🔵 پایداری آرمانهای مقاومت در برابر تغییر معادلات سیاسی سوریه
تحولات اخیر در سوریه، واکنشهای متفاوتی را در پی داشته است. در این میان، برخی تحلیلها با رویکردی هیجانی، جمهوری اسلامی ایران و فرماندهان مقاومت را به کمکاری متهم میکنند. با نگاهی دقیقتر میتوان دریافت که چنین دیدگاههایی از درک عمیقتر واقعیتهای منطقهای و آرمانهای جبهه مقاومت فاصله دارند.
دفاع از حرم اهلبیت (ع) و ارزشهای مقاومت، هرگز محدود به حفظ یک حکومت یا شخص نبوده است. شهدای مدافع حرم برای حفاظت از مقدسات و مقابله با تهدیدات تروریستی جانفشانی کردند؛ آرمانهایی که با تغییر ساختار سیاسی سوریه همچنان پابرجا خواهند ماند. همچنین، مدیریت صحنه پیچیدهای مانند سوریه، نیازمند تصمیمات حسابشدهای بوده که با خواست حاکمیت و مردم آن کشور هماهنگ باشد. ایران بهعنوان یکی از حامیان مقاومت، با حضور مستشاری و دیپلماتیک خود در این سالها، همواره تلاش کرده است تا بحرانهای منطقهای را بهگونهای هدایت کند که آرمانهای اصلی محفوظ بمانند.
ادعای تعلل یا ناتوانی فرماندهان مقاومت، نادیده گرفتن تلاشهای گستردهای است که در این مسیر انجام شده است. سخنان حاج قاسم سلیمانی در تأکید بر فرصتهای نهفته در بحرانها، یادآور این حقیقت است که مقاومت، فراتر از حوادث مقطعی، یک جریان پایدار است. ایمان به نصرت الهی و آمادگی برای پذیرش چالشهای پیشرو، مسیر جبهه مقاومت را روشنتر میکند.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 درسهای سقوط بشار اسد : اهمیت اتحاد در جبهه مقاومت
سقوط بشار اسد را نمیتوان تنها به تغییر رفتار او در قبال ایران و حزبالله نسبت داد، اما این مسئله یکی از عوامل کلیدی تضعیف جایگاه او بود. بشار تا زمانی که در محور مقاومت و در کنار ایران و حزبالله ایستاده بود، توانست در برابر فشارهای بینالمللی و تهدیدات منطقهای مقاومت کند. حمایتهای مستشاری ایران و توان عملیاتی حزبالله، پایههای قدرت او را تقویت کرد و توانست معادلات نظامی و سیاسی را در منطقه به سود خود تغییر دهد. اما تغییر رویکرد او و تمایل به تعامل با کشورهای ارتجاعی عربی و قدرتهای غربی، موجب تزلزل در موضعش شد. این اقدام نه تنها اعتماد حامیان اصلی او را کاهش داد، بلکه مخالفانش را نیز جسورتر کرد.
از سوی دیگر، اتکای بیش از حد به دیپلماسی و نادیده گرفتن توان میدان، شکاف بزرگی در ساختار قدرت او ایجاد کرد. تاریخ منطقه نشان داده است که مقاومت در برابر تهدیدات خارجی نیازمند ایستادگی و اتکا به نیروهای محلی و منطقهای است. بشار اسد، با کاهش ارتباط و همکاری با حزبالله و ایران، از مهمترین حامیان خود فاصله گرفت و در برابر فشارهای خارجی آسیبپذیرتر شد. این در حالی است که حزبالله، حتی در شرایط دشوار و بدون حضور رهبران کلیدی خود، توانسته است در برابر رژیم صهیونیستی مقاومت کند و از دستاوردهای میدانی خود دفاع کند.
✅ بنابراین ، سقوط بشار اسد یادآور اهمیت پایداری و ثبات در مسیر مقاومت است. تجربه او نشان میدهد که پشت کردن به جبههای که برای امنیت و استقلال منطقه تلاش میکند، هزینههای سنگینی دارد. ایران و حزبالله، به عنوان نمادهای مقاومت در منطقه، بارها ثابت کردهاند که اتکا به آنها ضامن پایداری در برابر تهدیدات خارجی است. اما بشار اسد، با تضعیف این اتحاد و تلاش برای جلب رضایت قدرتهای خارجی، جایگاه خود را از دست داد و سقوط کرد. این تجربه باید درسی برای دیگر کشورها و رهبران منطقه باشد که وحدت در جبهه مقاومت و ایستادگی در برابر فشارهای خارجی، کلید پایداری و اقتدار است.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 مناظره بین خانم رها از لندن و آقایاری از ایران در اسپیس اجتماعی ایکس
رها:
جناب آقایاری، شما همچنان از سیاستهایی دفاع میکنید که بهجای آبادانی و پیشرفت، فقط بار سنگینی بر دوش مردم گذاشته است. میلیاردها ثروت صرف دیاری شد که اکنون به سوی دیگران دست دوستی دراز کرده است. آیا این همان میوهای بود که انتظار داشتید از این درخت برچینید؟
آقایاری:
خانم رها، گاهی باغبان برای حفظ باغ، مجبور است شاخهای را قربانی کند تا ریشه از آسیب در امان بماند. حضور ما در آن دیار، نه از سر تجمل، بلکه برای حراست از حصار امن خانهمان بود. اگر ما بر سر این راه نمیایستادیم، طوفان بیرحم دشمن، درختانمان را ریشهکن میکرد. امنیت این دیار آسان به دست نیامده که آسان از آن چشم بپوشیم.
رها:
اما جناب، این امنیت چه بهایی داشت؟ ما با دست خویش، چاه هزینه را عمیقتر کردیم و حالا میبینیم که همان دیاری که برایش ایستادیم، به ما پشت کرده و ما ماندهایم و جیبهای خالی و زمینهای خشک. آیا حکمت این است؟
آقایاری:
خانم رها، هر مسافری که بارش سنگین است، گاهی مجبور میشود راه سختتری را برگزیند. سیاست و دیپلماسی نیز میدان نبرد عقل و احساس است. ما نه تنها ایستادیم، بلکه سایه طمع دشمنان را از سرمان کوتاه کردیم. اینکه در این مسیر گاهی جاده ناهموار شد، طبیعی است. اما مقصد همچنان ارزش این تلاش را دارد.
رها:
ولی جناب آقایاری، این ایستادگی به نظر نمیرسد جز بر زمینگیر شدن، نتیجه دیگری داشته باشد. ما به خانهای میمانیم که در و دیوارش ترک برداشته، در حالی که صاحبخانه هنوز در فکر ساختن حصاری بیرون از آن است. آیا زمان آن نرسیده که به جای این مسیر پرهزینه، به بازسازی خانه خود بپردازیم؟
آقایاری:
خانهای که شما از آن سخن میگویید، اگر سقفش فرو نریزد، از ترمیم دیوارهایش باکی نیست. دشمنانی که به دنبال تاراج بودند، قصد داشتند خانه را از بنیاد بسوزانند. این ایستادگی، حفاظ آن خانه است. درست است که گلهای باغ کمپشت شدهاند، اما درختی که ریشهدار باشد، دوباره سبز خواهد شد.
رها:
جناب، حرف شما درباره حفاظت از خانه درست است، اما آیا نمیشد این حفاظت را به جای دیوارهای بلند، با دلهای آرامتر تأمین کرد؟ امروز بسیاری از همسایگان به ما پشت کردهاند. آیا این حاصل درایت است؟
آقایاری:
همسایهای که با وعدههای دشمن، پشت به ما کرده، روزی حقیقت را خواهد فهمید. ما در این مسیر، با سختی و بردباری قدم برداشتیم، چون میدانستیم که آینده از آن کسانی است که نهال امنیت و استقلال میکارند. تعامل و دوستی جایگاه خود را دارد، اما بدون قدرت و اقتدار، این دوستیها سرابی بیش نیست.
رها :
خب، شاید باید صبر کرد و دید این مسیر پرپیچوخم شما به کجا خواهد رسید. اما امید دارم که روزی، این تلاشها به ثمر نشیند و کام مردم شیرین شود.
آقایاری :
امید، شمع راه است. چه خوب که شما نیز به روشنی آن باور دارید. به امید روزی که این تلاشها سایهای گسترده از عدالت و امنیت برای همگان باشد.
✍ پیاده سازی متن مناظره توسط بابک هریسی
🆔 @Myidea
🔵 قیاسی نابجا ؛ رهبری حکیمانه در برابر وارث استبداد
مقایسه شاهزاده رضا پهلوی با رهبری عزیز انقلاب اسلامی ، از اساس قیاسی معالفارق است. رهبری معظم انقلاب اسلامی، برآمده از مکتب اصیل اسلام ناب و تبلور اندیشهای عمیق، معنوی و انقلابی است که با اتکا به آرمانهای الهی، وحدت امت اسلامی و استقلال ملی را سرلوحه قرار دادهاند. ایشان رهبری است که با بصیرت، درایت و تقوای الهی، نهتنها در ایران بلکه در عرصه جهانی بهعنوان شخصیتی تأثیرگذار شناخته میشود. در مقابل، شاهزاده رضا پهلوی، وارث سلسلهای است که میراثی از وابستگی، استبداد و نادیدهگرفتن حقوق ملت به جا گذاشته است. او نه تجربهای سیاسی از خود نشان داده و نه توانسته است الگویی برای حل مسائل کلان ایران ارائه دهد.
رهبری عزیز انقلاب، نماد مقاومت در برابر ظلم و نمادی از استقلال ملت ایران است که با رهبری حکیمانه خود، جهان اسلام را به سمت همبستگی و عدالت سوق دادهاند. از سوی دیگر، شاهزاده پهلوی نماینده جریان گذشتهای است که ایران را در مدار وابستگی به قدرتهای استکباری قرار داده بود. این قیاس نهتنها به لحاظ عملکرد، بلکه از منظر مشروعیت و مقبولیت نیز فاقد اعتبار است. رهبری انقلاب اسلامی ، تکیه بر ایمان و اراده مردم دارد، در حالی که شاهزاده رضا پهلوی حتی از حمایت مردمی قابلتوجه نیز برخوردار نیست. چنین قیاسی نهتنها نادرست است، بلکه نشاندهنده عدم درک عمیق از مفاهیم رهبری، مسئولیت و مشروعیت در نظامهای سیاسی است.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 ما ایرانی ها استاد هستیم
ما استاد تبدیل تهدیدات منطقهای به فرصت برای محور مقاومت بودیم. اساساً شکلگیری محور مقاومت به همین صورت بوده است. یادمان هست که دکترین جان مککین، معاون اول جورج بوش، به هفت کشور حمله پیشبینی کرده بود، و هدف آخرشان ایران بود. آنها میخواستند نفت موجود در عراق و ایران را برای خودشان تصاحب کنند. اینها با این باور که خدا اشتباه نفت را در زمین انداخته، به نفتخواری خود ادامه میدادند. اما ما توانستیم از این تهدید یک فرصت بسازیم. فرصتی مثل حشد الشعبی ، نفوذ منطقهای، محور مقاومت، و امت واحده مقاومت. همه اینها از دل آشوبها و بحرانها شکل گرفت.
ما ایرانیها استاد فعالیت سیاسی در شرایط آشوب هستیم. در شرایط عادی، شاید هنری نداشته باشیم، اما در زمان بحران، رهبران ما، چه در سپاه قدس و چه دیگر نهادها، مردان و زنان بحران هستند. از دل آشوبها و هرجومرج، قدرت تولید میشود، از همان جا نظم ایجاد میشود. نمونهاش یمن است. در زمانی که عبد ربه منصور هادی بحرانهای ناشی از انقلابهای عربی و بازیهای استعماری را تجربه میکرد، ما از دل این آشوبها انصارالله یمن را ساختیم که حالا به قدرت اول یمن تبدیل شده و حتی آمریکاییها از آنجا فرار کردهاند. آنها حتی ناو هواپیمابرشان را از دست دادند. وقتی سعودیها میگفتند که اجازه نمیدهند یک حزبالله لبنان در زیر سایه سعودی شکل بگیرد، ما این کار را کردیم و هیچ غلطی نتوانستند بکنند.
الان هم میگوییم که از دل آشوب سوریه میتوان نظم جدیدی به وجود آورد. شرایط سخت است و متغیرهای جدیدی به وجود آمدهاند، اما همچنان معتقدم که ایران میتواند از دل این آشوبها، نظم خود را پیدا کند. و به امید خدا جای نگرانی نیست و از دل آشوب سوریه نظم خاص را پیدا خواهیم کرد.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 مناظره آقای بیرول از آلمان با آقای آقایاری از ایران
مجری:
آقای بیرول، با توجه به مواضع شما در مخالفت با حضور ایران در محور مقاومت، چرا این سیاست را محکوم میکنید؟
بیرول:
ایران با مداخله در کشورهای دیگر، ثبات خاورمیانه را برهم میزند. این اقدامات نهتنها هزینههای اقتصادی سنگینی برای مردم ایران دارد، بلکه تنشها را افزایش داده و بهانهای برای تحریمهای بینالمللی فراهم میکند. چرا ایران به جای حل مشکلات داخلی خود، به دنبال صدور ایدئولوژی است؟
آقایاری:
آقای بیرول، شما از کشوری صحبت میکنید که تاریخ مداخلهگریاش در جهان نیازی به معرفی ندارد! اگر حمایت از مظلوم و مبارزه با تروریسم در قاموس شما "مداخله" است، پس آمریکا و متحدانش چه نامی دارند که هزاران کیلومتر دورتر از مرزهایشان بمب میریزند؟ حضور ایران در محور مقاومت، دفاع از امنیت ملی ما و جلوگیری از پیشروی تروریسم در منطقه است.
بیرول:
اما این دفاع به چه قیمتی؟ چرا باید مردم ایران تاوان سیاستهای پرهزینهای را بدهند که نتیجه آن جز دشمنی بیشتر در جهان نیست؟ این سیاستها باعث انزوای ایران شده است!
آقایاری:
انزوا؟! شما درباره ایران صحبت میکنید یا آلمان بعد از جنگ جهانی دوم؟ حضور ایران در محور مقاومت باعث شد داعش که تا نزدیکی مرزهای ایران رسیده بود، در همان نطفه خفه شود. اگر این سیاستها نبود، شما باید به جای گفتوگو با من، درباره آمار کشتههای تروریسم در اروپا گزارش میدادید.
بیرول:
داعش؟ شما از تهدید داعش برای توجیه همهچیز استفاده میکنید. چرا ایران به جای صرف هزینه در سوریه، لبنان و عراق، به فکر توسعه اقتصادی و رفاه مردم خود نیست؟
آقایاری :
اتفاقاً ایران به خوبی درک کرده که امنیت مقدمه توسعه است. اگر آن روز در دمشق و بغداد دفاع نمی کردیم، باید در تهران و اصفهان می جنگدیم. آیا اروپا وقتی برای مهار بحران پناهجویان هزینه میکند، کسی میگوید به جای هزینه برای مرزها، به فکر شهروندان خود باشید؟
بیرول:
اما بسیاری از مردم ایران با این سیاستها مخالفاند. اعتراضات خیابانی نشان میدهد که اولویت آنها حل مشکلات داخلی است، نه جنگهای نیابتی در منطقه!
آقایاری:
آقای بیرول، اجازه بدهید شفاف صحبت کنیم. اعتراضات در هر کشوری وجود دارد؛ خود شما در آلمان هر روز شاهد تجمعات و نارضایتیهای اجتماعی هستید. اما این اعتراضات دلیل نمیشود امنیت ملی یک کشور نادیده گرفته شود. مردم ایران میدانند که ثبات کشورشان به حضور فعال در منطقه گره خورده است.
بیرول:
این توجیهات برای مردم گرسنه نان نمیشود! به جای هزینه در عراق و سوریه، بهتر است به فکر شکم گرسنه ایرانیان باشید.
آقایاری:
آقای بیرول، لطفاً به ما درس اقتصاد ندهید. این شما بودید که در بحران انرژی ناشی از جنگ اوکراین، برای خرید گاز به درهای خاورمیانه التماس کردید. ما با حضور در منطقه، دستمان را روی منابع خودمان و امنیتمان نگه داشتهایم. شما نمیتوانید از سیاست اول مردم خودمان در آلمان دفاع کنید و به ایران بگویید اول مردم منطقه!
بیرول:
ولی جهان این اقدامات را محکوم میکند.
آقایاری:
جهان یا رسانههای غربی؟ فرق این دو را درک کنید. اگر دفاع از مظلوم و ایستادگی در برابر استعمار محکوم است، پس ما با افتخار محکومیم. اما یادمان باشد که تاریخ نشان داده حق همیشه در نهایت پیروز است، حتی اگر غرب صدبار محکومش کند.
مجری :
سپاس از هر دو طرف برای این مناظره پرحرارت.
✍ تنظیم متن مناظره توسط آقای j
🆔 @Myidea
🔵 مناظره پر حرارت بین آرش طرفدار رژیم صهیونیستی و آقایاری طرفدار محور مقاومت
آرش: چرا آمریکا ما را تحریم کرده؟ مگر ما چهکار کردهایم؟
مجری: سؤال خوبی است. واقعاً چرا فکر میکنید ما تحریم شدهایم؟
آقایاری: دلیلش روشن است، آرش جان. آمریکا ما را تحریم کرده چون نمیخواهد ما در برابر رژیم صهیونیستی بایستیم و جلوی جنایاتش را بگیریم.
آرش: خب اسرائیل چهکار کرده که اینقدر حساس هستید؟
آقایاری: اسرائیل چهکار کرده؟ فقط در همین جنگ اخیر در غزه، بیش از 41 هزار نفر کشته شدهاند. کودکانی که زیر آوار ماندهاند، مادران بارداری که جان باختهاند، و خانوادههایی که در یک چشم بههم زدن از هم پاشیدهاند. تو این تصاویر را ندیدهای؟
آرش: چرا، ولی خب شاید مسائل پیچیدهتر باشد.
آقایاری: چه چیزی در قتل عام مردم بیگناه پیچیده است؟ آمریکا از اسرائیل حمایت میکند، چون سیاستهایش بر اساس ظلم و کشتار است. حالا بگو ببینم، آیا این حمایت منطقی یا انسانی است؟
آرش: شاید از دید آنها منافعی وجود دارد.
آقایاری: منافعی که بر پایه خون کودکان و بیگناهان باشد؟ این منافع نه انسانی است و نه اخلاقی. اینها عین جنایت است. آرش، وقتی این کلیپها را میبینی که بچهها زیر آوار ماندهاند یا مادری حامله بیجان شده، آیا قلبت نمیسوزد؟ تو دل داری؟ رحم داری؟ مروت داری؟
مجری: آقای آرش، شما فکر نمیکنید نگاه انسانی در این موضوع اولویت دارد؟
آرش: شاید حق با شما باشد، اما دنیا همین است. قویها حکومت میکنند.
آقایاری : دقیقاً این نگاه مشکلساز است. دنیا چند روز بیشتر نیست، و قدرتها همیشه باقی نمیمانند. ببین، حتی مردم خود آمریکا و اروپا علیه رژیم صهیونیستی تظاهرات میکنند. آنوقت تو میگویی حق دارند؟ این منطق نیست، آرش، این بیتفاوتی به جنایت است.
آرش: شاید باید بیشتر فکر کنم.
آقایاری : درست همینجا نقطه شروع است. خلوت کن و به این فجایع فکر کن. انسانیت یعنی در برابر ظلم ساکت ننشینیم.
✍ تنظیم متن مناظره : لیلا نقشبندی
🆔 @Myidea
🔵 تحلیل سخنان امروز رهبر عزیز انقلاب
مقاومت، مکتبی فراتر از توطئهها ؛ روایت رهبر انقلاب از نقش ایران در تحولات منطقه
رهبر عزیز انقلاب در سخنرانی امروز خود، با تأکید بر اهمیت تبیین حوادث منطقه و نقش ایران در تحولات سوریه، لایههای توطئههای آمریکا و رژیم صهیونیستی را آشکار کردند. ایشان حوادث جاری سوریه را نقشهای پیچیده و طراحیشده برای تضعیف محور مقاومت دانستند و بر این نکته تصریح کردند که مقاومت یک تفکر و مکتب است که با فشارها و جنایتها مستحکمتر میشود.
ایشان با ذکر شواهدی از دخالت مستقیم آمریکا و رژیم صهیونیستی در سوریه، از بمباران زیرساختها و جلوگیری از کمک به مردم مناطق بحرانزده تا تحرکات نظامی، این اقدامات را دلیلی بر نقش پشتپرده این کشورها برشمردند. رهبر انقلاب تأکید کردند که هدف اصلی این نقشهها محکم کردن جای پای آمریکا در منطقه است، اما جبهه مقاومت به مدد ایمان و ایستادگی ملتها، در برابر این فشارها قویتر خواهد شد.
رهبر حکیم انقلاب از فراگیر شدن تفکر مقاومت در منطقه بهعنوان پاسخی قطعی به جنایات دشمنان یاد کردند و فرمودند که ملتهای منطقه نهتنها در برابر توطئههای استکبار کوتاه نمیآیند، بلکه حمایت از آرمان فلسطین و مبارزه با رژیم صهیونیستی را با انگیزه بیشتری دنبال خواهند کرد.
در بخش دیگری از سخنانشان، ایشان به تشریح فلسفه حضور ایران در سوریه پرداختند و یادآور شدند که کمک به دولت سوریه و مبارزه با فتنه داعش، اقدامی ضروری برای حفظ امنیت ایران و منطقه بوده است. رهبر انقلاب تأکید کردند که ایران همواره در چارچوب درخواست دولتهای قانونی سوریه و عراق عمل کرده و نوع حضور جمهوری اسلامی در این کشورها، مستشاری بوده است.
با یادآوری رشادتهای شهید سلیمانی و نیروهای مقاومت، رهبر انقلاب از تشکیل و سازماندهی جوانان سوری بهعنوان گامی حیاتی در شکست داعش یاد کردند و از انحلال این گروه توسط برخی مسئولان سوریه ابراز تأسف نمودند. ایشان همچنین تأکید کردند که جنگ اصلی باید توسط ارتشهای بومی انجام شود و حضور مستشاری ایران مکمل این تلاشها بوده است.
رهبر عزیز انقلاب، با اشاره به تجربه مقاومت در برابر دشمنان در سوریه و عراق، بر لزوم هوشیاری در برابر نقشههای دشمن و تقویت روح مقاومت در نیروهای داخلی تأکید کردند. ایشان فرمودند که ملت ایران امروز به نیروهای مسلح خود افتخار میکند و این روحیه باید الگویی برای سایر ملتهای منطقه باشد.
✅ در پایان ، حضرت آقا به درسها و عبرتهای حوادث سوریه پرداختند و یادآور شدند که ایستادگی ملتها و محور مقاومت، نتیجه قطعی این نبرد خواهد بود و هیچ قدرتی نمیتواند این حقیقت را تغییر دهد.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 اقتدار ملی ایران ؛ سد مستحکم در برابر توطئههای دشمن
مردم عزیز ایران، اقتدار ملی ما گوهری گرانبهاست که در سایه اتحاد، آگاهی و استقامت شکل گرفته است. امروز، در این برهه حساس که منطقه دستخوش تحولات عمیق است و ایران نقشی کلیدی در محور مقاومت ایفا میکند، دشمنان سعی دارند با شبههپراکنی و القای ناامیدی، ما را از این مسیر روشن بازدارند.
شبههپراکنی، حربهای کهنه اما خطرناک است؛ ابزاری برای تضعیف اعتماد ملی، ایجاد تفرقه و ضربه به هویت جمعی ما. آنان تلاش میکنند با تحریف حقایق، بزرگنمایی مشکلات و تشویش افکار عمومی، این سرمایه عظیم را خدشهدار کنند. امروز دشمن با تصرف سوریه اظهار شادمانی میکند؛ بیایید به طرحات آنها گوش نکرده و همچنان با اتحاد، منطق و ایمان در برابر این دسیسهها ایستادگی کنیم. ما فرزندان ملتی هستیم که بارها در برابر طوفانهای سهمگین ایستادگی کردهایم؛ طوفانهایی چون جنگ تحمیلی، فتنههای داخلی نظیر فتنه ۱۳۷۸، ۱۳۸۸، ۱۳۹۶، ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱ (مانند فتنه زن، زندگی، آزادی) ، شکستن هیمنه داعش و حتی جنگ نرم و هجمههای فرهنگی گسترده، که هر یک در نوع خود تلاشی برای متوقف ساختن حرکت ملت ایران و جبهه مقاومت بوده است. با این حال، با اتحاد، منطق و ایمان، نقشههای دشمن را خنثی کردهایم.
امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند آگاهی و همبستگی هستیم. باید به اخبار و تحلیلها از منابع معتبر اعتماد کنیم، با چشمی باز و ذهنی هوشیار به مسائل بنگریم و اجازه ندهیم شایعات و ترفندهای دشمن، دلهای ما را از مسیر حقیقت منحرف سازد. اقتدار ما نهتنها مایه امنیت کشور، بلکه امید ملتهای مظلوم منطقه است.
✅ باور داشته باشیم که هر تلاشی برای تخریب اعتماد ما، ناشی از ناتوانی دشمن در برابر اراده ملت ایران است. ما با صبر، تدبیر و حمایت از ارزشهای انقلاب پشتیبانی از ولایت فقیه و حمایت از نیروهای نظامی، این مسیر پرافتخار را ادامه خواهیم داد و نقشههای بدخواهان را همچون گذشته بیاثر خواهیم کرد. ما استاد ، تبدیل تهدیدات به فرصت ها هستیم.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
2.72M
حداقل اگر دعا نمیکنید و پشتیبان نیستید، دل نشکنید!
برخی، شرافت خود را فروختهاند و دین و ایمانشان را به چوب حراج زدهاند؛ پیام میدهند که مناظرات 👈 کانال طلوع فکر و اندیشه 👉 ساختگی است!
اما بدانید این ادعاها و تهمتها ذرهای از اراده و ایمان این سرباز کوچک نمیکاهد. بخشی از تلاشهای شبانهروزی حقیر در این مسیر را در ویس بالا ☝️ بشنوید و قضاوت کنید. این مناظره بیش از دو ساعت طول کشید با کلی مدارا و تپش قلب.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 نماز جمعه ؛ صدای مردم یا پژواک شعارهای تکراری؟!
دوباره امروز نگاهی به خطبههای نماز جمعه برخی شهرستانها انداختم. با شور و حرارت از مسائل جهانی میگفتند؛ از سوریه، اسرائیل، و آمریکا. سخنانی که گویی از قلب پایتخت، از جایگاه نماز جمعه تهران بلند شده بود، نه از شهرستانهای کوچکی که مشکلاتشان زیر کوهی از غفلت پنهان شده است. خطبههایی که پر از شعارهای بلند و تکراری بود، اما خالی از دغدغههای واقعی مردم همان منطقهای که در آن ایراد میشد.
مردم این شهرستانها از بیکاری و شغل های کاذب بدون بیمه و بدون در آمد مکفی، کمبود امکانات، و مشکلات معیشتی رنج میبرند. خیابانهایشان پر از چاله، مدارسشان فرسوده، و بیمارستانها و درمانگاهای شان در حداقل امکانات دستوپا میزنند. آیا تریبون نماز جمعه نباید صدای این دردها باشد؟ آیا نباید خطیب، مسئولان را وادار کند که این گرفتاریها را ببینند و برای حل آنها برنامهریزی کنند؟ مردمی که پای خطبهها مینشینند، بیش از سخنرانی درباره سیاستهای جهانی، به صدای پیگیری مشکلات روزمرهشان نیاز دارند.
تریبون نماز جمعه جایگاه مقدسی است که باید زبان گویای مردم باشد. خطیب نماز جمعه باید آینهای باشد برای انعکاس مشکلات محلی، دادخواهی برای مظلومان منطقه، و فریادی بر سر مسئولانی که کوتاهی میکنند. اما وقتی این تریبون به شعاردادن درباره موضوعات دوردست محدود شود و دردهای مردم نادیده گرفته شود، نهتنها امید مردم کمرنگ میشود، بلکه قداست این جایگاه هم آسیب میبیند. وقت آن رسیده است که خطیبان محترم، مسئولیت محلی خود را جدیتر بگیرند و این تریبون را به سکوی حل مشکلات مردم تبدیل کنند. براستی خطیب محترم : مشکلات محلی ما چیست؟ خطبه های نماز جمعه چقدر توانسته ، مسئولین را به حرف در آورده و وادار به فعالیت درست کنند؟ ما انتظار داریم که در خطبه های محلی ، کمتر به مسائل جهانی پرداخته و بیشتر به حل مشکلات و معضلات محلی بپردازید و سلاحی که بدان تکیه کرده اید را به سمت مسئول کم کار نشانه گرفته و رو دربایستی قرار نگیرید.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea