من اندوهگین نیستم!
خود اندوهِ عالمم.
سرزمینی در سینهام گریه میکند...
#غادة_السمان
من از چیزی که تورا به یادم بیاورد بیزارم، زیرا زخمهایی را میشکافد که میدانم با هیچ مرهمی التیام نمیپذیرد. و چه بسیارند چیزهایی که تورا به یادم میآورند: ماشینها، خیابانها، دوستانی که بر چشمانشان ردی از خودت بهجا گذاشتهای، صندلیها،کتابها، نامهها، همه و همه
نامه از #غسان_کنفانی به #غادة_السمان #تپشهایشیدایی
ارحل عن ليلی
واخرج من جرحی...
دعني أنم...
از شبم رختبربند
و از زخمم خارج شو...
بگذار بخوابم...
#غاده_السمان