eitaa logo
طلوع فکر و اندیشه
645 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
739 ویدیو
22 فایل
ارتباط با نویسنده کانال : @Musa1364 تا بنده نباشی تابنده نباشی مردمی ام ، وابسته به هیچ ارگان دولتی نیستم ، حمایت از کانال : 6063731057889736
مشاهده در ایتا
دانلود
4.99M
🔵 فقط عاشقان امیرالمؤمنین علیه السلام گوش کنند 🎤 موسی آقایاری 🆔 @Myidea
🔵 موضوع مناظره : آیا نظام اسلامی هیچ دستاوردی ندارد؟ آغاز مناظره: آقایاری: سلام و عرض ادب، جناب. شما فرمودید که نظام اسلامی هیچ دستاوردی نداشته و همه جوانان ما بیکار و علاف هستند. آیا این ادعا را می‌توانید با استناد به دلایل واقعی ثابت کنید؟ پیرمرد 75 ساله: بله، وقتی دور و برم را می‌بینم، همه جوان‌ها سرگردان‌اند، کار درست و حسابی ندارند، نه کارخانه‌ای داریم، نه شغلی! این نظام جز بدبختی چه آورده؟ پاسخ آقایاری: اولاً، نمی‌توان با مشاهدات فردی در یک منطقه خاص، یک حکم کلی صادر کرد. بیایید با دید بازتر نگاه کنیم: 1. دستاوردهای علمی و فناوری: کشور ما امروز در حوزه‌های فناوری هسته‌ای، نانو، و صنایع دفاعی جزو کشورهای برتر دنیاست. آیا این‌ها را نمی‌توان دستاورد شمرد؟ در حوزه پزشکی، تولید داروهای پیشرفته، پیوند اعضا، و درمان بیماری‌های خاص، ایران به یکی از کشورهای پیشرو تبدیل شده است. 2. آموزش و پرورش جوانان: در سال‌های قبل از انقلاب، نرخ باسوادی زیر 50 درصد بود، اما اکنون بیش از 90 درصد مردم کشور باسواد هستند. تعداد دانشگاه‌ها و دانشجویان چندین برابر شده است. این یعنی نسل جوان ما نه‌تنها علاف نیست، بلکه از فرصت‌های علمی بهره‌مند شده است. 3. مشکلات اقتصادی: البته، مشکلاتی مثل بیکاری وجود دارد، اما آیا این مشکلات فقط مربوط به نظام اسلامی است؟ تحریم‌ها و فشارهای خارجی به اقتصاد ما لطمه زده‌اند. باوجود این فشارها، ایران هنوز در حوزه کشاورزی و خودکفایی غذایی و پزشکی و نظامی و... پیشرفت کرده است. آیا اینها دستاورد نیست؟ 4. روحیه استقلال‌طلبی و عزت ملی: قبل از انقلاب، ایران وابسته و تحت سلطه قدرت‌های بیگانه بود. اما امروز، کشور ما تصمیمات مستقل خود را می‌گیرد. آیا همین استقلال و عزت کافی نیست تا به جوانان اعتمادبه‌نفس بدهد؟ پیرمرد 75 ساله: اما این‌ها که گفتید دردی از جوانان دوا نمی‌کند! جوان باید کار داشته باشد، خانه داشته باشد. امروز خیلی از جوانان ازدواج نمی‌کنند، چون هیچ آینده‌ای برای خود نمی‌بینند. پاسخ آقایاری: حق با شماست، مشکلات معیشتی و بیکاری برخی جوانان واقعی است، اما بیایید منصفانه بررسی کنیم: 1. این مشکلات ناشی از ضعف در برنامه‌ریزی داخلی یا سوءمدیریت هم بوده، که باید اصلاح شود. اما این مسائل را نباید به پای اصل نظام اسلامی گذاشت. 2. اگر به تاریخ نگاه کنید، کشورهای دیگر هم در مسیر توسعه، سال‌ها مشکلات اقتصادی و اجتماعی داشته‌اند. ایران نیز با داشتن منابع طبیعی و انسانی در مسیر پیشرفت قرار دارد. 3. راه‌حل چیست؟ آیا باید دست از حمایت از کشور و نظام برداریم یا باید با همراهی و تلاش، به رفع مشکلات کمک کنیم؟ آقایاری: پدر بزرگوار، شما از مشکلات واقعی گفتید، و من هم قبول دارم که باید تلاش بیشتری برای حل این مشکلات شود. اما نمی‌توان تمام دستاوردهای یک نظام را نادیده گرفت و تنها بر نقاط ضعف تمرکز کرد. نظام اسلامی مانند هر نظام دیگری قابل اصلاح است، اما دستاوردهایش در حوزه‌های علمی، استقلال ملی، و پیشرفت‌های اجتماعی را نباید انکار کرد. بیایید با گفت‌وگوی سازنده، به راه‌حل‌ها فکر کنیم. پیرمرد 75 ساله : شروع به فحاشی ناموسی و الفرار. ✍ تنظیم متن مناظره : موسی آقایاری 🆔 @Myidea
🔵 گفتگوی تلگرامی گفتگوی بین آقایاری و خانم H درباره گفتمان انقلاب اسلامی خانم H: حاج‌آقا، من مدت‌هاست درباره گفتمان انقلاب اسلامی فکر می‌کنم، اما به‌نظرم این گفتمان همیشه یک‌دست و منسجم نبوده. گاهی در برخی رفتارها مثل سرکوب یا برخوردهای خشن، تناقض‌هایی می‌بینم که برایم قابل‌هضم نیست. مثلاً صحبت‌های سردار همدانی درباره استفاده از اراذل و اوباش در فتنه ۸۸ ذهنم را مشغول کرده. چطور این مسائل را با ارزش‌های انقلابی سازگار کنیم؟ آقایاری: خواهر گرامی، این نکته‌ای که مطرح کردید جای تأمل دارد. گفتمان انقلاب اسلامی اصولی بنیادین و ثابت دارد که از قرآن، سیره اهل‌بیت (ع) و اندیشه امام خمینی (ره) الهام گرفته است؛ اصولی مثل عدالت‌خواهی، آزادی‌طلبی، حمایت از مستضعفین و مبارزه با استکبار. اما باید توجه داشت که در مسیر اجرای این گفتمان، ممکن است برخی افراد یا گروه‌ها دچار اشتباهات عملی شوند. این اشتباهات را نباید به اصل گفتمان تعمیم داد. خانم H: درست است، اما این اشتباهات گاهی چنان بزرگ هستند که تصویر کلی انقلاب را خدشه‌دار می‌کنند. مثلاً سازماندهی اراذل و اوباش برای مقابله با فتنه‌ها، آیا واقعاً بخشی از این گفتمان است؟ آقایاری: این‌گونه مسائل را باید در دو سطح جداگانه بررسی کرد: یکی سطح اصول و مبانی گفتمان انقلاب اسلامی و دیگری سطح عملکردهای اجرایی. در سطح مبانی، انقلاب اسلامی هرگز خشونت یا برخوردهای نادرست را توصیه نمی‌کند، بلکه همواره بر اخلاق، منطق و عدالت تأکید دارد. اما در سطح اجرا، ممکن است برخی تصمیم‌ها یا اقدامات، حتی به نیت خیر، از مسیر اصلی فاصله بگیرند. سازماندهی گروه‌هایی برای حفظ امنیت یا مقابله با بحران، اگرچه ممکن است در زمان خود ضروری به نظر برسد، اما نباید به قیمت زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی تمام شود. خانم H: پس چطور می‌توان این فاصله بین مبانی و عملکردها را کم کرد؟ آقایاری: راه‌حل اصلی در تقویت نظارت، شفافیت و بازنگری مستمر در عملکردهاست. گفتمان انقلاب اسلامی ظرفیت نقد و اصلاح را در خود دارد. رهبر معظم انقلاب نیز بارها تأکید کرده‌اند که نقد منصفانه نه‌تنها جایز، بلکه ضروری است. ما باید این گفتمان را به‌گونه‌ای ترویج کنیم که در کنار دفاع از ارزش‌ها، از افراط و تفریط پرهیز شود. خانم H: اما این مسائل گاهی اعتماد مردم را نسبت به گفتمان انقلاب کاهش می‌دهد. آقایاری: کاملاً درست است. اعتماد مردم، سرمایه اصلی انقلاب است. هر جا که عملکردی نادرست یا برخلاف ارزش‌های انقلابی رخ داده، باید با شفافیت به آن پاسخ داد و آن را اصلاح کرد. ما نباید اجازه دهیم اشتباهات اجرایی، اصل گفتمان را زیر سؤال ببرد. مهم این است که همیشه بر بازگشت به اصول تأکید کنیم. خانم H: حاج‌آقا، صحبت‌هایتان خیلی برایم روشنگر بود. فکر می‌کنم باید با دید عمیق‌تری به این مسائل نگاه کنم و بیشتر روی تفکیک مبانی و عملکردها کار کنم. آقایاری: دقیقاً همین‌طور است. انقلاب اسلامی یک حرکت تمدنی است که نیازمند صبر و بصیرت در تحلیل مسائل است. اگر سؤالات بیشتری داشتید، خوشحال می‌شوم در خدمتتان باشم. ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea
🔵 مدعا: تحریر الشام، نتیجه: تقدیم الشام حملات وحشیانه و بی‌سابقه رژیم صهیونیستی به سوریه، از طرطوس تا دیگر نقاط استراتژیک، پرده از نقشه‌ای شوم برای نابودی ثبات و انسجام این کشور برداشته است. این حملات نه‌تنها زیرساخت‌ها را هدف گرفته، بلکه در پی متزلزل‌کردن ستون‌های مقاومت و هویت ملی سوریه است. در این میان، گروه‌هایی همچون تحریر الشام با نقاب فریبنده مبارزه برای آزادی، نه تنها دست‌آویز تجاوزگران خارجی شده‌اند، بلکه آتش بی‌ثباتی را شعله‌ورتر کرده‌اند. آنان با شعارهای توخالی استقلال، عملاً در خدمت نقشه‌هایی هستند که سوریه را به قطعاتی پراکنده و تقدیم‌شده به قدرت‌های جهانی بدل می‌سازد. اما این بازی شوم تنها با خیانت‌های داخلی معنا می‌یابد. تاریخ گواه است که هرگاه مصلحت ملی قربانی وابستگی به بیگانگان شد، نتیجه‌ای جز فروپاشی و تسلیم باقی نماند. همانند : 1. عراق پس از اشغال 2003: پس از حمله نظامی آمریکا، برخی گروه‌های شبه‌نظامی داخلی که به ظاهر مدعی آزادی و دموکراسی بودند، با اقدامات نابخردانه و همکاری‌های پشت‌پرده با اشغالگران، زیرساخت‌های کشور را نابود کرده و زمینه تجزیه و تضعیف هویت ملی عراق را فراهم کردند. 2. لیبی پس از سقوط قذافی : گروه‌های شبه‌نظامی داخلی، با وابستگی به قدرت‌های خارجی، نه‌تنها وحدت ملی لیبی را از بین بردند، بلکه با درگیری‌های داخلی و ضعف سیاسی، این کشور را عملاً به میدان نفوذ و تقسیم میان قدرت‌های بین‌المللی بدل ساختند. امروز، سوریه نه تنها با موشک‌های دشمن، بلکه با خنجرهایی که از درون فرود می‌آیند، مواجه است. ✅ تقدیم سوریه آغاز شده است؛ از تحریر تا تسلیم. مگر اینکه به تعبیر رهبر عزیز انقلاب ؛ جوانان غیوری سوری بیدار شده و قیام علیه وضعیت نامطلوب فعلی کنند. ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea
🔵 غفلت از ایمان فرزندان ؛ ریشه‌هایی که در سکوت می‌پوسند آهای خانواده‌هایی که بر بی‌دین شدن فرزندانتان بی‌اعتنا هستید یا حتی آن را نشانه روشنفکری و قرن بیست و یکی می‌دانید، شما مانند باغبانی هستید که ریشه‌های درختش را گرفتار آفت می‌بیند، اما به جای درمان، تنها به سبزی و شکوه ظاهری برگ‌ها دل‌خوش است. غافلید که این ظاهر فریبنده چیزی نیست جز آغازی برای فروپاشی درونی. این رفتار نه افتخار است، نه خردمندی، بلکه نهایت غفلت از وظیفه‌ای است که بر عهده شماست. ریشه‌های اعتقادی فرزندانتان مانند خاکی است که اگر ترک بردارد، نهال وجودشان خشکیده و از بین می‌رود. به این تبعات بی دین شدن فرزندان توجه کنید : 👇👇 1. بی‌هویتی و گم‌گشتگی اخلاقی 2. از بین رفتن معنای زندگی و هدفمندی 3. گرفتار شدن در دام باورهای انحرافی یا پوچ‌گرایی 4. کاهش احترام به والدین و ارزش‌های خانوادگی 5. افت تحصیلی و ضعف در تصمیم‌گیری‌های مهم زندگی 6. تمایل به روابط ناسالم و آسیب‌زا 7. بی‌اعتنایی به حقوق دیگران و جامعه 8. افزایش احتمال بروز رفتارهای مجرمانه یا پرخطر 9. از دست دادن پشتوانه معنوی در مواجهه با مشکلات 10. تضعیف جایگاه خانواده در تربیت نسل آینده 11. فروپاشی انسجام اخلاقی و فرهنگی در جامعه 12. دوری از رحمت الهی و محرومیت از سعادت ابدی. پس خانواده های گرامی اگر پرسش‌ها و شبهه‌هایی در ذهن فرزندانتان رخنه کرده، این پرسش‌ها همچون جوانه‌هایی هستند که نیازمند هدایت‌اند تا به درختی پرثمر بدل شوند، نه به علف‌های هرز که باغ را از رونق می‌اندازند. فرصت را از دست ندهید. این درِ معرفت باز است و این خدمت برای شما فراهم. ✅ به لطف الهی آماده‌ام تا با دل و جان، هر سوال، شبهه یا دغدغه‌ای در زمینه دین و اعتقادات را پاسخ دهم و در این مسیر روشنگر شما و فرزند دلبندتان باشم. 👇 آیدی: @musa1364 ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea
🔵 سوریه ، درس عبرتی ماندگار ؛ برای مسئولین و مردم سوریه تنها نام یک کشور یا روایت یک جنگ نیست؛ بلکه کتابی است پر از درس‌هایی عمیق برای همه، از مسئولین گرفته تا عموم مردم. جنگ سوریه، پرده از پیچیدگی‌ها و پیامدهای تلخِ غفلت، سستی و تفرقه برداشت. برای مسئولین : این فاجعه زنگ خطری بود که نشان داد امنیت و استقلال هر ملتی، نه با شعار، که با عمل مخلصانه، تدبیر هوشمندانه، و اتحاد داخلی حفظ می‌شود. هرگونه کوتاهی در شناخت دشمنانِ آشکار و پنهان، و هر تزلزلی در پایبندی به ارزش‌های ملی و دینی، می‌تواند کشور را به ورطه آشوب و ناامنی بکشاند. سوریه آینه‌ای بود که به مسئولین نشان داد، بی‌توجهی به فرهنگ، اقتصاد و نیازهای مردم، دشمن را به بهره‌برداری از شکاف‌های داخلی دعوت می‌کند. برای مردم : سوریه یادآوری کرد که وحدت و بیداری، اولین و مهم‌ترین سد دفاعی یک ملت است. در شرایط بحران، کوچک‌ترین اختلاف‌ها و پراکندگی‌ها می‌تواند زمینه‌ساز فجایع بزرگ شود. مردم باید بدانند که سرنوشت کشورشان با رفتار و انتخاب‌های روزمره‌شان گره خورده است. مقاومت سوریه همچنین قدرت ایمان و استقامت را به تصویر کشید؛ اینکه حتی در سخت‌ترین شرایط، امید و ایستادگی می‌تواند مسیر تاریخ را تغییر دهد. ✅ پیام اصلی : سوریه، تلنگری بود که یادآوری کرد دشمن هرگز از طمع به ملت‌ها دست برنمی‌دارد و تنها با هوشیاری، اتحاد و ایمان می‌توان نقشه‌های او را نقش بر آب کرد. امروز، بر ماست که از این درس‌ها بهره بگیریم و آینده‌ای روشن‌تر برای کشور خود رقم بزنیم. ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea
🔵 علل عدم نابودی جمهوری اسلامی علل عدم نابودی جمهوری اسلامی را می‌توان در چارچوبی جامع و چندلایه بررسی کرد که هرکدام از این عوامل، در بزنگاه‌های تاریخی، همانند ستون‌هایی استوار، بقای نظام را تضمین کرده‌اند. این عوامل نه تنها ریشه در واقعیت‌های سیاسی و اجتماعی دارند، بلکه به فرهنگ و باورهای عمیق مردم نیز گره خورده‌اند. یکی از دلایل مهم این است که جمهوری اسلامی برخاسته از یک انقلاب مردمی با ریشه‌های عمیق دینی و اجتماعی است. مردم ایران، با شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی»، نه‌تنها در پی تغییر نظام سیاسی بودند، بلکه آرمان‌های دینی و عدالت‌خواهانه‌ای داشتند که در شعارهایشان موج می‌زد. این پیوند عمیق، جمهوری اسلامی را به یک نظام مردمی تبدیل کرد که توانست در دوران‌هایی مانند جنگ تحمیلی، با اتکا به حمایت همین مردم، از طوفان‌های سخت عبور کند. به عنوان مثال، در دوران جنگ هشت‌ساله، هنگامی که ارتش بعثی عراق به پشتوانه قدرت‌های جهانی به ایران حمله کرد، مردم از اقشار مختلف، حتی در محروم‌ترین نقاط کشور، داوطلبانه در جبهه‌ها حضور یافتند. این روحیه برخاسته از اعتقادات دینی و آرمان‌گرایی بود که جمهوری اسلامی را از بحران نابودی نجات داد. دلیل دیگر، نقش رهبری منسجم و مقتدر در هدایت بحران‌ها بوده است. زمانی که دشمنان خارجی تصور می‌کردند تحریم‌های اقتصادی کمر نظام را خواهد شکست، رهبری نظام با تأکید بر اقتصاد مقاومتی، مسیرهایی برای حفظ کشور باز کرد. مردم در سخت‌ترین شرایط اقتصادی، با اینکه گله‌مند بودند، اما از جمهوری اسلامی به دلیل استقلال‌طلبی و مقاومتش حمایت کردند. این مقاومت را می‌توان در لحظه‌هایی چون تشییع باشکوه شهید حاج قاسم سلیمانی دید، جایی که مردم نه فقط یک فرمانده نظامی، بلکه نماد استقلال و مقاومت کشور را گرامی داشتند. از دیگر علل بقا، ساختارهای امنیتی و نظامی قدرتمندی است که جمهوری اسلامی در طول سال‌ها ایجاد کرده است. به عنوان نمونه، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توانست در جنگ تحمیلی، دفاع از مرزها و حتی در مدیریت بحران‌های داخلی، نقش کلیدی ایفا کند. امروز نیز این ساختارها به گونه‌ای طراحی شده‌اند که در برابر تهدیدات خارجی و داخلی، همچنان کارآمد باقی مانده‌اند. اما شاید مهم‌تر از همه، انعطاف‌پذیری نظام در مواجهه با تغییرات زمانی و مکانی است. در مقاطعی، جمهوری اسلامی توانست با تغییر تاکتیک‌های خود، از بحران‌هایی عبور کند که بسیاری تصور می‌کردند پایان آن نزدیک است. به عنوان مثال، در دوره تحریم‌های فلج‌کننده، با تمرکز بر تولید داخلی و گسترش روابط با کشورهای همسو، از فشار اقتصادی غرب عبور کرد. در کنار این موارد، فرهنگ شهادت و عاشورا، به‌عنوان سرمایه‌ای معنوی، همواره در متن حرکت‌های مردمی بوده است. زمانی که دشمنان می‌کوشند مردم را از دین و نظام دور کنند، این فرهنگ، همانند چراغی روشن، مسیر بازگشت به ارزش‌ها را نشان می‌دهد. قیام عاشورا و شخصیت‌هایی چون امام حسین (ع)، برای مردم ایران فقط یک واقعه تاریخی نیست، بلکه الگویی زنده است که در برابر ظلم و استکبار مقاومت می‌کند. ✅ بنابراین ، جمهوری اسلامی با تمام مشکلات و نارضایتی‌ها، به دلیل توانایی‌اش در پیوند دادن مسائل معنوی با امور دنیوی، تاکنون از بحران‌های داخلی و خارجی عبور کرده است. بقای این نظام، به رغم تمامی انتقادات و کم کاریهای برخی مسئولین ، نشان‌دهنده این است که توانسته است در قلب ملت ایران ریشه بدواند، هرچند برای ادامه مسیر، نیازمند اصلاحات جدی و بازنگری در برخی از رویکردهای خود و در واقع یک نحوه حجامت است. ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea
🔵 یک سال بدون مادر ، دل شکسته و چشم‌های همیشه گریان یک سال است که از مهر و محبت مادرم بی‌نصیب مانده‌ایم. مادری که تجسم تمام پاکی، حجب و حیای انسانی بود، در هر لحظه از زندگی‌ام همچون گوهری درخشان از اصول اخلاقی و معنوی در کنارم بود. او با صبر و درایت، همیشه در سخت‌ترین شرایط با آرامش و وقار به حل مشکلات می‌پرداخت و خانه را به مکانی امن و آرام تبدیل می‌کرد. مادرم همواره در هر حرکت و کلامش حرمت‌ها و کرامت انسانی را حفظ می‌کرد و به من آموخت که با قلبی آرام و نیتی پاک در برابر هر سختی ایستادگی کنم. حتی در روزهای پر از درد و غم، او هیچ‌گاه از محبت و فداکاری برای خانواده‌اش دست نکشید. یک سال بی‌مادری، سالی است پر از فقدان و دلشکستگی. اکنون که او دیگر در کنارم نیست، خاطراتش همچنان در دل و روح من زنده است. سخنان و آموزه‌های او همچون چراغی در تاریکی‌های زندگی به من راه می‌نماید، اما هیچ چیزی نمی‌تواند جای خالی مادر را پر کند. دستان پر از محبت و دل پر از عاطفه‌اش همیشه در خاطرم خواهد ماند و از او به یاد دارم که در هر سختی باید با صبر و تدبیر پیش رفت. خداوند رحمتش را بر روح پاکش نازل کند و به من و برادران و خواهرانم و پدر عزیزم صبر عطا فرماید تا همچنان در مسیر او گام بردارم. 🔸 عزیزان اگر فرصت داشتید ، به یاد همه گذشتگان و از جمله والده بنده ، یک فاتحه با سه بار سوره توحید میهمان نمایید. ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea
8.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔵 پزشکیان، نسخه دوم روحانی و جبهه اصلاحات است؛ اگر این مسیر ادامه یابد، مشکلات کشور نه‌تنها حل نخواهد شد، بلکه بیشتر هم می‌شود. جناب پزشکیان ، اگر به آیه وَإِذَا حُيِيتُم بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا توجه کنیم، درمی‌یابیم که قرآن کریم ما را به رعایت ادب، احترام و پاسخ‌گویی شایسته در برخوردهای اجتماعی دعوت می‌کند. این آیه نشان می‌دهد که هر تحیتی، چه سلام باشد و چه احترام دیگری و چه تقدیم 🎁 ای ، نباید بدون پاسخ شایسته بماند. رفتار بد آقای پزشکیان که هدیه را با حالت بد رد می کند، با این آموزه قرآنی همخوانی ندارد. جای تأمل دارد، کسی که در جامعه مسئولیتی بزرگ بر عهده دارد و مدام در محافل از قرآن می‌خواند، باید در رفتار و تعاملات خود بیش از دیگران به ارزش‌های اخلاقی قرآن عمل کند. اگر در موقعیتی احترام یا تحیتی به او شده و او آن را نادیده گرفته یا پاسخی درخور نداده، این رفتاری است که با آموزه‌های قرآنی منافات دارد. جناب پزشکیان قرائت قرآن کافی نیست، بلکه مهم‌تر از آن عمل به مفاهیم آن است. کسی که تلاوت می‌کند، باید آیات را به عمل تبدیل کند و اگر در عمل به چنین آیه‌ای کوتاهی کرده باشد، انتقاد به جاست. رفتار مسئولان به‌ویژه کسانی که مدعی پایبندی به آموزه‌های دینی هستند، باید تجلی عینی اخلاق قرآنی باشد و کوچک‌ترین بی‌توجهی در این زمینه، از چشم مردم پنهان نمی‌ماند و عندالله باید پاسخگو باشند. ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea
🔵 چشم‌های بسته در برابر آفتاب ؛ فرار از حقیقت یا ترس از تغییر؟ گاهی در زندگی با کسانی روبه‌رو می‌شویم که حقیقت را می‌شنوند، آن را لمس می‌کنند و حتی زیر نور آشکار آن قرار می‌گیرند، اما به جای پذیرش، سر را به سوی تاریکی برمی‌گردانند. اینان نه نادان‌اند و نه بی‌خبر؛ بلکه حقیقت را می‌بینند و به عمد چشم می‌بندند، چراکه پذیرش آن، دنیای راحت و خودساخته‌شان را فرو می‌ریزد. چه تلخ است زمانی که با شور و عشق تلاش می‌کنی حقیقت را به کسی نشان دهی، اما او با لبخندی سرد و نگاهی بی‌تفاوت از کنارت عبور می‌کند، گویی تو و حقیقتی که می‌گویی هرگز وجود نداشته‌اید. اینجا دیگر مسئله دانستن یا ندانستن نیست؛ مسئله، فرار از چیزی است که می‌تواند آرامش دروغین‌شان را برهم زند. در سیاست هم این ماجرا بارها تکرار شده است. وقتی برخی از اصلاح‌طلبان یا لیبرال‌ها، با شعارهای زیبا و ادعای پایبندی به ارزش‌های مردم وارد میدان شدند، اما در بزنگاه‌های حساس نه‌تنها به آرمان‌ها پشت کردند، بلکه در رفتارهایشان تناقض‌هایی عمیق دیده شد. وقتی پزشکیان، که روزی مدعی صداقت و شفافیت بود، با کلام و رفتار خود، بر آتش نفاق و اختلاف افزوده و می افزاید، دیگر نمی‌توان این رفتارها را به ناآگاهی نسبت داد؛ این انتخابی آگاهانه برای گریز از مسئولیت‌پذیری و حفظ منافع شخصی و منافع حزبی است. بهانه‌ها پشت بهانه‌ها. گاهی از این طرفداران بی تحلیل و بی مطالعه ، می‌گویند: من هنوز قانع نشده‌ام. گاهی ادعا می‌کنند: زمانش نرسیده است. یا حتی با زبان مغالطه و شعارهای عوام‌فریبانه، مردم را از مسیر اصلی منحرف می‌کنند. آیا می‌توان از خورشید فرار کرد؟ آیا می‌توان به نور پشت کرد و همچنان از گرمای آن بهره برد؟ در این میان، تو می‌مانی با انتخابی دشوار. آیا باید همچنان به آن‌ها نشان دهی؟ آیا باید تلاش کنی، حتی اگر هزار بار رد شوی؟ یا باید سکوت کنی و اجازه دهی که روزگار حقیقت را به آن‌ها بیاموزد؟ گاه بهترین کار، رها کردن است. حقیقت نیازی به اثبات ندارد؛ خودش راهش را به قلب‌ها باز می‌کند، حتی اگر دیوارهای انکار بر سر راهش باشد. همان‌گونه که رودخانه، مسیرش را میان صخره‌های سخت پیدا می‌کند، حقیقت نیز به وقتش در دل‌های بسته جاری می‌شود. و تو، فقط کافی است آرام باشی. به یاد داشته باش که تلاش برای تغییر کسی که خود را به ندانستن می‌زند، مانند کوبیدن آب در هاون است. اما هرگز از روشنگری ات دست برندار، چراکه حتی کوچک‌ترین پرتوی نور، توانایی شکستن تاریکی را دارد. و بدان که اگرچه در مسیر اصلاح، افراد و جریان‌هایی چون برخی اصلاح‌طلبان، رفتارهایی دوگانه نشان می‌دهند، اما رود حقیقت، حتی از سخت‌ترین سنگ‌ها نیز عبور خواهد کرد. ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea
🔵 زخم‌هایی که اصلاح‌طلبان بر پیکر انقلاب و مردم گذاشتند اصلاح‌طلبان با اقدامات خود زخم‌هایی عمیق بر پیکر انقلاب و مردم وارد کردند. در سال 88، با بهانه‌های واهی و ادعای تقلب، خیابان‌ها را به میدان جنگ تبدیل کردند و امنیت کشور را به بازی گرفتند. آن روزها خون جوانان این ملت به زمین ریخت و دل خانواده‌های بی‌گناه به درد آمد. در دولت اصلاحات، با شعار گفتگوی تمدن‌ها، از آرمان‌های انقلاب فاصله گرفتند و روحیه مقاومت را در برابر دشمنان تضعیف کردند. ابن روند نامیمون با دولت پزشکیان نیز ادامه دارد. با اعتماد به غرب، به دشمن فرصت دادند تا از دریچه‌های فرهنگی و سیاسی وارد کشور شود. در برجام، همه‌چیز را به وعده‌های توخالی آمریکا گره زدند و نتیجه‌ای جز تحریم‌های شدیدتر و سفره‌های خالی‌تر برای مردم باقی نگذاشتند. سیاست‌های اقتصادی‌شان، کارخانه‌ها را تعطیل کرد و جوانان این مرز و بوم را خانه‌نشین کرد. در فرهنگ، ارزش‌های دینی را کنار گذاشتند و با اکران فیلم‌هایی که اعتقادات مردم را تمسخر می‌کرد، قلب خانواده‌های متدین را شکستند. حتی سپاه پاسداران، که جانش را برای امنیت کشور گذاشت، از حملات و تخریب‌های آنان در امان نماند. با رسانه‌هایشان، تلاش کردند اعتماد مردم به این نهاد انقلابی را خدشه‌دار کنند. آن‌ها روزی که خیابان‌ها پر از آتش و دود بود، پشت میزهایشان نشستند و لبخند زدند. روزی که تحریم‌ها زندگی مردم را سخت‌تر کرد، مسئولیت نپذیرفتند. زخم‌هایشان هنوز بر دل مردم باقی است و آرمان‌های انقلاب از خیانت آن‌ها به درد آمده است. ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea
🔵 فضای مجازی؛ میدان خودنمایی یا عرصه سقوط ارزش‌ها؟ فضای مجازی، این دنیای پرزرق‌وبرق و وسوسه‌انگیز، برای بسیاری به صحنه‌ای برای نمایش خود بدل شده است؛ گویی ارزش‌ها و معیارهای انسانی قربانی سکانس‌های پرفریب خودنمایی شده‌اند. کسانی که از سواد رسانه‌ای بی‌بهره‌اند، به‌سادگی پا به مسیری می‌گذارند که نه‌تنها از حقیقت دور است، بلکه با اخلاق، غیرت و عفت نیز فاصله‌ای پرمعنا دارد. انتشار بی‌محابای عکس‌ها و آلبوم‌های خانوادگی، دروازه‌ای است به فراموشی حریم‌های شخصی و کمرنگ شدن مرزهای عفت. گویی دیگر حریم واژه‌ای غریب شده و غیرت مفهومی کهنه و فراموش‌شده. آن حرمت‌هایی که روزگاری در تار و پود فرهنگ ما تنیده بود، حالا در گردباد تظاهر و خودنمایی گم شده است. تبلیغات، این هیولای رنگارنگ، به هر شکلی که هوس‌انگیز باشد، چنگ بر ارزش‌های انسانی می‌زند. گاهی شاهد رفتارهایی هستیم که انسان را شرمنده کرامت انسانی می‌کند؛ مانند همان فردی که برای چند لحظه دیده شدن، خود را درون بشکه‌ای از آب کله‌ملق می‌کند، بی‌آنکه بداند این نمایش‌های خالی، چه چیزی از شأن و منزلت او باقی می‌گذارد. چشم و هم‌چشمی‌های بی‌پایان، مسابقه‌ای بی‌فرجام برای نمایش زندگی‌هایی که بیش از آنکه واقعی باشند، نمایشی‌اند؛ تقلیدهای کورکورانه‌ای که روح انسان را خسته، و او را از اصالت خود جدا می‌کند. زندگی‌هایی که پشت پرده‌ی قاب‌های شیک و پرزرق‌وبرق، چیزی جز خستگی و بی‌هویتی نیستند. اما زخم بزرگ‌تر جایی است که برخی با خواندن چند کامنت و لایک، گمان می‌کنند متخصص سیاست، اقتصاد و حتی فلسفه شده‌اند!!! گویی فضای مجازی، دانشگاهی است که بدون تلاش، بدون فکر، مدرک‌های توخالی به دست می‌دهد؛ مدرک‌هایی که نه به عمق دانش، بلکه به سطحی‌ترین برداشت‌ها اتکا دارند. 🔸 این چالش‌ها نه‌تنها هشدار، بلکه زنگ بیدارباشی است برای همه ما. آیا هنوز مسیر درستی را انتخاب کرده‌ایم؟ یا در گرداب پرزرق‌وبرق بی‌معنایی غرق شده‌ایم؟ سواد رسانه‌ای، بیش از هر زمان دیگری، نیاز امروز ماست. ابزاری که می‌تواند ما را از این گرداب نجات دهد، مرزهای اخلاق و عقلانیت را دوباره برایمان ترسیم کند و حرمت‌های از دست‌رفته را به جایگاه اصلی‌شان بازگرداند. ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea