پیرو خط امام با تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، استقلال و استواری ملت را در برابر استکبار جهانی به نمایش گذاشتند و سرآغاز فصلی نوین در مقاومت جهانی شدند. امروز، ۱۳ آبان تنها یک خاطره تاریخی نیست، بلکه عهد و پیمانی تازه برای مبارزه با سلطه‌گران و تجدید خاطره‌ای است از آنچه بر این ملت گذشته و آنچه هنوز در برابر آن ایستاده‌اند. اما امسال ۱۳ آبان در حال و هوایی دیگر برگزار می‌شود؛ در روزگاری که رژیم جعلی و غاصب صهیونیستی گستاخانه و بی‌رحمانه فرماندهان جبهه مقاومت، همچون سید حسن نصرالله، سید صفی‌الدین و یحیی السنوار را به خاک و خون کشیده و برای خاموش کردن شعله‌های مقاومت، به میهمانان این سرزمین و حتی ایران اسلامی تعرض کرده است. آن‌ها به خود جسارت حمله به این ملت را داده و اندیشه پلید خود را به سمت خاک ایران عزیز نشانه رفته‌اند. ✅ ۱۳ آبان امسال، چیزی فراتر از یک روز تاریخی است؛ پژواکی از غیرت و دیانت، عشق به وطن و تعهدی برای حفظ استقلال و امنیت ملی. در این روز، ماندن در خانه بی‌عذر موجه چونان ترک سنگر است. فریادهای ملت ایران، در این روز پرطنین‌تر از همیشه، رساتر و مقتدرانه‌تر، اعلام خواهد کرد که ایران، همواره قلعه‌ای استوار و آزاد برای ملت‌های مقاوم و مظلوم است و هیچ دستی توانایی ریشه‌کن کردن درخت تنومند این ملت را نخواهد داشت. ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea
🔵 جوان انقلابی یعنی قلبی سرشار از نور ایمان، دستانی که برای ساختن آینده به سوی کار و تلاش دراز شده و صدایی که در طنین عدالت و حق، پژواک می‌یابد. او در برابر طوفان‌ها می‌ایستد و به ریشه‌هایش وفادار می‌ماند؛ همواره آرمان‌های آزادی و سربلندی را دنبال می‌کند و هر گامش، گام به سوی ساختن دنیایی پر از امید است. ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea
🔵 ۱۳ آبان امسال، فراتر از یادآوری تاریخی، نمادی از عزم ملت برای ایستادگی در برابر دشمنان و دفاع از و کشور است. در سایه تهدیدات جدید و گستاخی علیه مقاومت و حمله به ایران اسلامی ، حضور گسترده در این راهپیمایی پیامی قاطع از همبستگی و پایداری ملی خواهد بود. ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea
🔵 علم، عقل و دین ؛ کدام‌یک نجات‌بخش جامعه است؟ این پرسش، چونان طنینِ صدایی در اعماق تاریخ، از دلِ جان‌های جویا و قلب‌های پرشور برخاسته است. پرسشی که برای قرن‌ها در میان عالمان و اندیشمندان درخشیده و زوایای تاریک و روشن زندگی بشری را روشنایی بخشیده است. در جستجوی پاسخ آن، باید به عمق هر یک از این گوهرهای آسمانی، علم، عقل و دین، بنگریم و دریابیم که هرکدام، در گشودنِ رازِ نجات جامعه چه نقشی دارند. ۱. علم : علم، همان نوری است که از دلِ کاوش‌ها و مشاهداتِ بشر برآمده و پنجره‌ای به سمت بی‌پایانی جهان می‌گشاید. علمی که پیوسته در حال تکامل و تغییر است و قدرتی بی‌نظیر برای تسلط بر محیط به انسان ارزانی می‌دارد. اما آیا علم، به‌تنهایی می‌تواند رهایی‌بخش باشد؟ بی‌شک، نه! چرا که علم بدون اخلاق، در مسیری ناهموار گام خواهد برداشت و بی‌راهنمایی اصول اخلاقی، همچون سفری است در شبِ بی‌پایان. ۲. عقل : عقل، آن قدرت شگفت‌انگیز و روشنی‌بخش انسان است؛ چراغی که راه‌های نیک و بد، درست و نادرست را برای او روشن می‌سازد. عقل، انسان را به تعادل می‌رساند، افراط‌ها و تفریط‌ها را کنار می‌گذارد و با اندیشه‌ای والا، چالش‌ها را به تسخیر در می‌آورد. با این حال، عقل نیز نیازمند الهامی است که به او جهت بدهد، تا به بیراهه‌ای نرود و در مسیر نیکی گام بردارد. ۳. دین : دین، آوای آسمانی و پیوندی الهی است که اصولی بی‌همتا و ارزش‌های جاودانی را به انسان هدیه می‌دهد. دینی که نه تنها انسان‌ها را به زندگی در هماهنگی و عشق دعوت می‌کند، بلکه به عقل و علم نیز روح می‌بخشد و آن‌ها را به مسیری هدایت می‌کند که سرانجامش رستگاری و آرامش است. ✅ پس آیا در این پرسشِ عمیق، پاسخ نهفته نیست؟ آری ، نجات جامعه در هماهنگی علم، عقل و دین است؛ در پیوندی بی‌همتا که علم را به شناخت جهان، عقل را به تشخیص نیکی‌ها و دین را به پرورش ارزش‌ها می‌کشاند. این سه گوهر، در کنار یکدیگر، آینه‌ای از نور را می‌سازند که می‌تواند جامعه را از تاریکی‌ها برهاند و آن را به سرزمین روشنایی و آرامش هدایت کند. ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea
🔵 گفتگو با آرش ساکن کانادا با عنوان : نقد سیاست مقاومت جمهوری اسلامی و ارزیابی هزینه‌ها و نتایج آن ببینید آقای آقایاری ، مسئله این است که تئوری مقاومت جمهوری اسلامی به چه قیمتی انجام می‌شود و این هزینه‌ها تا کجا موجه‌اند؟ اگر قرار باشد برای این سیاست هر بهایی پرداخته شود، آیا نباید بازنگری کنیم که این راهکار چقدر مؤثر است؟ در عمل، این سیاست به جای جلوگیری از درگیری‌ها، ما را به جنگ‌های جدید و ناآرامی‌های داخلی نزدیک کرده است. ما با نظامی مواجهیم که گویی به عصمت تصمیم‌گیران خود ایمان دارد و هیچ جایی برای اشتباهاتشان در نظر نمی‌گیرد؛ گویی تاکنون در محور مقاومت هرگز اشتباهی رخ نداده است. یکی از اهداف محور مقاومت این بوده که جنگ را از مرزهای ایران دور کند؛ اما اکنون در خود تهران با تهدیدهای امنیتی روبرو هستیم. چنین سیاستی سبب شده تا جمهوری اسلامی فراتر از مرزهای خود به لبنان، عراق و یمن تعهداتی را بپذیرد که از نظر بسیاری، برای مردم ایران هزینه‌ساز بوده است. آیا می‌توان این هزینه‌ها را با معیارهای عقلانی و منافع ملی توضیح داد؟ به نظر می‌رسد این سیاست‌ها بیشتر بر پایه تعهدات ایدئولوژیک استوارند تا محاسبات عقلانی و منطقی. در مقابل، در جهان سیاست‌های دیگری هم وجود دارد که تغییر را در چارچوب نظام بین‌الملل به نفع مظلومان پیش می‌برند، بدون آنکه امنیت و رفاه مردم خودشان را قربانی کنند. به عنوان مثال، فعالان فلسطینی با بهره‌گیری از حقوق بین‌الملل توانسته‌اند ادبیات و افکار عمومی جهانی را تغییر دهند، بدون آنکه به نبردی نظامی نیاز باشد. در نهایت، اگر سیاست‌های جمهوری اسلامی در خدمت مردم و رفاه آنان نباشد، نمی‌توان انتظار داشت که جامعه آن را بپذیرد. ▫️ نقد حقیر به مواضع آرش : آرش عزیز جای تردید نیست که سیاست مقاومت جمهوری اسلامی، برخلاف آنچه برخی می‌پندارند، از یک عقلانیت عمیق و نگاه بلندمدت به مسائل منطقه‌ای و جهانی سرچشمه می‌گیرد. شاید در نگاه نخست هزینه‌های مادی و انسانی این رویکرد برجسته به نظر برسد، اما این هزینه‌ها را می‌توان به بهای ایستادگی و عزت برای ملت ایران و همچنین پشتیبانی از مظلومان منطقه توجیه کرد. نگاهی ژرف به سیاست مقاومت، آن را نه‌تنها به عنوان پاسخی به تهدیدات بیرونی بلکه به مثابه تعهدی به آرمان‌ها و اصول متعالی نشان می‌دهد. ایران در این مسیر، ضمن اینکه برای خود جایگاه قدرتمندی در منطقه رقم زده، همچنین به ملت‌های مسلمان و آزادی‌خواه یاری رسانده است؛ امری که ریشه در آموزه‌های اسلام و انقلاب اسلامی دارد. هدف از حمایت از محور مقاومت، ایجاد سدی برای جلوگیری از گسترش دشمن به مرزهای ایران و همچنین ایجاد اطمینان برای هم‌پیمانان است تا در برابر تهدیدات، تنها نمانند. در عرصه بین‌الملل، نظام اسلامی برخلاف دیدگاه‌هایی که تنها منافع اقتصادی را محور قرار می‌دهند، به ارزش‌های انسانی و اسلامی نیز پایبند است. در این راه، نظام اسلامی تعهداتی اخلاقی را در قبال ملت‌های مظلوم منطقه می‌پذیرد. در جهانی که اغلب کشورها برای منفعت‌های گذرا و اقتصادی به هر سازشی تن می‌دهند، این پایبندی به آرمان‌های بلند انسانی و اسلامی یک دستاورد نایاب و ارزشمند به شمار می‌رود. اما این سخن به معنای نادیده گرفتن مسائل داخلی و رفاه مردم ایران نیست. نظام اسلامی همواره تلاش کرده است که بین آرمان‌های مقاومت و رفاه ملت تعادل برقرار کند. گرچه این کار آسانی نبوده، اما ایستادگی و حفظ عزت ملی و استقلال در برابر فشارهای بین‌المللی، میراث گران‌بهایی برای نسل‌های آینده ایران به شمار می‌رود. بنابراین، اگرچه برخی مشکلات و سختی‌ها در مسیر این آرمان‌ها پدید آمده، اما نباید فراموش کرد که مقاومت جمهوری اسلامی یک مقاومت صرفاً سیاسی یا نظامی نیست، بلکه نماد ایستادگی در برابر ظلم و فریاد عدالت برای مظلومان است. در این راستا، بایستی به هزینه‌های کوتاه‌مدت و ملموس فراتر نگاه کرد و افق‌های بلندی که این سیاست‌ها به ارمغان می‌آورند را در نظر داشت. ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea
🔵 سقوط ستاره‌های توخالی ، سرنوشت سلبریتی‌ها در غبار فراموشی سلبریتی‌ها، مانند ستاره‌های توخالی در آسمان رسانه‌ها می‌درخشند؛ جلب توجه‌شان تنها بازی است و پشت این ظاهرسازی‌ها، چیزی جز زرق و برق پوچ نیست. شهرتشان همچون آتشی بی‌ثبات است که با کوچک‌ترین نسیمی به خاکستر تبدیل می‌شود، اما بسیاری از آن‌ها به‌جای عبرت گرفتن از این سرنوشت، در غرور و خودپسندی غرق می‌شوند و گمان می‌کنند که این توجهات سطحی پایدار است. آن‌ها از قله‌ای که برایشان ساخته شده، از بالا به مردم نگاه می‌کنند و با بی‌اعتنایی به ارزش‌های جامعه، عملاً ارتباط خود را با آن‌ها قطع می‌کنند، غافل از این که به‌زودی در تاریکی فراموشی فرو خواهند رفت. این شخصیت‌ها اغلب به وسوسه‌های شهرت‌طلبانه و جنجال‌های بی‌پایه تن می‌دهند و از مسیر اخلاق و درستکاری فاصله می‌گیرند. آن‌ها مثل باغبانی ناشی، بذرهایی می‌کارند که جز نارضایتی و سرخوردگی چیزی به بار نمی‌آورد. رفتاری که در ابتدا توجهی لحظه‌ای برایشان به همراه می‌آورد، اما به‌سرعت آنان را به چهره‌هایی بی‌ثبات و بی‌اعتماد تبدیل می‌کند. چنین افرادی، با هر نقد و انتقادی متزلزل می‌شوند و با کوچک‌ترین مخالفت، تمام آن توجه و حمایتی که روزگاری داشتند را از دست می‌دهند. این افراد فراموش می‌کنند که تنها با استفاده از امتیازات ویژه و بهره‌برداری از شهرت خود نمی‌توانند جایگاهشان را حفظ کنند. وقتی پای سوءاستفاده از قدرت و رفتارهای نادرست به میان می‌آید، در واقع به مردم خیانت می‌کنند و پلی که میان خود و جامعه دارند را ویران می‌سازند. و در نهایت، این سقوط ناگزیر است؛ آن‌ها در حالی به تنهایی فرو خواهند رفت که از روزهای پرزرق‌وبرق خود تنها خاطره‌ای تلخ و سایه‌ای از حسرت باقی مانده است. ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea
🔵 رنجنامه سال‌هاست که در غربت و بی‌توفیقی ، دل به دلی که در آسمان مشهد می‌تپد سپرده‌ایم و هر روزمان را با آرزوی سلامی از نزدیک به ضریح مقدس ثامن‌الحجج علیه‌السلام سر می‌کنیم. ده سال است که در پیچ و تاب زندگی، از زلال بارگاه رضا محروم مانده‌ایم؛ گویی راهی که به مشهد می‌رود، برایمان دورتر از همیشه و رؤیایی دست‌نیافتنی شده است. گرانی و مشکلات معیشتی همچون زنجیری بر پاهای‌مان، مانع از پرواز به دیار دوست شده‌اند و سنگینی بی‌خبری مسئولان از حال و روز ما، این زخم را هر روز تازه‌تر می‌کند. شاید بارها دست از امید شستیم، اما شوق زیارت، قلب‌مان را دوباره زنده کرد و به انتظار وعده دیدار نشاند. ✅ این واژه‌ها را نه برای طلب ترحم و نه تمنای کمک از کسی نگاشتم. این سطوری که پیش روی شماست، است، زخمی بر لوح دل برای آنان که در خواب غفلت فرو رفته‌اند؛ شاید که از این خواب برخیزند و صدای ما را بشنوند. ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea