eitaa logo
پیچیدگی عرفانی
173 دنبال‌کننده
641 عکس
90 ویدیو
1 فایل
باشد که غم خجل شود از صبر بی‌صدای ما... جواب ناشناس و تقدیمی: @Mystical_complexity_2
مشاهده در ایتا
دانلود
تو گفتی: من به غیر از دیگرانم چُنینم در وفاداری, چنانم تو غیر از دیگران بودی که امروز نه می‌دانی, نه می‌پرسی نشانم؟!
پوسته‌یِ ظاهری چه اهمیت دارد، درونَم ویران است.
ملکه شب، ۱۸۱۸ از سیمون کوگلیو
گفتی ز جهان چه غصه داری آخر؟ آن غصه که در جهان نگنجد دارم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اونارو نادیده بگیر، اونا فقط میخوان یه چیزی بگن. منم سعی میکنم فقط یه چیز قشنگ بگم و مثل بقیه رفتار نکنم.
هدایت شده از  ˹ ᴍᴀᴅʜᴏᴏꜱʜ ˼
تو فکر میکنی خیره شدن طولانی به دیواری سفید، از خراب کردن آن راحت تر است؟ نه دوست من، هنوز نمیدانی درد کشیدن چیست . -𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡‌-
من فکر می‌کنم فقط باید آن نوع کتاب‌هایی را بخوانیم که زخممان می‌زنند یا به جانمان دشنه فرو می‌کنند. اگر کتابی که می‌خوانیم با واردکردن ضربه به سرمان بیدارمان نکند، اصلاً چرا می‌خوانیمش؟ شاید، به قول تو، برای آنکه خوشحالمان کند؟ خداوندا، ما دقیقاً زمانی می‌توانستیم خوشحال باشیم که هیچ کتابی نداشتیم، و آن نوع کتاب‌هایی که خوشحالمان می‌کنند همان کتاب‌هایی‌اند که اگر مجبور بودیم می‌توانستیم خودمان بنویسیم. اما ما به کتاب‌هایی نیاز داریم که مثل مصیبت بر ما نازل شوند و در اعماق غم فرو ببرندمان، همچون مرگ کسی که از خودمان بیشتر دوستش می‌داریم، همچون تبعیدشدن به جایی که عرب در آن نی انداخت، همچون خودکشی. کتاب باید مثل تبری باشد که بر دریای یخ‌زد درونمان می‌کوبد. نظر من این است. نامه‌ای به اسکار پُلاک
خاورمیانه را به تقلید چشمان شرقی تو ساخته‌اند پرالتهاب اندوهگین خسته زیبا
وقتی یه نفر مرده باشه دلیل نمی‌شه که آدم دیگه دوستش نداشته باشه، مخصوصاً موقعی که اون شخص هزار درجه بهتر از زنده‌ها باشه.
از اینکه خواننده مورد علاقم داره معروف میشه غمگینم. شما هم یه حس مالکیت به علاقه مندی‌هاتون دارین؟
قوها انعکاس فیل ها ۱۹۳۷ از سالوادور دالی
برادرم دکتر فریدون میرهادی پزشک حاذقی بود که در کانادا درگذشت. برادر دیگرم مهندس رستم میرهادی در سوئیس و خواهرم دکتر ایراندخت میرهادی در همدان فوت کردند. اما مرگ برادرکوچک‌ترم فرهاد ضربه روحی سختی به ما وارد کرد. من آن زمان در دانشگاه سوربن فرانسه تحصیل می‌کردم و مرگ برادر تاثیر عمیق بر روح من گذاشته بود، نمی‌دانستم چه کار کنم. مادرم به ما یاد داد که همیشه غم بزرگ را به کار بزرگ تبدیل کنیم. حرف مادر مرا دگرگون کرد و تصمیم گرفتم بعد از بازگشت به ایران کار مهمی انجام بدهم. -توران میرهادی
سَرْو اَبَرکوه یا سرو زرتشتی
هر چیزی که دیرتر از زمانش برسد دیگر هیچ معنایی ندارد. بعد از مرگ من گل ها را دور بیندازید؛ سنگ های قبر چیزی از دلتنگی نمی دانند.
ما برایش جان فدا کردیم و او با طعنه گفت چیزِ دندان گیرِ مرغوبی نداری بیشتر؟
رویای یک دختر، ۱۹۷۷ از نصر عبدالعزیز الیان
justin-bieber-benny-blanco-lonely-320.mp3
6.3M
What if you had it all But nobody to call? Maybe then you'd know me
این موضوع واقعاً تحمل‌ناپذیر است که زندگی‌ام درحال گذر است، اما نمی‌توانم آن را به معنای واقعی زندگی کنم.
زیباترین نامه‌هایت نامه‌هایی است که در آن‌ها به اضطراب من حق می‌دهی، اما درعین‌حال می‌کوشی تا برایم توضیح دهی که نباید مضطرب باشم. -نامه‌ به‌ میلان
and finally she chose herself..
انسان با صمیمیت بی‌اندازه با دیگران از قدر و احترام خود می‌کاهد. زیرا فرومایگان از همه چیز سوءاستفاده می‌کنند، بالاخص زمانی که دریابند دسترسی به شما نیز آسان است.
وضع‌ام حالتِ کرمی را به‌یاد می‌آورد که نیمه‌ی عقبِ بدنش را لگد کرده‌اند و حالا دارد نیمه‌ی جلوی بدنش را جدا می‌کند و به کناری می‌کشد. -نامه به پدر