موهای او سرد و نمناک بود. سرد، کاملاً سرد. مثل اینکه چند روز میگذشت که مرده بود. من اشتباه نکرده بودم، او مرده بود.
#بوفکور
حکیم باشی گفته تو میمیری از شرت خلاص میشیم. مگه آدم چطور میمیرد؟
من گفتم:« بهش بگو خیلی وقته که من مردهام».
#بوفکور
درد تو آنقدر عمیق است که پشت چشمت گیر
کرده و اگر بخواهی گریه کنی اشکت در نمیآید.
#صادق_هدایت
#بوفکور
کاش میتوانستم مانند زمانیکه بچه و نادان بودم آهسته بخوابم - خواب راحت بیدغدغه.
#بوفکور
#صادق_هدایت