میدونی قضیه از چه قراره؟
گاهی اوقات فراموش میکنم که توی یک مرداب گیر افتادم. یادم میره دارم برای زنده موندن توی این مرداب تقلا میکنم.
برای مدت کوتاهی دست و پا زدن میام بالا و یک نفس میگیرم و دوباره دست و پا میزنم.
گاهی هم حین نفس گیری یک نیلوفر آبی رو میبینم، خیلی قشنگه ولی باعث میشه فراموش کنم بهتر نفس بگیرم و زمانم تموم میشه.
و فکر کنم این آخرین باری باشه که نفس گرفتم.
دیگه جونی برای دست و پام باقی نمونده.
کاری نمیشه کرد؛بهتره غرق بشم.
مگه نه؟
#خودم
کدام پرنده
با بوی تن تو پرواز میکند
که باران را اینگونه
عاشقانه مینوشم؟
#بیژن_نجدی
#شعر
عادت کنید که به دیگران کمک کنید، خواهید دید که نمی توانید از این کار دست بکشید.
#جان_ماکسول
#حرفَک #درخشش
گفت: خیلی میترسم
گفتم: چرا؟
گفت: چون از ته دل خوشحالم؛ این جور خوشحالی ترسناک است.
پرسیدم: برای چه؟
جواب داد: وقتی آدم این جور خوشحال باشد، سرنوشت آماده است چیزی را از آدم بگیرد!
#حرفَک
پیچیدگی عرفانی
|شاعر -که مرده است- فقط شعر میشود..| #bio
:
شاید مشکل از ادبیاته ، که بعد من و تو او می آید نه ما .
#bio
هستی ام رفت و دلم سوخت و خون شد جگرم
باخبر باش که بعد از تو چه آمد به سرم
در قضاوت همه حق را به تو دادند ولی
نکته اینجاست که من رازنگه دار ترم!
#احسان_انصاری
#شعر