چیزی نیست که بشود با قرص و آمپول و نمیدانم قدمزدن کنارِ خیابان یا روشنکردنِ یکی دو سیگار کاریش کرد.
اینجا باور کنید من گاهی دیگر انگار نمیتوانم نفس بکشم!!
#هوشنگ_گلشیری
حالا دیگر هیچکس بخاطر معشوق غرقشده کنار رودخانه نمیایستد تا بید شود. میروند و فراموش میکنند، معالجه میشوند.
#هوشنگ_گلشیری
#آینههایدردار
گریه، لغت گریه ساده است، نرم، دو هجایی. مثل هقهق آرام و ابدی، مثل وقتی که مست باشیم یا به بهانهی مستی گریه میکنیم. گریه را به مستی بهانه کردن است. مثل همان شب که کید گریه کرده بود.
#کریستینوکید
#هوشنگ_گلشیری
خوب، همیشه آدم میداند که جاهای دیگری هم هست، ولی میماند.
#هوشنگ_گلشیری
#درخشش
«من قوی هستم. یعنی عادت کردهام که قوی باشم. یا به قولِ تو به خودم تلقین کردهام که باید قوی باشم، که باید هیچ انتظاری از کسی نداشته باشم. مثلا وقتی تو داشتی پایین چشمِ مرا نوازش میکردی، خوب، من خوشم میآمد. اما یکدفعه فکر کردم نکند دارم گریه میکنم و تو داری اشک های مرا پاک میکنی…»
#هوشنگ_گلشیری